قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

دابه الارض و واقعیتی در قرآن که به آن نزدیک می شویم

 

مقدمه نوشتار


إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ-82 نمل
برای رسیدن به واقعیت یک مطلب باید دید نظر قرآن و جهان بینی آن چیست و دابه در قرآن به استناد سایر آیات به کدام موجودات گفته می شود. دواب در قرآن چند وجه معانی دارد . قرآن برای مطالبی که در قالب آیات متشابه علمی و پیش بینی وقایع آینده بیان فرموده کلید معنی آن را در آیه دیگری دارد. متاسفانه ما با یک دید از پیش تدوین شده و بر باور ذهنیتی ما نشسته وارد مطالعه قرآن می شویم و ناخود آگاه به نفع امنیه خود با نا دیده گرفتن سایر آیات به یک نتیجه میرسیم و جالب است که همه مفسرین و مترجمین در برخی آیات متشابه در خلقت انسان، سموات و سایر به نتیجه واحدی می رسند. اگر بیشتر تفحص کنیم منشاء این نتیجه روایتی است از ابن عباس و یا راویان صدر اسلام. آیا این روایات سندیت دارد. برای این منظور و با توجه به نظر علامه طباطبائی آیات قرآن را ملاک قضاوت قرار می دهیم قبل از وارد شدن به اصل مطلب اشاره داشته باشیم به مطلبی که علامه طباطبائی در کتاب قرآن در اسلام در مورد شیوه تفسیر قرآن به قرآن بیان فرموده.

این کتاب به قطع جیبی در کتابخانه خودم داشتم. نویسنده استاد علامه سید محمدحسین طباطبائی تاریخ انتشارمرداد ماه 1353 از انتشارات دارالکتب الاسلامیه تهران بازار سلطانی که عین مطالب عنوان شده از ایشان بدون دخل و تصرف خدمت خوانندگان تقدیم می شود.

وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا و َوَضَعَ الْمِيزَانَ استدلال علمی آیه

منتشر شده در سه شنبه, 22 مرداد 1398

مقدمه نوشتار


سوره الرحمن با کلمه رحمن نعمت دهنده آغاز شده. خداوند رحمن آیه اول سوره است. این نعمت بزرگ باید شامل تمامی نعمت های داده شده در زمین باشد که خداوند با ذکر آنها انسان را مرتبا خطاب قرار میدهد پس کدام یک از این نعمت های داده شده الهی را منکر می شوید. بنابراین این نعمت که با خورشید و ماه شروع میشود و رشد انواع گیاهان که بر فطرت ذاتی الهی استوار است که همان سجده یعنی تسلیم قوانین و مقررات تدوین شده است، میتواند حیات در کره زمین باشد. قبل از وارد شدن به اساس برپائی حیات که در ابتدای سوره به آن اشاره شده است به دو موضوع مهم اشاره شود. به نظر اینجانب علم القرآن  خواندن را یاد داد معنی میدهد. قرآن مجید را خداوند به انسان نیاموخت بلکه به حضرت رسول اکرم (ص) نازل فرمود. قرآن وحی نازل شده است که به زبان حضرت رسول اکرم(ص) جاری و مسلمانان می نوشتند و حفظ می کردند. علم القرآن خطاب به فرد مشخص نیست نعمتی است که خداوند به تمامی انسان داده است مانند بیان که اختصاص به نوع انسان دارد. این دو خصیصه انسان را از سایر موجودات زنده جدا میکند. نعمت خواندن و بیان با تفکر و تعقل و تدبر پیوند ناگسستنی دارد .علم الاسماء کلها به همین موضوع بر می گردد. نقطه عطف تکامل آدم  از انسان قبل از خود به این جهش تکاملی برمی گردد. بنابراین علم القرآن آموختن قرآن نمی تواند معنی دهد بلکه می تواند خصیصه خواندن را به انسان آموخت معنی به دهد .


اساس بقاء و پایداری حیات  در کره زمین


وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا و َوَضَعَ الْمِيزَانَ-خداوند خورشید و ماه را با برنامه ریزی مدون دارای حرکاتی حساب شده  قرار داد تا حیات در زمین را تداوم بخشد. سماء جو زمین است که از آن نعمت باران نازل می فرماید. جو زمین را بالا برد و تعادل پایدار را در آن جو که از هفت طبقه تشکیل شده است ایجاد کرد. بالا بردن جو زمین از کلمات کلیدی اعجاز قرآن است. این رخ داد به حدود سه و نیم میلیارد سال قبل برمیگردد که زمین دارای جو مناسبی نبود. بالا بردن سقف جو زمین همزمان با فقضاهن سبع السموات فی یومین بر می گردد. سماء یک پارچه  و دخان و تاریک با  قطر بسیار کم به هفت طبقه جو زمین تبدیل شد و در تمامی سماوات (جمع کل هفت سماء جو زمین) امر و قوانین جاریه خداوند بین آنها برقرار و تعادل پایدار یا میزان را  برقرار کرد. ترازو را به این دلیل میزان مینامند که دو کفه آن به حالت تعادل در می آید. پس این جا با توجه به رفع سماء تعادل معنی میدهد. به آیات 10 الی 12 که سرگذشت زمین تا ایجاد هفت جو زمین می پردازد توجه فرمایید. متاسفانه با وضوح این آیات و مفهوم سبع السموات تمامی مفسران محترم هنوز در تعریف سبع السموات و واقعیت آن در قرآن در مانده اند و بین انتخاب نظرگذشتگان و نظر علمی قرآن مردد هستند و این چنین آیات علمی سماوات فدای نظر گذشتگان می شود. آیه 9 می فرماید زمین را در دو دوره خلق کردم و ادامه آن پس از تشکیل زمین که هنوز گداخته است پوسته خارجی یا رواسی را بالای زمین من فوقها قرار میدهد


وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ- ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ


بر روی زمین من فوقها رواسی یا پوسته خارجی و جامد زمین را قرار داد و آن را  پر برکت ساخت ( پوسته جامد را از سنگ سیلیسیوم که بعد از میلیاردها سال بر اثر فرسایش همان خاک کشاورزی پر برکت را ایجاد کرد) و به مدت چهار دوره غذای موجوداتی که میخواهند خلق شوند مورد نیاز آنها است  در چهار دوره برنامه ریزی مدون و مقدر کرد، و سپس به جو زمین که دودی و تیره بود پرداخت به سماء و به زمین هر دو اعلام فرمود در این وضعیت اجباری قرار گیرید و آنها اطاعت و تسلیم برنامه ریزی خداوند شدند. کلمه استعاره است و وابستگی سماء و زمین بهم را معنی میدهد. کلمه جعل رواسی من فوقها موید این است که پوسته خارجی گداخته است. زمانی پوسته خارجی بر روی زمین قرار میگیرد که زمین از حالت مذاب به گداخته تبدیل می شود و پوسته خارجی شروع به سرد شدن میکند. بنابراین بعد از آن چهار دوره زمان بر ایجاد اقوات که آخرین دوره آن خلق الانسان من صلصال من حما مسنون به وقوع می پیوندد.

سه دوره پانصد میلیون ساله می گذرد و باکتری های غیر هوازی بدون هسته کاریوت ها بر زمین حاکم بودند. این سه دوره تاریکی و ظلمات را قرآن ظلمات ثلاثه می نامد. شب و روز سامان نیافته بود سماء زمین مملو از بخار آب گاز های متان، آمونیاک، هیدروژن و سایر گازها و مملو از غبار ناشی از فعالیت آتشفشان ها و برخورد خرده سیارک ها دخان و دودی بود. از این جهت برنامه ریزی خداوند پرداختن به سر و سامان دادن سماء زمین بود. این سماء جو زمین است و نه کیهان و فضای خارج کره زمین. کلمه فقال لها وللارض موید این است که سماء به زمین تعلق دارد و هر دو با هم مورد خطاب  خداوند قرار می گیرند. تعجب میکنم که مفسرین محترم این آیه را مطالعه و در آن تفکر و تعقل نکرده اند که نتوانسته اند مشکل بغرنج سماوات را حل کنند. هنوز پای بند تفکرات قدیم هستند. ادامه آیه را توجه فرمایید.

فقضاهن سبع السموات. ضمیر ف به وقایع قبل برمی گردد که سماء دودی را خداوند به هفت سماوات تبدیل کرد.دقت فرمایید این جا قضاهن است و ارتباطی با خلق کردن ندارد و قضاهن برنامه ریزی کردن است بنا کردن است. أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ ۚ بَنَاهَا- رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا آیا خلقت آنان مهم تر بود یا بنا کردن سماء که رفع سمکها فسوی ها- سقف آنرا بالا برد و سپس به سامان دادن آن پرداخت. این آیه دقیقا معنی فقضاهن را میدهد.


فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ
آنگاه برنامه ریزی کرد سماء و زمین را فقضاهن (پس آن سماء و زمین دودی را به هفت آسمان مبدل کرد و در هر آسمانی قوانین و مقررات که امر خداوند است در آن جاری ساخت، ابلاغ کرد، وحی کرد و سماء دنیا (سماء محل زندگی را به نور چراغ هایی بیاراستیم و محفوظش داشتیم این است تدبیر آن پیروزمند دانا- حال برمی گردیم به آیه وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا و َوَضَعَ الْمِيزَانَ.


بالا بردن سقف  سماء رفع سمکها  فسوی ها


ابتدا جو زمین بالا برده میشود. بعد از سه دوره دخان و تاریکی زمین اولیه که در آن سه نوع باکتری های کهن اجداد کلیه جانوران از جمله انسان بر زمین حاکم بودند. دو دوره پانصد ساله دیگر سپری میشود. دوره اول مربوط به سیانو باکتری ها است که به تولید اکسیژن پرداختند و سپس دوره ایجاد هفت جو زمین که همان کلمه بالا رفع سمکها فسوی ها معنی میدهد . این جا است که حفاظ جو زمین درست میشود و در هر آسمانی تعادل یا میزان برقرار می شود. این ها همه با آخرین نظریه های علم زمین شناسی و زیست شناسی مطابقت دارد و من با این دید به تفسیر این آیات میپردازم.


آسمان را (جو زمین) را بالا برد و تعادل پایدار را وضع فرمود أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ آگاه باشد در این تعادل خلل و طغیان وارد نکنید. وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ . وزن میتواند معیار و سنجش هم معنی بدهد. مانند کلمه موازین شرعی یعنی معیار های شرعی نه ترازو ی شرعی. پس معنی این آیه  می شود برای تداوم حیات و بقاء آن همه با هم این معیار تعادل پایدار را به قسط  تثبیت کنید و به تعادل پایدار خسارت وارد نکنید. امروزه همه می دانند که اهمیت این آیه چقدر مهم است تعادل لایه ازن دارد از هم گسیخته می شود .تعادل مولکول های ثابت در طبقات جو زمین خسارت می بینند و حیات زمین در معرض نابودی است . أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ قیام کنید برای دوام وزن و معیاری که خداوند موزون ساخته و به آن موزون یا تعادل پایدار خسارت وارد نکنید. وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ – و این چنین زمین را و جو آن را برا ی تمامی موجودات حیات وضع کرده است.


وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَ وَضَعَ الْمِيزَانَ

سماء را بالا برد و تعادل پایدار را بنا گذاشت که برای حیات و تکامل موجودات بسیار ضروری است و این تعادل باید حفظ  شود و تخریب نشود. وزن اندازه تعیین شده باید همیشه در حالت تعادل باشد تخریب و طغیان و تخسروا در لایه ازن که هم اکنون اتفاق  افتاده زنگ خطری است که  در یک دوره هزار ساله که چند صد ساله آن سپری شده همانطور که پروفسور هاوکینگ بیان داشت، بشر تا حدود پانصد سال دیگر باید جایی برای خودش پیدا کند چرا که دیگر حیات زمین برچیده میشود. امر خداوند از سماء به زمین و بعکس در جریان است و بقای حیات در تبادل این امر فی ما بین درآن است- یدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فی‏ یَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ-سجده5 - خداوند امر خود را در آسمان و زمین تدبیر میکند و این امر در روزی که به حساب سال های شما هزارسال است نزد خود برمی گرداند. وقتی خداوند امر فی مابین سماء زمین و زمین بر دارد دیگر حیاتی وجود ندارد الف سنه همین سالهای خودمان است و در این دنیا رخ میدهد و ما آماده محو شدن حیات در کره زمین باید باشیم .ما در دوره آخرالزمان حیات زمین هستیم و سال های زیادی از این دوران گذشته و اثرات خود را بر روی اکوسیستم زمین به جای گذاشته و ما همه شاهد آن هستیم. خداوند انشاء الله عاقبت انسانیت را ختم به خیر گرداند. در پایان این دوره یوم العذاب ادنی است که در این جهان رخ میدهد. بالا رفتن درجه حرارت زمین، زلزله های مداوم و آب شدن یخ های قطبی و وقوع  سیل های مخرب دستکاری در ژنوم انسان و خلقت حیات که در آیه ای در قرآن شیطان وعده آن را به خداوند میدهد و خداوند هم می فرماید نتیجه آن را هم خواهید دید. و احتمالا ظهور حضرت مهدی (ع) برای نجات پیروان و انسانیت هم میتواند آخر این دوران باشد. سید محمد تقوی اهرمی مرداد 1398 ویرایش جدید تیر ماه 1399

 

خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ واقعیت قرآنی چیست؟

 

مقدمه نوشتار


اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا
خداوند است که جو هفت طبقه  را خلق کرد و در زمین هم مانند آن را آفرید و امر خود را میان آن دو نازل می کند ( بین آن دو تبادل امر صورت می گیرد) بدانید که خداوند به هر کاری قادر است و به تمامی امور احاطه و علم کامل دارد.

سماوات و سماء، سماوات و الارض سه کلمه کلیدی است که بر حسب تصورات ذهنی ما نسبت به مفهوم آن اثرات تعیین کننده ای در برداشت ما از خلقت انسان از بداء خلق الانسان من طین، نطفه، جنین ظلمات ثلاثه و امثالهم دارد. متاسفانه  تاکنون بزرگان دین نتوانسته اند یک چهارچوب  مشخص و مدونی در مفهوم آن ها ارائه دهند. هر کس با تصورات ذهنی خاصی به قرآن مراجعه و تاویل مورد تصورات ذهنی خود را از آن بیرون می آورد. این تصورات بر باور ما نشسته با مراجعه به نظرات کهن ساخته و پرداخته ایم. مرز سماوات و الارض به معنی کیهان و دیگری به معنی هفت طبقه جو زمین و زمین هنوز با توجه به تحول شگفت انگیز علم اختر شناسی و زیست شناسی نتوانسته بر تصورات کهن ما تاثیر بگذارد. با وجود واضح و روشن بودن و تفکیک این مفاهیم در قرآن تفکر و تدبر در آیات در عمل کار بردی برای روشن کردن مفاهیم پیدا نکرده است که جای بسی تاسف و تاثر است. بویژه اینکه هر کس می تواند به راحتی در فضای مجازی تبلیغات زهرآگین و نظرات مغرضانه و متحجرانه و گمراه کننده  را مطالعه و اثرات مخرب آن را به وضوح مشاهده کند.

خداوند متعال می دانسته که در عصر شکوفائی علوم طبیعی معیار و سنجش آیات متشابه در خلقت کیهان، خلقت حیات و انسان، علم است و این آیات را ادله ای برای اهل علم و تفکر نازل کرده است چینش کلمات طوری بوده است که در قرون متمادی هر کس می توانسته تاویلی دلخواه از آن بیرون آورد تا امروز معنی واقعی آن عیان شود و دانشمندان علوم یقین حاصل کنند که خداوند حق است. حال اگر من نوعی که به علوم طبیعی آشنائی ندارم بخواهم در مورد خلقت انسان  نظر دهم  افراد را گمراه می کنم. من نوعی که معارف اسلامی و علم روایات و احادیث را نخوانده ام نمی توانم در مورد معارف و علوم  دینی و درباره  وقایع تاریخی و اعتقادی نظر دهم. رشته تحصیل من زیست شناسی و بیوشیمی و زمین شناسی است و به علم اختر شناسی هم آشنائی دارم. ابزار کار من علوم طبیعی است و با این نگاه به آیات متشابه در باره خلقت کیهان، زمین، خلقت انسان نظر می دهم.

از دانشمندان فلسفه و علوم و معارف اسلامی هم انتظار می رود در چیزی که تخصص آن را ندارند نظر ندهند تا شبهه ایجاد نگردد و معاندین سوء استفاده نکنند. اینکه برخی عقیده دارند که علوم طبیعی در دین کاربردی ندارد بله برای خودشان که تصورات ذهنی بر تفکر آنان نقش بسته و جدا شدنی نیست درست است ولی برای دانشجوی جوان و تحصیلکرده ما ملاک علم است و خداوند هم خالق علم است و آیات غیر علمی در قرآن نداریم ما  قرآن را نشناخته و جهان بینی قرآن را نمی دانیم و تصورات کهن بر ذهن ما نقش بسته و فکر می کنیم در همه موارد می توانیم نظر دهیم.

دین یعنی کل اعتقادات اسلامی ما فقه و اصول اعتقادی داریم که علوم طبیعی در آن کاربردی ندارند ولی ما در قرآن آیات متشابه هم داریم که مستقل از اصول و فقه اسلامی است این را خداوند در آیه متشابهات فرموده و تاویل علمی آن برای تثبیت اصول اعتقادی ما است. پس ما هنوز قرآن را نشناخته ایم. اگر تاویلی را ارائه دهیم و سبب گمراهی فرد مسلمانی شویم عذاب الهی در انتظار ما است. خداوند سبع السموات را هفت طبقه معرفی کرده که بالای سرما است. فوقکم سبع شدادا. آیا سیارات منظومه شمسی که تا کنون نه تای آن را کشف کرده اند و زمین را از آن کم کنیم می شود هشت می توانند سبع السماوات باشند. مگر هر چه  دلمان خواست می توانیم به آیات متشابه وصل کنیم این یک بدعت است. افرادی این بدعت جدید را طرح می کنند و در سایت های خودشان منتشر می کنند و کسی هم به آن ها اعتراض نی کند که مطابق واقعیت قرآن نیست. تا کنون گرفتار نظریه بطلمیوسی هفت آسمان پوست پیازی با مرکزیت زمین بودیم و اکنون که علم آن را منسوخ شده اعلام کرده ولی بسیاری هنوز آن را از ذهن خود پاک نکرده اند و در تفاسیر آثار آن بوضوح دیده می شود. حال بدعت جدیدی را می خواهند جا بیندازند. سبع سماوات سیارات منظومه شمسی است؟


ادله محکم و واضح  قرآن درباره  سموات والارض به عنوان جو زمین


نویسندگان محترم معانی سماء را بالا تفسیر می کنند. می گویند بالا سماء است و پایین زمین. بنابراین سموات هم عالم بالاتر از ما و زیر ما هم زمین است. گویا در وادی قرن دوم صدر اسلام زندگی می کنند و هنوز کیهان و زمین را نمی شناسند. ما در کیهان بالا و پایین نداریم بالای ما در روز و در شب تغییر می کند و می شود پائین ما. زمین می چرخد. این را هر بچه دانش آموزی میداند. پس سماء مطلقا معنی بالا و خارج از جو زمین نمیدهد ما در کیهان این تعاریف را نداریم. پس چیزی که همیشه حتی در گردش زمین دور محور خود هم چنان معنی بالا میدهد. سماء جو زمین است که همیشه بالای سر ما است در هر حالتی که زمین بچرخد همان بالای سر ما است. خداوند تعابیر را درست بیان کرده. رزق و روزی هم از سماء جو زمین توسط باران که حیات را تداوم می بخشد و امر خداوند که در هر طبقه آن استوار است به ما ارزانی داشته است. چرا خداوند می فرماید در آیات تفکر کنید. سماء به معنی فضا در قرآن آمده ولی بالا معنی نمی دهد. آیات متشابه با علوم طبیعی سروکار دارند و با آن هم باید تاویل شوند. علوم طبیعی در دین کاربرد وسیعی دارد و جوان مسلمان را از گمراهی نجات می دهد. امثال سروش ها و معاندین و فلسفه باف ها و غرب را ناامید می کند. حال با این دید به آیات زیر نگاه کنیم. سوره جاثیه آیات 1 الی 10 و آیات 12 و 13 در اثبات سماوات و الارض به معنی هفت طبقه جو زمین و زمین. در آیات توجه و تفکر فرمایید.


تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ2
انَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِينَ3
وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ4
وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاء مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ5
تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ6
وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ7
يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ8
وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ 9
اللَّهُ الَّذِي سخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ 12
وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لَّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ13


"این کتاب (قرآن) از جانب خداوند است و در سماوات و الارض هم آیاتی (نشانه و ادله) است برای مومنین از قبیل خلقت شما و پراکندگی ریز جنبندگان نیز آیاتی است برای اهل یقین و اختلاف شب و روز و رزقی که از سماء نازل می کنیم و با آن زمین خشک را احیاء می کنیم پس از خشک شدن آن ( بعد موتها یعنی خشک شدن گیاهان موت و احیاء تداوم حیات روی زمین است) و جریان باد یا چرخش باد هم آیاتی است برای کسانی که تفکر و تعقل می کنند (و چشم بسته نظر گذشتگان را بر باور خود نمی نشانند) این آیات که برای تو تلاوت می کنیم حقیقت مطلب است حق است واقعیت دارد. پس به کدام یک از این آیات قرآن و آیات که بیان شد (چیزهایی که در سماوات و الارض بیان شد )ایمان می آورند. قرآن کتاب الهی است و حیات در جو زمین سماوات و الارض هم آیات الهی هستند.

وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ وای بر هر دروغ  پرداز گناهکاری که این آیات را می شنوند ولی غرور و تکبر آنها چنان است که گوئی نمی شنوند آن ها را به عذاب بشارت ده و آن هایی که علم این آیات را دریافت می کنند و آن را به مسخره می گیرند." حال چرا وقتی علم آیات در جو زمین و زمین را روشن می کند باز هم قبول نمی کنند که سموات الارض منظور جو زمین است و بر تصورات ذهنی خود پا  فشاری می کنند. از این آیات واضح تر که سماوات و الارض که در آن اختلاف زمانی شب  و روز که جو عامل آن است وجود دارد باران از سماء وجود دارد، بندپایان در آن پراکنده شده اند ( در زمین و بالای زمین که جو است مانند زنبور ها پروانه ها همه یا در زمین و یا در جو زمین که نزدیک زمین هستند پرواز می کنند) که 80 درصد موجودات زنده را تشکیل می دهند و حیات در زمین نتیجه کار و فعالیت آنها در خاک و زیر خاک (تحت الثری در آیه دیگر ) و روی گل ها و گیاهان است. پس هر کس سماوات و الارض (کیهان و جو زمین در این جا صراحتا جو زمین را تعریف کرده است) را جو زمین نداند دروغ گو و در قیامت به عنوان پوشاننده حق و حقیقت علمی قرآن عذاب می شود. این را خداوند می فرماید. دو آیه 12 و 13 هم آب پاکی روی دست منکرین سماوات والارض به عنوان جو زمین میریزد.


الله الَّذِي سخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ –خداوند است که دریا را مسخر شما کرد که کشتی ها را در آن با امر و قوانین جاریه خداوند به حرکت در می آیند. که این را برای معیشت شما فضل خداوند است. قوانین فیزیک و نیروی محرکه کشتی (قبلا بادبان و باد و اکنون موتور پیشران همه بر قوانین و امر خداوند بنا شده است) و مهمترین ادله سماوات و الارض به عنوان جو زمین این آیه است.


وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لَّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ.هر چه در سماوات و زمین است همه مسخر شما گردانید و این برای دانشمندان و متفکرین آیات و ادله است. آیا ما کهکشان ها را می توانیم مانند تسخیر مک باد در اختیار داشته باشیم. خداوند می فرماید هر چه در سماوات و زمین است در جو هفت طیقه و زمین در تسخیر انسان قرار داد.


وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ-خداوند سماوات و الارض را به حق آفرید و هر نفسی هر چه کسب کرده جزای آن را میبیند و به کسی ظلم نمی شود. ما که یک هویت نفسی داریم در کجا اعمال خود را انجام می دهیم مسلما در درون جو زمین و زمین و کسانیکه سماء و سماوات را در فضای بیرون زمین جستجو می کنند مانند امثال سروش و معاندین هستند که قرآن نخوانده  وحی را رویای رسولانه می پندارند و دلائل خود را از نظر گذشتگان  بیرون کشیده اند و نه از آیات قرآن آیا بین این ها و کسانی که دروغ پردازی می کنند و اطلاعی از این آیات ندارند و سموات والارض را تنها در کیهان و بیرون زمین می دانند و یا سیارات منظومه شمسی را سماوات الارض می دانند فرقی هست. هر دو گروه پوشاننده  واقعیت های علمی قرآنند و گناهکار. این را من نمی گویم قرآن می فرماید. و کاین من آیه فی السموات والارض یمرون علیها و هم عنها معرضون.چه بسیار از آیات و نشانه ها در درون  سماوات و الارض است که روزانه بر آن ها مرور می کنند و روی بر می گردانند یعنی توجه ای نمی کنند. چرا بزرگان دین سماوات و الارض را یک کاسه نمی کنند و یک نظر واحد ارائه نمی دهند سوال برانگیز است.


نتیجه بحث


وقتی سماوات هفت طبقه زمین است
الم تروا کیف خلق الله سبع السماوات طباقا - و جعل القمر فیهن نورا و جعل الشمس سراجا (نوح,15و16). نمی نگرید که خداوند چگونه سبع السموات را طبقه طبقه روی هم  قرار داد و ماه را در جو زمین منور و خورشید را در آن (جو زمین ) چراغ و نورانی قرار داد. به مقاله هفت آسمان در قرآن تحقیق علمی مراجعه فرمایید نور خورشید فقط در جو زمین چراغ است و دلیل آن هم وجود مولکول های هوا که نور را منعکس می کنند بعلاوه نور خورشید بر ماه میتابد و آن را منور می کند. اگر جو زمین وجود نداشت ماه را روشن می دیدیم ولی نور آن در شب پخش نمی شد. کاش همه ما با ابزار علوم طبیعی به آیات متشابه نظر می انداختیم و شبهه روی شبهه درست نمی کردیم.


اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا
خداوند است که که سبع السماوات را خلق کرد و در زمین هم مانند آن را آفرید و امر خود را میان آن دو نازل میکند ( بین آن دو تبادل امر صورت می گیرد) بدانید که خداوند به هر کاری قادر است و به تمامی امور احاطه و علم کامل دارد. قرآن و خلقت زمین و هفت طبقه آن.

برای کسانی که هنوز بر موضع خود مبنی بر هفت آسمان و هفت زمین در کیهان است باقی مانده و مردد هستند که آیه چه می گوید به آیه 35 سوره اعراف مراجعه کنند که می فرماید. وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاء فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ -و اگر از روی گردانی کافران از کلام خدا نگران هستی ( از اینکه از تو معجزه می خواهند) اگر توانائی آن را داری نقبی در زمین بکن و با نردبان به جو زمین صعود کن در این صورت معجزه مهی برایشان می آوری، اگر مشیت خداوند بر آن قرار می گرفت همه را هدایت می کردیم و تو مطمئن باش که وجود دارد .جاهل مقابل عالم است و عالم با علم یقین پیدا می کند که در جو و در زمین هر کدام هفت لایه وجود دارند. این آیه می فرماید معجزه قرآن این است که جو زمین هفت طبقه و لایه های درون زمین هم هفت طبقه است.


کجای این آیه می فرماید ما هفت زمین دیگر مانند هفت آسمان خلق کردیم. اسم آن را هم گذاشته اند الارضین وقتی با توجه به آیات فوق سماوات جو زمین است و خداوند آن را هفت طبقه آفرید ومن الارض مثلهن من معنی در هم می دهد معنی آیه میشود در زمین هم مانند جو هفت طبقه خلق کردیم و امر خود را بین آنها رد و بدل میکند. میدان مغناطیسی زمین گرانش زمین حرارت زمین حرکت لایه های درون زمین نزول باران در اثر جاذبه زمین و میدان مغناطیسی زمین از جمله لایه ای است که زمین و حیات آن را در برابر اشعه ماوراء خورشید محافظت می کند. همه این ها  قوانین حاکم در طبقات زمین و هفت طبقه جو زمین است. خداوند انشاءالله درک جهان بینی و فهم قرآن را به ما و به علمای ما و شجاعت بیان این حقایق علمی قرآن را عنایت فرماید. سید محمد تقوی اهرمی-دوازده مرداد 1398 ویرایش جدید خرداد 1399 ویرایش جدید 12/1/1402