نفخ فی الصور در ابتدای ایجاد کیهان همان بیگ بانگ است

نفخ فی الصور در ابتدای کیهان همان بیگ بنگ است

واقعه بیگ بنگ از نظر علم کیهان شناسی تعریف لحظه ایجاد جهان مادی است از هیچ. زمانی که انبساط کیهان برای دانشمندان علوم فیزیک و کیهان شناسی تایید شد به فکر آنها خطور کرد که کیهانی که در حال انبساط است در زمان بسیار پیش کوچکتر بوده است. بنابراین ما اگر کوچک شدن کیهان را ادامه دهیم به زمانی می رسیم که آغاز انبساط بوده است و آغاز انبساط هم باید نیروی خارق العاده  فیزیکی وجود داشته باشد که توانائی نیرو دادن به این انبساط عظیم باشد. این نیرو فقط میتواند از نظر علم  فیزیک انفجاری در لحظه آغازین ایجاد ماده باشد که بسیار فشرده و توپر و بینهایت کوچک به عبارتی جهان مادی باید در یک نقطه به مراتب ریز تراز مثلا هسته اتم  هیدروژن بوده باشد که بی مقدمه و ناگهانی با یک انفجار(البته نه انفجاری که تصور می کنیم که در همه جهات پخش می شود) از هم باز می شوند و این انفجار را بیگ بانک مینامند. یک صدای عظیم در برابر سوالات بی شمار که قبل از آن چه بوده است بهترین توجیه برای دانشمندان فیزیک کلمه از هیچ است. شکل ظاهری این انفجار تا امروز شبیه صور است یعنی شیپور.

علم فیزیک انتخاب درستی کرده زیرا نقطه ای که ماده وجود ندارد وهست می شود معنی این می دهد که ماده از هیچ ایجاد شده. در هیچ ماده و تعینات مادی وجود ندارد. در یک چشم بهم زدن از نقطه صفر زمانی و مکانی جهان مادی شروع به ایجاد می شود تا اینجا علم فیزیک این را تعریف کرده است. اکنون به نظر قرآن درباره ایجاد جهان مادی که خداوند متعال از کلمه کل شیئ به جای کیهان استفاده کرده است می پردازیم. به این آیه توجه فرمایید. کل شیی به معنی هر چیز معنی شده و با توجه به کلمه کل می تواند معنی تمامی ماده کیهان از آن استنباط شود.

إِنّا کُلَّ شَىْء خَلَقْناهُ بِقَدَر- وَ ما أَمْرُنا إِلاّ واحِدَةٌ کَلَمْح بِالْبَصَر

بدرستی که ما جهان مادی را بر اساس تقدیر یا برنامه ریزی از پیش تدوین شده و در یک زمان بسیار کوتاه یا یک  لحظه واحده و کوتاه در حد یک چشم بهم زدن خلق کردیم. واحده یعنی اول مره و نقطه آغازین که همه ماده و زمان و مکان در این واحده قرار داشتند. چه تعبیر زیبائی وآیه دیگر

بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَیکون 

خداوند ابداع کننده جهان مادی (سماوات و الارض در اینجا معنی جهان مادی یا کیهان میدهد زیرا کلمه بدیع یعنی از هیچ یا عدم است ولی هفت آسمان و زمین از ماده که موجود بوده خلق شده)  و چون اراده ایجاد امر یا دستوری را کند می فرماید باش و می شود. فاصله زمانی کن و فیکون بسیار کوتاه است به اندازه ما أَمْرُنا إِلاّ واحِدَةٌ کَلَمْح بِالْبَصَر است امر ما در لحظه سریع مانند یک چشم بهم زدن که کسری از ثانیه است صورت میگیرد. زمان کوتاه صفر الی ده بتوان منهای 43 ثانیه اول پیدایش کیهان که همان بیگ بانک است. بدیع السموات والارض، کیهان از احدیت آغاز شد.اینجاکلیک کنید

امر خداوند در ایجاد کیهان یک امر واحد است و امر واحد فقط یک بار اتفاق افتاده و آنهم در ایجاد کیهان. بدیع به معنی ایجاد کننده از عدم است-به تفسیر این آیه در المیزان مراجعه فرمایید –ایجاد از هیچ آنهم در یک چشم بهم زدن. بنابراین خداوند کیهان را که سموات والارض باشد بسیار آنی ایجاد کرده. مفسرین در قرآن برای سموات والارض دو معنی ارائه داده اند اول جهان مادی یا کائنات و دوم هفت آسمان، از نظر بسیاری از مفسرین در حقیقت هر دو به معنی کائنات است، زیرا هفت آسمان هم هفت طبقه بطلمیوسی بیان کرده اند که از نظر علم منسوخ شده است. ما در اینجا  دو مفهوم کیهان و هفت آسمان به معنی هفت جو زمین و زمین (حیات در زمین و جو آن ایجاد شد) را در نظر میگیریم با توجه به متن و سیاق آیاتی که این کلمه در آن بکار برده شده نه بر اساس تصورات ذهنی گذشتگان. بر اساس دو آیه فوق جهان مادی از هیچ  و در یک لحظه کوتاه ایجاد شد- در یک چشم بهم زدن و حتی کمتر از آن این عبارت قرآن است.

.در آیه 9 الی 12 سوره فصلت که همه در باره خلقت زمین و آسمان آن که هفت جو زمین باشد بوضوح هفت آسمان را هفت جو زمین میداند که قبلا بهم پیوسته بودند و از یک آسمان بهم پیوسته هفت آسمان ایجاد شد.

به آیات زیر که بطور خلاصه بیان میشود. 

قُلْ أَ إِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَاداً ذٰلِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ‌-

وَ جَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِنْ فَوْقِهَا وَ بَارَکَ فِیهَا وَ قَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِینَ‌-

ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَ هِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیَا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ‌-

فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ -

"بگو به خدائی که زمین را در دو دوره آفرید کفر می ورزید و برای او شریک میتراشید در حالی که او خداوند دو عالم است –او بر روی زمین پوسته جامد را بالای آن قرار داد و بر روی آن برکت قرار داد و اقوات یا غذای بیولوژیکی را در چهار دوره برنامه ریزی کرد و سپس به آسمان زمین پرداخت در حالی که دودی و یک پارچه بود ،(زیرا در مرحله بعد آن سماء را به سماوات یا به هفت آسمان تبدیل کرد) و این هفت آسمان را در دو روز(در دو دوره ) قضاهن کرد( خلق نکرد بلکه مقدر کرد) و در هر طبقه امر خود یا قوانین طبیعی مربوطه را به عنوان دستور خداوند در آن قرار داد  (سماء زمین را) را به نور ستارگان زینت بخشید (برای ناظرین روی زمین نور ستارگان زینت بخش آسمان زمین شدند زیرا جو زمین از حالت دودی خارج و شفاف شد و مولکول های هوا باعث  درخشان شدن آنها از روی زمین گردید. با توجه به آیات فوق سموات والارض که جو زمین منظور است در دو دوره برنامه ریزی شده ایجاد شد. آنهم به ترتیب از زمین و ایجاد پوسته بر روی آن و ایجاد آسمان دودی و سپس همین آسمان زمین را هفت طبقه کرد. بنابراین اینجا سموات والارض بر خلاف دو آیه ایجاد فوق( کیهان) زمان بر و در دو دوره که علم زمین شناسی هر دوره را پانصد میلیون سال برآورد کرده است انجام شده است.

سموات والارض که در دنباله بدیع می آید کیهان است که در یک لحظه ابداع میشود. باید توجه داشت که خداوند متعال تمامی مظاهر جهان مادی را نیز آیات خود مینامد و میتوانیم از آنها برای اثبات نظر قرآن استفاده کنیم.

بیگ بنگ ایجاد کیهان است در یک لحظه بسیار کوتاه آنهم از هیچ

خداوند ایجاد کیهان از هیچ و در یک لحظه را در کلمه کَلَمْح بِالْبَصَر بیان کرده و تمثیلی است برای بیان زمان فوق العاده کوتاه ایجاد کیهان. علم فیزیک می گوید بیگ بنگ و قرآن می فرماید کلمح  بالبصر یا امر الساعه از آنجائیکه در اول آیه صحبت از غیب است و شهادت دلیل محکمی است که این امر الساعه واقعه خاصی است از عالم ماوراء مادی یا غیب به عالم مادی یا شهادت اتفاق می افتد. از نظر قرآن کیهان با یک نفخه فی الصور از عالم غیب به عالم شهادت ایجاد میشود- نفخ فی الصور در شیپور دمیدن است و این تمثیل با شکل کیهان مطابقت دارد. دقت فرمایید در هر دو عبارت بیگ بنگ و نفخ فی الصور صدا حاکمیت دارد. سوره 16 ایه77

وَلِلّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ . ماوراء جهان مادی از آن خدا است  و فرمان و امر واحده در یک چشم بهم زدن یا کوچک تر از آن صورت گرفت، غیب کیهان از آن خداوند است. محدوده غیب آنجایی است که کیهان از آن پدید آمد و چگونگی ارتباطات ذات باریتعالی با جهان مادی یا مدیریت جهان مادی در آن محدوده قرار دارد درست است که کیهان از هیچ آفریده شده ولی دارای ریشه های پنهانی بوده که در غیب وجود داشته است و از غیب و امر سریع و بدون مقدمه خداوند (قبل از آن وجود نداشته ) مانند یک چشم بهم زدن انجام می شود اینجا امرالساعه معنی امر سریع است و معنی قیامت نمی دهد.

خلق الساعه یعنی خلق چیزی که سریع و بدون مقدمه ایجاد میشود و امر الساعه هم امر بسیار سریع است و واحده معنی میدهد. عالم غیب کیهان یا عالم ماوراء کیهان از آن خداوند است و از آن جا امر الساعه در یک چشم بهم زدن اتفاق می افتد. قیامت در ادامه این جهان مادی است و نتیجه تحولات و دگرگونی جهان مادی از این عالم به عالم دیگر است و در قرآن برای آن زمان تعیین شده و نمی تواند امر الساعه باشد. قیامت ماهیت مادی دارد و انسان ها هم با جسم مادی در آن ظاهر می شوند .پس امر الساعه ارتباطی با قیامت ندارد. در حالت ابداع ، کیهان هنوز بهم پیوسته و فشرده است چرا که خداوند احد و صمد است و احدیت محدوده و اذا قضی امرا فانما یقول له کن و فیکون است دستور خدا دراحدیت بروز میکند و به تعریفی دیگر احدیت برزخ عالم الغیب و عالم الشهاده است ( با برزخ قیامت اشتباه نشود) محدوده هایل بین دو جهان عالم غیب و عالم شهاده. محدوده ای است که از احد نشات می گیرد. در این محدوده احدیت و صمدیت (توپر بودن صفت مقابل ماده است که توخالی است) که از صفات ذات خداوند است در آن تجلی میکند -به آیه زیر توجه و تعقل فرمایید. انعام 101

بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ- دراین آیه خداوند پس از ابداع کیهان صحبت از مرکب نبودن خود میکند، فرزندی ندارد و همسری هم ندارد که برای او بچه بیاورد پس مرکب نیست و بسیط است و بر این اساس خلق کل شیئ را انجام میدهد. خلق کل شیی بعد از ابداع کل شیی یا کیهان از هیچ است. حال تفکر کنیم چرا خداوند متعال بعد از بدیع السموات والارض گریز  میزند به این مطلب حتما دلیل خاصی دارد و میخواهد مطلبی را به ما تذکر بدهد، بدیع از تجلی ذات باریتعالی که بسیط و فشرده است منشاء میشود. پس در ابداع کیهان هنوز صفات ذاتی خداوند بروز دارد و بلافاصله می فرماید خلق کل شیی. اول ابداع و سپس اشاره می فرماید به نفی مرکب بودن خود برای نفی صفت جهان مرکب وتو خالی برای خود و سپس خلق کل شیی صورت می گیرد این آیه دلیل محکمی است که کیهان ابتدا ابداع میشود و بعد خلق میشود.

اول ابداع است و بعد خلق و خداوند دانا است به کل شیی یا کیهان است. در این آیه معنی عمیقی نهفته است. اینکه خداوند میفرماید در آیات تفکر و تعقل کنید برای این منظور است.

نورعلی النور یا انرژی ناب از ذات احد  در احدیت  قرار میگیرد. کیهان از احدیت پدید آمد و در احدیت نور  علی النور حاکم است و این نور بسیار فشرده و بسیط و صمد است و چگالی آن فوق العاده زیاد اگر بر کوهی در زمین تجلی کند آن کوه متلاشی و پودر می شود داستان حضرت موسی و تقاضای دیدن خداوند این مطلب را ثابت میکند. نور احدیت بر کوه و در حضور حضرت موسی تجلی میکند و کوه دیگر در جای خود نبود. نور و منشاء خلقت-کلیک فرمایید

فاطر السموات والارض بعد از ابداع کیهان است و کیهان باز میشود

فطر باز شدن بصورت گسترش یافتن معنی میدهد .فالق هم معنی باز شدن می دهد- ولی فرق آن دو فاطر باز شدن و بسط یافتن است و فالق فقط باز شدن دانه است که جوانه از آن بیرون می آید. باز شدن و بسط یافتن سموات .والارض جز انبساط کیهان نمیتواند چیز دیگی معنی بدهد. مفسرین آن را خلق کردن معنی کرده اند. فرقی باید بین بدیع، فاطر و خلق باید باشد .همه را نمی توان خلق شدن معنی کرد. اگر معانی این کلمات را با آخرین دست آورد های علمی مقایسه کنیم و به سراغ ابن عربی و مفسرین هزار سال قبل نرویم و در علم کنونی آن را جستجو کنیم معانی علمی بودن کلمات خداوند روشن و شفاف می شود و دیگر معاندین و امثال سروش شرمنده میشوند و نقشه آنها برای بی اعتبار کردن قرآن به سنگ میخورد. چرا که آنها پایه و اساس نظر خود را از تفسیر فلاسفه و عرفای هزار سال قبل گرفته اند نه آیات قرآن. فاطر السموات والارض-اینجا کلیک کنید

إِنَّ اللّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَالْمَيِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذَلِكُمُ اللّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ-خداوند دانه و هسته آن را میشکافد و آنرا از زمین بیرون می آورد و( و تکرار این فرآیند پدیده مرگ و حیات را استمرار میبخشد –مرگ و حیات تجدید  پذیر است) این جا فلق کنار زدن پوسته دانه و بیرون آوردن آن است ولی فاطر پوسته ای ندارد وبا همان ماهیت فطرهن باز میشود و باز شدن آن ادامه می یابد. در اینجا خداوند دانه را از هسته با مکانسیم از پیش تدوین شده باز میکند و دانه زمین را میشکافد و بیرون می آید .خداوند شکافنده دانه است و فاطر السموات والارض هم باز کننده کیهان است.یا انبساط آن. هنگامیکه کیهان باز شد حرارت زیاد اولیه حدود ده به توان 32 یعنی صد هزار میلیارد میلیارد میلیارد درجه کلوین کم میشود و ذرات بنیادی سنگ بنای ماده امکان وجود می یابند و خلق السموات والارض در شش روز ایجاد میشود و در این شش روز 98 درصد ساختار مادی کیهان درست میشود. کیهان در شش روز (دوره) خلق می شود و میلیاردها سال بعد منظومه شمسی ایجاد میشود و زمین بعد از جدا شدن از خورشید در دو مرحله خلق میشود ،اقوات در چهار مرحله برنامه ریزی میشود نه خلق می شود قدر با فتحه قاف و تشدید دال معنی برنامه ریزی میدهد  نه خلق کردن بنابراین این چهار دوره را به چه دلیل ما خلق شدن می نامیم و خلق ها می شماریم و هشت روز را در می آوریم. قتل الخراطون .خراطون یعنی کلام خدا را برایش ساختار تخیلی ایجاد کردن یا خراطی کردن است که عذاب سنگینی دارد. آسمان زمین در دو مرحله .تمامی این مراحل مستقل از هم هستند و ارتباطی بهم ندارند. چرا برخی اصرار دارند همه این مراحل را بهم ربط دهند در صورتی که قرآن آنها به تفکیک و ترتیب بیان داشته که با آخرین نظریه های علمی میخواند. به علاوه این چهار آیه 9 الی 12 سوره فصلت همه در باره خلقت زمین تا هفت جو زمین است و چرا وسط آیه را به کیهان وصل می کنیم .الله اعلم ؟. برای ما قرآن مهم تر است یا اثبات نظریه گذشتگان آنهم به قیمت از اعتبار انداختن آیات علمی قران.

.برگردیم به موضوع بیگ بنگ در قرآن .با استناد به مطالب اشاره شده .امر الساعه ونفخ فی الصور دو حادثه آنی در ایجاد کیهان است که علم آن را بیگ بنگ میگوید .نفخ فی الصور در آغاز وپایان کیهان در این جهان مادی رخ میدهد و بعد از برچیده شدن این جهان در قیامت هم نفخ فی الصور داریم که در مقاله قیامت از نظر علم و قران به آن اشاره شده. صور یک کلمه تمثیلی بسیار زیبا برای حادثه بیگ بنگ است. تصویر ایجاد کیهان از نقطه صفر تا بعد از انبساط به تصویر یک شیپور میماند .از این شیپور برای بالا بردن صدا و اعلام شروع یک حمله در گذشته استفاده می کرده اند. صدایی بزرگ برای علامت خاص و بیگ بنگ هم به معنی صدای بزرگ است .بنابراین مفهوم بیگ بنگ در آیات قرآن بوضوح دیده میشود .باید در عمق آیه تفکر و تعقل کرد تا مطالب نو و منطبق بر علم آشکار شود.به این ایه توجه فرمایید و درباره مفهوم آن قضاوت کنید -

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَالسَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُن فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّوَرِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ۷۳- انعام-او کسی است که کیهان را به حق (واقعیت دارد )خلق کرد در روزی که فرمود باش و شد قول خداوند واقعیت دارد و حق است و روزی که در آن نفخه فی الصور اتفاق افتاد یا بیفتد ( در برچیده شدن کیهان) از آن خداوند است. دانای غیب و شهاده و او حکیم عالم است. دقت شود در خلق کیهان دیگر صحبت از و اذا قضی امر افانما یقول له  نشده و فقط به کن و فیکون اشاره میکند مشیت خداوند در چهار چوب قضی امرا توسط نفخ فی الصور انجام شد و کیهان ابداع شد به عبارتی و اذا قضی امرا در ابداع کیهان صورت گرفت و خلق کیهان شروع میشود که مرحله بعد از ابداع است و خداوند میفرماید این واقعیت دارد همچو اتفاقی بروز کرده است و شما انسان این را باور کنید و تذکر برای انسان است .روزی که این حادثه رخ داد و قول خداوند بود هم حق است، واقعیت دارد، آن هنگام که در صور دمیده شد به خداوند تعلق دارد چرا که هنوز جهان مادی وجود نداشت .سر باریک صور از ملک خداوند سرچشمه گرفت اشاره دارد به نقطه آغاز تصویر شیپور، مانند بیگ بنگ و مرحله بعد از آن و آیه اشاره دارد کیهان از غیب نشات گرفت و به شهادت مبدل شد و علم هر دو از خداوند است .

چرا در انتهای آیه به یک باره به عالم غیب و شهاده می پردازد. تمامی کلمات قرآن دارای مفاهیم خاصی است وبا هدف و برای بیان یک مطلب مهم علمی بیان شده است در قرآن تفکر و تعقل کردن دستور خداوند است و خداوند این چنین کیهان را از نقطه صفر و با یک حادثه به اصطلاح قران ،نفخ فی الصور و به اصطلاح علم بیگ بنگ –آغاز کرد .1393 .سید محمد تقوی اهرمی  ویرایش دوم اول مرداد 1395-ویرایش جدید خرداد 1397ویرایش جدید تیر ماه 1399

• قبلی
• بعدی