قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

حتي اذا جاءنا قال يا ليت بيني و بينك بعد المشرقين-اشتباه لغوی یا اعجاز قرآن

مقدمه نوشتار

کلماتی در قرآن بیان شده که برای بسیاری که آشنائی به سبک نگارش و شیوه بیان مطالب خاص قرآن ندارند ایجاد شبهه کرده است. قرآن در تمثیل ها و داستان ها مطالب علمی را به صورت کوتاه برای رساندن حقانیت خداوند برای ما بیان فرموده است مانند کلمه مشرق تا مشرق در آیات دیگری هم به مشارق و مغارب و مشرقین و مغربین اشاره فرموده است. این کلمات که در 1400 سال قبل بیان شده برای مردم صدر اسلام قابل درک نبوده  و حتی برای مردم جهان تا حدود 200 سال قبل هم مشخص نبوده. علم و تجسس در زمین و کشف واقعیت های ناشناخته علمی و زمین شناسی مفاهیم  این کلمات را روشن  کرده است. اینکه زمین کروی است و به  دور محور خود و به دور خورشید گردش می کند هم از کشفیات جدید بشر است. در قرآن آیاتی هستند  که اشاره به  شب و روز خورشید و ماه ،سماوات و الارض و در مجموع  نشانه های طبیعی و حیات و خلقت انسان در کره زمین کرده است. گذشتگان در هزار سال قبل با مقایسه با علم روز برای این آیات تاویل و تفسیرهایی ارائه دادند  که  بر اساس علم ان زمان قابل  قبول بوده ولی امروز با  شکوفایی علوم طبیعی و کیهان شناسی، زیست شناسی و زمین شناسی آن نظرات نه با علم روز و نه با آیات قرآن تطابق دارند. هدف این نوشتار کشف  واقعیت این کلمات که برای بسیاری اعم از مخالفین و موافقین قرآن معما بوده و ایجاد  شبهات فراوان کرده است.

 

حتي اذا جاءنا قال يا ليت بيني و بينك بعد المشرقين-اشتباه لغوی یا اعجاز قرآن

متاسفانه هیچ اقدامی هم از طرف علمای دین که مورد وثوق مردم هستند برای  نو اندیشی در این قبیل ایات نمی شود و تقریبا همه  بر همان  نظرات کهن وفا  دار مانده و شبهات علمی در باره آیات متشابه هم چنان از بین جوانان تشنه حقایق قرآن قربانی می گیرد. عده ای هم ظاهرا با دید نو اندیشی و باطنا برای گمراهی جوانان این شبهات را در سایت ها بسط می دهند و این افکار را در اذهان القاء می کنند  که  قرآن را باید با تعاریف و برداشت های عرب جاهلیت که قرآن زبان عرفی را پایه نوشتار خود قرار داده سنجید. بنابراین این دیدگاه یعنی قرآن برای مردم آن زمان نازل شده و امروز هیچ گونه جایگاه علمی ندارد. مهجور بودن قران یعنی این. با تعصب بر برداشت کهن و گریز از علم سنجی روز آیات متشابه، قرآن را فدای تصورات ذهنی کهن خود کرده ایم و بدست خود به گسترش شبهات دامن میزنیم .


کلمات  در آیات  متشابه  کاملا با علم روز مطابقت دارد و باور کنیم

در باره  آیات متشابه و به خصوص خلقت کیهان، خلقت انسان، خلقت جن و انس، مدت های مدیدی تحقیق و تفحص کرده ام و به این  دید رسیده ام که در باره موضوعات فوق الاشاره آیات قرآن کاملا با  علم روز مطابقت  دارند. باید علم زمین شناسی و وقایع رخ داده در زمین اولیه را بدانیم با علم زیست شناسی آشنا باشیم و علم فیزیک و اخترشناسی هم اطلاع داشته باشیم و سپس به  تاویل آیات متشابه بپردازیم. کسی که در فلسفه و الهیات و معارف قرآنی مسلط است نمی تواند درباره آیاتی که با علوم طبیعی سر و کار دارد نظر دهد. در قدیم علم فلسفه برای توجیه معضلات علمی و با  لفاظی کلمات  به اصطلاح فلسفه بافی توانسته اند  دلایلی برای معضلات علمی پیدا کنند ولی امروزه  دوران فلسفه بافی با  پیشرفت علم برای علوم طبیعی دیگر کاربرد ندارد. متاسفانه آیات متشابه علمی قرآن براساس تصورات ذهنی کهن همچنان در مهجوریت عجیبی  گرفتار است در هر مقاله ای مجبورم گریزی به این مطالب داشته باشم تا  تشحیذی در اذهان باشد و انتقادی  برادرانه بر افکار کهن خودمان. موضوع  مقاله بعد المشرقین است با دید علمی آن را بررسی می کنیم تا بدانیم با علم روز تطابق دارد یا خیر. برای رسیدن به مفهوم این دو کلمه باید رابطه نور خورشید که ایجاد طلوع و غروب می کند را بدانیم. یعنی معانی کلمات مشارق و مغارب، مشرقین و مغربین از نظر علم روشن شود. می دانیم که کره زمین گرد است و دور محور ثابت خود  میچرخد و این محور قاعدتا  باید عمود بر مدار گردش زمین به  دور خورشید باشد  ولی عمود  بر این مدار نیست و حدود 23 درجه کج است که در سرنوشت  حیات در زمین بسیار موثر است. مدار گردش بدور خورشید  ثابت است و هم چنین محور زمین هم ثابت است و نور خورشید عمود بر محور زمین است (محوری که باید عمود باشد) خط استوا که خط  وسط زمین است نور مستقیم دریافت می کند. زمین با چرخش خود در حقیقت نور خورشید را در شب  پنهان و در روز آشکار می سازد.

وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا- وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا- وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا- وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا-


قسم به خورشید و نور افشانی او و ماه  که از نور او تبعیت می کند و قسم به روز که  این نور را آشکار می سازد و قسم به  شب که  این  نور را می پوشاند. کلمه کلیدی این آیه  خورشید نیست  نور خورشید است ضحاها. قسم به خورشید و نور افشانی آن  این آیات بسیار واضح و علمی را اگر از دید علم  نگاه  کنیم معنی آن را روشن و واضح و علمی بیرون می آوریم. ولی اگر مطابق ذهنیت کهن خود تفسیر کنیم.

خورشید می شود کلمه کلیدی و ماه هم می شود دنبال رو خورشید و شب و و روز هم خوب شب است و روز. دیگر کسی به کلمات تلاها، جلاها و یغشاها توجه  نمی کند تا بافت ذهنیت خود را تخریب نکند. بنابراین طلوع و غروب  نور خورشید بر زمین عارض می شود و ما بصورت طلوع  و غروب  آن را رویت می کنیم. اینکه  در جاهایی که  قرآن به  خورشید و ماه اشاره می کند زمین را در عبارت لیل و نهار عنوان می کردند. اگر دانشمندان ما روش تفکر و تعقل در آیات را دنبال می کردند. خیلی زودتر از گالیله به کروی بودن زمین دست می یافتند. هنوز هم  مطالب  ناب علمی در قرآن است که پرده  تعصب نظرات کهن نمی گذارد مفهوم علمی آنها عیان شود. انحصار در فهم آیات  متشابه  اندیشه  ورزی را برای کشف حقایق  کور کرده است و حتی دانشمندان علوم طبیعی مومن هم باور ندارند که این انحصار باید تجدید نظر شود. شب و روز همدیگر را پوشاندن مفهوم عامل اصلی حرکت زمین هستند نه حرکت خورشید. هر کدام از مواردی که آیه اشاره کرده است مسئول اتفاقی هستند که می افتد. خورشید نور افشانی می کند، قمر نور خود را از خورشید می گیرد و شب و روز هم عامل روشنائی و تاریکی هستند. شب و روز روی زمین اتفاق می افتد ، بنابراین عامل شب و روز به زمین بر می گردد نه به خورشید. در قدیم  تصور می کردند که زمین ثابت است و حرکت خورشید است که  شب و روز را میسازد. از خاصیت آیات متشابه است که باید روی آن  تعقل می کردند و چرائی آن را درمی آوردند.

وَهُوَالَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِی فَلَكٍ یَسْبَحُونَ- خداوند است که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید و همه آنها در مدار خود حرکت تسبیحی (تکراری) دارند یعنی حرکت تکراری دارند. لیل و نهار چه حرکتی دارند هر حرکتی داشته باشند خورشید و ماه هم  دارند و آن حرکت چرخشی به دور خود، در آیه  لیل و نهار یک مجموعه آورده شده مانند ماه و خورشید. حال متوجه می شویم چرا خداوند به جای زمین لیل و نهار را آورده تا  مطلب مهم علمی برای ما بازگو  کند. آیه دیگر در این مورد هم بررسی کنیم. زمین شب و روز را می سازد

وَالشَّمْسُ تجْرِى لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَالِكَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِالْعَلِیمِ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتىَ‏ عَادَ كاَلْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ لَا الشَّمْسُ یَنبَغِى لهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا الَّیْلُ سَابِقُ النّهارِ وَكلُ‏ فىِ فَلَكٍ یَسْبَحُون‏. برنامه ریزی خداوند با عزت و دانا بر آن قرار گرفته که خورشید در وضعیت خود (محل استقرار خود) جاری باشد و برای ماه هم منازلی برنامه ریزی کرده ایم تا به هلال باریکی (تشبیه به شاخه هلالی درخت خرما) برسد نه خورشید را سزد که  به ماه برسد و نه  شب از  روز سبقت میگیرد. همه در حرکت تکراری و فطری خود قراردارند. خورشید در محل خودش حرکت استمراری دارد و از آنجائی که لیل و نهار حرکت وضعی زمین هستند هر سه حرکت شبیه هم دارند کل فی فللک  یسبحون. ماه و خورشید هم  دور محور خود در گردش هستند. اگر بخواهیم آیه را اینطور ترجمه کنیم که همه در مدار خود  در حرکتند یعنی حرکت انتقالی دارند با حرکت وضعی زمین تطابق ندارد، زیرا شب و روز مدار ندارند و دورمحور زمین میچرخند. لیل و نهار شمس و قمر از حرکت تکراری خود عدول نمی کنند و بر فطرت ذاتی خود استوارند.هرسه دارای حرکت یسبحون هستند بر اساس آیه حرکت هر سه باید شبیه هم باشند. كلُ‏ فىِ فَلَكٍ یَسْبَحُون. کسانی که میگویند در قرآن زمین ثابت است و خورشید دور زمین میچرخد متوجه نشده اند که در این آیه زمین هم  حرکت دارد و ثابت نیست. آیه دیگری که به خورشید و ماه اشاره دارد را هم مرور می کنیم.

خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ بِٱلْحَقِّ ۖ یُكَوِّرُ ٱلَّیْلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَیُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّیْلِ ۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ ۖ كُلٌّۭ یَجْرِى لِأَجَلٍۢ مُّسَمًّى ۗ أَلَا هُوَ ٱلْعَزِیزُ ٱلْغَفَّٰار-خداوند جو زمین و زمین را به حق خلق کرد شب را بر روز میپوشاند و روز را بر شب ( شب و روز دور هم میچرخند)و خورشید و ماه را مسخر خود ساخت همه تا زمان مشخصی در جریان هستند. اگر به تحولات زمین اولیه  آگاهی داشته باشیم تا تشکیل جو زمین بر اثر اصابت خرده سیارات و تحولات پوسته جامد زمین و فعالیت آتش فشان ها مدار زمین متغیر بود و خورشید و ماه هم در مدار آرام و ثابت خود استقرار نیافته بودند و بعد از تبدیل  جو دودی و تیره که از اصابت خرده سیارات و فعالیت آتشفشان ها نشات می گرفته  خداوند هفت جو زمین را در دو دوره خلق کرد  و سپس آرامش بر زمین حاکم شد. سخر الشمس  و القمربه معنی مستقر شدن در مدار ثابت خود است.
این آیات به این  پر مفهومی یکی از منبع  شبهات مغرضین و معاندین و نا آگاهان قرار گرفته  شده.


غروب و طلوع  معمولی


ما تا کنون با  این غروب و طلوع سرو کار داشته ایم نور خورشید از بالای زمین تا پایین زمین وقتی روز است میتابد هرچه از خط استوا به سمت بالا  یا  پائین  برویم بر حسب درجات  قطر زمین کمتر میشود و در نقطه بالای زمین  یعنی قطب شمال و یا قطب جنوب قطر زمین صفر میشود. اگر محور زمین کج  نبود در هر درجه زمان شب و روز یکسان بود و اختلاف زمانی شب و روز نداشتیم. فصول سال هم  نداشتیم زمستان و تابستان هم نداشتیم و حیات هم روی زمین وجود نداشت. اختلاف شب و روزدر قطب شمال به حداکثر خود میرسد و شش ماه  شب  و شش ماه  روز است و در زمان انتقال شب و روز به  فاصله کوتاهی تقریبا یک شبانه روز غروب ها و طلوع های متوالی و در یک مکان داریم که در یک محل مشارق و مغارب متعدد داریم و تعبیر رب المشارق و رب المغارب اشاره به این پدیده است. این پدیده در کمتر از چند دهه کشف شده است.

در قطب جنوب هم همین طور و در زمان انتقال شب و روز که پدیده ای بسیار زیبا است که خورشید در آسمان مکررا طلوع می کند و غروب، بالا میرود و پایین میآید یعنی ما مشارق و مغارب را  در یک محل مشاهده میکنیم این پدیده 24 ساعت طول می کشد و هر سال  دو مرتبه در قطب شمال و دو مرتبه در قطب جنوب رخ می دهد. اخیرا کشف شده است و قرآن 1400 سال قبل به این پدیده استثنایی در زمین برا ی حقانیت خود در عصر شکوفایی علم اشاره کرده که بسیاری با لج بازی و تکبر بر موضع قبلی و و نظر گذشتگان پافشاری می کنند.

ناظری که  آنجا ایستاده و تماشا می کند غروب ها و طلوع ها را می بیند و این شاهکار خلقت خداوند در زمین است و به همین منظور خداوند فرموده رب المشارق و رب المغارب. بنابراین این صحنه در دو قطب اتفاق می افتد یعنی ما در کره زمین مغرب داریم و مشرق و در قطبین دو مشرق داریم و دو مغرب خداوند رب المشرقین و رب المغربین است. حال مفاهیم  کلمات مشارق و مغارب و مشرقین و مغربین که مورد تمسخر آقایان دکتر سها و جناب سروش قرار گرفته و این را سخن غلط رسول اکرم(ص) دانسته و براین  مورد و سایر موارد نتیجه  گرفته اند که وحی خواب رسولانه است  از خداوند و از مردم از نا آگاهی و غرض ورزی خود پوزش طلبند که علم زمین شناسی را نمی دانند و نتوانستند اعجاز علمی قرآن را درک کنند و به خطا رفتند. ناآگاهی علمی و غرض ورزی با قرآن آن ها را صم بکم فهم لا یعقلون بار آورد. بر اساس غرض ورزی دروغ به قرآن نسبت دادند.

بنابراین ما در کره زمین یک مغرب ویک مشرق داریم که  تمامی کسانی که حوالی خط استوا زندگی میکنند با این دو سر و کار دارند و یک مشرق در قطب شمال و یک مشرق در قطب جنوب داریم مستقل از هم  و همینطور یک مغرب در شمال و یک مغرب هم در قطب  جنوب و هنگام طلوع و غروب خورشید در قطبین که حدود 5 الی شش ماه طول میکشد 24 ساعت خورشید بالا و پایین میرود یعنی پدیده ای که در آن مغارب ومشارق اتفاق میافتد. به مقاله مشارق  و مغارب  در کره زمین واقعیت عینی دارد مراحعه فرمایید. با پوزش از تکرار مطالب مهم ضروری به نظر می رسد.


بعد المشرقین از مشرق تا مشرق


آیه 36 الی 38 سوره زخرف هم اشاره به مشرقین دارد


وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ-هر کس از یاد خداوند روی گردان شود شیطانی بر او میگماریم تا  همنشین او شود
وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ- واین شیطان ایشان را از راه (خداوند) باز میدارد ولی  فکر میکند از راه یافتگان هستند.
حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ-و هنگامی که او(در قیامت) در حضور ما حاضر شود گوید ای کاش  فاصله من و تو (با کسی که با  تصورات غلط  ذهنی به عنوان مراد، مرید را فریب داد) به اندازه مشرق تا مشرق بود که او بد هم نشینی بود. خداوند در تمثیلی در قیامت مطلبی را بازگو می کند. افراد در اثر هم نشینی و یا تابعیت از تفکرات و تصورات ذهنی شخص دیگری صاحب یک ایده ای می شوند که او را از راه حق  دور می کند. این تصورات ذهنی می شود شیطان نفسانی او که او را به  گمراهی می کشاند.

در قیامت متوجه می شوند راه خطا رفته با خود می گویند کاش فاصله ما با کسانی که این تصورات را القاء می کردند مشرق  تا مشرق بود. در قدیم درک این جمله بسیار ثقیل بود مشرق در یک طرف زمین اتفاق می افتاد  و در یک محل، کمترین فاصله برای افکار عمومی آن زمان بود. مفسرین این بعد المشرقین را خاور تا باختر معنی کرده اند. یعنی خدا اشتباه کرده و آقایان می خواهند آن را اصلاح کند و ترجمه می کنند این یعنی خاور تا باختر؟

با توجه به بحث فوق ما دو مشرق در قطب شمال و حنوب داریم که با مشرق و مغرب ما فرق دارد که  خداوند به رب المشرقین اشاره کرده. بنابراین اینجا فاصله مشرق قطب شمال تا مشرق قطب جنوب منظوراست. که همان فاصله مغرب تا مشرق معمولی است.


خداوند درقیامت تمثیلی بیان می فرماید و در آن کلمه مشرقین را بکار می برد تا به مردم قرن حاضر اعجاز کلماتی خود را محقق سازد تا افرادی بی آگاه و مغرض بدانند که این کلمات وحی است نه  رویای رسولانه حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ -این آیه خطاب انسان در قیامت به خودش است که میگوید ای کاش بین من وهمنشین من در دنیا  فاصله ایی به مسافت  مشرق تا مشرق می بود و چه هم نشین بدی داشتم . منظور قران مشرق تا مشرق است. قرآن را همان طورکه بیان فرموده  ترجمه کنیم. کجای بعد المشرقین معنی خاورتا باختر می دهد. بعد المشرقین. تفکر و تعمق در آیات و گسستن از تصورات ذهنی گذشتگان برای درک مفاهیم آیات راهگشا است. سید محمد تقوی اهرمی تیر ماه 1397 ویرایش جدید خرداد1399-ویرایش جدید شهریور 1402

 

 

 

بازدید: 2051

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید