جن و باور عمومی و دید گاه قرآن

مقدمه نوشتار

در باور تمامی فرهنگ ها و ملل از قدیم ایام موضوعاتی که اتفاق افتاده و نتوانسته اند آن را توجیه کنند به ارواح، شیاطین و اشباح و جن ارتباط داده اند. جن موجوداتی بوده اند که در بدن انسان رسوخ می کرده و او را از حالت طبیعی خارج می کرده است و هر ملتی برای خود در این باره افسانه هائی تخیلی ساخته اند که جزء فرهنگ آن جامعه در آمده . اما امروزه با توسعه علم و دانش برق و روشنائی فهم و آگاهی به خصوص در شهرها تقریبا ناپدید شده است. دوران تاریکی های شب و نبودن امکانات روشنائی گسترده یکی ازعوامل گسترش این خرافات شده بود که در باور مردم نقش بسته است.

در عربستان صدر اسلام با توجه به بیابانی و گرم بودن هوا که مجبور بودند کاروان ها را در شب راه بیاندازند. بیشترین اتفاق ها در شب رخ می داد. حمله دزدان به کاروان و ظاهر شدن حیوانات که در تاریکی مانند شبح می ماندند به خرافات در باره جن دامن می زد. کلمه جن در تمامی کتاب های ادیان الهی نام برده شده است. خداوند به بنی آدم توسط پیامبران نکات مهم وقایعی که باید آشنا می شدند مانند سموات و الارض، خلقت انسان در خاک، جهنم، قیامت، بهشت و جن به مرور در داستان ها و پند و اندرز ها بیان می فرمود و پس از ظهور آدم هدایت معنوی او را بر عهده داشت. تمامی کلماتی که خداوند در قالب تشبیه بر بنی آدم و توسط پیامبران نازل فرموده رخداد هائی است که در جهان مادی وجود دارند که از دید انسان پنهان است و خداوند آن ها مطرح کرده است انسان باید بداند موضوعات پشت پرده مشهودات حیات چیست و با این کلمات آشنا باشند و با تلاش و آگاهی علمی به آن ها برسد. در این نوشتار سعی می شود منشاء علمی و کلمات جان و جن را با مقایسه آیات قرآن کشف نمائیم. باید توجه داشت که کلمات جن، شیطان و ملائکه در قرآن به مفاهیم مختلف آمده است و ما تنها کاربرد این کلمات در ساختارمادی انسان را بررسی می کنیم. مثال ملک سبب است و ملائکه اسباب بقاء ماده و در زمین تداوم و بقاء حیات است بعلاوه ابزار رساندن پیام و دستور خداوند هم است که ما وجه اول یعنی نقش ملائکه (جان و جن هم جزء ملائکه هستند) در ساختار مادی انسان را مد نظر قرار می دهیم. دلیل رسوخ خرافات جن در فرهنگ گذشته را در مقاله جن و جان از خرافات تا واقعیت قرآنی-قسمت اول جان ملاحظه فرمایید

منشاء کلمات در فرهنگ انسان

هیچ کلمه و مطلبی خارج از جهان مادی در قرآن نیست و جز کلمه غیب که علم آن در فهم و شعور انسان نمی گنجد وغیب هم دو مفهوم دارد غیب ماوراء جهان مادی که به خداوند ارتباط دارد و غیب مشهودات جهان مادی، قیامت رخدادی است که اتفاق می افتد در همین زمین اما همزاد این زمین و کلیه مشهودات حیات در زمین و ماده در کیهان موضوعات پشت پرده دارند که به مرور زمان توسط انسان کشف می شود. خداوند به انسان آگاهی یاد داد و علم الانسان ما لا یعلم به انسان آنچه را که نمی دانست تعلیم داده شد خداوند بیان، نوشتن و خواندن را به انسان یاد داد. علمه البیان بیان و علم بالقلم نوشتن و علم القراءآن ( الرحمن علم القراءآن) قرآن وحی است و خداوند بر رسول خود وحی فرمود و پیامبر ص به انسان آن را ابلاغ کرد این کلمه منظور خواندن است. علم الاسماء کلها اسماء تمامی کلمات نام ها و دانستنی های جهان مادی را به او یاد داد. خداوند به آدم فرمود اسماء که به تو یاد دادم به ملائکه بگو و گفت. آدم با جهش تکاملی و قدرت بیان یاد گرفتن را آموخت که از عهده ملائکه که تنها پیام رسان هستند و بر خلاف تصورات ذهنی شعور درک مفاهیم اسماء را ندارند بر نمی آید. ملائکه نیرو و تنها مامور یک کار هستند. یاد دادن ریشه در ابتدای خلق انسان دارد که در آدم به ظهور پیوست. آدم اولین انسان هوشمند است و آموختن به بنی آدم یعنی انسان هوشمند منظور است. این آموختن شامل زبان و قواعد آن هم می شود. همه زبان ها دارای یک قاعده کلی است و توسط روح در ژنوم و با برنامه ریزی مدون و به مرور آموخته شد و تصادفی شکل نگرفته است مطلب زیر را از مقاله دی ان ای می تواند به وسیلۀ کلام و امواج برنامه ریزی شود. اینجا کلیک نمائید 

"به نظر این دانشمندان؛ دی ان ای، تنها مسئول ساخت بنای بدن ما نیست بلکه به عنوان یک انبار ذخیره سازی داده ها و ارتباطات نیز خدمت می کند. زبان شناسان روسی کشف کردند که کد ژنتیکی موجود در دی ان ای، به ویژه در نوع "ناخواسته" آن، از همان قوانین زبان انسانی ما پیروی می کند.
برای این منظور آنها قوانین دستور زبان (روشی که در آن واژه ها در کنار هم قرار می گیرند تا جمله ساخته شود) و معنا شناسی (مطالعۀ معنا در شکل زبان) و همچنین قوانین اساسی دستور زبان را با یکدیگر مقایسه کردند. آنها دریافتند که بازهای آلی موجود در دی ان ای، پیرو دستور زبان منظم و انجام مجموعه ای از قوانین همانند زبان هستند. بنابراین، به نظر نمی رسد که زبان های انسانی به طور اتفاقی شکل گرفته باشند، بلکه بازتابی از واکنش ذاتی دی. ان .ای ما هستند."

نتیجه اینکه تمامی کلمات مانند جن، شیطان، جان، سموات و الارض و سایر توسط وحی به پیامبران در فرهنگ انسان جای گرفته و مقصود خداوند ار وحی این کلمات احتمالا این بوده که انسان بداند در مجموعه های گسترده پدیده هائی قرار گرفته که باید با آگاهی علمی راز آن ها را کشف نماید. به عبارتی انسان با این پدیده های نامرئی در تعامل مستمر می باشد و تاثیر روحی بر کردار و گفتار و اعتقاد او دارد که سایر جانداران از تاثیر آن ها مستثنی هستند.

انسان و ساختار مادی او به عنوان یک آیه مهم برای نشان دادن حقانیت وجود خداوند

سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ آیه 53 سوره فصلت

ما در آينده آيات خود در اطراف و سراسر جهان مادی و در وجود خودشان ( ساختار بدن انسان) را نشان خواهیم داد تا حقانیت وجود خدا برايشان محقق شود آيا این برای حقانیت خداوند کافی نیست خدایی که تما م مادیات( کل شیی هر چیز مادی) به وجود او شهادت می دهند. جهان مادی از نقطه ای به قدرت خداوند و از نور ذاتی او که انرژی ناب بود (نور علی النور فشرده صمد و احد بود ) از هیچ ابداع می شود و قبل از انبساط یعنی باز شدن آن نقطه فوق ا لعاده کوچک متمایل به هیچ از هفت دوره که ذرات بنیادی مرحله به مرحله با نوسانات رو به کاهش حرارت ایجاد می شوند گذر می کند. قرآن آن را هفت باب که به صورت جزء مقسوم (فصل ها یا مراحل آن تقسیم شده است) نام برده است.

این دوره ها که هنوز برای علم روشن نیست توسط قرآن نام برده شده که تا کنون پشت پرده تحجر مخفی مانده. این هفت دوره دارای یک شجره است (شجره نامه ، ردیف بندی به صورت جزء مقسوم و هر جزء یک باب است) مشروح در مقاله محدوده احدیت آغاز ابداع جهان مادی و مراحل آن تا انبساط کیهان ملاحظه فرمائید. در پایان این هفت دوره کوارک ها، بوزون ها آماده باز شدن کیهان یا انبساط کیهان هستند تا درون یک پوسته قرار گیرند و بعد از انبساط، کیهان باید شش دوره را بگذراند تا ماده خلق شود خلق کیهان در شش دوره - یعنی هسته های اتم هیدروژن و هلیوم خلق شوند. این پوسته نوترون ها هستند که قرآن آن را به کله شیطان تشبیه می کند و شیطان در این جا بوزون است که نیروی سرکشی است که به وسیله نوترون مهار می شوند. کوارک ها توسط بوزون ها به هم متصل شده اند (نوعی از انواع پیوند ها).

سنگ بنای کیهان گذاشته می شود و بعد از آن این دو عنصر باید به اتم ها تبدیل و با واکنش هم جوشی هسته ای جهان مادی را به وجود آورند. خداوند در آیه نخست سوره فاطر میفرماید.

الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ-سپاس خداوند را که کیهان را منبسط کرد(باز) و به محض باز کردن ملائکه را به عنوان پیام رسان در آن قرار داد که این ملائکه به صورت نیرو های دو تا دو تا، سه تا سه تا و چهار تا چهار تا هستند که خواست خدا بر ازد یاد این نیروها است که محقق گردید و خداوند بر کل ماده قدرت برتر دارد. انبساط کیهان- اشاره آیه بر قرار دادن قوانین طبیعت که دوتا دوتا (الکترو مغناطیس دو نیرو یا گرانش و گریز از مرکز، گرانش بدون نیروی گریز از مرکز وجود خارجی ندارد. حرکت عامل اصلی بقاء کیهان است که دانشمندان آن را نادیده گرفته اند، چرا در ابتدای انبساط کیهان گرانش نقش چندانی ندارد زیرا حرکت وجود ندارد حرکت دورانی این دو نیرو را یعنی گرانش جذب به مرکز و دیگری گریز از مرکز که همه طبق برنامه ریزی مدون در همه اجرام سماوی به حال تعادل قرارمی گیرند) زمان مکان و حرارت که باز هم دانشمندان به عنوان سه عامل اساسی بقاء کیهان در نظر نمی گیرند و تنها چهار قانون طبیعت که در درون اتم ها هستند نام برده اند.

نیروی هسته ای ضعیف، نیروی هسته ای قوی، الکترو مغناطیس و گرانش. شاید دو نیرو انرژی تاریک و ماده تاریک باشد. از این آیه چنین استنباط می شود که ساختارمادی انسان و هر شیی مادی از انرژی و ماده به وجود آمده اند. اتم ها باید با نیروهای پیوند اتمی و انواع پیوند مولکولی به هم وصل شوند تا حیات در زمین شکل گیرد. منظور آیه که نیروها را جفت جفت آفرید اشاره به وجود دو جهان ماده و ضد ماده است مثلا چهار قانون مادی داریم و چهار قنون ضد مادی. پس نیرو و ماده یک مقوله از ساختار انسان است و ملائکه در همه ارکان ماده وجود دارند و دارای طیف وسیعی هستند.

تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که خلق از نظر تشکیلاتی نیرو و ماده است که مطابق آیه زیر امر خداوند هم به آن اضافه می شود که در اصل امر خداوند فرماندهی کل خلق را بر عهده دارد و خلق به معنی کیهان است که در آیه بعد از خلق کیهان در شش روز با امر خود مدیریت آن را به تسخیر خود در می آورد این نظم فوق العاده موید این است که خداوند درهر شیی ماده حضور دارد یعنی مدیریت ماده با خدا است. آیه هفت سوره هود نقش امر در کنار ماده و انرژی پر رنگ نشان داده شده.

ان ربكم الله الذي خلق السموات والارض في سته ايام ثمّ استوي علي العرش يغشي الليل النهار يطلبه حثيثاً والشمس و القمر و النجوم مسّخرات بامره، الا اله الخلق والامر تبارك الله رب العالمين
به درستی که خدای شما کسی است که کیهان را در شش مرحله خلق کرد و سپس به مدیریت آن پرداخت- ثم الستوی علی العرش- شب را بر روز می پوشاند و هر دو در پی هم هستند (اشاره به تکرار جای خود و هر جا شب و روز اشاره شده منظور زمین است ) و خورشید و ماه و ستارگان را مسخر امر خود فرمود. بدانید که خلق و امر به او تعلق دارد. تبارک الله رب العالمین. حال به آیه سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ بر می گردیم.

نقش پیوند اتمی و مولکولی در خلق انسان

نیروهای پیوندی در ساختار بدن انسان نقش اساسی دارند. خداوند کیهان را خلق فرمود، کهکشان ها ایجاد شدند و منظومه شمسی و زمین شکل گرفتند. این ها احسن کل شیی خلقه است خداوند تمامی ملزومات لازم برای خلق انسان به بهترین وجه خلق فرمود و خلقت انسان را در سنگ رس آغاز نمود. در طین سنگ رس ( به لاتین کانی های تونی Tonminerallien که همان کلمه طین است) که با تشبیه زیبای صلصال کالفخار نوع خاص طین به معنی سفال است و جنس سنگ رس را بیان فرموده همان سنگی که ازخاکش آجر و سفال درست می کنند. باید توجه داشت که در ابتدای زمین اولیه خاکی وجود نداشته و همه پوسته جامد سنگ و سخت بوده اند و خاک رس کنونی نتیجه فرسایش میلیارد ساله همین سنگ رس است. باید واکنش های شیمیائی که منجر به ایجاد اولین مولکول حیات می شود درهمین صلصال سنگ رسی که تازه در پوسته گداخته زمین شکل گرفته صورت گیرد. بخار آب فراوان مولکول های پایه حیات متان، آمونیاک، فسفید وسولفید ها به درون لایه سنگ می برد و خلقت انسان از مواد شیمیائی شروع می شود. آیات 26 و 37 می فرماید.

وَ لَقد خَلقنا اْلِانسانَ مِن صَلصالٍ من حماءٍ مَسنونٍ والجآنَّ خلقنه من قَبلُ مِن نّارالسَّموم- در واقع ما انسان را از توده سیاه ( رسوب شده) در سنگ رس خلق کردیم و قبل از آن جان را از نار سموم خلق کرده بودیم. نار سموم آتش نفوذ کننده که به زبان امروزی انرژی نفوذ کننده است. محدوده حرارتی است که در آن جان خلق می شود و این محدوده در سایر آیات جهنم محدوده قبل از انساط کیهان است. وَقانا عَذابَ السَّمُوم، طور/27 بهشتیان گویند-خدا هم بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب سموم دوزخ محفوظ داشت؛ فی‏ سَمُومٍ وَ حَمیمٍ واقعه/42، در سموم و حمیم که در آتش ابتدای مه بانک حاکم بود که در مقاله شجره زقوم شرح داده ام.

حال با این اوصاف پیوند های اتمی و مولکولی برای خلق ساختار مادی انسان در سنگ رس گداخته صلصال کالفخار ما از علم شیمی می دانیم که عامل اصلی تشکیل پیوند ها الکترون ها هستند. بنابراین ترجمه علمی آیه فوق می شود. در واقع ما انسان را از رسوب ته نشین شده در سنگ رس (مواد شیمیائی اولیه مولکول پایه حیات ) خلق کردیم و جان ( الکترون) را قبلا در حرارت مه بانک خلق کرده بودیم. از ابتدای شروع خلق انسان در سنگ رس که نطفه امشاج نبتلیه از آن بیرون آمد و در پروسه فسواک تا خلق اولین تک سلولی تکامل یافته با ژنوم دی.ان.ای که علقه بود تنها انس و جان وجود داشتند ولی جان با انس یک مجموعه را تشکیل نمی داد و بعد از علقه ملائکه از جمله جن مولکول های ماموریت دار که عامل اساسی سوخت و ساز و آنزیم ها هستند در علقه قرار گرفتند و انس و جن مجموعه انسان را تشکیل دادند. دوره های جهنم در آیات قرآن که در مقاله محدوده احدیت آغاز ابداع جهان مادی و مراحل آن تا انبساط کیهان به آن اشاره کرده ام این نظر را تائید می کند اگر ما با دید علم روز و تفکر و تعقل در آیات به آن ها نگاه کنیم واقعیت جان و جن روشن می شود.

بنابراین جان اساس و پایه جن است الکترون پیوند های را ایجاد می کند و اتم با آن پیوند مولکول ها را می سازند و ایه زیر این واقعیت را برای ما واضح شرح می دهد.

وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنا قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدِينَ فِيها إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ-روزی که همه در صحنه محشر گرد آیند (خداوند به گروه جن خطاب می کند) ای گروه جن ( در دنیا) خودتان در انس( ساختار مادی ) تکثیر می کردید و و آن انسی که این جن خودش را در آن تکثیر می کرد ( اولیاء آن جن) به خداوند می گوید خدا یا (تو می دانی) که ما انس و جن از یکدیگر بهره می بردیم و اجلی که برای ما ابلاغ کردی با هم سر کردیم خداوند فرمود (بابت گناهی که در دنیا مرتکب شدید هر دو در آتش و تا زمانی که مقدر گردد در آن ماندگارید. جن جزء ساختار انسان است. انسانی که گناه می کند همه وجودش طعم عذاب را می چشد. جن ماهیتا از نیرو است و آتش به او کارگر نیست ولی وقتی جزء هویت انسان قرار گیرد یکی هستند.

این آیه دقیقا مطلب بالا را تائید می کند. دربدن انسان نرم افزار دقیقی است که مطابق طرح همه کارها با فرملندهی روح انجام می شود .مولکول آدنین تری فسفات مانند موجود با شعوری دقیقا ماموریت محوله را انجام می دهد و تنها این ماموریت را بر عهده دارد همان خصلت ملائکه که می گوید خدایا ما غیراز آنچه که به ما آموختی چیز دیگری نمی دانیم. آنزیم ها، دیاستاز ها همه نوعی ملاکه هستند که به بشرسجده کردند و در خدمت او در آمدند. یک نوع ملائکه قوانین هستند که در بدن انسان حاکم است و یک سری ملائکه ماموریت دیگری دارند که سوخت و ساز بدن را تامین می کنند. این ها جن هستند. جان همان عامل اصلی پیوند که الکترون ها هستند هم در وحود انسان هستند ولی ماموریت خاصی جز قوام ساختارمادی انسان یر عهده ندارند. این دیدگاه مدرن جان و جن درقرآن هستند. این جان و جن مختص ساختار موجودات زنده تحت فرماندهی روح که امر خدا است قراردارند. ولی در قرآن جن هائی دیگر هم داریم که برای بشر ناشناخته هستند. هرنیروی نا شناخته جن است و کلمه جن با انس که می آید مجموعه انسان است و دیگر کلمات جن مفهوم خاص خود را دارند که با این جن و انس و جان ارتباطی ندارند. بنابراین با دیگاه روز جنی خارج از وجود انسان که شعور داشته باشند و بتوانند با زن مادی همبستر شوند تخیلاتی بیش نیست و تاویل درستی از این آیات بدست نمی دهند که بایستی به روز رسانی شوند. سید محمد تقوی اهرمی 12/6/1401

• قبلی
• بعدی