قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

فیزیک و شیوه نزول وحی در قرآن

منتشر شده در شنبه, 02 ارديبهشت 1396 چاپ

 

مقدمه نوشتار

قرآن مجید وحی خداوند به رسول اکرم است و یک نوع از وحی است که در قرآن ذکر شده و واقعه ای است که رخ داده و در بیداری اتفاق افتاده است و دارای شیوه نزول خاص خود است که آن شیوه در قرآن بیان شده است. برای وضوح و روشن شدن آن شیوه موارد دیگر از انواع وحی در قرآن را بیان میکنیم و سپس به آن شیوه میپردازیم. وحی براساس آیات متعدد در قرآن دستور و فرمان خداوند است که در نهاد پدیده های طبیعت نهفته است به عبارتی قوانین طبیعت در جهان مادی امر اوست. در دو آیه 68 و69 سوره نحل خداوند متعال به زنبور عسل وحی فرموده و شیوه زندگی و روش بر چیدن گرده گل و تبدیل آن به عسل را را دستوری میداند از جانب خداوند که در نهاد زنبورعسل گذارده شده و زنبورعسل به عنوان یک نمونه از بند پایان است که در قالب تمثیلی برای انسان بیان شده تا انسان در باره  آن تفکر کند و به مفهوم واقعی و مورد نظر ذات باریتعالی برسد.

در آیات زیر توجه  و در باره آن تفکر و تعقل فرمائید. تفکر و تعقل در آیات  قرآن دستورو فرمان خداوند است و مکررا تاکید شده و میتواند امری واجب تلقی شود. متاسفانه این فرمان خداوند را مورد توجه قرار نمی دهیم. این دو آیه از جمله آیات متشابه در قرآن هستند ظاهری دارد و باطن. ظاهر آیه مطلوب بیان آیه  نیست و خداوند مقصودی خاص از آن دارد که با تفکر و تعقل در آیات  باطن آن روشن میشود .خداوند متعال چه مطلبی را میخواهد با این آیات به ما تفهیم نماید. ابتدا آیات را با هم مرور میکنیم و در باره آن تفکر و تعقل مینمائیم.


وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ-

خداوند به زنبور عسل وحی نمود که در کوهستان و درختان مشجر و داربست های چوبی لانه  درست کنید- شیوه ساختن و محل ساختن لانه برنامه تدوین شده خداوند در ژن زنبورعسل گذارده شده است و زنبور نمونه ای از یک پدیده طبیعی است.


ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ-پس از ساختن لانه بر اساس رهنمودی که خداوند  داده است (و در نهاد آنها گذارده فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ) از ثمرات گیاهان بهره جوئید، این چنین از درون آنها عسل با رنگ های متنوع حاصل میشود که در آنها برای مردم درمان و شفاء مقرر شده. این آیه (پدیده طبیعی) برای آنهائی که درآن تعقل میکنند نشانه ای است.
شیوه زندگی حشرات و جانداران در طبیعت وحی خداوند است که در آنها نهادینه شده. فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ دارای مفهوم بسیار والائی است راهی که خداوند جلوی پای شما (خطاب به زنبور میفرماید ) قرار داده را به پیمایید. براساس این آیات مشخص میشود که وحی امر و دستور خداوند است که در درون تمامی پدیده هائی که خلق فرموده  قرار داده شده و امری است بر اساس روابط  مادی که واقعیت دارد. حشرات و بند پایان از زنجیره های بسیار مهم حیات در کره زمین هستند و برای بقاء حیات ضروری است.

هر موجود زنده در حیات زمین دارای نقشی است که بر اساس دستور خداوند که نمونه ای از وحی است به عنوان نرم افزار خلقت در ژن آنها نهاده شده  و موجود زنده از بدو تولد دقیقا آن برنامه تدوین شده در نهاد خود را اجرا میکند. یک گونه کفشدوزک خاصی در سرزمین ما و همان گونه در قاره امریکا دقیقا همان دستور را بدون تغییری اجرا میکنند. گذشت میلیون ها سال و شرایط محیطی متفاوت هیچگونه تغییری در آن دستور نداده است.

شیوه نزول وحی به رسول اکرم(ص)

وحی به رسول اکرم(ص) هم یک واقعیت مادی است و خواب یا تخیل نمی تواند باشد. کسانی که وحی را خواب می پندارند به واقعیت قرآن نا آگاه هستند و با عینک تصورات ذهنی خود به مطالعه قرآن پرداخته و ظاهر آیات را مد نظر قرار داده اند به عبارتی با قرآن بیگانه هستند. از تصورات ذهنی خود پیروی می کنند. از آنجائیکه در درک آیات خداوند عاجزند وحی را رویا  می پندارند. دو آیه فوق این واقعیت که وحی بر روابط مادی درطبیعت استوار است را برای ما روشن کرده است. خداوند متعال درسوره نجم آیات 1 الی 18 شیوه القای وحی به رسول اکرم را که بر قوانین مادی بنا گذارده شده را به تفصیل بیان میفرماید.

آیه با یک واقعه طبیعی که با وحی هم ارتباط دارد شروع میشود. وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى قسم به ستاره چون فرو میریزد و محو میشود. هوی دارای دو معنی اصلی در آیات قرآن است هلاک شدن و محو شدن و دیگری هوی و هوس یا تمایلات شیطانی. هوی به مفهوم نابود شدن را در آیات زیر ملاحظه فرمائید.


حُنَفَاء لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاء فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ –حج31


جزء روی آورند گان به خداوند باشید نه مشرکین، کسی که به خداوند شرک آورد همچون کسی یا چیزی است که از آسمان فرو افتد و مرغی او را برباید و یا تند بادی او را از محل محو کند. تهوی معنی محو شدن از مکان خود را میدهد. فرو افتادن و محو شدن این تداعی معنی را درهوی میدهد. آیه دیگری را مثال میزنیم –آیه 81 سوره طه


كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي وَمَن يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَى-از خوراکی های پاکیزه که رزق و روزی شما کرده ام بخورید و در آن زیاده روی نکنید که خشم من را در پی دارد و خشم من بر کسی فرود  اید نابود شدنی است

وَمَن يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَى. ما مطلب خودمان را از این دو آیه بر گرفتیم. پس معنی آیه شریفه وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى، قسم به ستاره چون نابود میشود و یا با مقایسه با آیات فوق فرو میافتد و محو میشود. علم فیزیک ثابت کرده است که مرگ ستارگانی که به یکباره محو و از نظر پنهان میشوند محو شدن آنها در سیاهچاله است.

ستارگانی هم هستند که طی فرایندی متلاشی میشوند و منظور آیه  محو و از محل پنهان شدن است. این واقعه بسیار مهم در جهان مادی است. خداوند به این پدیده با عظمت سوگند  یاد میکند و مسلما آوردن این آیه  در ابتدای  شیوه  القاء وحی به رسول اکرم پیام مهمی دارد. این جا سیاهچاله و کرم چاله نکات کلیدی این  بحث است. ارتباطی بین کرمچاله و سیاهچاله و شیوه نزول وحی در این آیه وجود دارد. 

ساختار کانال انتقال وحی بر اساس این آِیات از نوع سیاهچاله و از نوع  دراز آن که  کرم چاله گویند است. خداوند ابتدا نکات کلیدی بحث را بیان میکند برای تشحیذ ذهن و سپس به مطلب خود میپردازد. آیات بعد را پی می گیریم


مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَ مَا غَوَى- که رسول خدا نه گمراه است و نه در مانده


وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى– و از روی هوی و هوس یا  تخیلات ذهنی سخن نمی گوید (خواب نمی بیند)


إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى- این یک وحی است که ابلاغ شد- وحی است که به او وحی شد. تاکید بر واقعیت  امر و در بیداری


حال این وحی چگونه صورت گرفت و شیوه ابلاغ چه بود. اینجا نیاز به تفکر و تعقل است. حمل کننده  این پیام و ساختار مادی آن چیست و چطور پیام به دل حضرت نشست.


عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى-یک نیروی فوق العاده قوی و فشرده به او یاد داد. (این نیرو مسئولی دارد که جبرئیل است). مدیریت انجام آن با این ملک است ولی نیروئی بسیار قوی و فشرده  شدیدالقوی است.


ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى-نیروئی که در دو افق رویداد مستولی و مسلط بود. مره به معنی مسیر و گذرگاه هم ذکر شده (تفسیر المیزان) در جهان مادی تا  نزدیک رسول اکرم امتداد دارد در حالی که اصل آن درعالم ماوراء جهان مادی یعنی عالم غیب قراردارد. همزمان ذومره است. گذر گاه عالم غیب و گذرگاه جهان مادی

 
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى- در حالی که اصل آن در افق اعلی قرار داشت و افق اعلی عالم غیب است. این عالم غیب کجاست، جائی که ستاره درآن محو و نابود میشود یعنی از نظر علم فیزیک محدوده پلانک یا زینگولاریته کیهانی محدوده ای که کیهان از هیچ ابداع شد از زینگولاریته یا به عربی از احدیت. سیاه چاله جائی است که در داخل آن تعینات مادی از اعتبار میافتند و محو نابود میشوند ودر آنجا قشردگی مطلق حکم فرما است صمد است و احد -خلقت کیهان از احد یت و صمدیت آغاز شد


ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى و سپس به حضرت نزدیک شد. همچنان آمد تا نزدیک حضرت رسید.


فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى-تا به نزدیکی او رسید که تنها باندازه یک کمان با او فاصله داشت.

از افق اعلی تا نزدیک رسول اکرم. میلیارد ها سال نوری درازای این ریسمان اطلاعاتی است و پیام خداوند در برهه ای از زمان به رسول اکرم با شیوه خاصی ابلاغ می شود که در دل حضرت ذخیره میشود و یا می نشیند. این ریسمان مخابراتی و انتقال داده الهی مسلما نمی توانتد از جنس ماده باشد. محدوده کوانتومی بر آن حاکم است و این ریسمان از نوع کرمچاله است، همان کلمه کلیدی نهفته در وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى. قسم به ستاره چون محو و نابود میشود. فیزیک دانان مفهوم این واقعه را خوب درک میکنند.


فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى- در این حال وحی که باید ابلاغ میشد انجام شد. از این فاصله به اندازه یک کمان اطلاعات از ریسمان کوانتومی به  وجود مبارک حضرت منتقل شد. گیرنده این اطلاعات روح است که آنهم از سنخ امر خدا است. بنابراین خداوند متعال میخواهد به ما نکات ظریفی را در نزول وحی بیان کند. اول این یک واقعیت است که در جهان مادی اتفاق افتاده و دوم خداوند از ابزار کوانتومی که رابط جهان مادی و جهان مافوق مادی افق الاعلی است استفاده کرده است. سوم در بیداری است نه خواب و تخیلی .

اینکه در روایات و احادیث بیان شده که حضرت در زمان دریافت وحی دچار حالات روحی خاصی میشدند  دقیقا فاصله  این ریسمان به اندازه یک کمان تا  بدن حضرت این تحولات را ایجاد می کرده  زیرا ریسمان حالت کوانتومی و فشردگی خاصی دارد که  تماس با بدن به آن لطمه شدید  وارد میکند و فاصله رعایت شده و انتقال داده ها به روح بر بدن مادی تاثیر گذار است.این اعجاز علمی قرآن است برای کسانی که قدرت  فهم و درک آیات وحی در قرآن را ندارند و آن را رویای رسولانه معرفی میکنند تا اذهان را با لیزلقونک بابصارهم لطمه به قرآن وارد کنند.

وحی که امر است وروح هم که از سنخ امر است درپدیده های طبیعت طی مراحل زمانی و پروسه تکامل در ژن موجودات نهادینه شده و وحی به رسول اکرم(ص) یک وحی کاملا استثنائی است که هنگام دریافت آن توسط روح فشار بربدن مادی وارد میشود و این خود ادله محکمی است بر رد رویا. در رویا و خواب آرامش بر بدن مادی حاکم است. بیان شیوه  نزول  وحی از معجزات علمی خداوند است. خلاصه آیات نزول وحی را مجددا تکرار میکنیم


اول اینکه عامل ارتباط با حضرت نیروی فوق العاده قوی بود شدید القوی بود. دوم اینکه پیام از ماوراء جهان مادی افق الاعلی به جهان مادی امتداد داشت و پیام در یک لحظه ابلاغ میشود. این نیروی فوق العاده قوی و فشرده  ذومره است همزمان در جهان مادی و جهان غیر مادی استیلا دارد. هنگام پیام رساندن سر دیگر آن ریسمان مخابراتی در افق اعلی است ولی پیام از این  شدید القوی ثم دنا فتدلی .همینطور نزدیک میشد این مفهوم این آیات است که میتوان برداشت کرد. برای روشن شدن موضوع سری به  فیزیک کوانتوم بزنیم که چگونه اطلاعات با سرعتی آنی میتواند از افق رویداد خارج از جهان مادی به هدف معینی رسانده شود.


این رویداد انتقال اطلاعات از جهان غیر مادی یا عالم غیب است به نقطه معینی در جهان مادی و دارای توجیه کوانتومی دارد. سیاهچاله ها محلی هستند که اجزای مادی یک ستاره به جائی که زینگولاریته حاکم است بلعیده و در آن محو می شوند. سینگولاریته محدوده ایست که قوانین و تعینات مادی محو و نیست میشوند.

ریسمان کوانتومی یا کرم چاله

دراین جا نیروی بسیار قوی و فشرده حاکم است بطوریکه اگر نور در فاصله بسیار زیاد به آن نزدیک شود خمیده و در آن محو میشود. کرم چاله ها ریسمان های باریک و بسیار فشرده و دارای ابعداد زیادی است- برای وارد شدن به این بحث باید سه موضوع اصلی علم کوانتوم را شناخت

اول ریسمان های کیهانی

دوم ، تنید گی کوانتومی یا وابستگی کوانتومی

و سوم دور فرستی کوانتومی.

موضوع جهان موازی، ضد ماده، مساوی بودن ماده و ضد ماده، ریسمان کیهانی، موقع ایجاد ریسمان کیهانی و تنیدگی کوانتومی، همه موضوعات و نظرات  تایید شده علمی هستند. فیزیکدانان واخترشناسان فیزیکی با این ها آشنا هستند. ریسمان های کوانتومی یک پدیده  بسیار جالب در علم  فیزیک است. ابتدا به صورت یک نظریه بروز کرد و برای اولین  بار در سال 1976 توسط کیبل فیزیکدان امپریال کالج لندن مطرح شد و بعد از آن پنج تئوری دیگر از آن منشعب شد که همه در این زمینه ابراز شد و در باره ریسمان کوانتومی بحث می شد و کم کم ریسمان کیهانی از آن منشعب شد که ما بیشتر ریسمان کیهانی را مد نظر داریم. این تئوری در حقیقت تئوری سوپر ریسمان است که به ریسمان کیهانی نامیده شد و محل تجمع چهار قانون اصلی فیزیک است که با هم ادغام شده اند که یک مجموعه واحد را تشکیل می دهند. محل رخداد ریسمان های کیهانی محدوده احدت یا سینگولاریته است. برای دانستن کرمچاله ها باید با ریسمان کوانتومی محیطی که همه نیروهای چهار گانه طبیعت در هم تنیده شده هستند.

نیروی گرانش در چهار چوب  تئوری کوانتومی عملا  واکنش غیر گرانشی کوانتومی را از خود بروز میدهد. بر خلاف مدل استاندارد فیزیک ذره ای، در تئوری ریسمان کیهانی چهار نیروی اصلی طبیعت که جهان مادی را تشکیل می دهند بصورت ذره به مفهوم یک نقطه خود را نمایان نمی سازند، بلکه یک شیی  شیی هم نمی توان اطلاق کرد چرا که مفهوم مادی دارد) یک بعدی با حرکت لرزشی شاید کوانتومی ، این پدیده را ریسمان کیهانی می نامند. این ریسمان خودش خاصیت یا ماهیت تکینگی دارد. به زبان قرآن ماهیت  احدیتی دارد یعنی محیطی که مستقیما از نور ذات خداوند منشا می شود مانند کیهان که از هیچ بوجود آمد و از نور ذات باریتعالی ایجاد شد. یعنی حد فاصل جهان مادی و عالم غیب. علم فیزیک می گوید سینگولاریته بر آنها حاکم است یا  به فارسی تکینگی و به عربی احدیت.

در ماهیت احدیتی  مختصات ماده حاکم نیست بسیط  و فشرده  یا  صمد است  و از همان محدوده پلانک در زمان ابداع کیهان به وجود آمد انشائ شده است درست قبل از باز شدن محدوده  کیهان و قوانین فیزیکی، نسبیت عام و خاص اینشتین و مکانیک کوانتومی در آن اعتباری ندارند چون در آن ماده  وجود  ندارد و زمان و مکان آن را فرا نمی گیرد. بسیار فشرده  و توپر است با چگالی فوق العاده زیاد. و از این جهت علم آن را سیاه چاله دراز یا کرمچاله مینامد. باریکی آن به اندازه یک میلیاردم  بیلیاردم  میلیاردم متر است ده به توان منهای 31 متر. یک تسبیح را در نظر بگیرید که دانه های آن ذره بنیادی است منتهی این دانه ها بهم چسبیده اند یک تونل بسیار باریکی در خود ایجاد میکنند و حرکت ارتعاشی خاص خود را دارند که بر فضای اطراف خود تاثیر می گذارند. ماهیت خاصی بر آن حاکم است ماهیت کوانتومی از نوع محدوده پلانک در اثر نوعی حرکت لرزشی خاص بر اطراف خود تاثیر کوانتومی می گذارد. ریسمان کیهانی که سر تسبیح آن خارج از کیهان ته آن اینطرف کیهان. این ریسمان ها بسیار زیادند و هویت فضا را تشکیل داده اند آیه 7 سوره نازعات به این ریسمان اشاره کرده است. در حقیقت این ریسمان ها همان کرمچاله ها هستند که به صورت شبکه شبکه فضا را پر کرده است. تئوری ریسمان کیهانی در ارتباط با دوره قبل از انبساط کیهان است که نظریه ای است برای توجیه خلق ذرات بنیادی است.

وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ قسم به فضا که ذات آن بر شبکه شبکه استوار است که شما درباره قرآن قول مختلفی بیان میکنید(بگو) تا هر که از آن برگشته برگشته باشد. مرگ بر فک کنندگان حقایق باد. کلمه و اسماء ذات الحبک در میان آیات موضوع قیامت بیان شده و اینجا هم خداوند به پدیده بسیار مهم جهان خلقت فضای شبک شبکه اشاره میکند که در قیامت در انتقال داده های کتاب مبین نقش موثری دارند این ریسمانها اطلاعات را بسیار سریع و آنی منتقل میکنند.به مقاله فیزیک کوانتوم و قیامت در قرآن  مراجعه فرمایید. بنابراین مفهوم شدید القوی در انتقال داده ها روشن شد.


ما كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى-آنچه را دل دید انکارش نکرد. دل در اینجا خواسته است ابتدا چشم می بیند و دل میخواهد. چشم یقین بودن آن را  تایید میکند و دل می طلبد. دل در اینجا قلب گوشتی نیست معنی خواسته میدهد. در ادبیات فارسی دل خواسته است و شعر معروف فایز دشتستانی می گوید.

 
بسازم خنجری نیشش ز فولاد  زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
هر آنچه دیده بیند دل کند یاد. چشم ودل با هم ارتباط تنگاتنگ دارند.ما كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى

در آیه فوق میفرماید اطلاعات بر دل حضرت نشست  ولی علی الرغم اینکه دیده  وقایع را ندید ولی دل باور کرد. با دیده بصیرت دل وحی را باور کرد و بر حافظه حضرت نشست.


أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى-آیا در آنچه او دیده جدال میکنید. آنچه دل آنرا دید یعنی به یقین باور کرد درباره آن جدال میکنید(و آن را خواب و خیال و رویا می پندارید) در آیات 15 الی 29 سوره تکویر هم به وحی و واقعیت عینی آن اشاره شده است که مفاهیم  والایی در آن نهفته است. علاقمندان میتوانند به مقاله معراج پیامبر اسلام و واقعیت قرآنی مراجعه فرمایند. سید محمد تقوی اهرمی تهران فروردین 1396 ویرایش جدید اسفند 1397 ویرایش جدید تیر ماه 1399

 

بازدید: 5565

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید