قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

دابه الارض و واقعیتی در قرآن که به آن نزدیک می شویم

 

مقدمه نوشتار


إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ-82 نمل
برای رسیدن به واقعیت یک مطلب باید دید نظر قرآن و جهان بینی آن چیست و دابه در قرآن به استناد سایر آیات به کدام موجودات گفته می شود. دواب در قرآن چند وجه معانی دارد . قرآن برای مطالبی که در قالب آیات متشابه علمی و پیش بینی وقایع آینده بیان فرموده کلید معنی آن را در آیه دیگری دارد. متاسفانه ما با یک دید از پیش تدوین شده و بر باور ذهنیتی ما نشسته وارد مطالعه قرآن می شویم و ناخود آگاه به نفع امنیه خود با نا دیده گرفتن سایر آیات به یک نتیجه میرسیم و جالب است که همه مفسرین و مترجمین در برخی آیات متشابه در خلقت انسان، سموات و سایر به نتیجه واحدی می رسند. اگر بیشتر تفحص کنیم منشاء این نتیجه روایتی است از ابن عباس و یا راویان صدر اسلام. آیا این روایات سندیت دارد. برای این منظور و با توجه به نظر علامه طباطبائی آیات قرآن را ملاک قضاوت قرار می دهیم قبل از وارد شدن به اصل مطلب اشاره داشته باشیم به مطلبی که علامه طباطبائی در کتاب قرآن در اسلام در مورد شیوه تفسیر قرآن به قرآن بیان فرموده.

این کتاب به قطع جیبی در کتابخانه خودم داشتم. نویسنده استاد علامه سید محمدحسین طباطبائی تاریخ انتشارمرداد ماه 1353 از انتشارات دارالکتب الاسلامیه تهران بازار سلطانی که عین مطالب عنوان شده از ایشان بدون دخل و تصرف خدمت خوانندگان تقدیم می شود.


" بعبارت  دیگر در تفسیر آیات قرآنی یکی از سه راه را در پیش داریم


1-تفسیر آیه به تنهائی با مقدمات علمی و غیرعلمی که در نزد خود داریم
2-تفسیر آیه بمعونه روایتی که در ذیل آیه از معصوم رسیده
3-تفسیر آیه با استمداد از تدبر و استنطاق معنی آیه از مجموع آیات مربوطه و استفاده از روایت در مورد امکان


طریق سوم همان روشی است که در فصل گذشته استنتاج کردیم و آن روشی است که پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت او در تعلیمات خود به آن اشاره فرمودند. چنانچه پیامبر اکرم فرماید" وانما نزل لیصدق بعضه بعضا و امیرالمومنین (ع) فرماید" ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض"
و از بیان گذشته روشن است که این طریق غیر از طریقه ایست که در حدیث نبوی معروف" من فسرالقرآن بر آیه فلیتوبوه مقعده من النار" هر که قرآن را به رای و نظر خود تفسیر کند جای خود را در آتش درست کند. از آن نهی شده است زیرا در این روش قرآن به قرآن تفسیر می شود نه با رای تفسیر کننده.


طریق اول، قابل اعتماد نیست و در حقیقت از قبیل تفسیر به رای می باشد مگر در جائی که با طریق سوم توافق کند
طریق دوم روشی است که علماء تفسیر در صدر اسلام داشتند و قرن ها رایج و مورد عمل بود (چنانچه در فصل های گذشته مذکور شد) و تا کنون نیز در میان اخباریین اهل سنت و شیعه معمول به می باشد
طریقه ای است محدود در برابر نیاز نامحدود، زیرا ما در ذیل شش هزار و چند صد آیه قرآنی صدها و هزار ها  سوالات علمی و غیر علمی داریم. پاسخ این سوالات و حل این معضلات را از کجا باید دریافت نمود؟


آیا به روایات باید مراجعه نمود؟ در صورتی که آنچه نام روایت نبوی می شود بر آن گذاشت از طریق اهل سنت و جماعت به دویست و پنجاه حدیث نمی رسد گذشته از اینکه بسیاری از آنها ضعیف و برخی از آنها منکر می باشند و اگر روایات اهل بیت را که از طرق  شیعه رسیده در نظر آوریم درست است که به هزارها می رسد و در آنها مقدار متنابهی احادیث قابل اعتماد یافت می شود ولی در هر حال در برابر سولات نامحدود کفایت نمی کند. گذشته از اینکه بسیاری از آیات قرآنی است که در ذیل آن از طریق عامه و خاصه حدیث وارد نشده است. یا در این مشکلات به آیات مناسبه باید برگشت که در این طریقه ممنوع است؟


یا اصلا از بحث خود داری کرد و نیاز علمی را نادیده انگاشت ؟ در این صورت آیه " ونزلنا علیک الکتاب تبیان لکل شیئ" سوره نحل آیه 89 با دلالت روشن تراز آفتاب خود چه معنی خواهد داشت. و جمله افلا یتد برون القرآن، سوره نساء آیه 82 و سوره محمد آیه 24 و آیه " کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته ولیتذکر اولوا الابواب سوره ص آیه 29 (ترجمه: کتابی است مبارک که بر تو نازل کردیم برای اینکه آیاتش را تدبر کنند و ارباب عقول متذکر شوند) و آیه افلم یدبروالقول ام جائهم مالم یات آبائهم الاولین" (آیا این سخن را تدبیر نکرده اند یا بسوی ایشان چیز تازه آمده که بسوی پدران گذشته اشان نیامده بود؟ چه مفهومی خواهد داشت".


بنابراین براساس نظر علامه خود آیات قرآن دلیل محکم و واضحی است برای رسیدن به حقایق قرآن. به استناد آیات قرآن که ذیلا به آنها اشاره و بحث می شود انسان، چهارپایان، پرندگان جزء دابه بشمار نمی آیند موضوعی که در پایان نوشتار در توصیف دابه الارض در آیه 82 سوره نمل میخواهیم به آن برسیم.


معنی کلمه دابه در قرآن


تمامی آیاتی که درباره  دابه مورد بحث و تحلیل مفسرین و مترجمین قرار گرفته را مرور و تجزیه و تحلیل می کنیم و چنین فرض می کنیم که در این مورد گذشتگان نظری نداده اند و می خواهیم از قرآن بفهمیم موضوع دابه چیست؟


وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ-38 انعام. هیچ دابه ای در زمین و هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کنند نیستند مگر امت هایی مانند شما (انسان) هستند و ما در کتاب آفرینش هیچ چیزی را فرو گذار نکرده ایم و همه بسوی خداوند محشور می شوید.

در نظام خلقت یا کتاب آفرینش تمامی موجودات دارای رده مخصوص به خود هستند مانند انسان که دارای نژاد، رنگ  و خصوصیات خود در راسته خود جای دارند . پرندگان و سایر جانوران و بندپایان هم رده خود را دارند. در حقیقت به تعبیر قرآن هر کدام امتی برای خود هستند. در این آیه انسان و پرندگان از دابه جدا شده اند. دابه امتی هستند مانند امثال شما انسان یعنی شما جزء آنها نیستید.

در آیات دیگری که اشاره می کنم هم انعام هم از دابه جدا شده اند. حال چرا پرندگان اینجا مطرح شده و فلسفه آن چیست. دابه به معنی ریز جنبندگان یا بند پایان منظور است ( این مطلب را داشته باشید تا در آیات دیگر هم ثابت کنیم دابه بند پایان است البته اینجا در ردیف انسان و پرنده گان آمده بنابراین جنبنده ای جاندار است). بند پایان که 80 درصد مجموع کل جانوران روی زمین را تشکیل می دهند روی خاک، زیر خاک (تحت الثری) و در هوا شدیدا فعالیت می کنند و در بقاء حیات در زمین نقش اساسی بازی میکنند. تمامی بند پایانی که دارای بال هستند و در هوا پرواز می کنند همه دارای چهار بال هستند در برخی دو بال آنها تحلیل رفته و در پرواز نقش ندارند ولی در کنترل  پرواز موثرند و تنها پرندگان دارای دو بال هستند. تمامی جانوران که پرواز می کنند پرنده ها و بندپایان هستند و آیه این دو را جدا کرده تا دابه تعریف خاص خود را پیدا کند.حال به آیه بعد می پردازیم.


وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُور- و از انسان و تمامی جنبندگان و چهارپایان با رنگ های مختلف خلق کردیم که مایه حیرت و تواضح دانشمندان از بین بندگان نسبت به خالق متعال می شوند که او عزیز و غفور است. این مورد آیه هم انسان و چهارپایان از دابه جدا شده اند. در آیه زیر خداوند انسان رابه بد ترین دواب جنبنده تشبیه کرده است تشبیه کردن مشمول آن شدن نیست إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ .کسانیکه در بصیرت و درک واقعیت ها کر و کور هستند و عقل خود را برای رسیدن به واقعیت کار نمی گیرند همانند بد ترین جنبندگان (دواب) هستند.


وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير
خداوند تمامی دابه (بند پایان یا بی مهرگان) را در آب خلق کرد که از آنها برخی روی شکم می خزند و برخی بر روی دو پا و برخی روی چهارپا راه می روند و خداوند هر آنچه را بخواهد می آفریند که او قادر متعال است. این آیه که روند تکاملی جانوران را تذکر می دهد .همانطور که علم زیست شناسی و تکامل بیان می کند. خلقت انسان از توده سیاه حما مسنون و در سنگ رس گداخته و نسبتا سرد شده خلق شد و سپس بصورت باکتری های سه گانه بدون هسته و غشاء هسته ای مدت دو نیم میلیارد سال در آب دوره تکامل خود را سپری کردند تا جو زمین به هفت لایه تقسیم شد و اکسیژن لازم  جو مساعد زندگی باکتری های هسته دار با غشاء هسته ای و ژن کامل در آب را ایجاد و باکتری های یوکاریوت ها ظهور کردند و راه تکاملی خود را پیمودند و به اولین پر سلولی ها تبدیل شدند.

از این پر سلولی ها گیاهان و جانوران دریائی و خشکی منشعب شدند و هنوز در آب قرار داشتند. اولین گروه که به خشکی راه یافتند بندپایان اولیه بودند که ابتدا حالت دوزیستی داشته و در کنار برکه ها و دریا ها زندگی می کردند. اشاره آیه فوق به این بندپایان اولیه است که خزندگان و پرندگان و سایر جانوران از آن منشعب شدند. ابتدا بر روی شکم می خزیدند و دومین گروه مهم پرندگان و دایناسور ها بودند که بر دو پا و سپس انواع چهارپایان که بر روی چهار پا راه میرفتند و منهم من یمشی علی اربع و بعد از آنهم خداوند بر اساس خواسته و برنامه مدون خود یخلق الله ما یشاء را پایه گذاری کرد که خداوند بر هر کاری قدرتمند و توانا است. اگر آین آیه را مطابق آخرین نظریه تکاملی علمی بررسی کنیم و از پوسته نظرات کهن بیرون آییم و به خود آیات قرآن تفکر و تدبر و تعقل کنیم و تعصب بر باور خودمان نداشته باشیم دریچه نو در اندیشیدن دست می یابیم. بنابراین در اینجا هم دابه میتواند بی مهرگان اولیه باشند ریز جنبندگان و به استناد این آیه و تاریخچه زمین شناسی بندپایان. آیه ای که تقریبا تمامی مفسرین و مترجمین محترم استناد به انسان جزء دابه است را از آن استنباط می کنند آیه زیر است. بند پایان رده های فراوان دارند از حشرات، پروانه ها، نماتد ها،و میکروب وباکتری ها (باید توجه داشت منظور دابه در قرآن ریز جنیندگان است که دابه در راس آن ها قرار دارد و تکامل جانوران خشکی با انتقال کرم ها به خشکی آغاز شد). بنابراین آن دسته از بند پایان که محل استقرار دارند و برخی بدون میزبان زنده نیستند که مستودعها به امانت در محلی دیگر در بدن انسان و سایر جانوران به صورت انگل زندگی می کنند. هم اکنون میلیارد ها میکرب و باکتری بر روی پوست و بدن انسان زندگی می کنند وهر کدام مموریت خاصی از طرف خداوند بر عهده دارند. به آیه زیر توجه فرمائید.


وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ-6 هود. هیچ جنبنده (ریز جنبندگان) وجود ندارند که روزی آن ها بر خداوند  نباشد و او مکان آنها را می داند ( و بر احوال آن ها آگاه است و همه در هارد دیسک بزرگ آفرینش برنامه ریزی شده). اینکه خداوند می فرماید من محل استقرار و حوزه فعالیت آنها را می دانم منظور حیوانات بزرگ و انسان نیست بلکه ماکرو و میکرو ارگانیسم های زنده درون دریاها و زیر خاک ها و جا هائی که هنوز انسان بسیاری از آنها را هنوز کشف نکرده. منظور خداوند این است که حتی میکرو ارگانیسم هایی که شما محل آن ها را نمی دانید هم رزق آنها را می رساند .تفکر و تعقل راه رسیدن به حقیقت است .با استناد به آیات قبلی این دابه هم مشمول انسان نمی شود. آیه بعدی هم ملاحظه فرمایید. مستقر محل استقرار و یا مستودع محلی که به ضورت امانت در آن زندگی می کنند مانند باکتری ها و انگل ها که مکان مستقل نداند در بدن جانور و یا گیاهی زندگی کرده و به آن وابسته هستند.


وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مِن دَآبَّةٍ وَ الْمَلآئِكَةُ وَهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ- يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ.هر آنچه در سموات جو هفت طبقه زمین و در درون زمین از دابه و ملاکه وجود دارند بدون تکبر تسبیح و سجده خداوند بجای می آورند و از خداوند خوف دارند ( در برابر خداوند احساس مسئولیت می کنند) و ماموریت محوله را که به آنها واگذار شده انجام می دهند. اول تمامی مظاهر ماده اعم از جاندار و بی جان که بر فطرت خدائی خود استوار هستند و اختیاری بر تغییر آن فطرت ندارند تسلیم برنامه ریزی ذات باری تعالی هستند و در حال سجده. سجده یعنی تسلیم بودن در برابر خداوند. اتم ها بر قوانین جاریه که امر خداوند هستند استوارند بنابراین در حال سجده هستند.

در این آیه تاکید بر دابه و ملاکه شده دابه بندپایان هستند که با ماموریت محوله بقاء حیات زمین را به کمک اسباب طبیعت یا قوانین جاریه تضمین می کنند. نمونه آن زنبور عسل است که خداوند رفتار زندگی او را وحی خداوند می داند. بنابراین اینجا هم دابه بند پایان است در خدمت تداوم حیات. تا اینجا مشخص شد که اولا دابه بند پایان است و دوم انسان جزء دابه نیست. آیه دیگری که اشاره به دابه دارد آیه زیر است.


وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ-61 نحل. اگر خداوند بخواهد به خاطر ظلمی که انسان می کند مواخذه کند هیچ جنبنده ای را در زمین باقی نمی گذارد ولی آن را تا زمانش فرا رسد به تاخیر می اندازد. هیچ جنبنده ای را باقی نمی گذارد یعنی حیات زمین را بر می دارد تا جایی که هیچ جنبنده ای باقی نمی ماند. اینجا هم دابه ریز جنبنده است و انسان جزء آن نیست. این همه آیات روشن و واضح در معنی دابه در عجبم که چگونه مفسرین و مترجمین محترم نتوانسته اند در یابند که انسان جزء دابه نیست. این موید آن است که نظر گذشتگان از آیات قرآن برایشان مهم تر است. ملاک نظر گذشتگان است نه تفکر و تعقل در آیات قرآن من از تک تک بزرگان اسلام عذر خواهی می کنم. قرآن باید برای ما ملاک باشد و مهم و این یک انتقاد صمیمانه است. در سوره سبا آیه 14 حضرت سلیمان بر عصا تکیه داده بود و مرگ او را فرا می گیرد و اطرافیان نمی دانستند که مرده است تا دابه الارضی عصای او را می خورد و او به زمین میافتد و دابه الارض هم حشرات معنی میدهد که زیر مجموعه بندپایان هستند. برخی از لغویون قدیم هم دابه را حشرات دانسته اند. 

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَ بَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ -خداوند سماوات (هفت جو زمین ) را خلق کرد بدون اینکه ستون قابل دیدن را را داشته باش و یا بر ستونی استوار باشد و در زمین پوسته جامد و سخت را انداخت تا تعادل زمین را حفظ کند و هر نوع دابه را در آن پراکنده کرد و از سماء جو زمین باران نازل کرد و گیاهان مختلف را رویاند. دابه اینجا هم بند پایان است که در سراسر خشکی های زمین پراکنده شدند گونه حشره خاصی که در ایران است در همه قاره ها مشاهده می شوند و چگونه پراکنده شدند از جمله سوالات بیشمار زیست شناسی است.


دابه من الارض چه می تواند باشد

إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ-82 نمل در آیات قبل خداوند حضرت رسول اکرم(ص) را مورد خطاب قرار می دهد و می فرماید تو هرگز نمی توانی کلمات قرآن را به گوش مردگان و یا افراد کر برسانی و تو هدایت کننده کوردلان از گمراهی آن ها نیستی و تنها دعوت تو به مومنین که تسلیم خواست خدا هستند می توانی برسانی. آیه فوق جواب کافران است که می گفتند پس قیامت و عذاب که وعده داده ای چه موقع است. خداوند می فرماید زمانی که وعده داده شده محقق گردد دابه ای در زمین خروج می کند و سخن می گوید و تاکید می کند که مردم به آیات خداوند دیگر ایمان نمی آورند. این طور به مردم القاء میکند. در آیه  ضمیر من در من الارض دو وجه معنی دارد "از "و "در، دابه در زمین خروج می کند یا از زمین خروج می کند که در زمین خروج می کند بنظر درست تر می آید. در آیات فوق در همه جا دابه را ریز جنبنده معنی کرده ایم

این را از سیاق آیه فهمیده ایم و این جا می تواند معنی جنبنده بدهد که سخن می گوید. سخن گفتن جنبنده یک مورد استثنایی است که خداوند بیان می کند و دانستیم که دابه انسان نیست. از طرف دیگر سخن گفتن مختص انسان است علمه البیان. در سخن او این یقین حاصل می شود که دیگر کسی ایمان نمی آورد- أَنَّ النَّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ-این علائم قیامت است و یوم العذاب این مفهوم استنباط می شود که پایان حیات انسان ها می خواهد رقم بخورد. آیا این قبل از ظهور مهدی موعود است یا بعد از آن از این آیه نمی توان فهمید ولی می توان حدس زد که بعد از ظهور حضرت است چرا که پایان هدایت مردم است. حال این دابه که جنبنده است و سخن می گوید و انسان نیست میتواند جنبنده بی جان باشد. پدیده ای است نو ظهور و ترویج دهنده پایان هدایت انسان. ابزاری است که قیامت را تسریع می کند.

هاوکینگ در واپسین دم حیات خود هشدار داد که هوش مصنوعی و ربات های هوشمند که وظائف انسان ها را بر عهده می گیرند باعث پایان حیات انسان می شوند. ربات ها بجای انسان فکر می کنند و سازندگان آن ربات ها بی ایمانی را ترویج می کنند و این جنبندگان هوشمند ساخته دست انسان به مرور زمان انسان را از خلاقیت تهی می کند و انسان با دست خود خود را به ورطه نابودی می کشاند و این می تواند  تاویلی بر این آیه باشد. ظهور ربات های انسانی که سخن می گویند و راه می روند و تاکید می کنند با برنامه های متنوع که که هیج آیاتی که نشانه وجود خدا باشد دیگر وجود ندارد. همزمان تخریب محیط زیست ظلم ، دست بردن در خلقت خداوند و دستکاری ژن و تولید باکتری های دست کاری شده یرای استفاده در سلاح میکروبی و هزاران دلائل دیگر انقراض انسان را در پی دارد. فضای مجازی زمینه را برای انسان های مخالف اسلام فراهم و ردیف کردن روایات جعلی و خرافی به بهانه دفاع از اسلام ولی عملا تخریب اسلام است. و خداوند وعده برچیدن حیات را در آیه زیر داده است

امروز که این نوشتار را به روز رسانی و ویرایش می کنم هوش مصنوعی ظهور کردهو بسیری از کشور ها در وحشت اثر گذاری بر روی زندگی مردم است و این همان دابه الارض است. ریز جنیندگان موجودات زنده هستند ولی این دابه که مانند انسان سخن می گوید جنبنده ای  است ساخته شده به دست انسان وغیر جان دار است -

یدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فی‏ یَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ-سجده5 - خداوند امر خود را در آسمان و زمین تدبیر میکند و این امر در روزی که به حساب سال های شما هزارسال است نزد خود بر میگرداند. وقتی خداوند امر فی مابین سمائ زمین و زمین بر دارد دیگر حیاتی وجود ندارد الف سنه همین سالهای خودمان است و در این دنیا رخ میدهد و ما آماده محو شدن حیات در کره زمین باید باشیم .ما در دوره آخرالزمان حیات زمین هستیم و سال های زیادی از این دوران گذشته و اثرات خود را بر روی اکوسیستم زمین به جای گذاشته و ما همه شاهد آن هستیم. خداوند انشاءالله عاقبت انسانیت را ختم به خیر گرداند. در پایان این دوره یوم العذاب ادنی است که در این جهان رخ می دهد. بالا رفتن درجه حرارت زمین، زلزله های مداوم و آب شدن یخ های قطبی و وقوع سیل های مخرب دستکاری در ژنوم انسان و خلقت حیات که در آیه ای در قرآن شیطان وعده آن را به خداوند می دهد و خداوند هم می فرماید نتیجه آن را هم خواهید دید.  سید محمد تقوی اهرمی مرداد 1398 ویرایش جدید مرداد 1402

 

بازدید: 2920

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید