تکامل آگاهی از دید قرآن

مقدمه نوشتار

آگاهی شناخت محیط اطراف و تنظیم رفتار برای ادامه حیات است و این آگاهی مختص جانداران است. آگاهی در فرآیند تکامل در جانداران از یک جا آغاز شد و به روند تکاملی خود ادامه داد تا به آدم اولین انسان تکامل یافته از نسل قبل از خود رسید و ملائکه نیرو هائی که این آگاهی را به مرتبه جهش تکاملی رساندند در اولین انسان هوشمند به امر خداوند استقرار یافتند و آگاهی با قدرت بیان علمه البیان، قدرت خواندن، علم القراء آن و نوشتن، اقرا بسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق اقراء و ربک الاکرم الذی علم بالقلم و علم الانسان ما لا یعلم. آگاهی در انسان با دانائی به مرحله تکامل خود رسید علم الانسان ما لا یعلم و آدم شروع کرد به نام گذاری اسماء با هدایت خداوند متعال سنگ بنای فرهنگ و زبان بنا بر اصول برنامه ریزی شده در ژنوم گذارده شد. آدم زود تر از سایر هم نوعان با جهش تکاملی، توسط خداوند بر گزیده شد. تمامی اسماء را به او یاد داد در نهاد او گذاشت تا رشد کند و شکوفه دهد لیس الانسان ما سعی.

سالیان دراز بنی آدم در کنار انسان تکامل نیافته روزگار سپری کرد و خداوند با برنامه ریزی خود بنی آدم را هدایت و سایر انسان نما ها را به دلیل تمرد و ذنوب از راه تکامل منقرض کرد. تمامی جانداران با آگاهی تثبیت شده در آن ها به فرمان خداوند آنچه که نیاز به رفتار زندگی آن ها بود در آن ها الهام شد و در طول ظهور تا کنون چیزی به آگاهی آن ها افزوده نشد. بند پایان که منشاء جانداران روی خشکی هستند زمانی که به تکامل گونه ای خود رسیدند تا کنون همان رفتار و آگاهی را بدون تغییر حفظ کردند و بسیاری از گونه ها بر اساس وظیفه محوله در چرخه حیات از هوش و ویژگی خاصی برخوردار شدند. شاخه هائی از آن ها طبق برنامه تدوین شده الهی به روند تکامل ادامه دادند. تنها آن هائی که مانع روند تکامل برنامه ریزی شده بودند از خط صراط المستقیم تکامل حذف َشدند چرخه تکامل نسل آن ها هم اکنون وجود دارند و آگاهی آن ها میلیون ها سال ثابت مانده است. اما اثری از انسان نما ها نیست.

عوامل تکامل آگاهی

علم مخلوق خدا است و خداوند هر کس را اراده کند با نور هدایتی خود او را هدایت می کند و این خواست و اراده باریتعالی است. قانونی است مدون و طرح ریزی شده.خواست خداوند را باید ابتدا بشناسیم .مثالی بزنیم اگر لب پرتگاهی ایستاده باشیم عواملی خداوند در نهاد ما گذاشته که با تفکر و تعقل و درک، راه تدبیر را انتخاب و عمل می کنیم و به دره پرت نمی شویم ولی اگر هم پرت شدیم باز هم خواست خدا است که امری تدوین شده است به پرتگاه رفتی و از عوامل آگاهی خود بهره نبردی می افتی. قانون طبیعت است البته خداوند با ملائکه در حد تقدیر از انسان محافظت می کند خداوند علم الاسماء کلها را در روند تربیت بنی آدم و با ارسال پیامبران پروسه علم الاسماء کلها را به ثمر رساند. علم الاسماء اسماء الهی نیستند که ما فکر کنیم چند تا نام پیامبران و شخصیت های خدائی را به او یاد داد. این نام گذاری و شناحت اجزاء طبیعت است. نام برای گوزن، انواع درخت، به یک کلام پایه تکامل معنوی که در نهاد او از قبل گذاشته بود را به حال شکوفائی در آورد.

انسان های قبل از آدم هم نقاشی می کردند، بلد بودند آتش روشن و شکار کنند ولی احتمالا عوامل آگاهی را نداشتند. چرا ابلیس امتناع کرد به آدم سجده کند ؟ زیرا ابلیس نمی توانست جزء ساختار مادی انسان قرار گیرد او باید با ایزار شیطان وظیفه محوله تحریک انسان به راه فجور و فساد بکشاند تا خداوند در پروسه امتحان انسان نحوه بر خورد بنی آدم را با فجور و تقوا را بسنجد. خداوند انسان خاصی را در پروسه آزمایشگاه دنیا لازم دارد و در قیامت روز موعدی است که این انسان ها تصویه و تسویه می شوند. بر اساس عملکرد هر کس به جایگاه خود هدایت می شود. خداوند می داند که من نوعی که نماز می خوانم و عبادت می کنم ولی رفتار فجور با انواع شکل خود( از فساد فی الارض و رانت و ظلم و غیره )را در عمل خودم دارم راه آتش را نشانم می دهند، فیلم اعمال ما را به دست ما می دهند و بدن ما تمامی اعمال و رفتار و گفتار ما را به نشان می دهد.

انسان می تواند با چهار اصل ابزار آگاهی راه خود را به تقوا بپیماید و کلید کاربرد این عنصر اختیار و انتخاب است قدرت تفکر و تعقل و تدبر و تفهم، افلا یعقلون، افلا یتفکرون، افلا یتدبرون، افلا یفقهون چهار اصل است که انسان را به درجه اعلی از نظر دانائی می رساند و دانائی هنگامی که با تقوا و دور از سوسه های شیطانی باشد مطلوب خداوند است و هدف آفرینش هم رسیدن به ذات فطری است که خداوند در همه موجودات نهاده و انسان را در بوته آزمایش قرار می دهد تا با این چهار گزینه آگاهی به دانائی برسد و از دانائی به خدا باوری و این مختص دین به خصوصی نیست رفتار یک انسان ملاک سنجش است. آیه 277 و 62 سوره البقره را با هم مقایسه کنیم و اینکه ما باور داریم تنها ما به بهشت می رویم تخیلاتی بیش نیست.

إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَأَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ لَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ-کسانی که ایمان (به قرآن)آورده اند و عمل صالح انجام می دهند و نماز بر پا می دارند (نماد خدا باوری) و زکوه می دهند مشمول لَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ می شوند. و آیه دیگر را مرور کنیم.

انَّ الَّذِينَ آمَنُوا (آیه فبل) وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصارى‌ وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون-کسانی که ایمان آورده اند(مومن به قرآن)و کسانی که یهود و مسیحی و صابئی هستند که به خدا و روز قیامت ایمان دارند و عمل صالح انجام می دهند فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون قسمت دوم آیه  دوجه اول را مساوی هم قرار میدهد. قسمت دوم این دو آیه راه توجیه را بسته است.

خداوند انتظار دارد که پیروان قرآن زود تر و بیشتر از دیگران این راه را طی کنند و ابلیس قدرت خود را در این عصر به نمایش می گذارد و ابلیس جنود بیشماری دارد از چپ و راست شخص مومن را محاصره می کند. من در این نوشتار با استناد به آیات قرآن می خواهم نقطه آغاز روند تکامل آگاهی از آغاز خلق انسان تا پیدایش آدم را پیدا کنم و نظر قرآن در تکامل آگاهی را بدانیم.

آگاهی از کجا آغاز شد

آیه زیر می تواند به ما کمک کند اینکه از شکم امهات خود بیرون می آمدید اعضاء بدن نداشته و وقتی متولد می شدید هیج نمی دانستید یا آگاهی نداشتید مفهوم علمی و زیبائی را در خود نهفته دارد. مفسرین این آیه را به نوزاد انسان که متولد می شود ربط می دهند، البته منشاء این تفکر از ابن عباس در صدر اسلام است. خداوند در آیات خلقت انسان برای فهم آیات و بستن راه تصورات غلط ذهنی یک رمز به کار برده است که ما باید آن را کشف کنیم. چگونه؟ فرمول دارد. اسم رمز آیه وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ. قسمت دوم آیه است. زمانی که شما از شکم نیای مادری بیرون می آمدید لا تعلون شیی هیج نمی دانستید و بعد از آن در پروسه تکامل برای شما اعضاء قرار دادیم و آگاهی هم پیدا کردید، مفسرین باور دارند که اخرجکم من بطون امهاتکم همین نوزاد انسان است که از شکم مادر زائیده می شود. می گویند نوزاد باید بیاموزد و دانا شود. در تعریف لا تعلمون شیی معنی هیچ نمی دانستید یعنی آگاهی نداشتید را به قسمت دوم آیه ربط نمی دهند. نوزاد که متولد می شود تمامی اعضاء بدن دارد و آگاهی هم دارد. دنباله آیه می فرمایند وجعل لکم السمع و الابصار و الافئده بعد از بیرون آمدن از بطون امهاتکم ( نیای کهن خود) است یعنی اعضاء را بعد دریافت کردید.

نوزاد که متولد می شود اعضاء دارد و وقتی گرسته می شود و یا خودش را تر می کند خواست خود را با گریه بیان می کند. این دانائی نیست آگاهی است کودک هنوز به رشد عقلی و تفکر و تدبر نرسیده است که دانائی را کسب کند. کودک از آگاهی بالائی بر خوردار است که در ژنوم او همه چیز را برای تولد بی نقص آن مهیا می کند. خداوند برای درک آیات در چند آیه کلید رمز مطلب را بیان می کند.. کلید رمز آیه را در دست داشته باشید تا در زمین اولیه به دنبال نخستین بروز آگاهی برسیم و این کلید رمز همان وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ است. حال به زمین اولیه که نخستین نطفه حیات از دل سنگ رس بیرون آمد سفر کنیم. آیات ابتدای سوره سجده می فرماید.

الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ-خداوند است که تمامی ملزومات لازم برای شروع خلقت انسان در طین را خلق کرد سپس نسل ایجاد شده در شروع خلقت انسان را (مولکول های آلی ساده حیات) در آب کم رسوب داد و این نسل را سامان داد (تا به علقه خلق شود و شرایط نفخت من روحی را دریافت کند) و امر خود را در آن مستقر کرد. بعد از استقرار روح که فرماندهی ژنوم را در دست دارد اعضاء برای انسان در حال شدن قرار داد. در آیات دیگر که به آن می رسیم ، نسل بیرون آمده در شروع خلق حیات نطفه امشاج است. نفخت من روحی در علقه نفس واحده که تمامی جانداران از آن منشاء شدند و دارای ژنوم کامل و تک سلولی تکامل یافته از سیانو باکتری ها بودند در آن (امر خداوند) مستقر شد. نفخت شد و از این پس روح فرماندهی ژنوم  را بسوی تکامل در دست می گیرد آیات متعاقبا آورده می شود و در پایان آیه همان کلید رمز را که نگه داشتید در این جا آورده می شود. وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ. این آیه و آیه اخرجکم من بطون امهاتکم را مقایسه فرمائید هر دو یک رخداد است در زمانی که انسان در حال شدن عضو نداشته است. این روش قرآن برای تجسس در آیات کار برد بسیار خوبی دارد.

ما معمولا عادت کرده ا یم برای تفسیر یک آیه متشابه به جای استفاده از آیات قرآن از نظرات گذشتگان صدراسلام که اکثرا از ابن عباس شروع شد و نظرات بعدی استفاده می کنیم و در پایان از آن نظرات نتیجه خودمان را بیرون می آوریم که همه نتایج به یک جا ختم می شوند. برای رسیدن به نتایج مورد نظر متاسفانه مفاهیم کلمات عوض می شود. آیات قرآن و تجزیه و تحلیل آیات هم سنخ را وارد بحث نمی کنیم و می ترسیم به نظر قالب بندی شده لطمه وارد شود. البته جناب ابن عباس در زمان خود دانشمند جلیل قدر و بنیان گذار علم تفسیر است و بسیار تلاش کرد که معانی کلمات را با دانش روز بیرون آورد و در این راه تلاش پر ثمری انجام داد. نظر ما بر این است ما هم از ابن عباس یاد بگیریم و کلمات را با علم و دانش روز بیان کنیم، بحث علوم طبیعی است و امروزه دانشمندان طی یکی دو قرن اخیر بسیار تلاش کردند و به نتایج علمی خوبی رسیده اند و خوشبختانه قرآن دقیقا همان نظرات علمی کنونی را در قالب تشبیه و تمثیل برای ما شرح داده است.

مسلما ما اعتقاد داریم که قرآن برای تمامی نسل ها نازل شده. اینکه من در نوشتار های خودم مرتبا به این موضوع اشاره می کنم از مهجور واقع شدن مطالب فوق علمی قرآن پشت پرده تحجر رنج می برم چرا دنیای امروز نباید با چهره علمی قرآن آشنا شوند. آیات 9 تا12 سوره فصلت در پیدایش زمین تاریخچه آن را کوتاه و مفید بیان می فرماید از زمان خلق زمین در دو دوره تکامل شیمیائی و تکامل اتمی شروع می کند و به جو هفت طبقه حفاظ دار زمین ختم می شود. جزئیات را در چگونگی پیدایش حیات از دید علم و قرآن ملاحظه فرمائید. این رخداد بر روی پوسته جامد و داغ زمین صورت می گیرد. وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَ قَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ- 10 فصلت ( پس از خلق زمین در دو دوره آیه 9) و پوسته جامد زمین را روی زمین قرار داد و در آن پوسته برکت سنگ رس که ایجاد کننده خاک پر برکت کشاورزی است (به پوسته جامد برکت داد تا پس از میلیارد ها سال بعد در اثر فرسایش سنگ رس خاک کشاورزی ایجاد شود و حیات را در آغوش گیرد حیات بدون خاک کشاورزی و فعالیت ریز حنبندگان ماموریت دار در آن بقاء ندارد) در همان پوسته داغ و در درون سنگ رس اقوات در چهار دوره مقدر می شود (یک نمونه از تغییر معانی کلمات قرآن برای اهداف تداوم و تثبیت نظر گذشتگان همین قدر با تشدید دال است که به خلق کردن معنی شده و شبهه فراوان ایجاد کرده است، قدر از تقدیر برنامه ریزی مدون است) که غذای تک سلولی ها است که بدان نیاز دارند. اول غذای فراوان دوم خلق نطفه اولیه حیات. دقیقا همان جملاتی که دانشمندان به آن رسیده اند و خبر ندارند که این جمله را قرآن فرموده است. سواء للسائلین نیاز مندان به آن.

اقوات چیست؟

خداوند برای شروع خلق حیات که به انسان ختم می شود و هدف آفرینش هم خلق انسان هوشمند و بیرون آوردن آدم از پروسه تکامل است از مولکول های آلی ساده ساختار شیمیائی حیات به نام اقوات استفاده می کند. شروع خلق حیات از مواد شیمیائی که دانشمندان فکر می کنند این جمله را آن ها کشف کرده اند. اقوات غذای ساده تک سلولی یوکاریوت است. اقوات غذای جانداران نیست ما نمی توانیم از اقوات استفاده کنیم. ساختار بدن ما و جانداران برای استفاده از اقوات ساخته نشده است. ما از پروتئین ها و مولکول های زنجیره ای که که بدن جانداران و گیاهان از آن ساخته شده اند مصرف می کنیم .این غذا ها باید در معده ما طی پروسه بسیار پیچیده و برنامه ریزی شده و به کمک آنزیم ها، دیاستاز ها ،باکتری ها و ویروس های مفید به مولکول های ساده، اسید های آمینه که پروتئین ها از آن درست شده اند شکسته شوند و به کانال رگ ها و مویرگ ها ریخته شوند و خون آن ها را در دسترس واحد سلولی بدن یوکاریوت ها (کارخانه عظیم جذب مواد مصرفی و دفع ضایعات ) برساند و این همان علقه است که در زمین اولیه برای نخستین بار خلق شد و در بدن ما باز آفرینی خلق اول است.

یوکاریوت های نخستین اعضاء نداشتند و مواد مصرفی و آماده شده که خون به تک سلولی های واحد ساختمانی ما می رساند که همان اقوات است را مصرف میکردند. خوراک مصرفی تک سلولی های نخستین که به صورت نطفه اولیه حیات که در قرآن به نطفه امشاج نبتلیه نامیده شده. قرآن می فرماید این غذا برای سواءالسائلین است نیازمندان به آن غذا. آن ها اعضاء نداشتند، هنوز آنزیم ها، دیاستاز، هورمون ها. سوخت و سازها خلق نشده بودند. باید سواه شوند در پروسه تکاملی برنامه ریزی شده دو و نیم میلیارد سال سامان داده شوند و زمین در مدار دقیق خود قرار گیرد و خورشید به نور افشانی مورد نیاز حیات بپردازد. جو اکسیژن دار شود و یک طبقه جو به هفت طبقه بنا شود و جو از حالت دودی و تیره و تار که سه دوره ظلمات ثلاثه را تشکیل داده و طارق بوده که از نفس واحده محافظت می کرده خارج و شفاف شود. آیات 11 و12 سوره فصلت. کل نفس علیها حافظ. همه آیات خلقت انسان زنجیر وار به هم وصل هستند. جدا کردن یک آیه و تنهائی تفسیرکردن آن باعث ایجاد شبهه انحرافی می شود. روح در علقه نفخ می شود و تا اینجا انسان که از درون نیای کهن خود که باکتری ها بودند بیرون می آمدند آگاهی نداشتند.

پس آگاهی از زمانی شروع شد که علقه کارخانه عظیم مصرف غذای ساده از محیط اطراف شده بود و ژنوم ار.ان.ای باکتری ها به دی.ان.ای کامل مبدل می شود و کروموزوم جنسیتی زوجین الذکر و الانثی در آن خلق می شود. آیات 36تا40سوره قیامت می فرماید.

أ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدىً - أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى‌ - ثُمَّ كانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى - فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى‌ - أَ لَيْسَ ذلِكَ بِقادِرٍ عَلى‌ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى‌ -آیا انسان می پندارد به حال خود رها می شود آیا او نطفه ای در تقدیر (برنامه ریزی خداوند) نبود که مقدر می شود(به بار می نشیند) پس علقه شد، که خلق شد و سامان یافت(از نطفه اولیه حیات) و در آن جنسیت نر و مادینگی (کروموزوم جنسیتی) نهاده شد. آیا خدائی که قادر به انجام این رخداد است نمی تواند مرده ها را زنده کند. این تفسیر نوین می تواند جایگزین تفسیری که اکنون رایج است و مربوط به صدر اسلام است شود. تفسیر رایج کنونی.

"آيا انسان مى‌پندارد كه به حال خود رها مى‌شود؟ آيا او قطره‌اى از منى نبود كه (در رحم) ريخته مى‌شد؟ سپس خون بسته‌اى شد و خداوند آن را آفرينش داد و استوار ساخت. و دو جنس زن و مرد را از آن پديد آورد. آيا اين خدا قادر نيست كه مردگان را زنده كند؟"

حال آیه دیگر که مکمل تفسیر نوین است. وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا- وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى- مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى- وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى-خدا است که می میراند و زنده می کند و هم او است که جنسیت نر و مادینگی را خلق کرد از نطفه ای که مقدر می شود ( برنامه ریزی و اجراء) و نشاء پایانی تکامل( که ظهور آدم است ) بر عهده او است.

این جا است که خداوند به ملائکه خطاب می فرماید- وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلآئِكَةِ إِنِّى خَالِقٌ بَشَراً مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ فَإِذَا سَوَّيْتُه وَنَفَخْتُ فِيه مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَه سَاجِدِينَ)-71 سوره ص) یاد آر هنگامی که خداوند به ملائکه خطاب کرد که من خالق بشری( بشر این جا انس، آنسان در حال ساخته شدن) در کریستال سنگ رس و از رسوب حما مسنون هستم هر وقت او را خلق کردم و سامان دادم و روح خودم را در آن نهادینه کردم به او سجده کنید. این آیه قسمت اول آیه الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ است. ملائکه آنزیم ها، مولکول های ماموریت دار ، ATP و سوخت و ساز و...هستند. سجده کردن یعنی تسلیم ساختار مادی بشر شدن است.

اذ انشاءکم من الارض

انشاء بعد از هر خلقی دوره سویته شدن آن تا خلق بعدی است. دوره خلق نخستین نطفه تا خلق علقه را قرآن انشائکم نامیده است.

قُلْ هُوَالَّذِی أَنشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُونَ. دوره خلق نطفه و سویته تا نفخت من روحی مساوی است با قل هو الذی انشاءکم قبل از اسم رمز بیان شده است. دوره شروع آگاهی در جانداران زمانی است که خداوند اعضاء را در پروسه تکامل در نطفه علقه قرار می دهد. قسمت دوم قرار دادن اعضاء هم مانند قسمت اول انشاء دارد.

قُلْ أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ- بگو اعضای بدن را برای شما انشاء کردیم. انشاء خلق نیست انشاء دوره تکمیل شدن اعضاء در زمان طولانی پس از خلق علقه است. در آیه دقت و تفکر فرمائید. چقدر خداوند دقیق و حساب شده همه چیز را بیان می فرماید-.

إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى-خداوند مغفرت او گسترده است و او به شما از زمانی که در زمین در حال انشاء بودید و دوره تکامل را می گدراندید و در شکم های امهات خود جنین بیش نبودید از اوضاع شما آگاه بود خودتان را پاک و بی گناه نشمرید خدا به شما اعلم تر است که کی متقی تر است.

بنابراین با برسی آیات فوق به این نتیجه می رسیم که آگاهی جانداران از خلق علقه و نفخت من روحی آغاز شد. استقرار امر خدا در ژنوم که قرآن آن را یتلقی المتلقیان نامیده عامل اصلی آگاهی در جانداران است که در آدم نخستین انسان تکامل یافته هوشمند از نسل قبل از خود با استفاده از ابزار آگاهی تفکر،تعقل، فهم و تدبر به ثمر نشست. در آیه 6 سوره زمر خداوند انسان و انعام را خطاب می کند که شما (انسان و انعام) دوره انشاءکم نخستین را طی کردید.

خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍۢ وَٰحِدَةٍۢ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلْأَنْعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزْوَٰجٍۢ ۚ يَخْلُقُكُمْ فِى بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمْ خَلْقًۭا مِّنۢ بَعْدِ خَلْقٍۢ فِى ظُلُمَٰتٍۢ ثَلَٰثٍۢ ۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ ٱلْمُلْكُ ۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ

شما را از نفس واحده خلق کردم (از علقه که همان نفس واحده است) و سپس جفت آن را از آن قرار دادم (به طریق خلق الزوجین الذکر و الانثی تکثیر پذیری از این به بعد جنسیتی است). برای شما از چهارپایان هشت جفت نازل کردم و شما و چارپایان در شکم نیای خود به صورت خلقی بعد از خلق و در ظلمات سه گانه خلق می شوید. اشاره به دوره قبل از قرار گرفتن اعضاء است که به صورت ویروس و سه نوع باکتری بودید که به علقه خلق شدید. ظلمات ثلاثه دوره تاریکی های سه گانه در زمین اولیه که حدود یک و نیم میلیارد سال طول کشید و جالب است که انسان و چار پایان نیای مشترک دارند. یخلقکم مضارع در ماضی یا ماضی التزامی است و بیانگر آن است که از مبدائی شروع به خلق می کنید و تا پایان دوره سه گانه که خلق می شوید ادامه داشته. یخلقکم رخداد قسمت اول آیه را که خلقکم من نفس واحده است را بیان می فرماید.  سید محمد تقوی اهرمی 10/11/1401

• قبلی
• بعدی