قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com
CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.
برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.
اینستاگرام hammanmasnun@
s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com
اشاره قرآن به ماده و انرژی تاریک
مقدمه نوشتار
تاریک و روشن، نور و ظلمات دو مفهوم از تظاهر ماده است. کلمات نور و ظلمات در قرآن دارای مفاهیم خاصی است خداوند در آیه نور می فرماید الله نورالسموات و الارض و در آیه الحمد لله الذى خلق السماوات و الارض و جعل الظلمات و النور،از مفهوم نور در این دو آیه متوجه می شویم که نور دارای مفاهیم متعددی از نظر قرآن است. اگر خداوند نور کائنات است آیا به این مفهوم است هنگامی که کیهان را خلق می کند خودش را در کیهان قرار می دهد. از طرف دیگر خداوند می فرماید با نور خود هدایت جهان مادی و انسان را بر عهده دارد. این نورها دارای چه ماهیتی هستند. مسلما از نظر ماهیتی باید با یکدیگر فرق داشته باشند. هدف این نوشتار تعریف نور و ظلمات از دید قرآن و درک مفاهیم و منظور آیات متشابه در این باره است. برخی ظلمات و نور را در این آیه هدایت و گمراهی معنی می کنند باید توجه کنیم که خداوند هدایت و گمراهی را در کیهان قرار نمی دهد بلکه در نفس انسان قرار می دهد و در اینجا معنی گمراهی و هدایت نمی دهد. ابتدا این موضوع که به ذهن من خطور کرد را اشاره کنم و به بقیه مطلب بپردازم. به آیات اول سوره شمس نگاه کنیم و اطمینان حاصل کنیم که هدایت و گمراهی مخصوص انسان و نفس او است. فجور گمراهی است و تقوا هدایت است.
وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها - وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها - وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها - وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها -وَ السَّماءِ وَ ما بَناها - وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها - وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها - فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها - قسم به خورشید و نور افشانی آن-وبه ماه که از این نور افشانی تبعیت می کند-و به روزکه این نور افشانی را آشکار می سازد- و به شب که این نور افشانی را می پوشاند و قسم به نفس (نفس واحده) که خداوند آن را خلق کرد و سامان داد-پس در آن فجور و تقوا را نهادینه کرد.
نور خداوند چه ماهیتی دارد
آیه نور در تمثیلی بسیار زیبا نور خداوند را تعریف می کند.
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ آیه سوره نور35
خداوند نور خود را در این تمثیل چنین بیان می فرماید: خدا نور کائنات است ( همان الله نور السموات و الارض)، نور او از جنس نور ستاره كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ است نه از جنس نوری است که از آتش چراغی که با روغن زیتون روشن می شود و بعلاوه نوری است که برای نور افشانی به آتش نیاز ندارد. فراتر از نوری است که از شعله آتش بر می خیزد. از جنس انرژی است (ستاره پر فروغ کوکب الدری نورش از واکنش هسته ای سر چشمه می گیرد بنابراین انرژی است) نه آتش که با روغن زیتون روشن می شود. ولی نور خدا درست است که از انرژی است ولی انرژی خاصی است و ما فوق این انرژی مثل ستاره کوکب الدری است نور علی النور است. انرژی ناب ما فوق انرژی معمولی است بعلاوه لاشرقیه است و لا غربیه یعنی لا مکان است، مکان خاصی او را فرا نمی گیرد.
خداوند متعال این مثال ها را برای روشن شدن ذهن انسان ها می زند که او به تمامی علم کیهان آگاه است(کل شیئ در اینجا مجموعه جهان مادی را می رساند). خداوند با نور خود هدایت آنچه را بخواهد انجام می دهد. بنابراین:
اول نور خداوند از جنس نوری است که در ستاره درخشان کوکب دری وجود دارد. به زبان علمی امروزی انرژی.
دوم نور خداوند انرژی ما فوق انرژی است که به زبان علمی انرژی ناب است.
سوم خداوند با نور خود هدایت کل جهان مادی را بر عهده دارد. يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ کلی است همه چیز توسط نور خداوند هدایت می شود. خداوند وجهه ای از نور خود را برای کنترل و هدایت جهان مادی و انسان بکار گرفته است مثلا فوتون ها و در چهار چوب علم کوانتوم. توجه داشته باشیم نور دارای طیف وسیعی از امواج الکترو مغاطیس است و ما تنها می توانیم نور مرئی را رویت کنیم پس هر نوری نور روشنائی نیست.
کیهان از نور ناب خداوند خلق شد. این نور بسیار فشرده و چگال است و به تعبیر خداوند صمد است چرا که خداوند خود را نور کائنات معرفی کرده و ضمنا خود را صمد هم نامیده است که ارتباط بسیار نزدیکی با فشردگی و چگالی مطلق دارد. داستان حضرت موسی و تقاضای دیدن خداوند را به خاطر بیاورید. حضرت از خداوند درخواست می کند خداوندا من می خواهم برای اطمینان قلبم تو را ببینم. خداوند جواب داد تو هرگز نمی توانی مرا ببینی (ساختار بدنی تو اجازه نمی دهد) به کوه نگاه کن. سپس جلوه ای از نور خود را بر کوه مقابل حضرت موسی نازل کرد و کوه با عظمت در برابر جلوه نور خدا بر آن خورد و متلاشی شد. این نور، نورناب است که در لحظات اولیه خلقت جهان مادی در بیگ بنگ بروز کرد و بسیار چگال و تو پر بود. این تعریف نور خدا است. این واقعه میخواهد مطلب علمی بسیار مهم را بیان کند. به مقاله حلقت کیهان از احدیت و صمدیت مراجعه فرمائید.
حال چرا خداوند نور کائنات است
اللَّهُ نُورُالسَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ-اساس و پایه جهان مادی بر فوتون ها استواراست. فوتون تنها ذره بنیادی است که پایدار و مستقل است و می تواند در درون هسته اتم و کل شیئ نفوذ کند و جالب است که فوتون ضد خود را در درون خود دارد و تنها ذره بنیادی است که با ضد خود کنار آمده است. هر ذره بنیادی که ساختار آن از هم پاشیده شود به فوتون تبدیل می شود. جهان مادی بر پایه فوتون تشکیل شده و انرژی ناب از ذات خداوند سر چشمه گرفت و در حقیقت جهان مادی منشاء از نور ناب است. جهان از نور یا ماده و انرژی تاریک و ماده تاریک تشکیل شده است و ماده تاریک و انرژی تاریک فضای بین ستاره ها را پر می کنند و با ماده از طریق گرانش بر هم کنش دارند و هنوز برای علم ناشناخته است. قرآن کائنات را از نور و ظلمات ایجاد کرد و ظلمات در قرآن همان ماده تاریک و انرژی تاریک است. به آیه زیر توجه فرمایید.
الحمد لله الذى خلق السماوات و الارض و جعل الظلمات و النور ثم الذين كفروا بربهم يعدلون-سپاس مخصوص خداوند است و اوست که کائنات را که خلق کرد در آن نور و ظلمات را قرارداد. سماوات و الارض در قرآن دو معنی دارد اول کیهان و دوم هفت آسمان جو زمین و زمین. در این جا منظور کیهان است چرا؟ نور و ظلمات در ابتدای خلقت کیهان درآن جاعل شد. اگر به مفهوم آسمان زمین و زمین باشد حدود ده میلیارد سال قبل از ایجاد جو زمین نور و ظلمات در کیهان وجود داشت. حال با استناد به آیات الله نورالسموات و الارض و آیه اول سوره فاطر که می فرماید
الْحَمْدُ لِلّهِ فاطِرِالسَّماواتِ وَاْلأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلاً أُولي أَجْنِحَةٍ مَثْني وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللّهَ عَلي کُلِّ شَيْءٍ قَدير- سپاس مخصوص خداوند انبساط کننده کیهان یا باز کننده آن است او است که در هنگام انبساط کیهان ملائکه رسل و اسباب و قوانین اساسی کیهان را در آن قرار داد که برخی دوتا دوتا، و سه تا سه تا، و چهار تا چهار، تا نیرو و قدرت دارا میباشند و پیام رسان در کیهان هستند. زمان و مکان-الکترو و مغناطیس –چهار قانون اصلی طبیعت. گرانش، هسته ای قوی و هسته ای ضعیف و الکترومغناطیس .و يَزيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ و نیروهای ناشناخته دیگری هم وجود دارند که خواست خداوند بر ایجاد آن قرار گرفته ولی علم هنوز آن را کشف نکرده است. این نیرو ها می تواند ماده تاریک و انرژی تاریک باشد.
خلقت کیهان از زمان انبساط آن شروع می شود. ابتدا الکتر و مغناطیس و سپس گرانش و هسته ای قوی و ضعیف در آن قرار داده می شود، جاعل می شود و با ایجاد این قوانین هم زمان که کیهان در شش دوره خلق می شود نور و ظلمات هم در آن قرار داده می شود. در این زمان نور ماده است و ظلمات انرژی و ماده تاریک است. در این جا نور و ظلمات دو پدیده با ماهیت متفاوت هستند و زمان خلق کیهان در آن قرار داده شد. باید توجه داشت که تاریکی کیهان مملو از فوتون ها است بنابراین نور در تاریکی وجود دارد ولی در انرژی تاریک جائی که نور نباشد ظلمات است ولی در اینجا نور و ظلمات هر دو و با هم در کیهان قرار داده می شوند. در ابتدای خلق کیهان فقط نور حاکم بود و مانعی در برابر نور نبود که ظلمات به مفهوم تاریکی ایجاد شده باشد. ظلماتی که در اثر مانع جلوی نور ایجاد می شود را قرآن چنین تعریف کرده است.
تعریف ظلمات از دید قرآن
ظلمات جائی است که نور مرئی نمی تواند به دلیل موانع به آن نفوذ کند. البته این ظلمات با ظلمات ابتدای کیهان که خلق شد تفاوت دارد. به آیه زیر توجه فرمائید
كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّور-کارهای کافران مانند ظلمات است و آن تاریکی های درون دریا است هنگامی که موج روی موج سطح دریا را می پوشاند و بالای سطح دریا ابر تیره که لایه ای بر روی لایه دیگر قرار دارند که نوری وجود ندارد و اگر کسی بخواهد دست خود را ببیند تاریکی مطلق مانع از دیدن اوست و کافران این چنین از برکت نور بهره ای ندارند، خداوند به کسی نوری نداده باشد در تاریکی مطلق است.
این تمثیل در قرآن برای تعریف ظلمات است. پس ظلمات تاریکی مطلق است. نور و ظلمات در این جا معنی هدایت و گمراهی می دهد. اما ظلمات در آغاز خلقت کیهان معنی ماده تاریک و انرژی تاریک و یا احتمالا سیاهچاله می تواند باشد. به مفهوم دیگر ظلمات نباید از جنس نور و یا الکترو مغناطیس باشد. احتمال اینکه سراسر کیهان سیاهاله های فراوان هنگام خلق کیهان همراه با نور قرار داده شد. الله اعلم سید محمد تقوی اهرمی دی ماه 1396 ویرایش جدید بهمن 1397ویذایش جدید مرداد 1402
هاوکینگ و پاسخ قرآن به ادعای بی اساس او
مقدمه نوشتار
دانشمندان فیزیک و زیست شناسی تا کنون تلاش نموده اند ساختار مادی و تشکیلاتی اشیاء که در معرض دید انسان قرار گرفته است را کشف کنند. اما مسائل بی شماری را بی پاسخ رها می سازند. نمونه فراوان است ما دو نمونه را اشاره و سپس ادعای هاوکینگ را بیان و بررسی می کنیم اول پیدایش کیهان، همه ما می دانیم که دانشمندان فیزیک و اخترشناسی موضوع بیگ بنگ و لحظه پیدایش ماده را با اتفاق نظر مورد قبول قرار داده اند و آزمایشات فیزیک و قوانین هم آن را تائید کرده است.
اندازه کیهان کنونی از نظر حجم و چگالی محاسبه شده است و رقم نجومی را بدست آورده اند. علم فیزیک می گوید در لحظه زمان صفر تمامی این حجم و چگالی عظیم درنقطه ای بی نهایت کوچک متمایل به صفر فشرده شده و به عبارتی به نقطه هیچ رسیده بودند. نقطه ای که ماده ای وجود نداشت و مکان هم نبود و به یکباره واقعه ای رخ داد و از هیچ ماده ایجاد شد و کیهان کنونی با چگالی بسیار عظیم از همان هیچ به وجود آمد. دانشمندان می گویند از انرژی ناب ولی دیگر کار ندارند که این انرژی ناب از نظر اندازه می توانسته است چنان حجم عظیم ماده را ایجاد کند بعلاوه این انرژی ناب از کجا آمد و قوانین چهارگانه فیزیک از چه ایجاد شد مسلما از این انرژی ناب و این جا است که فیزیک در پاسخ در می ماند و در نهایت می گوید ما کار نداریم که چه موضوعی پشت این ماده نهفته است.
با توجه به اینکه انسان کنونی به دانش شگرفی رسیده و خلاقیت خود را به کار گرفته و مرتب تکنیک جدیدی را ایجاد میکند. مثلا کامپیوتر مسائل پیچیده ای در خود دارد و برنامه ریزی تدوین شده ای آن را سامان داده است آیا خود به خود ایجاد شده است. در ایجاد ستارگان ، منظومه شمسی، زمین برنامه ریزی تدوین شده و فوق العاده با نظم و حساب شده در کار است و علم فیزیک با سوالات فراوان بدون پاسخ روبرو است و دوم در موضوع حیات دانشمندان تلاش میکنند ساختار مولکولی حیات را کشف کنند و پیدایش اولین نطفه حیات را کشف کنند و ساختار مولکولی حیات را حیات می دانند و حاضر نیستند این دو را از هم تفکیک کنند و چنین تصور میکنند که اگر مولکول حیات را سرهم کنند حیات در آن ظاهر میشود. کاری که جان ونتر کرد و به فریب خود را خالق حیات نامید. به مقاله خالق حیات مصنوعی و ترفند فریب افکار عمومی مراجعه فرمایید.
ادعای بی اساس هاوکینگ چه بود
در سوالی که از او پرسیده شد که کیهان را چه کسی خلق کرد و چگونه خلق شد پاسخ میدهد "خود خودشان را خلق کردند از هیچ خلق شدند و خالق اصلی قوانین فیزیک بودند و در پاسخ دیگری که قوانین فیزیک را کی خلق کرد میگوید خودشان از انرژی ناب ایجاد شدند. پروفسور هانس پطر دور"Hans Peter Duer" فیزیکدان برجسته و برنده جایزه نوبل می گوید " من در تمامی عمر تحقیقاتی خود تلاش کردم بفهمم چه چیزی پشت ماده قرار دارد و در پایان به این نتیجه رسیدم که اصالتا ماده ای وجود ندارد." همان موضوعی که قرآن میفرماید خلق(ماده) و امر تفکیک ناپذیرند و نبود امر نفی ماده است. خدا را از ماده جدا کنیم ماده ای وجود ندارد. به مقاله امرخدا ون قش آن در ساختار مادی کیهان مراجعه فرمایید. او پروفسور هاوکینگ فیزیکدان انگلیسی را در مورد اینکه می گوید کیهان خود خودش را آفرید مورد انتقاد قرار داده و تاکید می کند که او حق نداشته است درباره ماوراء ماده نظردهد. او عقیده دارد که اگر علم فیزیک خدا و خلقت ماده را درنظر بگیرد بسیاری از مشکلات لاینحل فیزیک را میتوان حل کرد.
فیزیک کلاسیک می خواهد حقیقت را کشف کند، شیی را می بیند ولی موضوع ارتباط و تاثیر گذار با شیی را رها می سازد. منظور پروفسوردور این است که مثلا ما کیهان را با مصنوعی مانند کامپیوتر مقایسه کنیم. آن را می بینیم ولی علل به وجود آمدن آنرا را کار نداریم مثلا کامپیوتر خود خودش را خلق کرده. این کلام هاوکینگ مورد اعتراض بسیاری از دانشمندان قرار گرفت.
پاسخ قرآن در 1400 سال قبل به هاوکینگ
قرآن در آیات 30 الی 35 سوره طور بحث جالبی را در قالب تمثیلی مطرح میکند و به برخی از سوالات و شبهات امروزی پاسخ روشنی میدهد. موضوعاتی که بحث روز است .به آیات توجه فرمایید.
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُم بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ
أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا يُؤْمِنُونَ
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ
آیا آنان را تصورات ذهنی یا رویایشان به این پندارها کشانده یا مردمی طغیان گرند-یا می گویند گفته های پیامبر(قرآن) خود ساخته است (رویای رسولانه است)-اگرراست می گویند سخنی مانند آن را بیاورند – آیا از هیچ آفریده شده اند (بی هیچ خالقی) یا خود خالق خویشند- آیا سموات و الارض ( کیهان) را همین طور خلق کرده اند آنها به یقین نرسیده اند.
خداوند کیهان را از هیچ آفرید بدیع السموات والارض پدید آورنده کیهان از هیچ. به مقاله خلقت کیهان از هیچ نظر علوم طبیعی و قرآن مراجعه فرمایید. علم هم می گوید کیهان از هیچ و از احدیت ایجاد شد. فرق علم فیزیک و قرآن در این است که قرآن میفرماید کیهان خالق دارد که آن را از هیچ آفرید از نور ذات خود و از احدیت ولی علم فیزیک می گوید بی هیچ خالقی از هیچ به وجود آمد. علم فیزیک برای به وجود آمدن کیهان با چگالی بی نهایت بزرگ از هیچ نمی تواند پاسخ علمی ارائه دهد. دانشمندان فیزیک با پیش کشیدن نظم خارق العاده و تبعیت از یک قانون هم آهنگ در کیهان و ماده به وجود واقعیت پشت پرده جهان مادی نزدیک میشوند.سید محمد تقوی اهرمی بهمن 1397ویرایش جدید تیر ماه 1399
دحو الارض با مستند علمی و قرآن گسترش قاره ای زمین است
مقدمه نوشتار
برخی رویداد های مهم رخ داده در زمین از ابتدای پیدایش نطفه اولیه حیات که حدود سه ونیم میلیارد سال قبل تا تکامل انسان و پیدایش آدم به عنوان اولین انسان تکامل یافته از نسل قبل از خود و پدیده هائی که در سرنوشت زمین و حیات نقش موثری داشته اند در قالب آیات متشابه در قرآن بیان شده و هدف از بیان آنها در 1400 سال قبل ادله و دلیلی است برای زمان های بعد که علوم طبیعی به کشف آن واقعیت ها دست یابد و انسان به حقانیت خداوند متعال یقین حاصل کند.
خداوند که از گذشته و آینده تحولات علم و تمدن و تفکر انسانها آگاه است و قرآن را برای همه نسل ها نازل کرده و می دانست که در عصر شکوفائی علم اعتقاد به خداوند در بین دانشمندان علوم رنگ می بازد. بعلاوه کلمات کلیدی برای دانشمندان و کشف واقعیتها برجسته میشود و ادله علمی معیار مقایسه برداشتها و تفکرات میگردد. نکات برجسته و مهم در رخداد های حیات و پیدایش زمین و کیهان و علوم طبیعی و فیزیک را در قالب آیات متشابه برای حقانیت وجود خالق متعال بیان داشته که همه اعجاز علمی قرآن در این زمان است. حدود دو قرن است که علوم طبیعی به پیشرفت های شگفتی دست یافته است و ما میتوانیم با استفاده از واقعیت های علمی کشف شده به مفاهیم برخی کلمات که به عنوان اعجاز قرآن است برسیم ولی متاسفانه تصورات ذهنی کهن که یادگار نظرات گذشتگان مطابق علم آن زمان بیان شده و بدون تغییر از هزار سال قبل بر باور ما نشسته و قرآن بر آن مبنا تفسیر می شود پرده ای بر واقعیت های علمی آیات متشابه انداخته و شبهات فراوان ایجاد و بازار ایراد علمی بر آیات قرآن که به نا حق و خلاف نظر واقعی قرآن است همچنان داغ است.
ما به عوض تجدید نظر در آن نظرات و مقایسه آیات با علم روز و رفع ابهام شبهات با دفاع غلط بازار این شبهات را داغ تر و لطمه بیشتر به واقعیت های علمی آیات متشابه وارد میکنیم. یکی از بسیار موارد این قبیل آیات به عنوان نمونه موضوع آیه و الارض بعد ذلک دحاها است که در ادبیات دینی ما به دحوالارض مشهور است. دحو الارض واقعه مهمی در زمین است که در زمان مشخصی رخ داده و ما برای این رخداد ارزش بالایی قائل هستیم. بین آنچه که ما تصور می کنیم و آنچه که قرآن بیان می فرماید تفاوت بسیار است.
رخداد گسترش قاره ها از دید قرآن
این رخداد در سرنوشت حیات بسیار با اهمیت است و قرآن این واقعه را با بیان شیوا و شفاف به عنوان برگی زرین از تاریخچه حیات در زمین بیان داشته. دانستن واقعیت علمی این آیه که به آیات قبل و بعد از آن ارتباط ناگسستنی دارد راز نهفته در آن را بر آشکار می کند. ابتدا آیات 27 الی 33 سوره نازعات را با هم مرور می کنیم و با مقایسه با علم زمین شناسی و پیدایش و حیات راز نهفته در آن را کشف می کنیم و به اعجاز علمی قرآن ایمان بیاوریم و از مقایسه آیات متشابه با آخرین دست آورد های علمی نهراسیم و در دیدگاه گذشتگان باز بینی کنیم.
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا- رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا- وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا- وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا- أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا- وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا- مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ- آیا خلق شما مهمتراست یا بنای آسمان (جو زمین )–آسمانی که سقف آن را بالا برد و سپس آن را سر و سامان داد و تکمیل کرد- و شب آن را تاریک و روزش را روشن گردانید- و بعد از آن زمین (خشکی) را گسترش داد- و در آن چشمه ها و مراتع را بیرون آورد- و کوه ها را استوار و پا بر جا تثبیت کرد - متاعی است برای شما و چهارپایان شما. والارض بعد ذلک دحاها معنی کره زمین نمی دهد که برخی دحوالارض را روز تولد زمین می نامند به این آیات نگاه کنیم 25 سوره عبس. أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا-ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا-فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا-آب را بصورت باران نازل کردیم وسپس زمین را شکاف دادیم و دانه را در آن کاشتیم. زمین در قرآن با دو مفهوم زمین بهمعنی کرهزمین و زمین به معنی خشکی جائی که ما گیاه می کاریم.
مفهوم سماء در این آیه و نقش آن در پدیده حیات
در این آیه ساختن سماء را با خلقت انسان مقایسه فرموده. بنابراین باید رابطه ای با هم داشته باشند و سماء هم با توجه به اشاره شب و روز سمائ جو زمین است. جو زمین اگر بنا نشده بود حیات و درون آن انسان هم وجود نداشت. برای درک سماء و اینکه با تحولات زمین اولیه در ارتباط است به سه آیه 9 الی 11 سوره فصلت توجه فرمائید. آیات قرآن با هم ارتباط تنگاتنگی دارند .
قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ- وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ- ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ-
زمین در 2 دوره خلق و پوسته جامد بر روی آن قرار داده می شود و بر روی پوسته جامد برکت (سنگ رس) گذارده میشود و روی آن ( پوسته جامد) چهار دوره اقوات برنامه ریزی می گردد و سپس به سماء دودی و تاریک زمین پرداخته می شود (سر و سامان ) و به زمین و سماء آن خطاب می میگردد-فقال لها وللارض موید این است که سماء و زمین یک مجموعه و با هم هستند. یعنی سماء کیهان نیست کیهان سقف ندارد که بالا ببرد، اشتباهی که بسیاری به عمد آن را مرتکب می شوند و شبهه خلق می کنند. فقط جو زمین است که سقف دارد و حتی شهاب سنگ ها هم نمی توانند براحتی از سقف آن عبور کنند أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا-آیا خلقت شما با عظمت است یا آسمانی که بنا شد و سقف آن را بالا برد و سپس آن را سامان داد. زمین در ابتدای خلقت جو نداشت و پس از آنکه نطفه اولیه حیات در سنگ رس و از توده نرم حما مسنون خلق شد، دور زمین یک جو اولیه با لایه نازک و یک پارچه وجود داشت از بخار آب، آمونیاک، گاز های هیدروژن و متان که از درون زمین به بیرون رخنه کرده بودند و گرانش زمین آنها را نگه داشته بود تا به فضا پرتاب نشوند. این لایه مملو از غبار آتشفشان های فعال و بخار آب اشباع و حرارت بالای نقطه جوش آب، جوی تیره و تار که قرآن آن را به دخان تشبیه کرده است. این رخ داد بر اساس جدول زمان بندی پیدایش زمین حدود سه و نیم میلیارد سال قبل به وقوع پیوسته است. یک و نیم میلیارد سال دیگر سپری شد و سماء زمین در حال تحول و تکامل خود برای ایجاد هفت طبقه جو بود. هیدروژن عنصر غالب در این جو است فعالیت آتشفشان ها، برخورد شهاب سنگ ها و باران سیل آسا و ابرهای متراکم و تحولات پوسته جامد زمین شب و روز زمین را دگرگون کرده بود.
روزها غبار و دخان موجود در جو زمین مانع از رسیدن نور خورشید به زمین و تاریک و به عکس فعالیت شدید آتش فشان ها شب آن را روشن کرده بود. موضوع مهم دیگر خورشید هنوز ضحاحا (نور افشانی) نور افشانی خود را شروع نکرده بود ( والشمس و ضحاحا قسم به خورشید و نور افشانی آن خیلی مفاهیم علمی را در بر دارد که خداوند به آن قسم یاد می کند چقدر آیات پر مفهوم است) در تصویر زیر دقت فرمایید خورشید در اوایل تولد خود است روز است و قدرت نورافشانی را ندارد بعلاوه به زمین نزدیک است و هنوز مدار تعیین شده خود را دریافت نکرده است بعلاوه آسمان سقف نداشت که نور خورشید درون آن با برخورد با مولکول های آرام در آن مانند جو امروزی روشن شود. آیه 12 سوره فصلت شفاف شدن جو زمین را بیان می کند و آن را با آیات دحو الارض مقایسه کنیم که مکمل هم هستند
فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ-سپس هفت جو زمین را در دو دوره برنامه ریزی کرد و امر (قوانین مربوطه در طبقات آنها وحی فرمود) و این چنین آسمان دنیا(محل زندگی و حیات انسان یعنی کره زمین را) چنان شفاف کرد که نور ستارگان زینت بخش آن گردید و آن آسمان(جو زمین) را محفوظ گردانید ( درون حفاظ قرار داد) و این برنامه ریزی آن خداوند عزیز و دانا است.
به تصویر زیر و با تشکر از ناسا برای استفاده از آن توجه فرمائید. در تصویر سطح زمین در بدو تشکیل پوسته جامد در حالی که خورشید کم نور تر از خورشید کنونی و بسیار نزدیک تر به آن با مقایسه با زمین کنونی دارد نشان داده شده است. در تصویر روز زمین در آن زمان را به تصویر کشیده است ولی آسمان به دلیل عدم وجود جو تاریک و سیاه است. خورشید دارد میدرخشد ولی روز تاریک است
مفهوم وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَ أَخْرَجَ ضُحَاهَا
زمین بعد از خلق اولیه تک سلولی حیات در سه و نیم میلیارد سال پیش سه دوره تاریکی پانصد میلیون ساله جو را پشت سرگذاشته و وارد یک دوره پانصد میلیون ساله تولید اکسیژن و تبدیل یک طبقه جو به هفت طبقه میشود. زمین آرام می شود و سقف آسمان زمین بالا می رود و هفت طبقه جو آن سر و سامان می گیرد فسواها معنی تکمیل شدن هم میدهد- رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا. جو هفت طبقه تکمیل می شود این رویداد حدود یک میلیارد سال قبل اتفاق می افتد و اکو سیستم زمین آماده پذیرائی اولین تک سلولی هسته دار با غشاء هسته ای و ژن کامل می شود و روح خداوند در آن قرار می گیرد و روح فرماندهی انسان در حال تکامل را بر عهده می گیرد به مقاله سجده ملائکه به نطفه علقه مراجعه فرمائید.
با آرامش زمین و مستقر شدن هفت جو زمین و حفاظ آن شب و روز ماهیت خود را بدست میآورند. اینجا است که وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا اتفاق می افتد. روزش را روشن و شبش را تاریک می گرداند. اعجاز علمی قرآن را که در 1400 سال قبل بیان فرموده را مشاهده کنید.
زمین هنوز دوره پرکامبرین را میگذراند که تا 570 میلیون سال قبل ادامه داشته است که پرسلولی های گیاهی و جانوری آماده ادامه تکامل موجودات بر روی خشکی می شوند به جدول زیر که از داده های زمین شناسی از ارنست مایر دانشمند برجسته زمین شناسی اقتباص و تهیه کرده ام توجه فرمایید- این جدول از اول پیدایش زمین است تا خلق علقه یوکاریوت ها (در زبان آلمانی ایوکاریونت ها است)
داستان ما برای رسیدن به وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا که بعد از زمان بندی جدول فوق صورت گرفته است مطابق فرموده قرآن بعد ذلک ادامه دارد. بعد ذلک از شفاف شدن جو زمین و شب و روز شروع می شود تا پیدایش و گسترش قاره ها دوره بعد ذلک از1 میلیارد الی 240 میلیون سال اتفاق قبل افتاده است.
گسترش زمین بعد از رویداد های بیان شده
از 570 الی 240 میلیون سال پیش وقایع مهمی در زمین اتفاق می افتد و تکامل زمین و موجودات وارد مرحله جدیدی می شوند. این دوره را پالئوزوئیک یا دیرینه زیستی مینامند که دوران اول زمین شناسی معروف است و در حقیقت دوره پرکامبرین دوره ما قبل از دوران بشمار می آید. دوره دیرینه زیستی خود به شش زیر دوره تقسیم میشود . زمین در این دوره از یک قاره بزرگ تشکیل شده است زمین یعنی خشکی و کره زمین منظور نیست. رشته کوه ها هنوز به وجود نیامده اند و جانوران مراحل اولیه تکامل خود را میگذرانند. مهره داران و گیاهان از آب وارد خشکی می شوند و میلیون ها سال طول می کشد تا دوزیستان بر روی خشکی مستقر شوند و خزندگان در اواخر این دوران زمین را در اختیار خود داشتند و گیاهان هم نوع خاص خود و با ساقه غیر چوبی سطح زمین را فرا میگیرند. این دوره ها همه مشمول بعد ذلک در آیه فوق می گردد و ما به زمان این رخ داد عظیم و سرنوشت ساز در تاریخ زمین می رسیم. این اتفاق در دوره بعدی روی می دهد.
دوره مزوزوئیک و پیدایش قاره ها و گسترش زمین
این دوره به دوره میان زیستی معروف است تغییرات وسیع پوسته جامد زمین و جدا شدن قاره ها و گسترش خشکی ،پیدایش کوه ها و چشمه ها و مراتع زمینه را برای پیدایش پستانداران آماده می سازد. این دوره از 225 تا 65 میلیون سال پیش رخ داده است. درسه دوره زیر دوره زمین شناسی تریاس، ژوراسیک و کرتاسه تشکیل شده است وآیه والارض بعد ذلک دحاها أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا- وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا-مربوط به زمان ژوراسیک است.
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا- وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا- مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ-زمین گسترش می یابد. ارض در اینجا خشکی معنی میدهد و بسیاری از مغرضین و معاندین ارض در اینجا را کره زمین گرفته اند و به قرآن این شبهه را وارد میکنند که خداوند فرموده کره زمین را پهن کردیم در حالی که به آیه بعد توجه نمیکنند که فرموده اخرج منها مائ ها و مرعاها. از آن خشکی چشمه ها و مراتع را بیرون می آورد و کوه را استوار و پابرجا قرار میدهد . باران های سیل آسا با آرامش زمین متعادل ترمیشود و گسترش خشکی ها و ایجاد کوه ها باعث ذخیره آب باران و گردش و چرخش هوا و مساعد شدن زمین برای رویش گیاهان پهن برگ و مراتع که برای شما انسان و چهارپایان شما متاعی است تا بهره مند شوند. بنابراین با استناد به تاریخچه زمین و تحولات روی آن معنی والارض بعد ذلک دحاها روشن می شود. خشکی گسترش می یابد و قاره ها پا به عرصه وجود می نهند و این برنامه ریزی ذات باریتعالی برای ادامه روند تکامل موجودات و پیدایش انسان تکامل یافته است به جدول شماره 3 مراجعه فرمایید.
خزندگان غول پیکرو دایناسورها حاکمیت زمین را از آن خود کرده اند و ایجاد مزاحمت برای ظهور نسل جدیدی از خلقت حیات و آنها می بایستی از صحنه روزگار محو شوند تا روند تکامل راه خود را دنبال کند.
انقراض دایناسورها در این دوران و قبل از پیدایش پستانداران، حکمتی الهی بوده است. خزندگان و دایناسورها همه آیات خداوند بودند که خداوند در زمین آنها را منسوخ کرد و به جای آنها آیه دیگری جایگزین کرد.
مَا نَنسَخْ مِنْ آیةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ۗ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَیٰ کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ -هیچ آیه را ما منسوخ نمی کنیم و به فراموشی نمی سپاریم مگر مانند آن یا بهتر از آن را جایگزین میکنیم که خداوند قادر متعال است .
وَإِذَا بَدَّلْنَا آیةً مَّکانَ آیةٍ ۙ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا ینَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ ۚ بَلْ أَکثَرُهُمْ لَا یعْلَمُونَ و چون آیه ای با آیه دیگری تعویض گردد خداوند به نازل کردن آن علم و آگاهی دارد میگویند تو مفتری در حالی که بسیاری از آنها علم آن را ندارند. در این آیه می فرماید آیه ای را بر میداریم و بجای آن آیه دیگری میگذاریم-وَإِذَا بَدَّلْنَا آیةً مَّکانَ آیةٍ ۙبنابراین نبایستی آیه منسوخ شده در قرآن باشد زیرا به جای آن آیه دیگری آمده واین آیات ارتباطی با آیات قرآن ندارند و آیات طبیعت در کنار قرآن هستند سبع المثانی ناسخ ومنسوخ نداریم
بنابراین منسوخ شدن این آیات نمی تواند در ارتباط با آیات قرآن باشد در طبیعت همه پدیده ها آیات الهی هستند و میتوانند این مفهوم را از آن استنباط کرد.به مقاله سبع المثانی نشانه وآیات الهی هستند مراجعه فرمایید. مفسرین محترم برای اینکه آیه ای از قرآن را منسوخ نکنند آیه را حکم معنی کرده اند که صحیح نمی تواند باشد. در جدول شماره 2 دوره مهم تحولات پوسته جامد زمین و پیدایش قاره ها، کوه ها و مراتع را نشان میدهد و بدین طریق ما به مفهوم علمی و واقعی والارض بعد ذلک دحاها می رسیم و یکی دیگر از اعجاز علمی قرآن را بر ملا و عیان میسازیم. سید محمد تقوی اهرمی دهم بهمن 1397 بازنگری و اصلاحیه مهر 1398 اصلاحیه جدید آذر 1401-ویرایش جدید آبان ماه 1402