قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

قیامت و شبیه سازی آن در قرآن

مقدمه نوشتار


سه اصل توحید، نبوت و قیامت پایه و اصول قرآن مجید هستند. در هر سه مورد به آیات متشابه بیشماری که برای بیان مطلب علمی که در آن زمان برای مردم غیر قابل درک بود به صورت تشبیه در قرآن بیان و مرتبا تکرار شده است. در بحث توحید وحدانیت خداوند و لا شریک له تاکید شده است. مشرک کسی است که صفات خداوند را به کسی دیگری می دهد. شرک در گفتار و کردار و باور ها نمود می کند و خداوند شخص مشرک را نمی بخشد. در مورد نبوت داستان پیامبران و نکات برجسته رخ دادهای زمان آن ها را بیان و درلابلای داستان ها به اندرزها و هشدار ها برای هدایت انسان به صراط المستقیم می پردازد و آیات متشابه علمی را بیان می فرماید مانند داستان آوردن تخت بلقیس در برهه ای از زمان و یا سفر ذوالقرنین به قطب شمال و در جائی که طلوع و غروب خورشید در یک مکان صورت می گیرد و اشاره به مشارق و مغارب زمین می کند، داستان حضرت موسی و در خواست دیدن خداوند و تجلی نور ذات خداوند بر کوه و بسیاری مطالب دیگر که هر کدام اعجاز علمی قرآن هستند. قیامت در قرآن یک مفهوم خاصی دارد که در آیات متعددی و در تمثیل ها و گفتگو های بین بر انگیخته شدگان در قیامت منعکس شده که می توان واقعیت برزخ و مادی بودن قیامت را از آن ها بدست آورد. قیامت رخدادی است بین دنیا و آخرت که مرده ها زنده می شوند.

ذلک بان الله هو الحق و انه یحی الموتی و انه علی کل شی ء قدیر- خداوند حق است و مردگان را زنده می کند و او به هر کاری قادر است. بحث زنده شدن مردگان در قیامت در کنار سایر تعاریف قیامت بسیار برجسته است. کلمات حشر، بعث، قیام الساعه، معاد، لقاءالله و ترجعون در آیات متعددی باستثنای معاد تکرار شده است. معاد با قیامت فرق دارد فلش زمانی قیامت به جلو است یا آینده و معاد به عقب برمی گردد به جائی که آغاز خلقت است. در معاد یبعث من فی القبور نداریم برانگیخته شدن مردگان از قبور به معنی پنهان گاه مختص قیامت است. لقائالله در معاد رخ می دهد ودر قیامت لقاء الله نداریم این دو موضوع کاملا جدا گانه است که با استناد به سایرآیات به آن می پردازم و یک صحنه زنده شدن مردگان به عنوان تمثیلی از رخداد قیامت که در جهان مادی در قرآن برای نشان دادن شیوه زنده شدن مردگان بیان شده اشاره می کنم که در اصل می توانیم آن را شبیه سازی قیامت نام گداری کنیم.

معاد انا لله و اناالیه راجعون است


کلمه معاد تنها یک بار در قرآن آمده- انَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى‌ مَعادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جاءَ بِالْهُدى‌ وَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ-قصص 85-همانا آن کس که قرآن را بر تو نازل کرد قطعا قادر است تو را به محل زادگاهت(مکه) بر گرداند، بگو پروردگارم آگاه تر است که کسی هدایت شده و چه کسی در گمراهی بسر می برد. اینکه بگوییم بیش از هزار آیه در باب معاد در قرآن آمده نمی تواند درست باشد بلکه باید بگوییم بیش از هزار آیه در باب قیامت در قرآن است. کلمات بسیاری هستند که به قیامت اشاره می کنند ولی در جاهای دیگری هم کاربرد دارند. معاد به معنی باز گشتن است ولی ما در قیامت نبوده ایم که حال به قیامت باز گردیم. از این آیه چنین استنباط می شود که معنی معاد باز گشت به نقطه ای است که قبلا بودیم . پس معنی لقاء الله یعنی چه؟

لقاء الله یعنی به ملاقات خداوند نائل شدن، آیا این موضوع می تواند حقیقت داشته باشد، آیه انا لله و انا الیه راجعون می فرماید بگو ما از خدا هستیم و به او باز می گردیم واقعیت باز گشت به خداوند در آیات بسیاری اشاره شده. انسان دو بعد ساختاری دارد بعد ساختاری که از اتم ها و ذرات بنیادی و فرمان خدا ( امر خدا یا روح) تشکیل شده و بعد معنوی که اعمال و رفتار انسان را تشکیل می دهد. جهان مادی قبل از مه بانک وجود نداشت هیچ بود نور خداوند که نور علی النور یا انرژی ناب بود در نقطه ای متجلی یافت .این نور از جنس همان نوری بود که برای یقین حضرت موسی ع بر کوه مقابل او متجلی یافت و چنان چگال فشرده یا صمد بود که کوه را نابود کرد. نقطه ای که نور خداوند در آن متجلی یافت بی نهایت فشرده و داغ بود درجه حرارت ده به توان 32 درجه سانتیگراد و در اندازه بی نهایت ریز ده به توان منهای 35 متر یا سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً منهای هفتاد ذرع و هر ذرع تقریبا نیم متر. این همان محدوده پلانک است که حد فاصله رخداد مه بانک و لحظه انبساط کیهان است. تمامی ذرات بنیادی تشکیل دهنده جهان مادی در هفت دوره یا باب (فصل) از فوتون های نور ناب خداوند ایجاد می شوند. در قرآن به آن اشاره شده است. لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ.


خداوند از کلام حضرت ابراهیم ع نکته بسیار علمی و مهمی را بیان می فرماید وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ چرا خدائی که من را باز کرد نپرستم و باز گشت به سوی او است فطرنی یعنی من را که ذره بنیادی و در محدوده قبل از انبساط بودم با انبساط کیهان باز کرد تا خلق کند. جهان مادی و ما انسان و جانداران بعد از انبساط کیهان خلق شدیم. بنابراین منشاء وجودی ما از نور ناب خداوند بود و در نهایت به همان نور ناب که از آن فطرنی شدیم بر می گردیم و مجددا در نور ناب جای می گیریم و در آن محو می شویم یعنی به ملاقات خدا بر می گردیم. ایمان به لقاء الله در محدوده بحث قیامت است. ابتدا به خداوند باز می گردیم و به صورت اطلاعات اصلاح شده در کتاب الله قرار می گیریم و سپس از کتاب خداوند برانگیخته می شویم. یعنی از اطلاعات نزد خداوند به روش تله پورتیشن کوانتومی زنده می شویم که در ادامه به آن اشاره ی کنیم. آیه 45 سوره یونس می فرماید-


وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنَ النَّهارِ يَتَعارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ
و روزى كه خداوند آنان را محشور و جمع مى‌كند، گويا جز ساعتى از روز بعد از مرگ برانگیخته شده اند و يكديگر را مى‌شناسند. قطعاً آنان كه ديدار خدا را تكذيب كردند، زيان کردند و هدايت يافته نبوده‌اند. دو موضوع که به هم ارتباط دارند. در حقیقت زنده شدن پروسه ای است که از دو سمت به آن راه دارد ساختار مادی تمامی مظاهر آفرینش به خدا بر می گردند یعنی در پروسه زمان بر میلیارد ها سال به سمت گذشته تا به خدا رسیدن و راه دوم مرگ که تا برانگیخته شدن لحظه ای بیش نیست. ملائکه هنگام مرگ کلیه اطلاعات شخص مرده را می گیرند و به کتاب مبین مرکز داده منتقل می کنند و زمان بر آن حاکمیت ندارد از این جهت زنده شدگان تصور می کنند لحظه ای بیش از مرگ آن ها نگذشته است.


راه رسیدن به رخ داد قیامت مرگ است در آیات متعددی مرگ را لحظه ورود به قیامت معرفی فرموده و صحنه هایی از گفتگوی زنده شدگان را برای رساندن مفهوم مرگ و قیامت برای ما توصیف داده که در نوشتار یوم الاذفه و چرائی نزدیک بودن قیامت مشروح نوشته ام. در آیه کل نفس ذائقة الموت ثم الینا ترجعون- اما مرگ در این آیه لحظه ورود به قیامت نیست. ابتدا مرگ رخ می دهد و سپس بسوی خداوند باز می گردد. چگونه باید این دو نوع آیات را تفسیر کنیم. از نظر قران کیهان به نقطه آغازین خود بر می گردد یعنی به لحظه انبساط کیهان و سپس به درون محدوده قبل از انبساط که همان دوره پلانک است مجددا به ذرات بنیادی تبدل می شویم. همه مظاهر مادی می شوند ذرات بنیادی که در حقیقت سوخت محدوده قبل از انبساط کیهان است.


ذرات بنیادی بدن ما انسان می شود سوخت جهنم سقر


در برگشت کیهان به محدوده احدیت یا دوره پلانک خداوند جزئیات ورود به این دوره را که به نار سموم یا جهنم سقراست دقیقا بیان فرموده است همه ما (ساختار مادی ما) باید از جهنم سقر عبور کنیم و تعداد بیشماری از انسان ها درآن نار سموم از صحنه خارج می شوند. به این آیه توجه فرمائید. جن و انس مجموعه ساختار انسان است و اشاره به جن و انس یعنی انسان-

وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ-اعراف-179 جن و انس یعنی یک مجموعه انسان به مقاله يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ و واقعیت علمی قرآن مراجعه فرمایید. ذرنا مفهوم خاص خود را دارد، ذرنا ذرات ریز برای جهنم از انسان های بیشماری مقرر کردم ( خلق کردن و آفریدن در محدوده پلانک و قبل از انبساط کیهان معنی نمی دهد). ذرنا محیط ذرات بنیادی است مانند فطرنی که معنی خاص خود را دارد که با مفاهیم تعینات مادی قابل توصیف نیست این ها انسان هایی بودند که چشم داشتند ولی واقعیت ها را نمی دیدند بصیرت درک حقایق را نداشتند و گوش داشتند ولی حقایق را نمی شنیدند و خواسته نفسانی یا دل داشتند ولی به راه خلاف رفتند مانند انعام که اعضاء دارند ولی از قدرت تعقل و تفکر بی بهره اند. ذرات ساختار مادی آن ها که به فوتون ها مبدل شده اند، هویت ساختاری و اعمالی آن ها را در قیامت تشکیل می دهند در عذاب جهنم جای دارند. بعد از جدا سازی در جهنم سقر تعیین تکلیف می شوند. بعلاوه ذرات وجودی انسان که از جن و انس تشکیل شده سوخت جهنم می شوند. ولقد ذرنا لجهنم کثیرا من الجن و الانس ذرات وجودی این انسان ها را برای سوخت جهنم قرار داده ایم و از طرفی میفرماید هو الذی فطرکم اول مره و الیه ترجعون. خداوند است که شما را از ذرات بنیادی درون محدوده پلانک یا احدیت باز کرد یا بیرون آورد و شما از آنجا انشاء شدید و به همان جا هم باز می گردید. به آیات زیر رجوع کنیم. آیات 67 تا 72 سوره مریم


وَيَقُولُ الْإِنسَانُ أَئِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا- أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا- فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا- ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا- ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِيًّا- وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا- ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا-انسان می گوید آیا وقتی مردیم پس از آن دو باره زنده می شویم (قیامت را نفی می کنند)-آیا انسان متذکر نمی شود که ما او را از قبل که هیچ بود آفریدیم (از ذرات بنیادی درون محدوده احدیت یا به زبان علمی دوره پلانک) پس به پروردگارت سوگند که آن ها را با شیاطین که مانع هدایت آن ها شدند محشور می کنیم در جهنم سقر همه را جمع می کنیم- آنگاه از هر دسته آنهائی که به خدای رحمن برای بخشش سزاوار ترند را از آن جا بیرون می کشیم پس از آن به کسانی که برای بیرون آمدن سزاوار ترند دانا تریم-و هیچ کس از شما نیست مگر اینکه در این جهنم سقر وارد می شوند و این امربر پروردگارت حکمی است قطعی-آنگاه کسانی که پرهیز کار بوده اند از آن جا می رهانیم و ستمگران را در آن رها می سازیم. جهنم آتش چوب و ذغال نیست هیزم آن کوارک و بوزون است

از این آیات چه می فهمیم. آن هائی که با تقوا و کسانی که شانس رحمان (رهانیدن از عذاب بدل از رحمت) بیشتری دارند بیرون و بقیه در حهنم رها می شوند. این همان اصطلاح پل صراط در روایات است. جهنم سقر قبل از رخداد قیامت است. آیات متشابه هستند و معنی والای علمی دارند. در این باره بسیار تفکر کردم و رابطه این رخداد با زنده شدن مرده ها را در اطلاعات نهفته شده در کتاب مبین می دانم. إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَ آثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ-
"ما مردگان را زنده می کنیم و تمامی آثار وجودی و اعمال و رفتاری که در گذشته و حال دارند و انجام می دهند و حتی تمامی داده های جهان خلقت (کل شیئ در بسیاری از آیات به معنی کیهان یا جهان مادی است) همه در کتاب مبین حافظه عظیم مرکزی داده ها ذخیره می شوند (نوشته می شود به زبان عامیانه 1400 سال پیش و به زبان امروزی ذخیره شدن و کلمه حفیظ حکایت از ضبط داده ها دارد) در آیه دیگرمی فرماید-.


ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ-- بَلْ عَجِبُوا أَن جَاءهُمْ مُنذِرٌ مِّنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ- أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ- قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ

"قسم به قرآن مجید کافران می گویند اینکه ما مردیم و بدن ما خاک شد زنده می شویم بسیار بعید است، به عبارتی می گویند چیزی و آثاری از بدن ما دیگر وجود ندارد چگونه ما زنده می شویم، خداوند می فرماید بله می دانم که زمین چیزی از شما باقی نمی گذارد اما نزد ما یک کتاب حفیظ است." (مرکز ذخیره داده های حیات)


اطلاعات به صورت داده های کوانتومی در هارد دیسک بزرگ آفرینش ضبط شده است. پایه این اطلاعات بر فوتون ها بنا شده است. هر ذره بنیادی که از منشاء فوتون و الکترون ها ایجاد شده در پروسه آفرینش جهان مادی از گذرگاههای متفاوتی عبور کرده اند و حامل حجم وسیعی از اطلاعات است. در حقیقت تاریخچه توقف در پدیده های طبیعت از ابتدای فطرکم اول مره به بعد تا قرار گرفتن در انسان و آخرین لحظه حیات که توسط ملائکه متوفی می گردد همراه با اطلاعات است. فوتون ها در کتاب مبین می روند و بقیه ذرات بنیادی هنگام برگشت کیهان به ابداع اول مره به جهنم سقر وارد و در حرارت نار سموم کلیه اطلاعات خود را از دست می دهند. خداوند برای خالص سازی فوتون ها و رهانیدن از بند وابستگی کوانتومی آن دسته از فوتون ها را که برای زنده شدن مرده ها لازم دارد از جهنم سقر بیرون می کشد.

این یک نظراست و توجیه علمی برای دلیل ورود تمامی مظاهر جهان مادی از جمله انسان ها به جهنم سقر یا نار سموم است که برای تشحیذ ذهن خوانندگان محترم بیان می کنم تا روی آن کار شود و تاویل این آیات و رخداد قیامت و لقاء الله به یاری علاقمندان روشن شود. اینکه هر ذره در جهان مادی به اطلاعات خود وصل است را علم فیزیک و هاوکینگ اشاره کرده اند و در بحث سیاهچاله ها اینکه این اطلاعات به درون سیاهچاله فرو می رود یا در افق رویداد آن باقی می ماند. این یک بحث جالب است می تواند کلید تاویل آیات و مطالب فوق باشد. خداوند در قرآن چگونگی زنده کردن مرده ها را در چند تمثیل بیان فرموده که آیات 59 2سوره بقره داستان مردن و زنده شدن عزیر و آیه 260 داستان حضرت ابراهیم و زنده کردن پرنده ها است که ارتباط به قیامت دارد من داستان عزیررا در این نوشتار انتخاب کرده ام.


شبیه سازی زنده کردن مرده در قیامت


فردی از قریه ای عبور می کند و استخوان های مرده ها را مشاهده می کند. این فرد در آیه از او نامی برده نشده در تفسیر المیزان اشاره شده که او باید پیامبر باشد که خداوند با او سخن گفته یا به نظر من می تواند تنها یک تمثیل برای شبیه سازی قیامت باشد. به آن می پردازم

أو کالذی مر على قریة وهى خاویة على عروشها قال أنى یحیی هذه الله بعد موتها فأماته الله مئة عام ثم بعثه قال کم لبثت قال لبثت یوما أو بعض یوم قال بل لبثت مئة عام فانظر إلى طعامک وشرابک لم یتسنه وانظر إلى حمارک ولنجعلک آیة للناس وانظر إلى العظام کیف ننشزها ثم نکسوها لحما فلما تبین له قال أعلم أن الله على کل شئ قدیر-

يا همانند كسى (عُزَير) كه از كنار يك آبادى عبور كرد، در حالى كه ديوارهاى آن بر روى سقف‌هايش فرو ريخته بود (و مردم آن مرده و استخوان‌هايشان در هر سو پراكنده بود، او با خود) گفت: خداوند چگونه اينها را پس از مرگ زنده مى‌كند؟ پس خداوند او را يك صد سال ميراند و سپس زنده كرد (و به او) گفت: چقدر درنگ كردى؟ گفت يك روز، يا قسمتى از يك روز را درنگ كرده‌ام! فرمود: (نه) بلكه يك‌ صد سال درنگ كرده‌اى، به غذا و نوشيدنى خود (كه همراه داشتى) نگاه كن (كه با گذشت سالها) تغيير نيافته است. و به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه متلاشى شده است، اين ماجرا براى آن است كه هم به تو پاسخ گوييم) و (هم) تو را نشانه (رستاخيز) و حجتى براى مردم قرار مى‌دهيم. (اكنون) به استخوان‌ها (ى مَركب خود) بنگر كه چگونه آنها را بهم پيوند مى‌دهيم و بر آن گوشت مى‌پوشانيم. پس هنگامى كه (اين حقايق براى آن مرد خدا) آشكار شد، گفت: (اكنون با تمام وجود) مى‌دانم كه خداوند بر هر كارى قادر و تواناست.


خداوند عزیر را می میراند و او را بعد از صد سال زنده می کند اطلاعات او نزد خدا است و خداوند قادر است او را در قیامت و یا برای عبرت و نشانه ای از سیستم عملکرد قیامت در محل که قبلا بود زنده کند. روش کار تله پورتیشن کوانتومی است. تله پورتیشن کوانتومی چیست. فیزیکدانان می گویند اگر ما دستگاه پیشرفته ای داشته باشیم که در آن واحد ساختار مادی انسان را به کوچک ترین واحد ساختمانی تبدیل کنید و در جائی دیگر هم یک دستگاه پیشرفته داشته باشیم که فوتون ها در آن واحد دقیقا در جای اولیه خود قرار داده شوند شخص منتقل می شود. این روش را دور فرستی کوانتومی می نامند. یعنی جسم انسان به اطلاعات ساختار بدنی تبدیل می شود. در داستان بلقیس و انتقال او از حدود هزار کیلومتر دور تر از حضرت سلیمان در برهه ای از زمان نزد او می آورند. و یا در معراج رسول اکرم خداوند در برهه ای از زمان او را به بیت المقدس می برد و مسجدالاقصی را نشان می دهد و بر می گرداند هم با همین روش صورت رفته است.


در این روش دو راه قابل تصور است راه نخست شخص می میرد و جسم او بر زمین می ماند ولی اطلاعات او به کتاب مبین منتقل می شود تا زمان مشخص با این اطلاعات وی را زنده می کند. راه دوم انتقال از یک محل به محل دیگراست. فأماته الله مئة عام ثم بعثه-پس خدا او را می راند و بعد از صد سال برانگیخت و از او سوال کرد چند وقت اینجا نبودی (از زمان مرگ تا برانگیخته شدن ) او گفت یک روز یا کمتر از یک روز خداوند گوشزد می کند خیر تو صد سال مرده بودی و اکنون زنده شدی به غذایت نگاه کن که هنوز تازه است، زمان بر او و غذایش نگذشته ( احتمالا خداوند راه دوم را انتخاب کرده است و غذای او در خورجین او بوده و خورجین بر دوش او ). ولی الاغ او تنها چند تکه از استخوان های پوسیده او نمایان بود. به الاغت بنگر این رخ داد را برای مردم انجام دادم تا به قیامت و زنده شدن مرده ها ایمان بیاورند. خداوند الاغ او را نیز با اطلاعات نزد خود و به روش کوانتومی زنده کرد. مثالی بزنیم یک صحنه ای را فیلم برداری می کنیم و دستگاه پیشرفته ( مثلا گوشی هوشمند) آن را به صورت اطلاعات صفر و یک در حافظه دخیره می کند. شما این اطلاعات را در هر دستگاهی بگذاری و دکمه استارت را بزنی اطلاعات صفر و یک به یک پردازنده منتقل و یکی یکی به هم وصل می شوند و پردازنده برحسب تعریفی که برایش در نرم افزار گذاشته شده صحنه فیلم بر داری را نشان می دهد. در روش تله پورتیشن فوتون ها نقش بازی می کنند. خداوند دقیقا در قرآن داستان عزیر را صحنه قیامت را برای ما شبیه سازی کرده است و تمام مطالبی که در بالا اشاره کردم نشان داده است عزیر به لقاء الله پیوست از مرگ به نزد خدا رفت و مجددا به همان محل قبلی برگشت لقائ آلله و معاد رخ داد. وانظر إلى العظام کیف ننشزها ثم نکسوها لحما فلما تبین له قال أعلم أن الله على کل شئ قدیر نگاه به استخوان کن که چگونه ما آن رشد و نمو می دهیم و بر آن گوشت می پوشانیم ، پس از اینکه برای عزیر رخداد زنده شدن مرده ها مشخص شد گفت دانستم که خداوند به هر کاری قادر است. اینکه ذرات بنیادی ما باید به نار سموم بروند و اطلاعات را خداوند از نار سموم جداسازی کند نیاز به تفکر و تعقل و کشف حقایق علمی دارد. سید محمد تقوی اهرمی 20/2/1402

.

بازدید: 792