صلب و ترائب همان صلصال و حما مسنون است

مقدمه نوشتار

خداوند در جهان مادی پدیده های مهمی که در سرنوشت انسان نقش موثری بازی کرده و یا می کنند را در قالب تمثیل و تشبیه بیان می کند. بسیاری از این پدیده ها در زمان صدر اسلام برای انسان نا شناخته بودند. خداوند برای بیان یک مطلب علمی از کلماتی استفاده می کند که به نحوی از انحاء با آن پدیده در ارتباط است. برای رساندن آن مطلب در آیاتی دیگر هم کلید رمز یابی آن را بیان می کند. در زمان صدر اسلام علوم طبیعی در هاله ای از ابهام قرار داشت و بیشتر با تخیلات ذهنی توجیه آن را بیان می کردند. نمونه بارز آن سموات والارض و هفت طبقه بطلمیوسی که هزاران سال سلطه خود را بر علم اختر شناسی گسترده بود و تنها در دو دهه اخیر پرده از واقعیت آن برداشته شد و به سلطه آن بر افکار دانشمندان پایان داد. متاسفانه آنچه  بر باور نشست را نمی توان به سادگی زدود و آثار آن را از بین برد این موضوع در تفکرات مفسرین عصر حاضر به  وضوح دیده  می شود مانند تفسیر سماء الدنیا که سماء  را  کیهان گرفته اند و تمامی ستارگان اطراف دنیا که زمین است را کیهان فرض کرده اند. در صورتی که منظور قرآن جو زمین است. دنیا کره زمین است و آخرت هم در کره زمین دیگری رخ می دهد  و این زمین جو دارد. زیننا سماء الدنیا به مصابیح را قرار دادن ستارگان در فضای اطراف جو زمین تفسیر میکنند و توجه ای به مفاهیم علمی این آیه نمی کنند که منظور جو زمین را به زینت نور ستارگان مزین کرد. البته حق دارند وقتی کسی از علوم طبیعی بهره ای نبرده سعی می کند به نظر گذشتگان و تفاسیر کهن هزار سال قبل مراجعه کنند و راز آن را بیرون آورند. کلمات صلب و ترائب و ماء دافق هم از این بلیه نجات پیدا نکرده اند. به مقاله إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَةٍ الْكَواكِبِ ومفهوم واقعی آن مراجعه فرمایید.

صلب و ترائب و سیزده قرن تخیلات ذهنی

اگر ما آیات متشابه قرآن را همان طور که بیان شده ترجمه کنیم و تفسیر آن را بگذاریم بر عهده کسانی که به علم زیست شناسی و پیدایش حیات آشنا هستند قرآن را در مهجوریت علمی قرار نمی دهیم و شبهه فراوان و توجیه های عجیب و غریب برای اثبات تصورات ذهنی غلط  خودمان درست نمی کنیم تا جوانان تحصیلکرده را از قرآن  دور کنیم.
کلمات صلب و ترائب و ماء دافق تنها در یک آیه به آن اشاره شده و ارتباط نا گسستنی با آیات قبل از آن دارد. که در مقاله طارق سیستم حفاظتی تک سلولی های اولیه حیات است مشروحا بیان شده است.

آیات فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ- خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ- يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ- إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ- را از آیات قبلی آن جدا میکنند و باعث شده پیوند قسمت اول با دوم بریده شود و این آیات را از زمین اولیه که محل خلق اولین نطفه حیات است را به آب مرد و پشت مرد و سینه زن کشانده و واقعیت های قرآنی را خدشه دار و برای توجیه آن محل ماء دافق را مرتبا تغییر داده و از درون مرد و زن به مرد منتقل و سپس برای تطبیق با علم زیست شناسی جای آن را در شکم مرد بالا و پایین میبرند و گاهی صلب و ترائب به بدن زن منتقل می گردد و فصل جدیدی از مباحث شروع می شود باز هم نتوانسته اند توجیه علمی آن را پیدا کنند.

به این موضوع توجه نمی شود که ممکن است اصلا منظور آیه با توجه با آیات قبل، اولین نطفه حیات و در زمین اولیه باشد و نه رحم زن و آب مرد. دلیل آن را می دانید چیست؟ دانشمندان اسلامی بعد از فوت حضرت محمد (ص) به فکر معنی و تفسیر آیات متشابه بر آمدند و با اطلاعات علمی هزار و سیصد سال قبل سعی نمودند دلایل منطقی برای این قبیل آیات پیدا کنند. ماء دافق را در هیچ جا نمی توانستند پیدا کننده جز در آب مرد و وقتی آب مرد پا به میان گذاشت پشت مرد و سینه زن که نرم بود را پیدا کردند و تفسیری ساختند و تحویل ما دادند و ما به احترام گذشتگان تنها واسطه انتقال آن دیدگاه های کهن هزار و سیصد ساله به نسل کنونی شدیم. 

قسمت اول آیات را در مقاله طارق سیستم حفاظت کننده تک سلولی اولیه حیات مشروحا بیان داشته ام و قسمت دوم را از ترجمه های متداول سنتی و آیات دیگر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهیم و نظر خودم را بیان و نظر گذشتگان را رد میکنم. کسانی که منطق و عقل دارند و تفکر در آیات می کنند انشاء الله به واقعیت آن می رسند.

فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ- خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ- يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ- إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ- پس انسان بنگرد که از چه خلق شده است. در آبی بیرون جهنده که از( معنی دیگر "من" "در" است که با مقایسه با آیات مشابه دیگر احتمال در بیشتر است ) بین جسم سخت و نرم خارج میشود و خداوند در برگرداندن آن قادر است. این ترجمه آیات است بدون مخلوط کردن با تصورات ذهنی. خلق من ماء دافق را اکثر" انسان از آب نطفه جهنده ای خلق گردیده . اصلی ترین معنی صلب محکم، استوار، سخت است و کمر را به این دلیل صلب معنی کرده اند که اعضای نرم بدن بر آن استوار است و این موضوع را در قدیم واقف بوده اند. کلمه ماء دافق را که آب مرد که هنگام بیرون آمدن جهنده است به آن معنی کرده اند و نیاز داشتند که برای آن توجیهی درست کنند. صلب را استخوان پشت گرفتند و سینه زن را که نرم است هم ترائب معنی کردند و ترائب از ترب که خاک نرم است گرفته شده. تنها تغییری که این اواخر در این معنی اتفاق افتاد سینه زن را کنار گذاشتند و کشف بزرگی کردند که هر دو در مرد است. حتی در ترجمه ای هم که می کنند توجه ندارند که آب مرد تنها وقتی بیرون می آید جهنده است ولی وقتی از بین کمر و سینه بیرون می آید جهنده نیست باید راه درازی را طی کند تا وقتی بیرون می آید جهنده شود.

گذشتگان بر اساس برداشت علم قدیم این آیات را تفسیر کردند. این تفسیر دقیقا در صدر اسلام و برای اولین بار توسط ابن عباس مفسر بنام (در آیات متشابه نظر ایشان با علم قدیم مقایسه شده که منسوخ شده است در سایر موارد کمک شایانی به علم روایت و احادیث و معنی لغات نموده که پایه تفاسیر و لغات بر آن بنا شده) طرح شد و اصل تفسیر آیات متشابه که با علوم طبیعی سر و کار دارد تا کنون همچنان بدون تغییر مانده است. در قرآن آیه دیگری داریم که این آیه را تفسیر می کند که فکرشان به آن نرسیده که ممکن است با هم ارتباطی داشته باشد.

ولقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون. در حقیقت ما انسان را در سنگ رس (سخت) و از حما مسنون (نرم ) آفریدیم. چه چیزی از بین صلصال و حما مسنون بیرون آمد بر اساس سایر آیات خلقت انسان نطفه اولیه حیات ولَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن سُلاَلَةٍ مِّن طِينٍ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ در حقیقت ما انسان را در سلاله ای (رسوب) در طین خلق کردیم و سپس نطفه بیرون آمده از آن را در محفظه استوار قرار دادیم. این آیات همه از فعل ماضی استفاده شده و مربوط به خلق اولیه انسان در صلصال و از رسوب حما مسنون است. بنابراین انسان در جسم سخت صلصال و از توده نرم حما مسنون خلق شده است و مترادف آن صلب و ترائب است به آیه توجه کنیم فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ- خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ- يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ پس انسان بنگرد که از و یا در چه آفریده شده است در و یا از آب بیرون رونده خلق شده که خارج می شود از و یا در بین جسم سخت و جسم نرم. آیات خلق الانسان من صلصال الکلفخار و خلق الانسان من صلصال من حما مسنون و آیه صلب و ترائب هم نمونه دیگری از این آیات هستند. ضمیر من دارای دو معنی از و در است باید هر دو را در ذهن داشته باشیم به بینیم کدام با علم روز مطابقت دارد. مسلما منظور خداوند بیان علمی آیات بوده است برای نشان دادن اعجازعلمی قرآن در عصر شکوفائی علم. همه در زمین اولیه و بر روی پوسته جامد داغ و درون سنگ رس و از توده سیاه رسوب بر جای مانده در درون سنگ رس اتفاق افتاده و ما به خاطر کلمه ماء دافق، صلب و ترائب را به زمان حال کشاندیم و در بدن مرد و یا زن جایش دادیم.

آیات متعددی در قرآن بیان می فرماید که این رخ داد خلق نطفه در زمین اولیه است. آیات 17 الی 20 سوره عبس- قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ - مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ - مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ - ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ – ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ –. مرگ بر این انسان پوشاننده حقایق- از چه خلق شده- از نطفه خلق شده که تحت برنامه ریزیش قرارداد و راهش را هموار کرد. سپس او را میمیراند و به قبرش برد. قدر به دو معنی در قرآن ذکر شده اول قدر با فتحه ق و سکون دال به معنی اندازه و دوم قدر با فتحه ق و تشدید دال برنامه تدوین شده قضا، شما با کلمات قضا و قدر  آشنا هستید سرنوشت تدوین شده الهی. بنابراین در آیه فوق به وضوح اشاره به این موضوع است که نطفه اولیه حیات است که تحت برنامه ریزی الهی قرار گرفت و راه تکاملش را هموار کرد. اگر ماء دافق همین نطفه ای باشد که مفسرین آب مرد می نامند برنامه و راهش را هموار کرد در رحم معنی ندارد. در رحم طبق برنامه تدوین شده در ژن رشد میکند و این باز آفرینی خلق است.

اصل راه تکاملی چند میلیارد ساله است که خداوند هموار کرده است. نگاهی به ترجمه سنتی هم داشته باشیم بیبینیم که چقدر در آیات دست برده  می شود و معانی را تغییر می دهند." مرگ بر اين انسان (سركش) كه چه ناسپاس است. (مگر خداوند) او را از چه چيز آفريده است. از نطفه‌اى ناچيز آفريدش  و سامانش بخشيد. سپس راه (سعادت) را براى او آسان و فراهم نمود. آنگاه او را ميراند و در گورش نهاد. " اکفره کسی که کفر پیشه میکند و کافر هم کسی است که حقایق را می پوشاند. کفاره پوشاندن گناه یا تکلیفی که انجام نشده که برای پاک کردن و پوشاندن خلاف باید روزه بگیرد و مالی به بخشد. پس ناسپاس در اینجا معنی نمی دهد. از نطفه ناچیز در آیه ذکر نشده نطفه عظمت خلقت است و ساختار تشکیلاتی بسیار پیچیده ای دارد و تمامی وجود یک انسان است که باید فقط رشد کند در آن نهاده شده و دیگر خلقی برای او صورت نمی گیرد. فقدره را سامان بخشیدن و برخی هم اندازه گیری شده معنی میکنند که درست نیست فسوی در قرآن سر و سامان دادن معنی میدهد خلق فسوی خداوند ابتدا خلق میکند و سپس سامان میدهد. بسیاری از مفسرین فقدره را قدرت دادن به نطفه معنی کرده اند. ثم السبیل یسره را سپس راه ( سعادت) را برای او آسان و فراهم کرد. یعنی خداوند درباره ماء دافق که منشاء پیدایش اولین نطفه حیات است بیان می فرماید و ما آن را به انسان وصل می کنیم. خداوند راه اولین نطفه حیات را هموار کرد. دلیل این اشتباه ها در ترجمه آیات متشابه فکر و تعقل نکردن در آیات و مقایسه نکردن آیات با آیات دیگر، هر آیه را مستقل از آیات دیگر ترجمه کردن و فقط چشم را به نظر دانشمندان 13 قرن قبل دوختن و البته آگاهی علمی نداشتن به موضوع آیات متشابه. اگر با علم زمین شناسی و زیست شناسی مدرن آشنا باشیم و آیات را با علم مدرن مقایسه کنیم مفهوم آیات کاملا آسان و روشن عیان میشوند.

با بیان عرایض فوق اول ماء دافق آب مرد نیست و دوم نطفه نیست و سوم این ماء دافق در درون یک پروسه خلقتی که جسم سخت و نرم در  کنار هم بوده اند خارج می شود. يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ- در بین صلب و ترائب مانند این آیه خلق الانسان من صلصال الکلفخار انسان در سنگ رس داغ و پخته خلق شد و نه از سنگ رس. اگر انسان از سنگ رس خلق شده باشد باید بیشترین عنصر تشکیل دهنده بدن او از سیلیسیوم باشد که اصلا این عنصر در بدن انسان یافت نمی شود. علم زمین شناسی اخیرا و کمتر از دو دهه به این موضوع رسیده که اولین نطفه حیات در بین لایه ای سنگ رس ایجاد شده و سنگ رس واکنش های شیمیایی ضروری حیات را کاتالیزه کرده است که دقیقا به آیات قرآن منطبق است و قرآن راز های علمی دیگری را هم بر ملا می کند.

چرا سنگ رس این ویژگی را دارد و توده سیاه حمامسنون کجای سنگ رس آب خود را از دست میدهد و رسوب سیاه باقی میماند و ماء دافق چه نقشی در تشکیل نطفه داشته است. چرا خداوند به جای مم خلق نفرموده من ای شیئ خلقه راز نهفته در این کلمات چیست کلمات خداوند هر کدام حامل پیامی خاص است .آیا خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ می تواند خلق در آب بیرون رونده باشد و نه از آب بیرون رونده؟ سوالات علمی فراوانی پیش رو داریم که باید در فرصت دیگری آنها را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. مقالات متعددی در این باره در سایت ارائه داده ام که با کلیک روی کلمات به آن قابل دسترسی است مبنای بحث اینجانب همان روش گذشتگان است آیات متشابه قرآن و علم روز و فرض را بر این نهاده ام که هم اکنون قرآن نازل شده و ما باید به دانستنی های علمی روز آیات را تاویل نماییم این یک بحث کاملا جدید و استثنائی است. یک نظر است برای تفکر و تعقل در آیات و فرصتی برای آشنائی با علم روز پیدایش اولین نطفه حیات. بحث های علمی را خیلی کوتاه در مقالات پیشین نقل کرده ام و در مقالات بعدی وارد علم مربوطه می شوم. انشاءالله خداوند توفیق عنایت فرماید در مقالات بعدی با استدلال علمی و قرآنی به آنها می پردازم. نوشتار مورد نظر در این فاصله نگاشنه شد لطفا به آن مراجعه فرمایید.ماء دافق و تاریخچه آن در پیدایش حیات سید محمد تقوی اهرمی نهم اسفند 1398ویرایش جدید خرداد 1399 ویرایش جدید 3/12/1402

• قبلی
• بعدی