قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ واقعیت قرآنی چیست؟

 

مقدمه نوشتار


اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا
خداوند است که جو هفت طبقه  را خلق کرد و در زمین هم مانند آن را آفرید و امر خود را میان آن دو نازل می کند ( بین آن دو تبادل امر صورت می گیرد) بدانید که خداوند به هر کاری قادر است و به تمامی امور احاطه و علم کامل دارد.

سماوات و سماء، سماوات و الارض سه کلمه کلیدی است که بر حسب تصورات ذهنی ما نسبت به مفهوم آن اثرات تعیین کننده ای در برداشت ما از خلقت انسان از بداء خلق الانسان من طین، نطفه، جنین ظلمات ثلاثه و امثالهم دارد. متاسفانه  تاکنون بزرگان دین نتوانسته اند یک چهارچوب  مشخص و مدونی در مفهوم آن ها ارائه دهند. هر کس با تصورات ذهنی خاصی به قرآن مراجعه و تاویل مورد تصورات ذهنی خود را از آن بیرون می آورد. این تصورات بر باور ما نشسته با مراجعه به نظرات کهن ساخته و پرداخته ایم. مرز سماوات و الارض به معنی کیهان و دیگری به معنی هفت طبقه جو زمین و زمین هنوز با توجه به تحول شگفت انگیز علم اختر شناسی و زیست شناسی نتوانسته بر تصورات کهن ما تاثیر بگذارد. با وجود واضح و روشن بودن و تفکیک این مفاهیم در قرآن تفکر و تدبر در آیات در عمل کار بردی برای روشن کردن مفاهیم پیدا نکرده است که جای بسی تاسف و تاثر است. بویژه اینکه هر کس می تواند به راحتی در فضای مجازی تبلیغات زهرآگین و نظرات مغرضانه و متحجرانه و گمراه کننده  را مطالعه و اثرات مخرب آن را به وضوح مشاهده کند.

خداوند متعال می دانسته که در عصر شکوفائی علوم طبیعی معیار و سنجش آیات متشابه در خلقت کیهان، خلقت حیات و انسان، علم است و این آیات را ادله ای برای اهل علم و تفکر نازل کرده است چینش کلمات طوری بوده است که در قرون متمادی هر کس می توانسته تاویلی دلخواه از آن بیرون آورد تا امروز معنی واقعی آن عیان شود و دانشمندان علوم یقین حاصل کنند که خداوند حق است. حال اگر من نوعی که به علوم طبیعی آشنائی ندارم بخواهم در مورد خلقت انسان  نظر دهم  افراد را گمراه می کنم. من نوعی که معارف اسلامی و علم روایات و احادیث را نخوانده ام نمی توانم در مورد معارف و علوم  دینی و درباره  وقایع تاریخی و اعتقادی نظر دهم. رشته تحصیل من زیست شناسی و بیوشیمی و زمین شناسی است و به علم اختر شناسی هم آشنائی دارم. ابزار کار من علوم طبیعی است و با این نگاه به آیات متشابه در باره خلقت کیهان، زمین، خلقت انسان نظر می دهم.

از دانشمندان فلسفه و علوم و معارف اسلامی هم انتظار می رود در چیزی که تخصص آن را ندارند نظر ندهند تا شبهه ایجاد نگردد و معاندین سوء استفاده نکنند. اینکه برخی عقیده دارند که علوم طبیعی در دین کاربردی ندارد بله برای خودشان که تصورات ذهنی بر تفکر آنان نقش بسته و جدا شدنی نیست درست است ولی برای دانشجوی جوان و تحصیلکرده ما ملاک علم است و خداوند هم خالق علم است و آیات غیر علمی در قرآن نداریم ما  قرآن را نشناخته و جهان بینی قرآن را نمی دانیم و تصورات کهن بر ذهن ما نقش بسته و فکر می کنیم در همه موارد می توانیم نظر دهیم.

دین یعنی کل اعتقادات اسلامی ما فقه و اصول اعتقادی داریم که علوم طبیعی در آن کاربردی ندارند ولی ما در قرآن آیات متشابه هم داریم که مستقل از اصول و فقه اسلامی است این را خداوند در آیه متشابهات فرموده و تاویل علمی آن برای تثبیت اصول اعتقادی ما است. پس ما هنوز قرآن را نشناخته ایم. اگر تاویلی را ارائه دهیم و سبب گمراهی فرد مسلمانی شویم عذاب الهی در انتظار ما است. خداوند سبع السموات را هفت طبقه معرفی کرده که بالای سرما است. فوقکم سبع شدادا. آیا سیارات منظومه شمسی که تا کنون نه تای آن را کشف کرده اند و زمین را از آن کم کنیم می شود هشت می توانند سبع السماوات باشند. مگر هر چه  دلمان خواست می توانیم به آیات متشابه وصل کنیم این یک بدعت است. افرادی این بدعت جدید را طرح می کنند و در سایت های خودشان منتشر می کنند و کسی هم به آن ها اعتراض نی کند که مطابق واقعیت قرآن نیست. تا کنون گرفتار نظریه بطلمیوسی هفت آسمان پوست پیازی با مرکزیت زمین بودیم و اکنون که علم آن را منسوخ شده اعلام کرده ولی بسیاری هنوز آن را از ذهن خود پاک نکرده اند و در تفاسیر آثار آن بوضوح دیده می شود. حال بدعت جدیدی را می خواهند جا بیندازند. سبع سماوات سیارات منظومه شمسی است؟


ادله محکم و واضح  قرآن درباره  سموات والارض به عنوان جو زمین


نویسندگان محترم معانی سماء را بالا تفسیر می کنند. می گویند بالا سماء است و پایین زمین. بنابراین سموات هم عالم بالاتر از ما و زیر ما هم زمین است. گویا در وادی قرن دوم صدر اسلام زندگی می کنند و هنوز کیهان و زمین را نمی شناسند. ما در کیهان بالا و پایین نداریم بالای ما در روز و در شب تغییر می کند و می شود پائین ما. زمین می چرخد. این را هر بچه دانش آموزی میداند. پس سماء مطلقا معنی بالا و خارج از جو زمین نمیدهد ما در کیهان این تعاریف را نداریم. پس چیزی که همیشه حتی در گردش زمین دور محور خود هم چنان معنی بالا میدهد. سماء جو زمین است که همیشه بالای سر ما است در هر حالتی که زمین بچرخد همان بالای سر ما است. خداوند تعابیر را درست بیان کرده. رزق و روزی هم از سماء جو زمین توسط باران که حیات را تداوم می بخشد و امر خداوند که در هر طبقه آن استوار است به ما ارزانی داشته است. چرا خداوند می فرماید در آیات تفکر کنید. سماء به معنی فضا در قرآن آمده ولی بالا معنی نمی دهد. آیات متشابه با علوم طبیعی سروکار دارند و با آن هم باید تاویل شوند. علوم طبیعی در دین کاربرد وسیعی دارد و جوان مسلمان را از گمراهی نجات می دهد. امثال سروش ها و معاندین و فلسفه باف ها و غرب را ناامید می کند. حال با این دید به آیات زیر نگاه کنیم. سوره جاثیه آیات 1 الی 10 و آیات 12 و 13 در اثبات سماوات و الارض به معنی هفت طبقه جو زمین و زمین. در آیات توجه و تفکر فرمایید.


تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ2
انَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِينَ3
وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ4
وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاء مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ5
تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ6
وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ7
يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ8
وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ 9
اللَّهُ الَّذِي سخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ 12
وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لَّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ13


"این کتاب (قرآن) از جانب خداوند است و در سماوات و الارض هم آیاتی (نشانه و ادله) است برای مومنین از قبیل خلقت شما و پراکندگی ریز جنبندگان نیز آیاتی است برای اهل یقین و اختلاف شب و روز و رزقی که از سماء نازل می کنیم و با آن زمین خشک را احیاء می کنیم پس از خشک شدن آن ( بعد موتها یعنی خشک شدن گیاهان موت و احیاء تداوم حیات روی زمین است) و جریان باد یا چرخش باد هم آیاتی است برای کسانی که تفکر و تعقل می کنند (و چشم بسته نظر گذشتگان را بر باور خود نمی نشانند) این آیات که برای تو تلاوت می کنیم حقیقت مطلب است حق است واقعیت دارد. پس به کدام یک از این آیات قرآن و آیات که بیان شد (چیزهایی که در سماوات و الارض بیان شد )ایمان می آورند. قرآن کتاب الهی است و حیات در جو زمین سماوات و الارض هم آیات الهی هستند.

وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ وای بر هر دروغ  پرداز گناهکاری که این آیات را می شنوند ولی غرور و تکبر آنها چنان است که گوئی نمی شنوند آن ها را به عذاب بشارت ده و آن هایی که علم این آیات را دریافت می کنند و آن را به مسخره می گیرند." حال چرا وقتی علم آیات در جو زمین و زمین را روشن می کند باز هم قبول نمی کنند که سموات الارض منظور جو زمین است و بر تصورات ذهنی خود پا  فشاری می کنند. از این آیات واضح تر که سماوات و الارض که در آن اختلاف زمانی شب  و روز که جو عامل آن است وجود دارد باران از سماء وجود دارد، بندپایان در آن پراکنده شده اند ( در زمین و بالای زمین که جو است مانند زنبور ها پروانه ها همه یا در زمین و یا در جو زمین که نزدیک زمین هستند پرواز می کنند) که 80 درصد موجودات زنده را تشکیل می دهند و حیات در زمین نتیجه کار و فعالیت آنها در خاک و زیر خاک (تحت الثری در آیه دیگر ) و روی گل ها و گیاهان است. پس هر کس سماوات و الارض (کیهان و جو زمین در این جا صراحتا جو زمین را تعریف کرده است) را جو زمین نداند دروغ گو و در قیامت به عنوان پوشاننده حق و حقیقت علمی قرآن عذاب می شود. این را خداوند می فرماید. دو آیه 12 و 13 هم آب پاکی روی دست منکرین سماوات والارض به عنوان جو زمین میریزد.


الله الَّذِي سخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ –خداوند است که دریا را مسخر شما کرد که کشتی ها را در آن با امر و قوانین جاریه خداوند به حرکت در می آیند. که این را برای معیشت شما فضل خداوند است. قوانین فیزیک و نیروی محرکه کشتی (قبلا بادبان و باد و اکنون موتور پیشران همه بر قوانین و امر خداوند بنا شده است) و مهمترین ادله سماوات و الارض به عنوان جو زمین این آیه است.


وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لَّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ.هر چه در سماوات و زمین است همه مسخر شما گردانید و این برای دانشمندان و متفکرین آیات و ادله است. آیا ما کهکشان ها را می توانیم مانند تسخیر مک باد در اختیار داشته باشیم. خداوند می فرماید هر چه در سماوات و زمین است در جو هفت طیقه و زمین در تسخیر انسان قرار داد.


وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ-خداوند سماوات و الارض را به حق آفرید و هر نفسی هر چه کسب کرده جزای آن را میبیند و به کسی ظلم نمی شود. ما که یک هویت نفسی داریم در کجا اعمال خود را انجام می دهیم مسلما در درون جو زمین و زمین و کسانیکه سماء و سماوات را در فضای بیرون زمین جستجو می کنند مانند امثال سروش و معاندین هستند که قرآن نخوانده  وحی را رویای رسولانه می پندارند و دلائل خود را از نظر گذشتگان  بیرون کشیده اند و نه از آیات قرآن آیا بین این ها و کسانی که دروغ پردازی می کنند و اطلاعی از این آیات ندارند و سموات والارض را تنها در کیهان و بیرون زمین می دانند و یا سیارات منظومه شمسی را سماوات الارض می دانند فرقی هست. هر دو گروه پوشاننده  واقعیت های علمی قرآنند و گناهکار. این را من نمی گویم قرآن می فرماید. و کاین من آیه فی السموات والارض یمرون علیها و هم عنها معرضون.چه بسیار از آیات و نشانه ها در درون  سماوات و الارض است که روزانه بر آن ها مرور می کنند و روی بر می گردانند یعنی توجه ای نمی کنند. چرا بزرگان دین سماوات و الارض را یک کاسه نمی کنند و یک نظر واحد ارائه نمی دهند سوال برانگیز است.


نتیجه بحث


وقتی سماوات هفت طبقه زمین است
الم تروا کیف خلق الله سبع السماوات طباقا - و جعل القمر فیهن نورا و جعل الشمس سراجا (نوح,15و16). نمی نگرید که خداوند چگونه سبع السموات را طبقه طبقه روی هم  قرار داد و ماه را در جو زمین منور و خورشید را در آن (جو زمین ) چراغ و نورانی قرار داد. به مقاله هفت آسمان در قرآن تحقیق علمی مراجعه فرمایید نور خورشید فقط در جو زمین چراغ است و دلیل آن هم وجود مولکول های هوا که نور را منعکس می کنند بعلاوه نور خورشید بر ماه میتابد و آن را منور می کند. اگر جو زمین وجود نداشت ماه را روشن می دیدیم ولی نور آن در شب پخش نمی شد. کاش همه ما با ابزار علوم طبیعی به آیات متشابه نظر می انداختیم و شبهه روی شبهه درست نمی کردیم.


اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا
خداوند است که که سبع السماوات را خلق کرد و در زمین هم مانند آن را آفرید و امر خود را میان آن دو نازل میکند ( بین آن دو تبادل امر صورت می گیرد) بدانید که خداوند به هر کاری قادر است و به تمامی امور احاطه و علم کامل دارد. قرآن و خلقت زمین و هفت طبقه آن.

برای کسانی که هنوز بر موضع خود مبنی بر هفت آسمان و هفت زمین در کیهان است باقی مانده و مردد هستند که آیه چه می گوید به آیه 35 سوره اعراف مراجعه کنند که می فرماید. وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاء فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ -و اگر از روی گردانی کافران از کلام خدا نگران هستی ( از اینکه از تو معجزه می خواهند) اگر توانائی آن را داری نقبی در زمین بکن و با نردبان به جو زمین صعود کن در این صورت معجزه مهی برایشان می آوری، اگر مشیت خداوند بر آن قرار می گرفت همه را هدایت می کردیم و تو مطمئن باش که وجود دارد .جاهل مقابل عالم است و عالم با علم یقین پیدا می کند که در جو و در زمین هر کدام هفت لایه وجود دارند. این آیه می فرماید معجزه قرآن این است که جو زمین هفت طبقه و لایه های درون زمین هم هفت طبقه است.


کجای این آیه می فرماید ما هفت زمین دیگر مانند هفت آسمان خلق کردیم. اسم آن را هم گذاشته اند الارضین وقتی با توجه به آیات فوق سماوات جو زمین است و خداوند آن را هفت طبقه آفرید ومن الارض مثلهن من معنی در هم می دهد معنی آیه میشود در زمین هم مانند جو هفت طبقه خلق کردیم و امر خود را بین آنها رد و بدل میکند. میدان مغناطیسی زمین گرانش زمین حرارت زمین حرکت لایه های درون زمین نزول باران در اثر جاذبه زمین و میدان مغناطیسی زمین از جمله لایه ای است که زمین و حیات آن را در برابر اشعه ماوراء خورشید محافظت می کند. همه این ها  قوانین حاکم در طبقات زمین و هفت طبقه جو زمین است. خداوند انشاءالله درک جهان بینی و فهم قرآن را به ما و به علمای ما و شجاعت بیان این حقایق علمی قرآن را عنایت فرماید. سید محمد تقوی اهرمی-دوازده مرداد 1398 ویرایش جدید خرداد 1399 ویرایش جدید 12/1/1402

الَّذِي خَلَقَ منَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهْرًا و راز علمی نهفته در آن

 

مقدمه نوشتار

الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا

کلمات و چینش آن ها در قرآن معجزه الهی است. تفکر در آیات که خداوند متعال مکررا تاکید فرموده و عدم استفاده از تصورات ذهنی راه رسیدن به حق است. مثال زیبائی در قرآن است. خداوند می فرماید آیا شما شاهد بودید که ما ملائکه را فرشته آفریدیم. فرشته تداعی زن را در اذهان می نماید و خداوند آن را نفی می کند. إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنثَى. کسانی که به آخرت ایمان ندارند برای ملائکه اسمی را انتخاب کرده اند که مفهوم زن می دهد ( مانند فرشته). در قدیم ملائکه را فرشته می پنداشتند  که زنی بود با دو بال. خداوند این نوع تخیلات ذهنی که با واقعیت آیات متشابه هم خوانی ندارند را رد می کند و می فرماید. وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الحق شیئا
شما علم آن را ندارید و از تصورات ذهنی خود تبعیت می کنید و بدانید که از تصورات ذهنی تبعیت کردن برای رسیدن به حقیقت مطلب راه به جائی نمی برید. آیه فوق هم مانند بسیاری از آیات خلقت انسان مشمول این دستورالعمل قرآن می شود. ما سعی می کنیم با مقایسه با سایر آیات در خلقت انسان این  آیه را از نظر علم زیست شناسی و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و راز مهم علمی نهفته در آن را آشکار سازیم. در یکی از سایت ها در فضای مجازی به روایتی بر خوردم که  شایسته نیست این قبیل روایات که  مورد تایید  نیست و مخصوص درون حوزوی است در فضای مجازی آورده شود. جوانان با سئوالات وارد این سایت ها می شوند و با سستی در ایمان از آن خارج و جواب خود را نگرفته اند. اشاره ای به این روایت که در سایت آقای بزرگوار و محترمی آورده شده با هم  مرور می کنیم. خداوند روحش را قرین رحمت خود قرار دهد. مسلما اگر ایشان در قید حیات بودند اجازه چنین کاری را نمی دادند. تازه برای تحصیل به آلمان رفته بودم و ذوق و شوق فراوان برای تبلیغ اسلام در وجودم می خروشید و سال 1345 مکتب اسلام را که مجله داخلی حوزوی  بود سفارش و بین دانشجویان ایرانی در آلمان پخش می کردم. شهید بهشتی از مسجد هامبورگ به من زنگ زد و توصیه فرمود این قبیل جزوات مخصوص درون حوزوی است و ما در مسحد هامبورگ جزوات مخصوصی چاپ کرده ایم و آنها را بین دانشجویان پخش کنید. این موضوع بهانه ای شد به دیدار ایشان بروم  که از قبل آشنائی داشتم و از رهنمود های ایشان بهره مند شدم. موضوع  کاملا  حساسی بیان فرمودند. کاش این احساس در بزرگان ما هم بود. مطلب استخراجی را با هم مرور کنیم و بدانیم چرا و چگونه شبهه خلق می شود و مخالفین بهره خود می برند.


استفتاء:
معناى نسب و صهر در اين فرمايش خداوند متعال چیست؟ «وَهُوَ الَّذِى خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً» (1 .
جواب:
باسمه جلت اسمائه؛ ظاهر اين آيه كريمه حكايت از اين دارد كه خداوند نسل بشر را به  دو دسته  تقسيم مى نمايد: دسته اول كه ارتباط  و وابستگى آنان به يكديگر از راه پيوند نسبى و خونى است و دسته دوم كه ارتباط و وابستگى ميان آنان از طريق پيوند سببى و ازدواج صورت مى گيرد؛ ولى در نهايت، اصل همه از آب و خاك خواهد بود. (امّا روايات، صِهر را به دامادى اميرالمومنين نسبت به رسول خدا تأويل كرده اند). (2)
------------------------------------------------------------------
1. «و او خدايی است که از آب (نطفه) بشر را  آفريد و بين  آن ها خويشی  نسب و بستگی ازدواج قرارداد»؛ فرقان (25): 54.
2. پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: پس آن را خدا  دو قسمت كرد. نصف را در عبدالله بن عبدالمطلب  قرارداد  و نصف را در ابیطالب. پس من از نصف آن  آب و على  از نصف ديگر خلق شد؛ پس على برادر من در دنيا و آخرت است. سپس اين آيه را خواند: «و هو الذى خلق من الماء بشراً فجعله نسباً و صهراً »؛ بحار الانوار، ج 15، ص 13، باب 1، ح 16.

انشاءالله بزرگان دین تلاش نمایند هر مطلبی را در فضای مجازی که بیشتر مراجعه کنندگان اطلاعاتی از قرآن ، احادیث و روایات و صحت و نادرستی آن را ندارند  آورده نشود که  اذهان را مشوش و به ساحت مبارک حضرت رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین  خدشه وارد شود.

چگونگی خلقت انسان در زمین اولیه


وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا- ۵۴- فرقان. و او (خداوند کسی است که) در آب بشر را خلق کرد و در آن  خویشاوندان  نسبی و سببی قرار داد و خداوند در این امر قادر و کننده کار و توانا  بود.
کلمات هر کدام معنی خاص خود را دارند. من ضمیری است که در آیات متشابه خلقت انسان بسیار بکار برده شده است و دارای چند  وجه معنی است از جمله  "از و در" در آیات دیگر این  موارد را میتوان مشاهده کرد و مثال فراوان است. در آیات زیر من به معنی در اشاره خواهیم کرد. بشر ساختار مادی انسان است و انس هم همین طور. در آیه دیگری مفهوم  بشر در آیه  فوق را بیان داشته با تعمق و تفکر در آن ارتباط این دو آیه بهم را می توانیم بدست آوریم- فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي و مفهوم واقعی آن در قرآن

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ- فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ.و هنگامی که خداوند ملائکه را مورد خطاب قرار میدهد و میفرماید من خالق بشر در سنگ رس و از توده سیاه حما مسنون هستم  هنگامیکه آن را سر و سامان داده و روح خودم را در آن دمیدم ( می شود بشر ساختاری که تمامی موجودات زنده و از جمله انسان از آن پا می گیرند) و به آن سجده کنید. پس بشر سنگ بنای آغاز خلقت انسان در سنگ رس است. جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْ‏ءٍ حَیٍّ- آب عامل اصلی ایجاد حیات در کره زمین است. حال چطور حیات  از توده سیاه و در صلصال خشک پدید آمد و نقش آب در اینجا چه بوده است. آیه زیر این نقش را بیان فرموده است. انس و مفهوم آن در قرآن و فرق آن با بشر

 الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طين- ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ-خداوند است  که تمامی مقدمات خلقت انسان را ابتدا خلق فرمود و خلقت انسان را در سنگ رس آغاز کرد و نسل بعد از آن را  از مشتقات در آب کم قرار داد. آغاز خلقت در سنگ رس با خلقت الانسان در سنگ رس فرق دارد. از زمان شروع خلقت انسان در سنگ رس تا  خلقت  انسان در سنگ رس زمانی سپری شده است  و بعد  از شروع  خلقت در طین آب  نقش اساسی بازی کرده است. ثم جعل نسله یعنی نسل بعد از بداء خلق الانسان را از رسوب یا  مشتقات آب کم قرار داد. در مقاله سلاله من مائ مهین جزئیات را شرح داده ام .ما در اینجا با  دو موضوع  بر اساس این آیه سر و کار داریم

اول سلاله را همان رسوب حما مسنون در صلصال فرض کنیم و ماء مهین هم آب کم که همان مولکول آب بصورت بخار در درون لایه های زمین و نه در دریا و اقیانوس در اینصورت سلاله من ماء مهین را میتوان این طور ترجمه کرد. نسل بعد از شروع خلقت انسان را در رسوب درون  لایه های سنگ رس قرار داد

جعل قرار دادن معنی می دهد و شروع  خلقت انسان از سنگ رس با شروع ترکیبات آلی پایه حیات از قبیل بخار آب، آمونیاک، متان، گوگرد، فسفر و پیوند مولکولی این ها با  یکدیگر تا پیدایش مونومرها و ماکرو مولکول های زنجیره ای تا ایجاد حیات در حما مسنون و صلصال، در اینصورت معنی آیه ثم نسله من سلاله من ماء مهین میشود سپس  قرار داد  نسل  بعد  از شروع  خلقت انسان در سنگ رس از چکیده آب که مشتقات آن است. مشتقات یا یون های هیدروژن و هیدروکسی هستند. مورد اول را علم تائید کرده  که ساختار تشکیلاتی اولیه انسان که همان بشر است در رسوباتی در درون لایه های  سنگ رس که نقش کاتالیزاتور را برای ایجاد کدینگ اولین مولکول حیات بازی کرده است و کلمه جعل با "در بیشتر مطابقت دارد تا " از 

مورد دوم همان برنامه ریزی غذای موجودات اولیه  حیات بر روی رواسی که پوسته جامد زمین است در چهار دوره و قدر فیها  اقواتها همان دوره زمان بر بعد از شروع خلقت بشر تا خلقت بشر در طین می تواند تاویل شود. وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ خلقت انسان در سنگ رس است که از بداء خلق من طین شروع شده است. آیه هو الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهْرًا اشاره به خلقت بشر از سلاله من مائ مهین است که نسل بعد از ایجاد حیات در ساختار اولیه بشر که  تک سلولی غیر هوازی  بدون هسته و غشائ هسته ای یا کاریوت ها است که باید سویته شود و روح خداوند در آن استقرار یابد  تا ملائکه در ساختار تشکیلاتی آن قرار گیرند و ملائکه هم امر و دستور و یا قوانین جاریه نظام خلقت هستند. خلق و امر تحت فرماندهی روح  تکامل ساختار تشکیلاتی بشر را بسوی تکامل انسان به پیش میبرند. هنگامی که آدم به عنوان انسان تکامل یافته از ذریه  قبل از خود میخواهد زندگی تکامل یافته  خود را شروع کند مجددا خداوند متعال در تمثیلی ملائکه را خطاب قرار می دهد. سجده ملائکه در دو فاصله زمانی طولانی صورت میگیرد. فجعله نسبا وصهرا نسل های سببی و نسبی منشعب شده از ساختار تشکیلاتی  بشر است قرارداد  انشعابات نسبی و سببی بشر را در آب. فجعله به  آب  بر می گردد و نه به بشر. زیرا خداوند می فرماید هو الذی خلق من المائ بشرا و ماء در این آیه مورد بحث اصلی است نسبا و صهرا به بشر برمیگردد. علم زیست شناسی و زمین شناسی مدرن با این آیات کاملا  تطابق دارند. آیات خلقت انسان را با  آخرین یافته های علمی مقایسه کنیم و اعجاز علمی کلمات خداوند در آیات متشابه را کشف و لذت ببریم و ذهن را از تصورات کهن رها سازیم و با آیات خلقت انسان و خلقت جو زمین و زمین که در آیات متشابه عنوان شده قرآن علمی برخورد کنیم. پیدایش چگونگی حیات از مشتقات آب کم ایده ای است که  قرآن در اختیار پژوهشگران قرار میدهد تا به کمک علم بیوشیمی و زیست شناسی تاریکی های علمی پیدایش حیات را کشف کنیم. سید محمد تقوی اهرمی مرداد 1395 ویرایش 

جدید تیر ماه 1397ویرایش جدید مرداد 1402 با توجه به تحقیق و تفکر در این آیه فرق انس و بشر را در مقاله زیر ملاحظه فرمائید

 فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ   فِيهِ مِنْ رُوحِي و مفهوم واقعی آن در قرآن 


 

دخان و سماء زمین اولیه اعجاز علمی قرآن است

 

مقدمه نوشتار

کلمات سماوات و سماء، سموات و الارض و سبع سماوات در بسیاری از آیات متشابه قرآن آورده شده و هر کدام در جایگاه خود معنی خاص خود را دارد. مثلا سماء دارای چند وجه معنی در قرآن است که از روی متن آیه، آیات قبل و بعد و سیاق آیه مفهوم آن را به راحتی می توان بیرون آورد. سماء معنی بالا، جو زمین، فضا و کلمه سموات والارض هم  دو معنی از آن مفهوم می شود کیهان و جو زمین و زمین به عنوان سیستم حیات که در قرآن یک مجموعه در نظر گرفته می شود. سماوات به تنهائی هفت طبقه جو زمین است که سبع سماوات هم نام برده شده. سماء در هیچ آیه ای معنی کیهان نمی دهد. فضا در آیه والسماء ذات الحبک فضای بین ستارگان منظور است که شبکه شبکه است که ساختار ماهیتی فضا را براساس بحث علمی روز بیان می کند. استفاده از تصورات ذهنی گذشتگان که بر مبنای علم روز صدر اسلام بیان شده برای تاویل آیات متشابه که با علوم طبیعی سر دارند، معانی همه این کلمات را مغشوش کرده است بطوریکه بر تمامی کلماتی که در آیات خلقت انسان، خلقت کیهان، خلقت زمین بکار رفته اثرات مخرب خود را به جای گذاشته است.

گذشتگان برای روشن شدن مفاهیم کلمات معانی خاصی که در آن زمان درک می شد را بیان کردند و دو قرن بعد از ظهور اسلام که پایه تفاسیر بنا گذاشته شد اکثرا از عبدالله ابن عباس نقل کرده اند و در کلیه تفاسیر آثار آن به وضوح دیده میشود. سماوات و الارض به معنی زمین و جو هفت طبقه آن که یک مجموعه بهم پیوسته است که حیات زمین را بنا گذاشته اند و از نظر قرآن دارای اهمیت زیادی است و در تمامی آیات به جز حداکثر نه آیه خلقت کیهان در شش روز بقیه همه منظور زمین و جو آن است که تمامی شواهد و آیات مشهود در امر حیات در آن قرار گرفته است و خداوند مکررا به  آنها اشاره می کند. آیات 9 الی 11 سوره فصلت خداوند زمین را در دو دوره خلق فرمود و بر روی پوسته جامد غذای نیازمندان به  آن را آفرید و سپس به جو زمین پرداخت که دودی بود. جو اولیه زمین کم قطر و دودی بود اعجاز علمی قرآن است باید روند تشکیل زمین و پیدایش جو پایدار را بدانیم و قضاوت کنیم 

قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ

وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ

ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ

خلق کیهان و زمین برای ایجاد حیات است

کیهان در شش روز خلق شد و پایه و اساس خلق کهکشان ها و ستارگان در اتم های هیدروژن و هلیوم به نسبت 75 به 25 درصد به اضافه کمتر از یک درصد غبار کیهانی گذاشته شده است. از همجوشی هسته ای این دو عناصر، حرارت ، نیروی گرانش و سیاهچاله ها به عنوان ابزار ساخته شدن آنها برنامه ریزی شده است. نرم افزارخلقت این برنامه ریزی را انجام میدهد و دیگر خلقی در کیهان صورت نمی گیرد. یعنی کهکشان ها خلق نمی شوند بلکه بازآفرینی میشوند. زمین و جو آن برای ایجاد حیات نیاز به خلق خاصی دارند و دو دوره خلق زمین و دو دوره برنامه ریزی ایجاد هفت طبقه جو زمین ارتباطی با کیهان ندارند. در قرآن از خورشید بسیار نامبرده شده ولی در باره خلقت خورشید به تنهایی که از زمین مهمتر است اشاره ای نشده زیرا خورشید ستاره است و بر اساس همان برنامه ریزی ساخته میشود. قبلا خلق شده است و نیاز به خلق جدید ندارد. اما حیات یک مقوله دیگری است. خورشید، ماه، و زمین به عنوان یک مجموعه که دست اندر کار خلق حیات و بقاء آن است یک آیه اشاره به خلق این مجموعه کرده است.

جهان بینی قرآن و خلق  زمین

در جهان بینی قرآن بنای سماء زمین که حیات به آن وابسته است از اهمیت بالایی برخوردار است. آیا خلق شما انسان مهمتر است یا آسمانی که آن را بنا کرد و سقف آن را بالا برد و آن را سر و سامان داد و شبش را تیره و روزش را روشن کرد  27 نازعات و یا در آیه 57 مومن میفرماید -

لَخَلْقُ السَّماوَاتِ وَالاْرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ -خلق جو زمین و زمین از خلقت انسان مهمتر است. چرا؟  جهان بینی قرآن یک برنامه ریزی مدون دارد. اگر این جهان بینی شناخته شود، تمامی شبهات درباره  آیات متشابه حل میشود. مثلا همین آیه اول 27 سوره نازعات أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا- رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا- وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا- وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا-آیا خلق شما مهمتر است یا بنای آسمان –آسمانی که سقف آن را بالا برد و سپس آن را سر و سامان داد- و شب آن را تاریک و روزش را روشن گردانید- و بعد از آن زمین (خشکی) را گسترش داد- مشروح آن در مقاله  دحوالارض با مستند علمی و قرآن گسترش قاره ای زمین است آورده شده است. نکته مهم این است که سماء در این جا جو زمین است که سقف آن را بالا برد. جو اولیه زمین سقف نداشت هیدروژن و گازهای دیگر به فضا پرتاب می شدند و مقدار کمی دور زمین به جای مانده بودند و زمین گرانش لازم را نداشت که آنها را دور خود نگه دارد. گاز ها هنوز در لابلای کانی های در حال شدن در درون زمین بودند و به مرور به خارج پوسته جامد بر اساس فعالیت میلیون ها ساله آتشفشان ها به خارج از پوسته جامد منتقل می شدند. دانشمندان عقیده دارند که جو اولیه کم قطر و ناپایدار بود و روز ها علی الرغم تابش خورشید تاریک و شب ها روشن بود. دو و نیم میلیارد سال طول کشید تا آرامش در زمین برقرار و لایه خارجی سرد و ضخیم شود ،گرانش زمین و مدار گردش متغیر زمین به دور خورشید ثابت و تکمیل شدند، برخورد خرده سیارات و شهاب سنگها قطع گردید و مشتری همه آنها را مانند جارو برقی به دور خود نگه داشت.

جو زمین ماهیت  روز و شب را تعیین میکند

شب و روز ماهیت خود را در کره زمین به مفهوم کنونی که ما می فهمیم از جو زمین گرفته است. بنابراین شب و روزش یعنی شب و روز سماء زمین یا جو زمین منظور است که آن را بنا کرد و سقف برایش گذاشت و ضخامت آن را بالا برد. حال چرا جو زمین عامل روشن شدن روز و تاریک شدن شب گردید. تا به حال با خود فکر نکرده اید که این جمله چه معنی دارد؟ شب ماهیتا تاریک و روز ماهیتا روشن است ولی خداوند میفرماید شب جو زمین را تاریک و روزش را روشن کردم. ساختار تشکیلاتی جو زمین و هفت طبقه آن به دلیل وجود مولکول های اکسیژن، ازت، بخار آب و گازهای کمیاب و لایه ازن و لایه های حفاظتی دیگر نور خورشید را جذب و منعکس میکنند. شما در روز در سایه و داخل اتاق هم روشنائی دارید ولی در کره ماه که جو ندارد. سطحی که بر آن خورشید می تابد روشن ولی در سایه آن سطح تاریک است و در سایه باید چراغ روشن کنید؟ این ها واقعیت های علمی است که به ما کمک میکند آیات متشابه را درک کنیم و بفهمیم  خداوند دارد چه میفرماید. همه چیز را قاطی کرده ایم. کجای این سماء معنی کیهان می دهد که مفسرین و مترجمین محترم آن را به کیهان تشبیه کرده اند و اعتبار علمی این آیات مخدوش کرده اند. مگر باران را خداوند از سماء نازل نمی کند آیا این سماء کیهان است که به ما باران میدهد. گذشتگان حق داشتند سماء را کیهان بدانند ولی ما چرا باید چنین فکر کنیم .خودمان در عصر شکوفائی علم حضور داریم و تصورات ذهنی ما در دوران صدر اسلام است. خدای ناکرده  اساعه  ادب نشود و قصد بی احترامی به علماء گرامی اسلام را ندارم با عرض معذرت قرآن مهم تر است و فضای مجازی آلوده به شبهات و دانشجوی عزیز ما بی پناه و امثال سروش ها هم از نا آگاهی ما سوء استفاده را می کنند و به انجام وظیفه خود مشغولند.

حال آیه دوم که میفرماید- لَخَلْقُ السَّماوَاتِ وَالاْرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ- خلقت جو زمین و زمین از خلق انسان مهمتر است چرا؟ بدون جو زمین حیاتی وانسانی نبود و ولی اکثر مردم علم این موضوع را ندارند. اکنون علم زمین شناسی و زیست شناسی و اختر شناسی  پرده ابهام را کنار زده و ما می توانیم به کمک علم آیات متشابه را بفهمیم. گفتار ابن عباس درباره حوادث صدر اسلام مثلا غدیر خم و غزوه ها و گفتار رسول اکرم(ص) و حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا(ع) و صحابه همه سندیت دارد و ما تابع نظرات آن بزرگوار هستیم  ولی آیات متشابه که ریشه در علوم طبیعی دارند باید با علم روز تطبیق شود. به اصطلاح بروز رسانی شود. ایشان نظر علمی آن دوران را بیان کرده ضرورت زمانی ایجاب می کرده که آن جناب برای توجیه آیات متشابه نظریاتی را جمع آوری کند تا مومنین توجیه شوند.

علم روز ملاک آیات متشابه است. تا کنون فلاسفه اسلامی سعی کرده اند توجیه علمی برای این قبیل آیات پیدا کنند و به فلسفه گرایی روی آوردند. اکنون دیگر با روشن شدن موضوعات علمی نمی توانیم برای کلمات سماء ،سماوات، جنین، جن و جان ، صلب و ترائب، ماء دافق نطفه و بسیاری دیگر از مفاهیم علمی استفاده  نکرده و بگوئیم علوم طبیعی در دین کار بردی ندارد. برای ما که عقیده و دین ما بر باور ما نشسته کاربردی ندارد ولی جوان تحصیلکرده نیاز به توجیه علمی دارد و گرنه اعتقاد خود را از دست میدهد. این وظیفه دانشمندان اسلامی است . واقعیت ها باید نگریست. سوره جاثیه بطور واضح سماوات والارض را جو زمین نامیده و پدیده های درون آن را برای مومنین آیات همچون آیات قرآن میداند. تعقل و تفکر در آیات بسیاری از مشکلات فهم مطالب قرآن را آسان میکند. شبهه ایجاد شده در اثر برداشت سماء به کیهان این است که خداوند علم را نمی دانسته اول زمین را خلق کرد و سپس به کیهان می پردازد.ثم الستوی الی السمائ وهی دخان

نتیجه نوشتار

جو زمین دوره های زمانی مختلفی را پشت سر گذاشته تا به وضعیت کنونی در آمده است. چگونگی تشکیل زمین هنوز برای علم روشن نیست. ولی شواهد و قرائن مستندی از فسیل ها دوران زمین شناسی را برای ما روشن نموده است البته هنوز سوالات بیشماری وجود دارد که علم دارد به آن نزدیک میشود. مثلا دانشمندان عقیده داشتند که حیات در اقیانوس ها و در مجاورت دهانه های آتشفشان ها ایجاد شده است. موضوع ماء دافق نظر دانشمندان را به  تشکیل حیات به خشکی کشاند و برخی هم هنوز اعتقاد دارند که حیات از بیرون از زمین آمده. اخیرا نظریه دنیای RNA مبحث خلقت حیات را وارد فاز دیگری کرد و با کمال تعجب که جز این انتظار نمی رفت تمامی ادله قرآن در باره خلقت انسان منهای تخیلات گذشتگان دارد به واقعیت علمی نزدیک میشود یعنی علم دارد به قرآن نزدیک میشود. لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون. موضوعی است که علم تجسس خود را بر روی آن متمرکز کرده است. توده سیاه نرم حاوی مولکول های اولیه حیات را در شهاب سنگ ها و خرده سیاراتی که به زمین برخورد کرده اند در آنها یافته اند. فعلا بحث سنگ رس پخته و داغ صلصال کالفخاربه عنوان محل تشکیل ژن اولیه حیات در پیدایش حیات و به عنوان کاتالیزاتور مطرح است. خداوند همه چیزی های لازم برای آغاز خلقت انسان از سنگ رس فراهم کرد و خلقت انسان را از آن آغاز کرد و نسل بعد از آن را در ماء مهین قرار داد. ماء مهین و ماء دافق و فرق آنها از نظر علم زیست شناسی و قرآن . نسل منظور نسل بشر نیست نسل بعد از آغاز خلقت انسان در سنگ رس را می فرماید. یک دفعه سه و نیم میلیارد سال را می پریم و نسل بعد در سنگ رس را  به آب مرد وصل میکنیم.

مهین معنی کم ( بی ارزش قابل توجه نبود یعنی کم بود)آب کم یعنی آبی که بصورت مولکول بخار آب در لایه های سنگ رس وجود داشت منشاء نسل بعد از آغاز خلقت انسان بوده است. تک سلولی بدون هسته غیر هوازی و بدون غشاء هسته ای پروکاریوت ها و سپس تک سلولی بدون هسته و بدون غشاء هسته ای و سپس سیانوباکتری های فتوسنتز اکسیژن ساز و هر کدام پانصد میلیون سال بر زمین حکومت می کردند. جوی در این سه دوره وجود نداشت و سماء زمین دودی و تاریک بود که قرآن از آن به ظلمات ثلاثه نام برده است. این ها همه نطفه امشاج بودند که در حال تکامل بسوی تک سلولی هسته دار هوازی با غشاء هسته ای و سلولی کامل و ژن DNA کامل به نام یوکاریوت یا به تعبیر قرآن علقه یا نفس واحده  که  پانصد میلیون سال در فضای آرامش زمین و جو اکسیژن دار راه تکامل خود را بسوی جانداران و گیاهان اولیه در دریا و خشکی ادامه دادند. بعد از سه دوره ظلمات ثلاثه خداوند به سماء زمین که دودی و تاریک بود می پردازد و آن را در دو دوره به سبع السموات قضاهن میکند. خلق نمی شود  قضاهن برنامه ریزی میشود با برنامه ایجاد کردن است.

بنابراین با استعانت از علم زیست شناسی و زمین شناسی اولیه مفهوم .ثم الستوی الی السماء وهی دخان واقعیت علمی دارد و پیش بینی علمی قرآن در رخداد های زمین اولیه ثابت میشود. آیات 9 الی 12 سوره فصلت روند تشکیل زمین از پیدایش یا خلقت در دو روز و تشکیل اقوات یا غذای تک سلولی های اولیه حیات در چهار دوره که قدر فیها اقواتها است تا پیدایش جو زمین و شفاف شدن آن می پردازد. ثم الستوی الی السمائ وهی دخان فقال لها وللارض اتیئا طوها او کرها قالتا اتیئا طائعین. اگر در آیه دقت شود سماء زمین دودی و تاریک است و خداوند به آن می پردازد تا آن را بنا کند. به زمین و سماء آن می فرماید برنامه ریزی تکمیل شده و نقصان ها برطرف و شما هر دو باید تابع فرامین و دستورات و امر خداوند باشید و این اجباری است. تمثیل زیبائی است برای بیان اینکه سماء و زمین هر دو یک مجموعه هستند. مدار زمین بر روی خط  حیات قرار گرفته  نورخورشید تابنده شده و حفاظ برای جلوگیری از ورود اشعه ماوراء  بنفش در حال ساختن است،  تولید اکسیژن زمین توسط سیانوباکتری ها منظم شده مدار زمین 23 درجه کج شده که زمین و جو آن باید بر آن قرار گیرند و ثابت بمانند. اتیئا طائین میتواند اشاره به این موضوع باشد. حال همه چیز برای بالا بردن سقف آسمان زمین فراهم شده و سماء زمین به هفت طبقه تبدیل میشود و جو آرام می گیرد تا تک سلولی علقه که همان نفس واحده است بتواند به تکامل خود ادامه دهد. اقراء بسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق. جو از دودی و کدری بیرون آمده و شفاف شده بطوریکه نور ستارگان برای ناظر زمینی قابل رویت است. زینا السماء الدنیا به مصابیح. سماء دنیا، جو حیات دنیا، به نور ستارگان منور می شود ونه خود ستارگان. لزوم بازنگری در نظرات گذشتگان در مورد آیات متشابه موضوع  سم وات، سماء، خلقت انسان، نطفه منی یمنی و غیره احساس میشود. جوان تحصیلکرده مسلمان تشنه دانستن حقایق قرآن است. سید محمد تقوی اهرمی. 28 تیرماه 1398-ویرایش جدید خرداد 1399-ویرایش جدید ابان ماه 1402