قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

مفهوم ملکوت سماوات الاعلی مثل الاعلی ملاء الاعلی و تصورات خیالی

 

مقدمه نوشتار


قرآن یک دیدگاه خاص دارد که ما باید ابتدا این دیدگاه را درک کنیم و سپس به معانی و مفاهیم کلمات کلیدی در یک موضوع خاص بپردازیم. مسئله مهم اینکه قرآن تنها برای مردم زمان نزول قرآن فرستاده نشده  و متعلق به تمامی زمان ها است. اصول قرآن بر محکمات قرآن بنا شده و آیات متشابه یا متشابهات در ارتباط مستقیم با علوم طبیعی است برای ایجاد یقین در محکمات قرآن است و رسیدن به حقانیت خداوند متعال. خداوند انسان را آفرید و عنصر اختیار و علم و خلاقیت که از اسماء خداوند است در نهاد او گذارد و او را هدایت میکند و ناظر بر اعمال و رفتار او است. دنیا همین حیات کره زمین، محل فعالیت و اعمال انسان است و محل آزمایش او است چرا خداوند کیهان با این عظمت را آفرید؟ برای اینکه در کره زمین حیات را از آب خلق کند و از درون آن انسان را در یک پروسه برنامه ریزی از درون تکامل موجودات بیرون آورد.

برنامه ذات باری تعالی 

أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ- آیا چنین می پندارید که ما شما را بیهوده و بدون برنامه ریزی هدفمند آفریده ایم و بسوی او باز نمی گردید. بنابراین حیات روی زمین و انسان هدف بوده است و از نظر ذات باری تعالی حیات زمین که هفت جو زمین و زمین است از اهمیت خاصی برخوردار است. خداوند همه مثل ها را از مشهودات حیات در زمین و از چگونگی خلقت کیهان به عنوان پایه و اساس بنای حیات که از مشهودات قابل رویت و در معرض دید ما قرار دارد میزند.


وَهُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ-2 روم –و او است که خلقت را آغاز میکند و آن را باز آفرینی میکند(در حیات زمین که محل بازآفرینی مکرراست) و این کار برای او آسان است برای او این یک مثال والا است در جو زمین و زمین که او عزیز و حکیم است. متاسفانه برای تفسیر و ترجمه نظرات گذشتگان در صدر اسلام را معیار قرار داده ایم و هر چه آنها با استناد با علم روز و تصورات ذهنی آن موقع بیان کرده اند پایه تفکرات ما درباره آیات متشابه قرار گرفته است.

باید قبول کنیم که نظر آنها بر مبنای علم روز نیست و تخیلات ذهنی و مخلوط شده با خرافات است. البته نظر گذشتگان تنها درباره تاویل آیات متشابه با علم روز آن زمان بوده است و نه نظرات دیگر که اساس و پایه رشد و گسترش اسلام بر تلاش آنها بوده و احادیث و روایت درباره محکمات جای خود را دارند باید در نظر علمی گذشتگان بازنگری شود. مثلا سماء الدنیا را تمامی کیهان مشهود می دانسته اند و بالای آنها هم شش سماوات دیگر در عالم خیال درست کرده و بالاترین سماوات را ملکوت اعلا تصور شده که جایگاه ملائکه و روح و خداوند است و از آنجا سماوات والارض را مدیریت میکند. افرایتم را آیا نمی اندیشید معنی می کنیم تا موضوع از حوزه دیدن خارج شود وبه دیدگاه گذشتگان نزدیک شود. نمونه فراوان است.

عوالم خیالی ساخته و پرداخته غلط ذهن ما

چقدر فاصله این آیات را با علم روز زیاد کرده و شبهات فراوان خلق کرده ایم و معانی کلمات خداوند را عملا جعل می کنیم. این همه آیات واضح در قرآن وجود دارد که سبع السموات را هفت جو زمین دانسته را فدای تصورات غلط گذشتگان می کنیم. در اینصورت ملکوت السموات والارض ، ملائ الاعلی و مثل الاعلی را به عالم دیگر ارتباط  می دهیم و به مفاهیم قرآن توجه نمی کنیم. تا توانسته ایم عالم درست کرده ایم. عالم برزخ، عالم ملکوت، عالم ذر، عالم برهوت در صورتیکه در قرآن ما دو عالم بیشتر نداریم.

عالم غیب و عالم شهادت. عالم غیب هم دو نوع است رمز و رموز پنهان سماوات و الارض که جهان مادی است که در قرآن به آن عالم غیب سماوات و الارض اشاره دارد که علوم تجربی به این عالم که قوانین ماده و ساختار آن است میتواند دست یابد دیگری عالم غیب است که ارتباط با ماوراء ماده دارد و که تنها مختص خداوند است و انسان به آن دسترسی ندارد. دو نوع بودن عالم غیب را از این آیه استنباط کرده ام وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ-کلید غیب نزد خداوند است که هیچ کس جز او نمیداند- علاوه بر آن هر چه در خشکی و دریا است میداند و برگ درختی نمی افتد مگر آن را میداند (مکانیسم علمی افتادن برگ درخت را او ساخته است) و هیچ دانه ای در دل تاریکی زمین نیست مگر به آن واقف است و هیچ تر و خشکی نیست (تر موجودات زنده و خشک جمادات است ) همه این ها در نرم افزار خلقت است در سخت افزار کتاب مبین قرار دارد. غیب نخست که تنها خدا میداند اشاره نمی شود ولی غیب سماوات و الارض مثال میزند و خواست خداوند بر آن قرار گرفته که از علم این غیب به دانشمندان عطا کند. یعلم ما بین ایدیهم و من خلفهم ولا یحیطون به من علمه الا بما شاء. بحث غیب و شهاده نیاز به مقاله جداگانه ای دارد به موضوع این مقاله ملک و ملکوت السموات والارض می پردازیم.


ملک خداوند در جهان مادی


در بسیاری از آیات خداوند مالکیت خود بر سموات والارض به عنوان کیهان و هفت جو زمین اعلام میکند وَلِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللّهُ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ سماوات والارض ملک خداوند است. سموات والارض بر اساس سیاق آیه و قرارگرفتن در بین آیات قبل و بعد مفهوم آن به عنوان کیهان و یا هفت جو زمین و زمین یا سبع سماوات مشخص میشود. در نمونه آیات زیرسموات و الارض سبع السموات یا جو زمین است. آیات 5 الی 8 آل عمران


إِنَّ اللّهَ لاَ يَخْفَىَ عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء-
هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ-
وَلِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللّهُ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ-
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لآيَاتٍ لِّأُوْلِي الألْبَابِ


هیچ چیزی در جو زمین و زمین از خداوند پنهان نیست و او است شما را در رحم ها بر اساس خواست و برنامه خود صورت دهی میکند ( خواست خدا قانون تدوین شده به عنوان نرم افزار برنامه ریزی صورت دهی در رحم ها است ) هیچ معبودی جز آن توانای حکیم نیست و سموات والارض (جو هفت طبقه زمین) ملک او است و بر هر شیی قادر است بدرستی که در خلقت  سماوات والارض ( سبع السموات) و اختلاف شب و روز (در آن) آیاتی برای خردمندان است


در برخی آیات هم سموات والارض به عنوان کیهان به ملک خود اشاره میکند آیه 6 سوره انعام


وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ ۖ وَيَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ ۚ قَوْلُهُ الْحَقُّ ۚ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ ۚ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ ۚ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ-خداوند کیهان را به حق آفرید و روزی که گفته شد باش و شد، به حق فرمان داده شد روزی که در صور دمیده می شود نیز ملک او است دانای غیب و شهاده ( دانای نهان و آشکار) او است. روزی که در نفخ فی الصور دمیده میشود میتواند اشاره به ایجاد و انبساط کیهان باشد که  تشبیه شکل گرفتن آن مانند شکل شیپور است که آن لحظه که کیهان ابداع میشود هم ملک خدا بوده است. یقول آینده در گذشته است ودر اینجا ربطی به قیامت ندارد.به قواعد عربی مراجعه فرمایید. جواب دانشمندان فیزیک که میگویند ایجاد کیهان از هیچ بوده و صاحبی نداشته است این چنین داده میشود .آن لحظه که کیهان از هیچ ابداع شد ملک خداوند است.


در اینجا ملک به معنی مالکیت کیهان و جو زمین است که سیطره قدرت او است. حال برخی فرمانروائی معنی میکند که باز میگردد به همان ملک و مالکیت که این مفهوم را دارد که خداوند خالق محدوده سیطره خود است. اینجا به مادی بودن ملک اشاره دارد. از آنجائی که حیات در زمین و انسان درون آن برای خداوند و برنامه ریزی او اهمیت زیادی دارد این مالکیت بیشتر مالکیت در حیات زمین است. در سیطره مالکیت او به ماوراء طبیعت اشاره نشده . سماوات الاعلی، مثل الاعلی، ملاء الاعلی همه به نظر اینجانب تمثیل های عینی جهان مادی است.

در قدیم دانش انسان نسبت به جهان مادی بسیار اندک بود و علم روز آن زمان اعتقاد به زمین به عنوان مرکز عالم داشت و اطراف زمین را طبقاتی فرض می کردند که زمین را احاطه کرده بود و از آنجائی که کلمه هفت آسمان جزء فرهنگ و باور مردم قرار گرفته بود و هر آنچه از مشهودات عالم بالای زمین قرار داشت را آسمان اول می دانستند و هفت آسمان بالا را هر کدام  تصورات ذهنی خاصی برایش ساخته بودند و آسمان هفتم هم جایگاه خدا و ملائکه (فرشته گان ) می پنداشتند. مفسرین صدر اسلام هم با تکیه بر این تصورات آیات متشابه قرآن را در باره سماوات و آسمان بالا (منظور بالای زمین ساکن) و هم سایر آیات متشابه را با همان تصورات علم کهن تفسیر نمودند و بر باور ما نشست تا جائی که با وجود منسوخ شدن هفت طبقه بطلمیوسی همچنان مفسرین نمی توانند این تفکرات کهن را با علم جدید عوض کنند. مثلا زینا السماء الدنیا به زینت الکواکب را سماء همان طبقه اول تفکرات بطلمیوسی میدانند. به تفسیر این آیه در تفاسیر از جمله دانشنامه اسلامی مراجعه فرمایید. همه کلمات متشابه همان تعاریف بیان شده کهن است. چند مثال می زنم تا به کلمه ملکوت برسیم.


مفهوم مثل الاعلی


وَهُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ ۚ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم- و اوست که خلقت را آغاز می کند و سپس آن را باز آفرینی می کند( تمامی پدیده های حیات دارند بر اساس الگوی اولیه آغاز خلقت بازآفرینی میشوند) و برای او این کار آسان است و نمونه بارز آن یا مثل الاعلی در جو زمین و زمین (که حیات و انسان را درون آن آفرید قابل مشاهده است)است و او عزیز و حکیم است. این کلمه را مفسرین به طرق مختلف تفسیر کرده اند و اگر بررسی فرمایید همه نظر گذشتگان است و نه  در آیه  تفکر و تعقل کردن است- یعیده را برگشت به قیامت تفسیر میکنند.


مفهوم سموات الاعلی


تنزيلاً ممن خلق‌الارض والسموات‌العلي- الرحمن علي‌العرش‌استوي- له ما في‌السّموات وما في‌الارض و ما بينهما وما تحت‌الثري-طه 4-6


این قرآن از طرف خداوندی نازل گردید که زمین و جو هفت طبقه رفیع و بالا برده شده را آفرید خداوند رحمان که به مدیریت آن پرداخت، هر آنچه در سماوات (جو زمین) و در زمین و بین آنها و زیر خاک ( همه موجودات زنده و جمادات و ابرها که از محدوده جو زمین تا زیر خاک قرار دارند همه ملک اوست. یعنی هر چه در حیات زمین است. حیات زمین در کجا قرار دارد ؟ هفت طبقه جو زمین و سماء باران زا و گیاهان و جانوران در هوا مانند پرندگان و بند پایان و گونه های فراوان دیگر از بند پایان که در خاک فعالیت می کنند و بقاء حیات در زمین مدیون فعالیت آنها است. در این آیه سماوات الاعلی را طبق تعاریف هزار سال قبل و تصورات ذهنی همان آسمان بالا تعریف می کنند. محل فرشتگان. به آیات دیگر قرآن توجه نمی شود که خداوند فرموده هر طرف که شما نگاه کنید محل خدا است و در وجود شما از رگ گردن به شما نزدیک تر است. ملائکه در کیهان مستقر هستند محلی در ماوراء کیهان ندارند مگر اینکه روح و الملائکه پس از پایان کیهان به خدا رجوع کنند.

تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ -به مقاله یومٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَه روزهای قیامت مراجعه فرمایید-بنابراین سماوات الاعلی در همین جو زمین است. چند ملک هستند که هر کدام مسئولیت خاصی در جهان مادی دارند و فرمان را از افق الاعلی می گیرند و ما نمی توانیم تجسم کنیم که آنها به چه شکلی هستند ولی نیرو و از جنس نور می توانند باشند که به خواست خداوند میتوانند برای انجام ماموریت در جسم مادی حلول کنند یعنی فرمان یا امر خداوند یک جسم مادی را انتخاب و امر به اجرا در می اید .این مطالب از آیات خداوند استنباط میشود. کلمه افق الاعلی در باره جبرئیل که مامور رساندن وحی به رسول اکرم (ص) بود آمده است. فیزیک و شیوه نزول وحی در قرآن


مفهوم ملائ الاعلی


رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ- إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ- وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ- لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ- دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ- إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ- 5 الی 10 سوره صافات خداوند صاحب هفت جو زمین و زمین(جو زمین) و هر چه که بین این دو است و خداوند مشارق بدرستی که ما جو زمین را به زینت ستارگان مزین کردیم و آن را از هر نیروی سرکشی محافظت میکنیم ( جو زمین حفاظ دارد)مگر نیروی هجوم آورنده که محدوده بالای جو زمین نفوذ کند که متلاشی و بهر سوی پرتاب می شود (چنانچه) از مسیر مقدر شده خارج شود نابود می شود مگر اینکه بعد از برخورد از آن رانده شود(از نقطه کوری رد شود) که بصورت شهابی تعقیب می شود. این آیه تمثیلی است که برخورد خرده سنگ ها به جو زمین و سوختن در جا و پرتاب شدن بصورت شهاب سنگ را با تشبیه بیان می فرماید. یستمعون نفوذ کردن میتواند معنی دهد. به آیه 38 سوره طور زیر توجه فرمایید.


أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ مُسْتَمِعُهُم بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ. مگر نردبانی دارند که با آن می‌شنوند؟ پس هر که شنیده است، دلیل بیاورد. مفهوم آیه یستمعون نفوذ به سماء معنی میدهد که با نردبان تمثیلی بالا رفتن به سماء را بیان فرموده است
دزدکی گوش دادن با نفوذ صورت می گیرد و تشبیهی است برای رخ دادی که در حفاظ جو زمین به وقوع می پیوندد.

ملائ الاعلی همان محل رخ داد است یعنی سماوات الاعلی است. اگر ملاء الاعلی آسمان معنوی باشد شهاب سنگ ها که مادی هستند آنجا چکار میکنند. شهاب سنگ ها بر اساس علم اختر شناسی در اطراف زمین هستند که برخی راه خود را کج میکنند و دزدکی وارد ملاء الاعلی بالای جو زمین میشوند. توجه داشته باشیم این آیه از جمله آیات متشابه است و ظاهر آیه مقصود آن را بیان نمی کند ما متاسفانه ظاهر آیه را چسبیده ایم و به باطن آیه توجه نداریم. در سوره نباء هم ملائ الاعلی تکرار شده که معنی همین بالای جو زمین منظوراست. نباء عظیم قبل از قیامت به وقوع می پیوندد در سوره نباء در چهار آیه اول به این نباء عظیم می پردازد.عم يَتَسَاءلُونَ،عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ ،الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ، كَلَّا سَيَعْلَمُونَ خبر عظیمی است همه در باره آن سوال میکنند وبه زودی میدانید(قیامت به زودی میرسد) در آیات بعدی به خلق زمین و حیات میپردازد و مجددا در آیات 18 به بعد به قیامت اشاره میفرماید: يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا،وَفُتِحَتِ السَّمَاء فَكَانَتْ أَبْوَابًا،وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا. قبل از قیامت جو زمین برداشته می شود و دیگر حفاظی ندارد و همه درب می شوند که منظور سقف محفوظ ندارد و کوه ها ذوب و روان میشوند. حال این آیات را با آیات 67 سوره ص در زیر مقایسه کنیم. 


رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ- قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ - أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ - مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ يَخْتَصِمُونَ –إِنْ يُوحَى إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ - پروردگار جو زمین و زمین و هر آنچه بین آنها است ،بگو آن خبری بزرگ است (حادثه عظیمی همان وقعت الواقعه که در باره آن با هم جر و بحث می کردند) که شما از آن روی برمی گردانید (قبول ندارید)بگو من درباره ملاء الاعلی که مجادله می کردند هیچ دانشی ندارم و وحی که به من می شود چیزی نیست مگر هشدار دهنده ای آشکار هستم. قبل از این آیات توصیف جهنم است و آوردن سموات والارض موید این است که نباء عظیم همان حوادث قبل از قیامت و برداشته شدن جو زمین که در آیه ملاء اعلی به آن اشاره شده و هر دو یک معنی را میرسانند. درباره ملا الاعلی که جر و بحث میکنید من دانشی ندارم من فقط وحی را ابلاغ میکنم. از آنجائیکه تصورات ذهنی اسرائیلیات و سموات بالا به عنوان جائی درعالم بالا در ذهن ما نقش بسته کوشش نکرده ایم در باره مفاهیم کلمات يَسَّمَّعُونَ و الْمَلَإِ الْأَعْلَى تحقیق و بررسی کنیم و در بست معانی قدیم را عینا ترجمه می کنیم و فکرنمی کنیم که این آیات متشابه هستند و باید مفهوم اصلی را بیرون آوریم.


مفهوم ملکوت السموات والارض


ملکوت میتوان چنین معنی کرد که جایی است که اسباب طبیعت دست اندر کار ساماندهی و مدیریت آن محدوده مثلا سماوات والارض است. ملک محدوده مالکیت است ولی در آن مالکیت باید اسبابی باشند که آن مالکیت را حفظ کنند. حال بر گردیم به معنی ملکوت کلمه ملک یعنی سبب که ملائکه جمع آن است و ملائکه قوانین جاریه خلقت است و ملکوت محدوده جاری شدن آن قوانین است. حال به آیات 75 الی 79 سوره انعام که خداوند اشاره دارد که ملکوت سماوات الارض را به حضرت ابراهیم نشان دادیم. آیات را بررسی کنیم شیوه نشان دادن ملکوت چگونه بوده است.


وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ- فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ- فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ- فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَآ أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ- إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ


واین چنین به ابراهیم ملکوت سماوات و الارض را نشان دادیم که از جمله یقین کننده گان باشد.( آیه دارد این ملکوت را شرح میدهد ) پس چون شب بر او پرده افکند ستاره ای دید گفت این باید خدای من باش و وقتی ستاره غروب کرد گفت افول کننده را دوست ندارم (نمی تواند خدا باشد) و چون ماه طلوع کرد گفت این باید خدای من باشد و چون ماه ناپدید شد گفت اگر خدای من مرا هدایت نمیکرد قطعا از زمره گمراه شوندگان بودم. چون خورشید بر آمد گفت این که بزرگتر است باید خدای من باشد و هنگامی که خورشید غروب کرد گفت ای قوم من از آنچه برای خدا شریک می سازید بیزارم و نتیجه گرفت و گفت من از روی اخلاص روی خود را به کسی میکنم که سموات والارض را (کیهان را) منبسط کرد و من از مشرکان نیستم. حضرت ابراهیم این چنین درک کرد که کیهان که خداوند آنرا منبسط کرد همان ملک خداوند است و همه این ها صاحب دارد و من به صاحب آنها ایمان می آورم.اصلا سفری در کار نبوده که معراج باشد و حضرت ابراهیم ملکوت سموات و الارض را به او نشان داده شود.


از مضمون آیه چنین بر می آید که حضرت ابراهیم از اول خدا پرست بود. خداوند از زبان حضرت ابراهیم حقایقی را بیان میکند که ستاره و ماه و خورشید نمی توانند خدا باشند. در پایان سخنی می گوید که سخن خدا است نه سخن حضرت ابراهیم می گوید خدایی که سموات والارض (کیهان ) را منبسط کرد خدای من است. مگر حضرت ابراهیم می دانست که مه بانکی بوده و انبساط کیهانی. همان ماه و خورشید و ستاره محدوده ملکوت سماوات و الارض است که با اسباب و قوانین خاص که  امر خدا هستند پا برجایند. از متون آیات چنان چیزی استنباط نمی شود که خداوند حضرت ابراهیم را به آسمان ها برد و تمامی کیهان و بالای کیهان که ملک خدا است را به او نشان میدهد و یا بقول برخی مفسرین خدا چنان چشمی به حضرت ابراهیم عطا کرد که تا فیها خالدون کیهان را دید. دو آیه دیگر که ملکوت در آن آمده هم بررسی میکنیم. خداوند مطالب علمی را از قول پیامبران و در قالب گفتگو و یا داستان برای ما نقل میکند ما هنوز به روش قرآن آشنا نیستیم.


قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ -مومنون ۸۸-بگو ملکوت هر شیی در ید قدرت او است او پناه میدهد ولی پناه نمی گیرد.ملکوت کل شیی در ید قدرت او است همان معنی جایگاه و محدوده که سبب و ملائکه کار خودشان را برای بر پائی آن محدوده انجام میدهند.

فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ-این آیه بسیار واضح بیان می کند پس حمد و ثنا از آن خدائی است که ملکوت هر شیی در ید قدرت او است و این ملکوت به خدا باز میگردد. به خدا باز گشتند یعنی ملکوت از بین میرود و به خدا باز می گردد که در آیات بسیاری اشاره شده که کیهان قبل از قیامت برچیده و به جائی که اولین بار ایجاد شدند  بر می گردند.


أَوَلَمْ يَنظُرُ‌وا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْ‌ضِ وَ مَا خَلَقَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ وَ أَنْ عَسَىٰ أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَ‌بَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ-آیا در ملکوت سموات و الارض نمی نگرید که خداوند چگونه چیز ها را خلق کرده است و شاید مرگ آنها نزدیک باشد بعد از قرآن کدام سخن را باور دارید. نمی نگرید را نمی اندیشید معنی میکنند تا به تصورات ذهنی خود در ملکوت برسند. این کلمه بیان گر این است که سموات الارض هفت جو زمین و زمین است. بنابراین ملکوت عام ماوراء ماده  نیست و این تفکرات از باقیمانده تفکرات اسرائیلیات و نظریه منسوخ شده هفت طبقه آسمان بطلمیوسی است. خداوند ملکوت خورشید و ماه و ستاره که از روی جو زمین دیده می شدند.(که با اسباب طبیعت مدیریت میشدند مثلا طلوع و غروب) ملکوت جدا از عالم مشهودات نیست. دلیل دیگر سموات الارض از تعینات ماده است و مشهودات است وقتی می گوییم  ملکوت السموات و الارض یعنی جایی که سماوات و الارض هم به دنبالش آمده یعنی مکوت به سماوات و الارض وابسته است و ملکوت الاعلی می تواند تا اندازه ای بیان گر عالم غیب باشد چرا که مادیات به آن وصل نیست. نتیجه اینکه مثل الاعلی، سماوات الاعلی و ملکوت سماوات و الارض و ملاء الاعلی همه در این جهان مادی است. سید محمد تقوی اهرمی 23 آذر 1398 ویرایش جدید تیر ماه 1399

 

بازدید: 1596

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید