قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

جن و نقش آن در خلقت انسان

مقدمه نوشتار

خداوند متعال جهان مادی را بر اساس برنامه ریزی مدون و از پیش طراحی شده خلق فرمود. ‌و هو الذي خلق السموات والارض في ستّة ايام و كان عرشه علي الماء ليبلوكم ايّكم احسن عملاً. خداوند است که جهان مادی را در شش دوره آفرید در حالی که  برنامه  و مدیریت او بر ایجاد  آب  قرار داشت تا شما را  بر بهترین عمل مورد آزمایش قرار دهد. آغاز خلقت انسان و حیات روی زمین بر اساس برخی آیات در قرآن از شروع انبساط کیهان رقم خورد. مقالات بررسی انبساط کیهان از نظر علم و قرآن و همینطور خلقت کیهان در شش روز از نظر علم و قران مراجعه فرمایید

جن و نقش آن در خلقت انسان 

چگونگی روند خلقت جهان مادی تا پیدایش حیات بر روی زمین و تکامل انسان در قرآن در قالب تمثیل و داستان برای انسان شرح داده شده و به انسان توصیه  شده در باره آن ها تفکر و تعقل نماید. کلمات ملائکه جن و ابلیس و شیطان همه در قالب تمثیل بیان شده و مفهوم و درک منظور خداوند را میتوان از درون آیات قرآن به راحتی بیرون آورد بشرط اینکه ذهن را از خیالات و تصورات ذهنی نظرات گذشتگان رها سازیم و بدون پیش داوری به جستجو و کشف حقایق قرآن بپردازیم. مسلما این کلمات و بسیاری دیگر تنها برای نسل 1400 سال قبل بیان نشده  و قرآن به همه نسل ها  تعلق دارد. بسیاری از آیات متشابه که این کلمات در آنها بیان شده با ابزار علم روز قابل تاویل است. انسان در حیات زمین در معرض آزمایش الهی قرار دارد و خداوند راه رستگاری که  قرب الهی است  به او نشان داده  و اسماء الهی که  آگاهی است در او نهادینه کرده  و عنصر اختیار و آزادی عمل هم  به او عطا کرده. همه اشیاء جهان مادی بر فطرت ذاتی خدائی خود  قراردارند که  در کلمه سجده  یعنی تسلیم شدن به خواسته خداوند تعبیر شده و هر چه بر فطرت ذاتی  خود استواراست تسلیم اراده  خداوند هستند به  تعبیر قرآن او را سجده می کنند. انسان هائی که  در این آزمایش سرفراز بیرون  آیند مورد نظر ذات باری تعالی هستند. و گزینش خواهند شد.

انسان امروزی در اوج تکامل و جهش فکری قرار دارند و از علم  و خلاقیت اهدائی ذات باری تعالی حداکثر بهره وری را بکار گرفته است و آیات متشابه در قالب تمثیل ها برای رسیدن این انسان به حقانیت وجود خداوند متعال است. در عصر نزول قرآن انگیزه جذب به اسلام تساوی حقوق انسان ها ،مبارزه با  ظلم و شرک و ثروت اندوزی بود و علم مانعی برای جذب به اسلام بشمار نمی آمد. کلمات ملائکه جن و ابلیس ،صلب و ترائب،هفت آسمان و امثالهم هر کدام مفاهیم خاص خود را دارا بودند و بر اساس برداشت آن زمان تفسیر و تاویل میشد. قرآن این کلمات را در قالب  داستان و تمثیل بطرز زیبائی بیان فرموده تا  انسان های امروزی با استناد به علم روز مفاهیم آن را از آن استخراج کنند و وسیله ای برای رسیدن به حقانیت وجود خداوند باشد. اگر همان برداشت های زمان نزول آیات را امروزه بکار ببریم برای انسان های دانشمند و آشنا به علوم طبیعی و تجربی قابل قبول نخواهد بود. حال می توانیم درک کنیم چرا خداوند متعال در قرآن موضوعات علمی را در  قالب تمثیل برای ما بیان کرده است .


وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُون و خداوند برای مردم مثلها می ‌زند، شاید متذکر شوند.


وَ تِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون-اینها مثل هایی هستند برای مردم شاید در آن تفکر کنند


تلکالْأَمْثَلُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُون- اینها مثل هائی برای مردم هستند و در باره  آنها فقط دانشمندان تعقل میکنند به عبارتی با علم  ارتباط مستقیم دارد

هر موضوعی با علم خودش علوم تجربی در تاویل آیات متشابه در باره  خلقت کیهان، زمین ،حیات، خلقت و تکامل انسان و امثالهم نقش به سزائی دارد. کسانی که آشنائی با علوم تجربی روز را ندارند  نمی توانند به تاویل آیات متشابه نظر دهند. نظرات گذشتگان هم در این ارتباط  منسوخ شده است و مربوط به علم هزار سال  قبل است. دید افراد در آن زمان در باره خلقت انسان با دید امروزی قابل مقایسه نیست و باید آیات خداوند درباره پدیده های  طبیعی را  با علم روز سنجید.


اگرما بخواهیم ظاهر آیات را مورد قضاوت قرار دهیم  برداشت  خاصی از آن داریم که  برای توجیه آن باید دست به  دامان خرافات و تصورات ذهنی گذشتگان شویم که امروزه راه گشا نیست. مثالی بزنیم درسوره الرحمن خداوند در توصیف قاصرات طرف آیه ای بیان می فرماید - فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ-در آن (باغ ها) دلبرانی فرو هشته هستند که دست هیچ انس و جانی به آن ها نرسیده. انس می تواند با دلبر فرو هشته  یطمثهن داشته باشد هر دو از یک  ماهیت هستند ولی جن که  از ماهیت آتش است چطور توجیه کنیم آتش با دلبر مادی جور در نمی آید مگر اینکه دو دلبر باشند مخصوص انس و دیگری مخصوص جان که این هم با  آیه نمی خواند. امثال این تعبیرها که از ظاهر آیات در تصورات ما نقش بسته ایجاد شبهه می کند. بنابراین باید در بطن آیه جستجو کرد و منظور آن را کشف کرد. اینجا تفکر و تعقل در آیات  و مقایسه با علم  روز می تواند به ما کمک کند . آیا جن می تواند هر جا دلش خواست پرواز کند و در آسمان ها  جاسوسی کلام خدا را بکند. مگر کلام  خداوند همین طور در آسمان ها در دسترس هستند. اینها  تمثیل هستند و نیاز به  کشف دارند. تمامی تصورات ما  در باره جن بر پایه  تصورات کهن گذشتگان است که در فرهنگ ما جا  افتاده و با این دید وارد آیات قرآن می شویم و آیات را طوری تفسیر می کنیم تا بر باور ما  تطابق داشته باشد. ملاک قضاوت ما برداشت از ظاهر آیات است و باور کرده ایم که خداوند  داستان برای ما تعریف کرده است. درحالی  که آیات متشابه هستند نیاز به  تفکر و تعقل و درک مفاهیم دارد. موضوع  نوشتار ماهیت جن بر اساس آیات قرآن و مقایسه آنها با علم زیست شناسی است و فرق آن با  جان، برای روشن شدن  موضوع  نیاز به بیان مطالبی گسترده تر داشتیم که  در سه نوشتار تحت عناوین زیر تقدیم گردید. از آنجائی که بحث کنونی کمی فشرده تر است نیاز به مطالعه آن ها ضروری است .

جن و جان از خرافات تا واقعیت قرآنی-قسمت اول جان

جن و جان از خرافات تا واقعیت قرآنی-قسمت دوم جن 

جن و انس مجموعه انسان را تشکیل میدهند- قسمت سوم


ملائکه جن و ابلیس و شیطان در سرنوشت  خلقت انسان نقش ایفاء کرده اند


ماهیت همه این مخلوقات مثل هم هستند به زبان ظاهر آیات از جنس آتش بی دود و به  زبان علمی نیرو و انرژی ولی انسان از جنس خاک (عناصر شیمیایی )است.


وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاء مِن دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا-هنگامی که به ملائکه خطاب شد آدم را سجده کنید همه سجده کردند جز ابلیس (ابلیس ماهیتا از نوع ملائکه است) او از جن بود از دستور خداوند سر پیچی کرد آیا شما انسان او و ذریه او را به جای خداوند می گیرید (ذریه ابلیس همراه ذریه انسان منتقل می شود چرا که در درون و ذات انسان قرار گرفته ولی نه  در ذات فطری خدائی (ذریه جدا از انسان ندارد او عنصر اختیار است که اکنون ماموریت خود را انجام می دهد وظیفه گمراهی بنی آدم از رسیدن به تقوا را  بنا بر مشیت الهی عهده دار شده است زیرا خداوند انسان را در معرض آزمایش قرار داده است و ابلیس وسیله انجام آن است .هنگامی که خداوند  نفس واحده را خلق کرد و آن را سویته نمود در آن دو عنصر تقوی و فجور را نهادینه کرد-فالهما فجورها و تقویها –که با ظهور آدم انسان تکامل یافته این دو عنصر فعال شدند. به مقاله ابلیس و شیطان و نقش آنها در خلقت انسان مراجعه فرمایید.


ماده و انرژی دو عامل مهم در ساختار کیهان، اتم ها، مولکول ها و حتی موجودات زنده است. اتم ها بدون انرژی نمی توانند ساختار داشته باشند. قوانین  چهارگانه  فیزیک از قبیل هسته ای قوی، هسته ای ضعیف، الکترو مغناطیس و گرانش طبق ضوابط  قانونمند عمل میکنند و این قوانین را انرژی بهم ارتباط میدهد. در قرآن صراحتا به ماهیت ملائکه اشاره کرده است. ابتدا این را بررسی کنیم تا راه برای درک مفهوم جن و ابلیس و شیطان باز شود. خداوند در آیه 1 سوره فاطر می فرماید.

الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ –سپاس مخصوص خداوند باز کننده  کیهان است (به محض باز کردن آن) ملائکه را به عنوان پیام آور در آن قرارداد، که برخی دارای دوتا دوتا قدرت یا  نیرو و برخی سه تا سه تا و برخی چهارتا چهارتا، خواست خداوند بر آن قرار گرفته  که خلق آنها را زیاد تر باشد (شاید منظور قوانین حاکم بر انرژی تاریک و ماده تاریک که هر دو حدود نود درصد  جهان مادی را تشکیل میدهند و دانشمندان هنوز به راز آن دست  نیافته اند ). حال جنس و ماهیت ملائکه با تعریف این آیه  از چیست. مسلما از جنس نیرو است و نیرو هم انرژی است بال در این آیه  قدرت یا  نیرو را می رساند. پرندگان با دو بال نیروی پرواز را هدایت میکنند  و خداوند نیرو را به بال تشبیه کرده است. باید توجه داشت که کلمات نیرو، انرژی حدود دو الی سه قرن قبل وارد مفاهیم علمی شده اند. رسول هم معنی پیام آور است نه رسولی که خداوند برای هدایت انسان می فرستد. دقیقا زمانی که کیهان منبسط  شد و فوتون ها ، نوترینوها و الکترون ها از فضای بسیار فشرده و صمد  قبل از انبساط رها شدند شروع  به حرکت کردند و قوانین دو گانه وسه  گانه و چهار گانه فیزیک در کیهان قرار گرفت. بنابراین ملائکه  نیروهایی هستند که ماده را در درون اتم ها بهم پیوند میدهند. قوانین طبیعت هستند که  امر خدا است و ملائکه اسباب این امورند  و در کل طبیعت  ملائکه های فراوان داریم که هر کدام ماموریت محموله خود را انجام میدهند. و در جای دیگرهم  خداوند بقای حیات را در زمین را مدیون فعالیت بند پایان و ملائکه ( قوانین جاریه) می داند.


وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مِن دَآبَّةٍ وَالْمَلآئِكَةُ وَهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ- يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ-هرچه درآسمان ها (هفت جو زمین) و زمین از بند پایان و ملائکه هستند سجده خداوند به جا می آورند و هیچ گونه تکبری نشان نمی دهند  و ماموریت محوله را به خوبی انجام می دهند و از خداوند خود خوف دارند. چرا ملائکه و بند پایان این ماموریت را با هم انجام میدهند اولا سجده برای خداوند یعنی برفطرت خلقتی و ذاتی که خداوند در نهاد آنها گذارده تسلیم و پا بر جا هستند و اراده ای برای تغییر آن ندارند (هر چیز که بر فطرت خدائی استوار باقی می ماند تسلیم ذات باریتعالی است یعنی او را سجده می کند و دوم بقاء حیات در زمین بالای خاک و درون خاک که قرآن آن را تحت الثری می نامد را بند پایان و قوانین طبیعت که ملائکه هستند تداوم می بخشند به مقاله دابه و نقش آن در بقاء حیات از نظر قرآن مراجعه فرمائید.


بند پایان 80 درصد موجودات زنده را تشکیل می دهند. درون خاک روی آن و در هوا مانند زنبورها، مگس ها، پروانه ها، کرم ها، باکتری و نماتدها، سوسک ها و تعداد بیشمار دیگر مواد آلی و زائد موجود در خاک را تجزیه و قابل  جذب برای گیاهان می کنند و گیاهان رشد می کنند و اکسیژن مورد نیاز حیات زمین را فراهم می کنند. اینجا نیز ملائکه  قوانین طبیعت هستند. قوانین طبیعت واکنشهای شیمیایی و فیزیکی کشش و مکندگی آب بدرون ریشه و بسیار قوانین دیگر و این ها همه با انرژی سر و کاردارند و ملائکه همراه دابه ماموریت دارند حیات زمین را نگه دارند و بقاء آن را تضمین کنند. از این  دو آیه به خوبی ماهیت ملائکه روشن میشود .

ابلیس از جنس جن است و هر دو از جنس ملائکه .چرا هنگامی که خداوند ملائکه را خطاب می فرماید به آدم سجده کنید همه سجده کردند جز ابلیس فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ- إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنْ الْكَافِرِينَ.البته جن دخالتی در این جا نداشته است که دلیل خاص خود را دارد. ابلیس با شیطان دو مقوله جدا گانه  هستند. به مقاله ابلیس وشیطان و نقش آنها درخلقت انسان مراجعه  فرمائید.


جن و ماهیت آن از نظر آیات در قرآن بدون در نظر گرفتن تصورات ذهنی


جن در تمامی تفاسیر از نظر لغوی معنی پوشیده از حواس ما است  و نمونه آن هم کلمه جنین است که می دانیم  وجود دارد ولی از دید ما پوشیده است و در آیات مختلف به  آن اشاره شده و هر کدام معنی تمثیلی خاص خود را دارد. به استناد آیات قرآن جن واقعیتی است انکار ناپذیر و نقش موثر و جدا  نشدنی در انسان دارد ولی از مقوله  ابلیس و شیطان نمی باشد ولی  ماهیت همه از نیرو و انرژی است. ملائکه از بدوا خلقت کیهان و از زمان انبساط  آن در جهان مادی استقرار می یابد ولی ابلیس و جن به استناد آیه 50 و51 سوره کهف در آفرینش هفت جو زمین و زمین  و حتی خلقت خودشان حضور نداشته اند به عبارتی پس از آن خلق شدند. این آیه اشاره به زمان ابراز وجود جن و ابلیس در انسان دارد. انرژی و قوانین فیزیک و جهان هستی در بدو خلقت کیهان در آن نهادینه  شد ولی این دو پدیده با وجود  نیرو و انرژی بودن آن ها در آن موقع خلق نشدند. یک نیروی خاصی هستند در ارتباط با خلقت انسان

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاء مِن دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا- مَا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ وَمَا كُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا-هنگامی که خداوند ملائکه را مورد خطاب قرار می دهد که به آدم سجده کنید ابلیس از دستور خداوند سر پیچی می کند و اشاره می فرماید ابلیس از جن بود و در آیه بعد می فرماید هنگامی که سموات والارض را خلق کردم آن ها حضور نداشتند. نکته مهم دیگر حتی هنگام خلق خودشان هم حضور نداشتند. تمامی این آیات در باره خلقت انسان و تکامل آدم ،ابلیس و جن بصورت تمثیل است و همه جزء آیات متشابه هستند. ظاهر دارند و باطن و مقصود خداوند باطن آیات است. اگر در آیات توجه کنیم مطالبی  وجود دارد که اگر ظاهر آیات را نگاه کنیم  با واقعیت خلقت جهان مادی جور نمی آید. مثلا جن از آتش است آنهم آتش بی دود که منظور خداوند انرژی و نیرو است. آیا خداوند جن را که ماهیت آتش دارد را به جهنم که آنهم ماهیت آتش دارد مجازات می کند. خداوند هنگامی که کیهان را خلق کرد نار سموم هم  خلق کرد، نار سموم همان دوره قبل از انبساط کیهان است که به سینگولاریته کیهانی در علم نام گذاری شده است. پس منظور اینکه هنگام  خلق سموات و الارض آن ها حضور نداشتند چه مفهومی می تواند داشته باشد. بنابراین ما باید سعی کنیم باطن آیات را از قرآن استخراج کنیم .

مطلب مهم خداوند  در قرآن برای انسان از عالم غیب و ماورائ جهان مادی مثل نمی زند. تمامی تمثیل ها در زمین و هفت جو آن که عامل ایجاد حیات و خلقت انسان است ارتباط مستقیم دارد. وقتی خداوند می فرماید من صمد و احد هستم مفهوم والای علمی مهمی برای ما  باز گو می کند و دستور داده در آن تفکر و تعقل کنید. امروزه علم  ثابت کرده که کیهان از نقطه ای با چگالی بینهایت یا صمد خلق می شود و مفهوم احد هم تکینگی است. احدیت و صمدیت محدوده ای است که جهان مادی از آن جا خلق می شود از محدوده خداوند و نهایتا به آنجا هم بر می گردد. انا لله وانا الیه راجعون.به مقاله خلقت کیهان از خداوند احد و صمد آغاز شد مراجعه فرمائید. بر گردیم به موضوع جن.

انس و جن ثقلین هستند، شب و روز هم همین طور معنی ثقلین را از حدیث معروف ثقلین می توانیم بدست آوریم دو موضوع  قرآن با ماهیت وحی و عترتی با ماهیت مادی و هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند. پس جن و انس هم از هم جدا نیستند. مانند ثقلین در حدیث معروف هستند. ماده و انرژی. جن مفاهیم متفاوتی دارد. مثلا امواج رادیوئی یا الکترو مغناطیس هم میتواند جن باشد. ولی جن که زنده است و جان دار و با سر نوشت خلقت انسان عجین شده می بایستی نوع خاصی از جن باشد. این نوع جن که مقصود مقاله ما است و خداوند در قرآن از جن و انس یا معشر الجن و الانس یاد کرده است. جان قبل از خلق کیهان برای شرکت در ساختار حیات خلق می شود. خلق الانسان من طین در چهار دوره اقوات که در زیر اشاره می شود برنامه ریز می شوند و بداء خلق الانسان من طین سه مرجله اول اقوات است.

طین سنگ رس خالص است اتم های سیلیسیوم و اکسیژن و آلومینیوم با  پیوند های بین مولکولی که  از جنس نیرو است بهم  وصل شده اند. نیرو این پیوند ها را  بهم  وصل می کند ماده و انرژی ساختار سنگ رس را  تشکیل داده اند. سنگ بنای خلقت جن و ابلیس هم مانند انسان از همین جا شروع می شود. خلق شده اند  ولی هنوز حضور ندارند-مَا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ-

دقیقا مانند انسان که خلق شده بود ولی چیز قابل ذکری نبود-آیه 1 سوره دهر

 وَ لَقد خَلقنا اْلِانسانَ مِن صَلصالٍ من حماءٍ مَسنونٍ و الجآنَّ خلقناه من قَبلُ مِن نّار السَّمومِ. (حجر، 26 و 27)- دقت شود

انسان در این آیه در برابر جان قرار گرفته است. انسان مجموعه ماده و انرژی است (انس و جن) و جان این جا مفهوم  انرژی است از انواع  مختلف آن. آن چه به انسان مربوط می شود و در درون او جای می گیرد جن است و آیه مَا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ اشاره به جن و ابلیس می کند و آیه 26 سوره حجر بیان گر خلقت جان قبل ازانسان است. جان را خداوند قبلا خلق  کرده بود از انرژی. این ایه این طور استنباط می شود که جرقه حیات انسان از نطفه اولیه در زمین اولیه و بر روی پوسته داغ در حال سرد شدن و از حما مسنون و در صلصال ایجاد می شود. آیه 9 و 10 سوره فصلت به ما کمک می کند رمز آن را کشف کنیم.

در آیه 9 ابتدا خداوند می فرماید زمین را در دو دوره خلق کردم. علم زمین شناسی تئوری های مختلفی ارائه داده و ارنست مایر و کاپلان و دیکر سان سه  دانشمند بر جسته این علم می گویند زمین دردو دوره تکامل هسته ای و تکامل شیمیایی ایجاد شده است به مقاله حما مسنون و صلصال در قرآن بنیان و اساس حیات  در زمین است مراجعه فرمائید آیه بعد می فرماید ما (بعد از دو دوره پیدایش زمین) پوسته جامد را بالای زمین قراردادیم و برکت را روی آن ایجاد کردیم و سپس غذای  بیولوژیکی را در چهار دوره مقدرکردیم یعنی برنامه ریزی کردیم  خداوند غذای بیولوژیکی را اقوات می نامد. مراحل این چهار دوره را دانشمندان بیان کرده اند و آن ها هم اشاره به این چهار دوره کرده اند-چهار مرحله به نقل از کتاب پیدایش حیات نوشته پروفسور راین هارد کاپلان بشرح زیر است

1-ایجاد مولکولهای آلی ساده مانند اسید های نوکلوئیک ها و پروتئین ها از مولکول های پایه مانند متان و آمونیاک و آب .
2-پلیمریزه شدن مولکول های آلی ایجاد شده به ماکرو  مولکول ها
3-ترکیب ماکرو مولکول ها با یکدیگر و تشکیل  ماکرو مولکول های زنجیره ای
4-ایجاد پروبیوت های تکثیر پذیر از ساختارهای ماکرو مولکول های زنجیره ای.


مراحل اول تا سوم ساختار اولیه  ایجاد موجود زنده فراهم می شود(بداء خلق الانسان من طین). از اسید های آمینه،  قندها، چربی ها، نوکلئوتیدها  و سپس با  بهم  پیوستن این مولکول ها ابتدا مونومرها و سپس ماکرو مولکول های زنجیره ای مربوط به دی اکسی ریبو نوکلئوتیدها و اسید ریبو نوکلئوتیدها که DNAو RNA هستند، آماده شده اند و منتظر تبدیل این ماده  بی جان به جاندار هستند. مرحله سوم همان حما مسنون بر روی  صلصال است ماده شیمیایی ساختار موجود زنده که بر روی سنگ رس گداخته درحال سرد شدن رسوب می کند که خداوند به سفال یا  گل رس پخته  تشبیه کرده و علم هم به همین سنگ رس داغ و پخته رسیده است. 

محیط داغ است و اشباع  از بخار آب ولی آب نمی تواند بصورت مایع عرض اندام کند و فورا بخارمی شود دفع می شود و محیط برای دفع مولکول آب که از واکنش تبدیل  مونومرها به  پلیمرها ماکرو زنجیره ای دفع می شود فراهم می گردد و این همان آب دافق است و دانشمندان دنبال این موضوع هستند که آب باید از محیط  واکنش بیرون رانده شود و گر نه  ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای پایدار نمی مانند. واکنش برگشت پذیر می شود. این جا  زبیا ترین و با شکوه ترین  حادثه حیات رقم زده می شود.

صلب و ترائب یا صلصال و حما مسنون، توده نرم بر روی سفال سخت در حالی که ماء دافق مرتبا  از بین این دو بیرون رانده می شوند. همه چیز آماده  تحول عظیم حیات است فقط  باید با  یک کن فیکون  یا اراده  و امر واحده  خداوند مرحله سوم که ساختار آماده موجود  زنده است از بی جان به جاندار تبدیل شود. در مراحل اول تا سوم انس دارد شکل می گیرند. جان نیروی پیوند بین مولکولی است. با وصل شدن و شکستن  پیوند ها انرژی آزاد می شود.

این جا مولکول های ساختار اولیه ژن از بی جان به جاندار تبدیل می شود و اولین نطفه حیات به زبان علم روز پروبیوت ها پا به عرصه وجود می گذارند. جن و انس دارند شکل می گیرند. جن مسلما از جنس نیرو است  انرژی است یا مارج من النار و زنده است زیرا انس و جن در هم ادغام می شوند هر کدام بدون دیگری حیات ندارند. در بالا اشاره کردیم  که  پیوند های بین مولکولی انرژی  یا  نیرو هستند که اتم ها را بهم  وصل کرده اند ولی به فرموده قرآن نمی توانند جن باشند. جان است چرا که در مولکول آب یا آمونیاک  قبلا این نیرو خلق شده  بود حتی در ستاره ها  بنابراین این نیرو نمی تواند جن باشد.

جان قبل از خلقت انس پدید آمده. باید توجه  داشت  قرآن بداء خلق الانسان من طین را خلقت انسان می داند. درست است که کامل  نشده و راه  طولانی دارد تا به ظهور آدم  برسد. دقت فرمایید همه آیات  خلقت انسان اسمی از آدم در خلقت انسان نیست مگر در مرحله  تکامل انسان و در داستان سجده ملائکه و دمیدن روح در ماده بی جان با  یک  کن فیکون مانند خلق حضرت عیسی (ع) که این خود پیامی دارد. در سه مرحله اول اقوات اساس خلقت جن هم بنا می شود و تا  تشکیل اتم ها به مولکول ها از یک نیروی سرنوشت ساز خبری نبوده است. چرا که مولکول ها تجزیه و وصل نمی شدند. اولین واکنش های شیمیایی در مرحله اول اقوات شروع می شود و عامل های شیمیایی مانند NH2 ،OH وCOOH و امثال آنها شروع به  تبادل عامل شیمیائی کردند و اسید های آمینه،  قندها و سایر شکل گرفتند. هر وصل و جدا شدن مولکول ها انرژی آزاد و یا گرفته می شود. در علم  شیمی می گویند انرژی پیوند مولکولی محکم  بودن این  پیوند ها به بالا بودن انرژی پیوندی آنها است هر چه انرژی بالاتر پیوند محکم تر.

این انرژی در موجود زنده کار حیاتی  دیگری انجام میدهد که بقای موجود زنده از آن است و موجود زنده بدون آن نمی تواند جاندار باشد. این را علم زیست شناسی سوخت و ساز موجود زنده می نامد. قند در بدن موجود زنده با جدا شدن اجزاء آن انرژی  تولید می کند. این جن است که با انس یک ساختار زنده بنا می نهند. انس و جن یک مجموعه جدا نا پذیر هستند. یا معشر الجن والانس انستطعتم ان تنفذوا من اقطار السموات والارض فانفذوا لا تنفذون الا بسلطان. ای گروه جن و انس اگر استطاعت یا توان نفوذ به اقطار هفت آسمان جو زمین را دارید پس نفوذ کنید. ولی شما نمی توانید مگر اینکه به (علم آن) تسلط  داشته  باشید و دیدیم که جن و انس توانستند آسمان زمین را بشکافند و به ماه برسند و به سیارات دیگر هم .هر جا جن و انس با هم می آیند منظور قرآن انسان است. اینجا انسان از دید ساختاری مد نظر است

إِذَا انشَقَّتِ السَّمَاء فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ- فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ- فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ-زمانی که آسمان زمین به دود تبدیل می شوند (و قیامت بر پا می شود) از جان و انس در مورد گناهانشان سوالی نمی شود. تا کنون کسی روی این آیه مهم تفکر نکرده چرا در اینجا جان و انس آورده شده در صورتی که قاعدتا بایستی جن و انس آورده می شد. این ها موارد بسیاری هستند که باید  روی آنها  تفکر کرد  به علاوه چرا از گناهشان سوالی نمی شود یعنی در قیامت جان و انس گناهی نداشته اند. برای اینکه جان و انس دو مقوله جدا هستند ماده و انرژی هر کدام مستقل  گناهی نمی کنند وقتی جن و انس با هم جمع می شوند مجموعه انسان را تشکیل می دهند که از جن و انس تشکیل شده اند. خداوند در این آیه اشاره به انس و لا جان دارد. ِفيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانّ-در آن دنیا قصرها و جایگاه های رفیع  قرار داده شده که  دست هیچ جان و انس به آن نرسیده این جا صحبت از جن نیست.

جان نیروهای طبیعی یا  واکنش های شیمیایی آن را تخریب  نکرده اند مانند  فرسایش ساختمان ها در اثر مثلا ترکیب آهن و اکسیژن یا زنگ زدگی و غیره. حال معنی آیه که در بالا اشاره شد روشن می شود. اولا جن یطمثهن با دلبر سیاه چشم ندارد جان است نه  جن و دیگر نمی توانیم ادعا کنیم که جن همسر و فرزند و اولاد دارد. این همه می توانند تصورات ذهنی ما بوده باشد. همه اینها را دارند ولی در وجود انسان و نه مستقل از هم. 

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ-اعراف-179- جایگاه بسیاری از جن و انس را در جهنم قرار داده ایم و آن ها کسانی هستند که دل داشتند ولی با آنها چیزی درک نمی کردند و چشم داشتند  ولی بصیرت دیدن نداشتند، گوش داشتند ولی سخن حق نمی شنیدند آنها  مانند چهار پایان  بودند بلکه از آنها هم  پست تر آنها جزء غفلت کنندگان بودند. حال مفهوم این آیه کاملا روشن می شود. جن و انس یعنی انسان یا مجموعه ماده جاندار و سوخت و ساز درون آن که  آن هم  جاندار است که روح من امر ربی و ژن  آن را فرماندهی می کند. این جا هم موضوع بردن جن در جهنم  حل می شود که خداوند آتش را با آتش تنبیه  نمی کند. با خودمان فکر نکرده ایم اگر جن و انس جدا می بودند آیا جن که از نیرو و انرژی است می تواند  قلب و گوش داشته باشد یا انس و جن در قلب و گوش و اعضاء شریک هستند؟

وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ -۱۱۲- احزاب. و بدین گونه برای هر پیامبری دشمنانی از جن و انس قرار دادیم  بعضی از آنها با زبانی شیوا  بعضی دیگر را  فریب میدادند و این سخنان را به آنها االقاء می کردند. اگر خواست خداوند نبود آنها چنین کاری نمی کردند پس آنان را به هر چه دروغ می گویند واگذار. اینجا شیاطین انس و جن منظور انسانهائی هستند که با  دسیسه و مکاری دشمن پیامبران الهی می شوند. شیطان نیروی توطئه گر و متمرد است.

وما خلقت الجن والانس الا  ليعبدون-ما انس و جن را نیافریدیم جز مرا عبادت کنند. با این نظریه بسیاری از سوالات  در باره جن پاسخ داده می شود. جن و انس انسان است و خداوند انسان را آفرید برای عبادت خلق متعال.

1-جن زنده است و جزء ساختار جسمی انسان است

2-هر نسل انس نسل جن هم می باشد

3-در قیامت انس و جن مورد مواخذه قرار می گیرند وقتی با هم می شوند.

ملائکه قوانین و اسباب طبیعت هستند و جن انرژی سوخت و ساز نهفته در بدن انس ولی متمرد نیست ولی ابلیس نیرو است و متمرد و سمبل اختیار انسان است و عامل اصلی انحراف انسان از تقوا با افزار وسوسه نفسانی. ملائکه هم در نفس انسان  وجود دارند ولی ملائکه در بدو خلقت کیهان وجود داشت. تمامی قوانین طبیعی حیات در بدن انسان وجود دارد. اینجا متوجه می شویم که  چرا خداوند به ملائکه در زمانی که نفس انسان سویته می شود و روح خداوند در نفس قرار می گیرد می فرماید به آن سجده کنید  به مقاله سجده  ملائکه  به  بشر و آدم در دو مرحله زمانی مراجعه فرمایید. پس فرق ملائکه و جن چیست هر دو نیرو هستند و هر دو در انسان قرار دارند. ملائکه قوانین طبیعت هستند که در همه پدیده های طبیعت مادی حضور دارند. سوخت و ساز، آنزیم، قانون نیستند ولی بر اساس قانون کار می کنند. جن از زمره ملائکه است مانند ابلیس. سوخت و ساز یک فرمول شیمیایی است که با شکستن و وصل کردن پیوند شیمیایی خود انرژی در اختیار ساختار مادی انسان قرار می دهند. چه عاملی آن را به حرکت وادار می کند که برود از خون قند را بگیرد و بیاید در سلول و خود را تجزیه کند و این عمل را مرتبا تکرار کند. قوانینی که در بدن انسان وجود دارند که ملائکه هستند زمینه فعالیت آن را فراهم می سازد. فرماندهی با امر و روح خداوند است و ژن هم ابزار کار.

اکنون این سوال پیش می آید پس مطالب سوره جن چه می فرماید و جن در داستان حضرت سلیمان چیست


سوره جن بر این اساس نازل شده تا خرافات قبل از ظهور اسلام که در عقاید عرب جاهلیت رسوخ کرده بود و خداوند در قالب تمثیلی گفتگوی نفر من الجن را به پیامبر اسلام (ص) وحی می کند و برخی خرافات را در قالب  اینکه ما(جن) گمان می کردیم که خداوند کسی را مبعوث نمی کند و ما گمان می کردیم مردانی از انس به مردانی از جن پناه می آوردند و ما گمان می کردیم که برخی از ما برای استراق سمع به آسمان می رفتند و غیره که همگی نفی خرافات در باره جن است. گمان می کردیم یعنی دروغ بوده است. در قرآن در موارد دیگر هم از جن نام برده  مثلا جن در خدمت حضرت سلیمان بودند.

وقتی جن در خدمت حضرت سلیمان قرار می گیرند دیگر جن و انس  نیستند و جن نیرو بوده  در خدمت ایشان هم اکنون ما توربین های بادی را  به کمک نیروی باد به حرکت در می آوریم باد  به  تنهائی برق تولید نمی کند واسطه میخواهد  توربین واسطه  تبدیل باد به  نیرو و برق است. ایشان نیرو های وسیعی را در اختیار داشت از جمله  باد را در تسخیر خود داشت و از نیروی آن استفاده می کرد. این جن با جن و انس منظور انسان فرق می کند. حضرت سلیمان لشکر زیادی از انس و جن فراهم کرده بود یعنی لشکری از انسان ها. جن و شیاطین برای حضرت غواصی و بنائی می کردند. از نیرو و موجودات سرکش از انسانهای سرکش و یاغی. شیطان معنی  نیروی سرکش می دهد. در تمثیل  شهاب سنگها  شیطان سرکش با شهاب سنگ ها نابود می شدند  که مقاله دیگری  می طلبد و صرفا اشاره کوتاهی عرض کردم که همه این آیات تشبیه و توجیه علمی کاملا منطبق  با علم روز دارند. داستان سلیمان تشبیه است و نیاز به تحقیقات و مقاله جداگانه دارد.

این یک نظر است و کشفی است که از آیات قرآن و علم زیست شناسی  بیرون آورده ام و مدت  مدیدی تفکر و تعقل در آیات متشابه  خلقت انسان داشته ام  برای تشحیذ ذهن  خوانندگان و برداشت اینجانب از جن  با استناد  با  آیات قرآن و علم روز و بدون توجه  به نظر گذشتگان ارائه داده ام و صرفا یک نظر تحقیقی علمی است. خداوند خود  دانا  تر است به منظور و مقصود خود. انشاء الله مفید واقع شده باشد و از خوانندگان گرامی انتظار می رود با نظرات خود و نقد نوشتار به روشن شدن هر چه  بیشتر مقاله کمک فرمایند. سید محمد تقوی اهرمی.اسفند 1396 ویرایش جدید بهمن 1397،ویرایش جدید خرداد1399- ویرایش جدید شهریور1402

 

 

 

بازدید: 3272

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید