قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

جان در قرآن با دید علمی الکترون است

مقدمه نوشتار


اگر ما خدا را از طبیعت و علم جدا و آیات متشابه علمی را وارد تخیلات ذهنی نکنیم بسیاری از تشبیهات و تمثیلات که در قران به متشابهات نام گذاری شده رامی توانیم به خوبی درک کنیم. چرا خداوند می فرماید ما خلقت انسان را در طین (کریستال سنگ رس) آغاز کردیم. چرا خداوند صلصال را طین معرفی و برای اینکه ما طین را گل گندیده و بد بو تعریف نکنیم صلصال را کالفخار نامیده. می خواهد به کسانی که تعقل می کنند تفهیم کند که طین نوعی خاک است که با آن سفال درست می کنند یعنی خاک رس خالص. تشبیه سفال این را می رساند که سنگ رس تازه از کوره در آمده است. در آیات 9 و 10 سوره فصلت هم می فرماید زمین را در دو دوره آفریدم و بر روی زمین تازه متولد شده پوسته جامد را پوشاندم و در پوسته جامد برکت خاک کشاورزی را گذاشتم و حیات زمین هم به برکت این خاک بقاء دارد. روی این پوسته جامد اقوات را در چهار دوره برنامه ریزی کردم. قدر فیها اقواتها فی اربعه ایاما. از طرف دیگر می دانیم که رواسی کوه نیست و کوه ها در دوران تفکیک قاره ها ایجاد شدند. اول اینکه اقوات مولکول های ساده غذا هستند که با به هم پیوستند و پلیمریزه یا زنجیره ای شدند این مولکول ها طعام جانداران یعنی پروتئین ها و نوکلئوتید ها ایجاد کردند. این ها واقعیت های علمی است که در آیات به آن اشاره شده. پوشاندن حقیقت علمی آیات متشابه گناهی نا بخشودنی است. َبا اینکه در آیه متشابهات اشاره شده که دو نوع آیات در قرآن وجود دارد محکمات که اصل قرآن است احکام و دستورات که اساس هدایت انسان است و آیات متشابه و علمی که برای آیندگان نازل شده و موضوعات علمی را به صورت تشبیه و تمثیل بیان فرموده و ظاهر آیه منظور خداوند نیست و این آیات تاویل دارند و باطن را باید جستجو کرد و راز درون آن را باید کشف کرد و آن هم با تفکر و مقایسه با علم روز. علم تاویل را اشکارمی سازد. به آیه53 اعراف نگاه کنیم.

مفهوم تاویل در قرآن


هلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَيَشْفَعُوا لَنا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ- آیا به تاویل هائی که در دنیا می کردید نگاه نمی کنید روزی که تاویل های درست آشکار شود کسانی که تاویل هایی که در دنیا می کردند فراموش کرده اند گویند رسولان خدای ما حق را آوردند آیا برای ما شفیعانی است که ما را شفاعت کنند تا ما به دنیا بر گردیم و تاویل هایی که به غلط می کردیم را انجام ندهیم این کار شدنی نیست آن ها سرمایه خود را برای بهره مندی در قیامت از دست داده اند آن ها آنچه به دروغ بافته اند را از دست دادند.

دقیقا همین آیه هشدار دهنده هم درست ترجمه نشده و تفسیر مفسر در آن گنجانده شده و هل ینظرون الا تاویله را آیا جز نتیجه اعمال انتظاری دارید ترجمه کرده اند که فکر من نکشید بفهمم نتیجه اعمال و انتظار و کافران از کجای معنی آیه در آمده است. همین دست بردن در ترجمه آیه تاویل نا بجا است که آیه می فرماید. این آیه خطاب به کافران نیست آیه قبل می فرماید- الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَاء يَوْمِهِمْ هَـذَا وَمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ-امروز آنان را که دین خویش لهو و بازیچه پنداشتند و زندگی دنیا فریبشان داده بود فراموش می کنیم، همچنان که آنها نیز رسیدن به این روز را ازیاد برده بودند هنوز مشرکین و کافران صدر اسلام به آن مرحله نرسیده بودند که معنی دنیا و آخرت را بدانند خطاب آیه به دوران ما است که منافع مادی دنیا ما را فریب داده وبا تاویل های نا درست آخرت را از یاد برده ایم و برای خودمان تایل هایی درست کرده و بر باور خود نشانده ایم.


آیه بعد هم می فرماید- وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ- برای هدایت مؤمنان و بخشایش به ایشان کتابی آوردیم که در آن هر چیز، را از روی دانش به تفصیل بیان کرده ایم. بحث علم است و آیات متشابه. در صدر اسلام کافران را خدا داشت هدایت می کرد و هنوز زود بود کافران دست به تاویل آیات بزنند. این آیه خطاب به آیندگان است و کسی که تاویل نابجا کرده خدا پرست است و رسولان خدا را یعنی هر سه اصل اسلام توحید ،نبوت و معاد را قبول دارند و اعتقاد داشته اند که کسی در قیامت به شفاعت آن ها می پردازد و دنبالش می گشتند. پس کو آن شفیعانی که ما انتظار داشتیم ما را نزد خدا شفاعت کنند. خداوند می فرماید همه چیز را باختید. سرمایه ایمان خودتان را که فکر می کردید مومن هستید در قیامت از دست دادید.


منظور خداوند تمامی تاویل هایی که در باره آیات متشابه می کردند. تاویل آیات متشابه را فقط خدا می داند و راسخون فی العلم متخصصین علوم و از آنجائیکه آیات متشابه با علوم طبیعی سر و کار دارند منظور دانشمندان علوم طبیعی هستند که راز آیات خداوند در طبیعت را کشف می کنند. خداوند تمامی مظاهر طبیعی اطراف ما را که مشاهده می کنیم آیاتی همانند آیات قرآن می نامد و هفت طبقه جو زمین و زمین کتابی است مانند قرآن که آیات فراوان دارد و نامش سبع المثانی است قرآن ثانی. این نمونه تفکر نکردن در آیات است و بسیاری از آیات را دست می بریم تا به تفکرات ذهنی ما بخواند. این مطالب را عنوان کردم تا شیوه تفکر و تجسس در آیات را به کار گیریم تا رمز کلمه جان در قرآن را پیدا کنیم. مقالاتی در باره جان مفهوم آن را بیان کرده ام جن و انس مجموعه انسان هستند. حال با مفهوم ذراءکم که شما را از ریز ذرات ایجاد کردم موضوع را پی می گیرم.


ساختار مادی بدن جانداران


ابتدا باید بدانیم از نظر قرآن ساختار مادی جانداران در حیات زمین از چه ساخته شده و آیا قرآن اشاره به مواد اولیه ساختار حیات کرده است؟ کلمه فطرنی واضح بیان فرموده که خداوند من( حضرت ابراهیم به عنوان یک مثال از جزء حیات) را از ریز ذرات یا ذرات بنیادی از محدوده احدیت ( محدوده خدا) منبسط کرده تا خلق کند. آیات 49 تا 52 سوره اسراء.


وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ-چرا من کسی را پرستش نکنم که من را قبل از انبساط کیهان برای خلق کردن باز کرد. فطرنی یعنی من را باز کرد ظاهر این کلمه این معنی را می دهد ولی به عمق مفهوم و مقایسه با آیات و علم روز ماهیت این کلمه را برای ما روشن می کند. فطرنی خلق کردن معنی نمی دهد پروسه ای است که رخ داده و آغاز انشاء خلق حیات در زمین است که مفهوم علمی زیبائی دارد.

الذی احسن کل شیی خلقه و بداء خلق الانسان من طین، برای خلق اولین مولکول حیات در زمین اولیه و از رسوب ته نشین شده در آن که توده نرم و سیاه حما مسنون است باید کل شیی همه ماده به طور احسن خلق شود تا مواد اولیه لازم برای نخستین مولکول ساده حیات که RNA است در دسترس باشد تا خلقت انسان در سنگ رس آغاز شود. الذی احسن کل شیی خلقه و بداء خلق الانسان من طین چرا سنگ رس، طین است و در زمین اولیه همه سطح پوسته جامد سنگ بودند که تازه ازحالت گداخته درحال سرد شدن بودند. این سنگ ها میلیارد ها سال بعد در اثر فرسایش به خاک تبدیل شدند. صلصال کالفخار سفال است و سفال طین است که از کوره در آمده و سخت شده. تنوع آیات در باره خلقت حیات هر کدام بخشی از راز آن را بازگو می کند.


کیهان طبق آیه بدیع السماوات و الارض ازهیچ ابداع شد از نور ناب ذات باریتعالی متجلی گردید در قرآن برای بیان یک موضوع در آیات دیگر که در آن پراکنده هستند معنی آن موضوع را تکمیل می کند و باید مفهوم آن ها را به هم وصل کنیم تا بفهمیم مثلا نور علی النور که خداوند مثال نور خودش را به آن تشبیه کرده است و علم فیزیک هم انرژی که مه بانک از آن ایجاد شد را انرژی ناب نامیده. ما انواع انرژی داریم و انرژی خالص انرژی ما فوق انرژی است. کیهان از هیچ خلق شد آن جا که نور خداوند در نقطه ای صمد و احدیت متجلی شد کجا بود. چیزی که علم فیزیک نتوانسته به آن برسد و نخواهد رسید.

فیزیکدانان خدا را از ماده جدا کرده اند و در سینگولاریته کیهانی سر در گم هستند. خداوند در آیه 77 سوره نحل فرموده آن جا که هیچ بود عالم غیب السماوات و الارض یا ماوراء جهان مادی است. نمی توانیم بگوئیم جایگاه خدا ملکوت اعلی است جائی که ملائکه جمع هستند این یک اشتباه بزرگ است که قرآن آن را رد می کند. خدا مکان و زمان ندارد زمانی که امر او مقتضی اجرا گردد فرمان کن (باش) صادر می گردد و در یک آن می شود.


بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُون خداوند ابداع کننده کیهان از هیچ و زمانی که اراده او بر اجرای امرش( ایجاد کیهان) قرار گیرد امر می فرماید باش و در یک آن می شود. نور او در نقطه ای متجلی می شود. این نور فوق العاده فشرده و صمد است نور علی النور است و به حضرت موسی ع نشان داد که تجلی نورش بر کوه مقابل حضرت چنان قدرتی داشت که کوه خرد شد. این نور از کجا آمد از ماوراء جهان مادی. بنابراین کیهان ( سماوات و الارض) نبود، مکان و زمان هم نبود. سماوات و الارض هم غیب بود. مفهوم والائی دارد که فزیکدانان جواب خود را می گیرند. قبل از بدیع السماوات و الارض هیچ کیهانی که فشرده شده باشد و می خواهد منبسط شود وجود نداشته است.


اینکه فیزیکدانان تخیلات می بافند و می گویند یک کیهان بوده و چنان فشرده شده بود که همه ذرات ماده کیهان قبلی به یک باره باز شد. انسان باید عقل و منطق داشته باشد و ریاضیات هم به ما کمک می کند، طبق محاسبات ریاضی اجرام کیهان ما نمی توانند در یک پرتقال جا بگیرند تا چه رسد در یک نقطه مایل به صفر. منطق قرآن علمی تر است یا منطق فیزیک دانان. آنها تنها تا محدوده فیزیک کلاسیک که قوانین مادی بر آن حاکم است می توانند به کمک محاسبات فیزیک و ریاضی نظر بدهند.

بنابراین در محدود ماوراء ماده اولین مرحله ایجاد کیهان قضی امر از عالم غیب بروز می کند. قضی تقدیر و برنامه ریزی برای ایجاد یک امر است. و لله عالم الغیب السموات و الارض و ما امر الساعه الا کلمح البصر و هو اقرب الیه- عالم غیب سماوات و الارض جائی که کیهان نبود و می خواهد هست شود اراده خداوند تبدیل به امر می شود. عالم غیب السماوات و الارض از آن خداوند است و امر به یک باره نبود مگر در کسری از ثانیه تشبیه به کلمح البصر در یک چشم به هم زدن. چشم به هم زدن کمتر از یک ثانیه است و امر الساعه امری که به یکباره حادث شد و قیامت نیست قیامت چند نفخ فی الصور دارد و کیهان در نقطه مه بانک و از نور ناب متجلی می شود و بدیع السماوات و الارض در مه بانک رخ می دهد و کسری از ثانیه تمامی ذرات بنیادی در دوره احدیت و صمدیت یا پلانک ایجاد و با فاطرالسماوات و الارض کیهان منبسط می شود و مواد لازم برای خلق کیهان از ذرات بنیادی ماده را خلق می کنند و امر خداوند همچنان با خلق همراه است و از خلق جدا نیست. نظم محیر العقول و قوانین یک پارچه و هم آهنگی بی نظر کیهان نتیجه حضور خداوند در کل شیی است.

در همه ماده. قل الله خالق کل شیئ و هو الواحد القهار- بگو خداوند خالق تمامی ماده است (جهان مادی) و او یگانه قدرت بر تر در جهان مادی است. تا اینجا ما دانستیم که ساختار جهان مادی و ما انسان از ذرات بنیادی ایجاد شده است و ذرات بنیادی در خلق کیهان درون هادرون ها یعنی پروتون و نوترون ها قرار گرفتند. کیهان در شش دوره کوتاه از نوترون ها آغاز و در این شش دوره کوتاه پنج دوره آن در حد سه تا پنج دقیقه پروتون ها هم شکل گرفتند و اولین عناصر جدول مندلیف یعنی هسته اتم های هیدروژن و هلیوم به نسبت حدود 75 به 25 خلق شدند. کیهان پس از حدود سیصد و هشتاد هزار سال بعد که به اندازه چند هزار درجه سرد شد( حدود سه هزار درجه) یعنی در دوره ششم الکترون ها به اتم های این دو عنصر پیوستند و اتم های این دو عنصر درست شدند و این جا پایان شش دوره است خلق کامل کیهان رقم زده شد. دو سوال مطرح می شود.


اول چرا خداوند تا پایان این شش دوره را خلق کیهان می نامد


در حالی که هنوز نه ستاره ای وجود دارد و نه کهکشانی در مورد انسان هم همین رویه در قرآن حاکم است ابتدا نطفه امشاج نبتلیه که مولکول RNA (مانند خلق هسته اتم) است به ملائکه می فرماید من خالق بشر در سنگ رس هستم هر وقت آن را از سنگ رس بیرون آورده و سامان دادم و تک سلولی با ژنوم کامل که علقه و نفس واحده باشد را خلق کردم به آن سجده کنید. دقت فرمائید دو اصل طلائی در آفرینش کیهان و حیات حاکم است، خلق فسوی و قدر فهدی است. خداوند ابتدا اساس ساختار کیهان و انسان را خلق می کند که می شود خلقکم و سپس سویته می کند که می شود فسواکم سپس عدلکم که همان ستاره و کهکشان ها هستند را از هم جوشی هسته ای دو عنصر اول و دوم و در انسان عدلکم اعضاء بدن جانداران را موزون می کند و در کیهان اعضاء می شوند کهکشان ها و ستارگان) مرحله آخر صورت دهی است صورکم شکل دادن منظومه شمسی برای خلق حیات. الله ینشی نشاء آخر، هدف نهائی در آفرینش کیهان خلق آب است، کان عرشه من الماء هدف خلق کیهان از قبل برنامه ایجاد آب قرار داشت یعنی وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْ ءٍ حَیٍّ . خداوند آفرینش را در چهار مرحله خلق می کند صورکم و احسن صورکم و راز نهفته در آن


وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ -و او است که کیهان را خلق فرمود در حالی که مدیریت طرح و یا برنامه طرح او بر ایجاد آب قرار داشت تا شما را در پروسه تکامل بیرون آورده و مورد آزمایش قرار دهد موضوع آب در خلق کیهان همان قدر فهدی است خداوند برنامه ریزی می کند و با امر خود آن را به هدف مورد نظر هدایت می کند. بنابراین در خلق کیهان قدر(با فتحه ق و تشدید دال) وجود داشته و بر اساس آن برنامه ریزی هدایت آن را برای رسیدن به مقصود انجام می دهد.


دوم در مدت این شش دوره خلق کیهان الکترون کجا خودش را قایم کرده بود

که یک معضل پیچیده برای فیزیکدانان درست کرد. الکترون اگر نبود جهان مادی هم نبود. فوتون ها و الکترون ها در حقیقت ذرات خدا هستند نه ذره بوزون هیگز که بحث جالبی دارد که در مقاله دیگری به آن می پردازم که بوزون هیگز جرم دهنده ذرات بنیادی نیست و امروزه هم در جهان مادی هیچ نقشی ندارد، امر خداوند بر دوش فوتون است و الکترون که دائم با حرکت خود فوتون را از درون خود ایجاد و امواج الکترو مغناطیسی ساطع می کند. الکترون یک ملائکه است که امر خدا را بر دوش می کشد. قبل از انبساط کیهان همه ذرات بنیادی در کنار هم با صلح و صفا بسر می بردند ماده و ضد ماده در محدوده احدیت و یا دوره پلانک زوجت بودند و همه ماهیت ها در هم ادغام شده و اذالنفوس زوجت بودند. قرآن می فرماید دو جهان موازی را خلق کردم و ضد ماده مسلما در جهان موازی با کیهان و ماده در کیهان قرار گرفتند و دو جهان با منشاء مشترک در قران این موضوع را به ما ی فهماندو جواب ضد ماده کجا رفت را می دهد. کیهان که باز می شود ضد ماده گم می شود و فیزیکدانان هم سر گیجه می گیرند که ضد ماده کجا رفت سوال برای آن ها هم چنان حل نشده است ولی الکترون وجودش برای فیزکدانان معما شده بود یک فیزیکدان زرنگ نظری ارائه می دهد و همه آن ها که به اصل عدم قطعیت ایمان داشتند چشم بسته این تناقص آشکار فیزیک تن در می دهند، راهی دیگر نداشتند. این نظریه می گوید به محض انبساط کیهان همه ماده و ضد ماده همدیگر را نابود کردند اما از آنجائیه ماده به اندازه یک در چند میلیارد ضد ماده بیشتر بود.


همان یک در چند میلیارد باقی ماند و کیهان مادی را ساخت. این جا باز الکترون کار دست فیزیکدانان می دهد. این الکترون کجا بود که پس از سیصد و هشتاد هزار سال سر و کله اش پیدا شد و هسته اتم هیدروژن و هلیوم را از بی هویتی نجات داد و آن ها را به اتم هیدروژن و هلیوم تبدیل کرد. سوال برای فیزیک دانان زیاد است. الکترون ها و فوتون ها تنها ذره بنیادی هستند که در نار سموم که همان جهنم سقر یا دوره پلانک است پایدار بودند و پس از انبساط کیهان هم هم چنان پایدار بودند و هستند. چرا این مدت صبر کردند و منتظر ماندند تا هسته دو عنصر را با هویت کنند. دلیل آن آزاد نبودن فضای فعالیت آن ها بود فضا متراکم بود و نور نمی توانست آزاد حرکت کند. محیط هنوز تا اندازه ای صمد و فشرده بود و این هم جزء برنامه تدوین شده الهی است. تمامی پدیده های مادی برای وصل کردن اتم های عناصر مختلف نیاز به الکترون دارند تا در پیوند های گوناگون بتوانند خود را بسازند.


جان و نقش آن در خلق اولین مولکول نطفه حیات


نوشتاری در چند سال قبل تحت عنوان جن و جان از خرافات تا واقعیت قرآنی-قسمت اول جان در سایت منتشر کردم و آیاتی که در آن کلمه جان به کار رفته است را تجزیه و تحلیل کردم، لذا در این نوشتار به آن آیات نمی پردازم و تنها جنبه علمی جان را اثبات می کنم.


ابتدا به خلاصه شکل گرفتن منطومه شمسی را مرور کنیم تا مفهوم و نقش جان را در خلقت ماده را بهتر درک کنیم. خلاصه زیر از ویکی پدیا انتخاب کرده ام،  ویکی پدیا منظومه شمسی- چگونگی شکل گرفتن ابر خورشیدی را بیان می کند.


"سامانه‌های ستاره‌ای پیرامون ستاره‌ها شکل می‌گیرند و منظومهٔ شمسی هم پیرامون خورشید شکل گرفته ‌است تا کنون دانشمندان، ستاره ‌شناسان، فلاسفه و بسیاری دیگر به ‌دنبال پاسخ چگونگی شکل ‌گیری جهان( منظومه شمسی و زمین) گشته‌اند. هیچ الگوی معتبری که بتواند چگونگی شکل‌ گیری جهان( منظور منظومه شمسی) را توضیح ‌دهد، وجود ندارد؛ اما دانشمندان بر سر الگویی محبوب با نام نظریهٔ سحابی به توافق رسیده‌اند.


"حدود ۴٫۶ میلیارد سال پیش، هنگامی که یک ابر گازی و گرد و غباری در فضا آشفته بود، منظومهٔ شمسی در اثر انفجار یک ابرنواختر شکل ‌گرفت. انفجار این ابرنواختر امواجی در فضا ساخت که ابر گازی و گرد و غباری را تحت فشار قرار داد. فشردن ابر موجب فرو ریزش آن شد، به ‌طوری ‌که گرانش، گاز و گرد و غبار را به هم چسباند و یک سحابی خورشیدی شکل‌ گرفت. ابر شروع به چرخیدن کرد و سرانجام فرو ریخت. سپس مرکز ابر داغ ‌تر و چگال تر از بقیهٔ آن شد و دیسک گازی و گرد و غباری شکل گرفت که مرکز آن داغ و لبه‌های آن سرد بود. دیسک نازک ‌تر و نازک ‌تر شد و ذرات با هم توده‌ هایی ساختند. با چسبیدن توده‌های کوچک به هم، برخی توده‌ های بزرگ ساخته ‌شدند و سیاره ‌ها و قمرها پدید آمدند. مواد یخی مناطق بیرونی دیسک و مواد سنگی سیارات غول‌پیکری مانند مشتری)برجیس( را پدیدآوردند. سرانجام مرکز ابر به اندازه‌ای گرم شد که تبدیل به ستاره‌ای به نام خورشید شد."


تئوری از این بی منطق تر و راحت تر پیدا نمی شود. مانند افسانه انسان های ما قبل از تاریخ می ماند. ستاره ای نو اختر می میرد و موجش در نقطه ای سیاهاله قدرتمندی درست می کند و منظومه شمسی به وجود می آید. میلیون ها سال نوری آن طرف تر ستاره ای منفجر می شود و غبار آن به غبار کیهانی موجود در فضا اضافه می شود و این غبار ها با هم فاصله دارند. این ابر نو اختر یک سیاهچاله ای در فضا درست می کند. سیاهچاله ای با قدرت فوق العاده زیاد که تمامی غبار کیهانی را در فواصل زیاد به خود جذب می کند و شروع به چرخش می کنند بسیار داغ و پر قدرت می شود و ابر خورشیدی یعنی هسته مرکزی منظومه شمسی متولد می شود. به همین سادگی. وقتی فیزیکدانان نقش خدا را در ایجاد جهان مادی قبول نکنند این چنین سر در گم می شوند. قرآن نظریه علمی تر و منطقی تری ارائه می دهد ولی اغلب فیزیکدانان جائی که اسم خدا می آید در می روند به قوانین فیزیک کلاسیک تن در داده و ماوراء آن را نمی خواهند قبول کنند تا جائی که خدای آن ها می شود قوانین فیزیک. از ما است که بر ما است. پیدایش زمین و تئوری جدید از نظر قرآن


این همه نظریه های علمی خداوند در قالب آیات متشابه بیان فرموده تا در عصر شکوفائی علم حقانیت وجود خدا برای اولی الالباب فراهم گردد که پشت پرده تحجر پنهان کردند تا تصورات ذهنی آن ها خدشه دار نشود.


خداوند به رخدادهای مهم آفرینش قسم یاد می کند- فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ- الْجَوَارِ الْكُنَّسِ- وَاللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ- وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ- إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِیمٍ - ذِی قُوَّةٍ عِندَ ذِی الْعَرْشِ مَكِینٍ مُّطَاعٍ ثَمَّ أَمِین قسم به ستارگانى كه بازمى‌ گردند. در حركت هستند و در سوراخی پنهان و محو مى‌شوند. اینجا کلیک کنید - سیاهچاله ها در سوراخی به احدیت وصل هستند متولد می شوند و هنگام مرگ ستاره به همان سوراخ محل تولد به احدیت می پیوندد. محو  می شوند فلا اقسم به مواقع النجوم، إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ- قسم به جایگاه ستارگان اگر بدانی که این قسم عظیمی است. جایگاه ستارگان یعنی هرستاره دارای جایگاه خاص خود است و با جایگاه خود حرکت می کند و هنگام مرگ به همان جایگاه خود به احدیت می پیوندد. علم فیزیک ثابت کرده است که مرگ ستارگانی که به یکباره محو و از نظر پنهان می شوند محو شدن آن ها در سیاهچاله است. هر ستاره خود به خود ایجاد نمی شود بلکه خداوند یک احدیت یا سینگولاریته کیهانی در حد نیاز و حساب شده (انا خلقناه کل شیی بقدر- فتحه ق و سکون دال اندازه)آن در اختیار می گذارد و این رخداد در چهار چوب خلق فسوی و قدر فهدی است. ولم یکن له کفوا احد- هیچ احدی مانند احد خداوند نیست. پس در کیهان ما سینگولار زیاد داریم ولی این ها هیچکدام مانند احد خداوند نیست بلکه از آن منشاء می شوند. جمله بسیار پر مفهوم در سوره توحید. بنابراین این سیاهچاله نیست سفید چاله است که محل تولد ستاره است. در آن نقطه قدرت ذات باری تعالی به آن توان چرخش و جذب به مرکز می دهد و تمامی غبار توده ابری همه را به سمت سفید چاله هدایت می کند.


سفید چاله محل تولد ستاره قدرت جذب ایجاد می کند و غبار کیهانی که جمع شد را نمی بلعد بلکه همان جا به چرخش وا می دارد تا توده ابر خورشیدی شروع کند به هم جوشی هسته ای از دو عنصر اول و دوم. غبار ستاره که منفجر می شود که شامل عناصر سنگین تر از آهن است با غبار کیهانی در هم مخلوط می شوند و با این وجود تنها یکی دو در صد غبار کیهانی را تشکیل می دهند که ساختار کنونی خورشید این را ثابت می کند اینجا کلیک کنید و سیاهچاله محل مرگ آن ستاره است کیهان ابتدا با سفید چاله آغاز شد و به سیاهچاله عظیم ختم می شود.


کیهان در درون خودش سینگولاریته کیهانی فراوان دارد. مه بانک مادر همه این سینگولاریته ها است. این مطالبی که من عنوان می کنم بر اساس تفکر در نظریه پیدایش آفرینش در قرآن با توجه به آیات متعدد مربوطه است. خداوند در قرآن می فرماید زمین تکه ای از خورشید بود که در اثر حرکت دورانی (همراه با سایر سیارات سنگی) به بیرون پرتاب می شوند. والارض و ما طحاها- زمین جدا شده طبق نظر قرآن در دو دوره خلق می شود دوره تکامل هسته ای و تکامل شیمیائی، زمین جدا شده از خورشید در حال همجوشی هسته ای بود و با حجم بسیار زیاد این دوره تکامل هسته ای میلیون ها سال طول می کشد و زمین در حال سرد شدن در حقیقت در ابتدا یک توده گازی بود و اتم های عناصر اول تا آهن در هم جوشی هسته ای ایجاد می شوند ولی مانند خلق کیهان ابتدا هسته اتم ها تشکیل و با سرد شدن زمین تا حرارت حدود سه هزار درجه الکترون ها به هسته عناصر تشکیل شده وارد می شوند و اتم ها به وجود می آیند.

همه عناصر هیدروژن، کربن، اکسیژن، ازت، فسفر، سیلیسیوم و آلومینیوم و غیره به اندازه حساب شده در توده پلاسما متشکل از گاز و بخار آب و اتم های کانی ها زمین و جو آن در هم بودند و خداوند هر دو را از هم باز کرد ( زمین و جو آن را).آیه معروف تحریف شده سی سوره انبیاء می فرماید-

أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‌ءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُونَ. اینجا کلیک کنید.


آيا كافران( پوشانندگان حقیقت) نمى‌بينند كه آسمان‌ ها و زمين ( جو هفت طبقه و زمین) بهم پیوسته بودند، پس ما، آن دو را از يكديگر باز كرديم و هر چيز زنده را در آب پديد آورديم. آيا (با اين همه) باز ايمان نمى‌آورند- جو  زمین از توده پلاسمای مذاب تفکیک و جدا می شود. و پوسته جامد بر روی زمین قرار داده می شود. چگونگی پیدایش حیات در قرآن. این آیه هیچ ارتباطی با مه بانگ ندارد فیزیک دانان مسلمان که این آیه را به مه بانگ وصل می کنند معلوم می شود که اطلاعاتی از مه بانگ ندارند. با قرار گرفتن پوسته جامد بر روی زمین و قرار دادن برکت یعنی سنگ رس بر آن واکنش های شیمیائی تشکیل و اولین نطفه حیات با مولکول های ساده اقوات مولکول های زنجیره ای ژنوم اولیه با برنامه ریزی تدوین شده در سنگ رس صلصال و از حما مسنون خلق می شود.


صلصال و حما مسنون جایگاه نخست پیدایش اولین مولکول حیات در زمین اولیه


وَ لَقد خَلقنا اْلِانسانَ مِن صَلصالٍ من حماءٍ مَسنونٍ و الجآنَّ خلقنه من قَبلُ مِن نّارالسَّموم-حجر26 و37-

خلق الانسان مِن صَلصالٍ كَالفَخّار و خَلَقَ الجانَّ مِن مّارجٍ من نّارٍ-رحمن 14و15 .در حقیقت ما انسان را در سنگ رس و از توده نرم و سیاه حما مسنون خلق کردیم ولی قبلا جان (الکترون) را برای پیوند دادن اتم های آلی ساختار انسان در نار سموم خلق کرده بودیم. نار سموم جهنم سقر است همان دوره پلانک است که در بالا اشاره کردیم فوتون ها، میون ها، نیو ترینو ها و الکترون ها اولین ذرات بنیادی بودند که از نور ناب نور علی النور خلق شدند. اتم های آلی باید به هم وصل شوند و باید قبلا پیوند اتمی و شیمیائی از همه نوع آن خلق شده باشد. آب اولین مولکول خلق شده از دو  عنصر مختلف در کیهان است همان طور که در آیه 7 سوره هود اشاره شده در خلق کیهان در شش دوره هدف ایجاد آب بود که در زمین و سایر سیارات سنگی جدا شده از توده ابر خورشیدی خود را نمایان کرد. اگر دانشمندان ناسا واقعیت هائی که خالق کیهان در قرآن بیان فرموده را می دانستند. این همه مخارج هنگفت انجام نمی دادند که بدانند در مریخ آب وجود دارد یا نه . همه رخداد های جهان مادی از یک قانون کلی تبعیت می کند. در آیه دوم 14 و 15 سوره الرحمن می فرماید. انسان را در سنگ سفال داغ و پخته که تازه در پوسته جامد زمین در حال سرد شدن بود خلق کردیم و جان یا الکترون را در مارج من نار در زبانه آتش بی دود که در نار سموم و ابتدای شجره من زقوم در احدیت حاکم بوده است، خلق کردیم. خداوند در قرآن در ابداع جهان مادی از لحظه مه بانگ تا انبساط کیهان از رخداد محدوده احدیت نام نمی برد ولی در بیگ کروج بر گشت کیهان به کلیه مراحل عکس مه بانک را شرح می دهد و آن را به هفت دوره تقسیم بندی کرده است و هر دوره هم دارای جزئ مقسوم است.


آیه44 سوره حجر به طور واضح بیان می فرماید که جهنم به اجزاء جدا گانه تقسیم شده است و این فصول بر هفت قسم است. وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ- لها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ همه در جهنم وعده داده شده ( سقر) جمع می شوند، جهنمی که هفت جزء تقسیم شده از مجموع اجزاء دارد. تمام تحولات درون محدوده پلانک با تغیرات حرارت پیوند مستقیم دارد. این اجزاء مقسوم را قرآن نام برده. کل باب شجره زقوم است که از نور ناب متجلی شده از احد (سینگولار) شروع می شود و این درخت زقوم شجره نامه اجزاء ساختاری محتویات جهنم است از انرژی ناب که محیط فشرده ای از امواج الکترومغناطیس بوده که بر پایه فوتون و الکترون استوار است و به قول پروفسور واینبرگ شوربایی از اشعه است. قرآن فصول دوره احدیت که زمان و مکان ندارد و در آنجا صمدیت ( توپری نفی تو خالی از خصوصیات ماده است)حاکم است را در آیات متشابه مختلفی اشاره فرموده که برای هر کدام نوشتار جداگانه با استناد به آیات مربوطه نگاشته ام و علم اختر شناسی به آن ها اشاره کرده است راه سه گانه ذی ثلاثه شعب، راه هشتگانه ، مدل استاندارد ذرات بنیادی و.. ، قرآن را بخوانیم و در آیات تفکر کنیم و دنیای شگفتی های علمی آن را کشف کنیم و به حقانیت وجود خدا ایمان داشته باشیم. بنابراین جان الکترون است و بدون آن هیچ اتمی نمی توانست به هم متصل شوند. سید محمد تقوی اهرمی به مناسبت سالروز تولد حضرات امام رضا ع 11/3/1402

بازدید: 1067