قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

کیهان و انقباض آن از دید قرآن

مقدمه نوشتار

آیات متشابه در قرآن از وقایع علمی و یا حوادثی که در آینده زمان نزول قرآن رخ خواهد داد برای ادله و اثبات حقانیت قرآن در قالب تمثیل اشاره می کند. مثلا کلمات مشرق و مشرقین، مشارق، مغرب، مغربین و مغارب که در زمان نزول قرآن غیر قابل درک بود، چرا مردم آن زمان فقط با یک مغرب و یک مشرق سرو کار داشتند. مفسرین هم بر اساس دید علمی آن زمان شرحی بر آن نوشته اند و هر کدام سعی نمودند راز آن را با کلمات بگشایند. 1300 سال گذشت و دانشمندان با سفر به دو  قطب زمین راز آن را کشف نمودند. به مقاله مشارق و مغارب واقعیت عینی در زمین دارند مراجعه فرمایید.

برای کسانی که اهل تجسس علمی هستند و با عقل و فکر علمی کار می کنند، ادله ای است برای اعجاز قرآن. آیات بیشماری هرکدام یک موضوع علمی را در قالب داستان و تمثیل بیان میکنند. آیات متشابه دو وجه دارد ظاهر و باطن. خداوند برای بیان یک موضوع علمی که در 1400 سال قبل کسی نمی توانست آن را درک کند در قالب تمثیل و تشبیه و استفاده از کلمات خاص آن را بیان کرده است. کسانی که اعتقاد به خداوند متعال ندارند در نظرات گذشتگان می گردند و سوژه برای نفی وحی و قرآن پیدا می کنند و از آنجائی که  جوانان مومن و تحصیل کرده مطالعات قرآنی ندارند پاسخ این شبهات را از علماء اسلام  می پرسند و آنها هم قریب به اتفاق در بند ذهنیات کهن گرفتارند و همان پاسخ و نظر گذشتگان را توجیه و شبهه روی شبهه ایجاد می کنند. منظور من آیات متشابه است که با علوم طبیعی سر و کار دارند. محکمات اساس قرآن است و آیات کاملا روشن و واضح بیان شده و نیاز به تفسیر دارند ولی تاویل ندارند. به عکس آیات متشابه تفکر و تعقل میخواهد و کسی که آن را تاویل می کند باید به علم آن وارد و تخصص داشته باشد.  

 

در حقیقت می توان گفت که آیات متشابه برای امروزه که عصر شکوفائی علم است نازل شده تا با روشن شدن مفاهیم علمی آن به ایمان مومنین افزوده شود و کافران اهل علم و منطق هم بدانند که کلام خداوند وحی بوده است نه رویای رسولانه. معاندین و گمراهان و متحجرین از دیدگاه  گذشتگان هزار سال قبل به آیات خداوند نگاه می کنند و گمراه میشوند. برخی از روی لجاجت با  قرآن گفته منسوخ شده  گذشتگان را وسیله فتنه انگیزی قرار میدهند(عامدا نظرات کهن را در سایت ها منعکس و تکرار می کنند، تا چنان تلقین نمایند که قرآن اینها را میگوید ) و برخی هم نا آگاهانه از آن تصورات تبعیت می کنند که هر دو دو لبه یک قیچی هستند برای بریدن اعتقادات مردم. عامدا و غیر عامدا  دست به یک کار میزنند.

سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّی يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ- بزودی آیات خود را در کیهان و در نفس خودشان (مانند مولکول های ژن) به شما نشان میدهم تا بدانید و یقین حاصل کنید خداوند حق است و وجود دارد. کلمات کلیدی بسیاری در قرآن است که امروزه در محافل علمی بر روی آن بحث می کنند و نظرات علمی معتبری در مورد آن ها ابراز شده و به اصطلاح بحث روز دانشمندان زیست شناسی و زمین شناسی و اختر شناسی است که در قرآن به آن ها اشاره کرده و زوایای علمی آنها را بیان کرده است. حما مسنون و صلصال، صلب و ترائب ،ماء مهین، نطفه امشاج در خلقت انسان، ابداع، فطرهن و خلق در کیهان در اخترشناسی و عرش خدا برعدد هشت  و نوزده نگهبان در دوزخ در پیدایش و برچیده شدن کیهان که اگر با دید علم مربوط به آن نگاه کنیم و نه با نظر منسوخ شده  گذشتگان مطابق علم هزارسال قبل زوایای علمی کلمات خداوند در قرآن آشکار میشود.

چگونگی انبساط و جمع شدن  کیهان در آیات بیشماری میتوان یافت. آخرت به تعبیر قرآن جهان مادی بعد از این جهان است و برچیده شده کیهان قبل از قیامت صورت می گیرد. البته وقایعی به استناد آیات قرآن قبل از قیامت و حتی بر روی زمین که ما زندگی می کنیم رخ می دهد مانند آیه زیر-

یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فی‏ یَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ-سجده 5 - خداوند امر خود را از آسمان به زمین تدبیر میکند و این امر در روزی که به حساب شما هزارسال است نزد خود بر می گرداند.

امر خداوند از آسمان به زمین مطابق آیه 11 سوره فصلت تداوم حیات است که در یک دوره هزار ساله کم کم برچیده می شود البته به دست خود انسان و به قول پروفسور هاوکینگ بشر چند قرن دیگر بیشتر در زمین زندگی نمی کند. هزارسال  وعده خداوند خیلی وقت است شروع شده است. روزهای هزار و پنجاه هزار در جهان مادی است یا در قیامت-

آخرت یعنی دنیای پس از حسابرسی (اول قیامت رخ میدهد و سپس آخرت محل استقرار کسانی که از فیلتر آزمایش الهی عبور کرده اند) ادامه حیات تکامل یافته زمین است با انسان های استوار بر ذات فطرتی خدایی خود که از اول آفرینش هدف خداوند بوده است. تسویه انسان هائی که به خود ظلم کردند و از ذات فطری خود خارج شدند خالص سازی انسان ها، نتیجه دوره آزمایش خلقت انسان در حیات زمین است. خداوند اراده کرده است انسان های مستضعف و مومن را در زمین به سروری و آقایی برساند، منظور در زمین قیامت است نه در زمین دنیا.

حالا زمان قیامت از نظر قرآن چه موقع است. به آیه 187 اعراف توجه فرماِید.

یسأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي لاَ يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ-اعراف 187

درباره قیامت از تو می پرسند که چه وقت فرا می رسد بگو علم آن نزد خدا است هر موقع وقت آن  رسید  آشکار می شود و ناگهان بارگران آن بر کیهان مستولی می شود (کیهان ثقیل می شود یعنی فشرده و چگال می گردد، چنان از تو می پرسند گویا تو میدانی بگو علم آن نزد خدا است ولی اکثر مردم علم آن را ندارند. چرا خداوند فرموده اکثر مردم نمی دانند و به رسول اکرم هم فرموده فکر می کنند تو میدانی، یعنی رسول اکرم(ص) هم  نمیداند وقت قیامت کی است ولی کسانی هستند که می دانند. این تناقض نیست واقعیت علمی است. چرا؟ علم فیزیک و اخترشناسی آن را کشف میکند. دانشمندان علوم فیزیک و اختر شناسی می دانند. خداوند در این آیه می فرماید هر وقت قیامت قرار است اتفاق بیفتد ابتدا کیهان زیر بار آن فشرده و ثقیل می شود. بنابراین برچیده شدن کیهان شروع قیامت است.

علامه  طباطبا یی رحمه الله علیه در تفسیر المیزان جمله لا تا تیکم الا بغتته  در آیه فوق را به عنوان پدید آمدن چیزی ایست بطور ناگهانی و بدون آنکه قبل از پدید آمدن معلوم باشد، تفسیر کرده است. بنابراین چیزی که قبلا نبوده به ناگهان ظاهر می شود. کیهان به استناد علم اختر شناسی براساس ضوابطی که بر آن حاکم است و مطابق پیش بینی های علمی جمع میشود و پس از آن قیامت است که لا تاتیکم الا بغته ناگهان آغاز می شود. بررسی قیامت از نظر علم و قرآن. به آیه 50 سوره یاسین هم نظری داشته باشیم.

وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ- میگویند اگر راست می گوئید این وعده (یوم العذاب) کی است، فقط یک صیحه واحد و عظیم که نه فرصت وصیتی دارند و نمی توانند بسوی کسان خود برگردند. این نفخ فی الصور نیست  صیحه عظیم است که حیات در زمین به ناگهان برچیده می شود. برچیده شدن حیات در زمین زمانی آغاز می شود که هنوز انسان هائی برروی زمین زندگی می کنند و این نظریه قرآن است. هنگامی که اراده ذات باری تعالی بر برچیدن حیات در کره زمین قرار گیرد واقعه عظیم و ناگهانی بر زمین مستولی می شود. همانند مثلا انقراض دایناسورها ولی بمراتب شدید تر و این حادثه را علم نمی تواند پیش بینی کند لا تآتیکم الا بغتته  و این پایان دوره آخرالزمان است.

چنان می آید و غافلگیر کننده است که علم هم نمی تواند آن را پیش بینی کند. ابتدا علائم آن مانند خشکسالی، ظلم بیش از اندازه، تخریب محیط زیست طی محدوده زمانی حدود هزار سال آغاز میشود. آیه ثله من الاولین و قلیل من الاخرین -بندگان خاص خداوند در آغاز پیدایش آدم و چند هزار سال بعد از آن زیاد بودند ولی در دوره آخرین که اکنون ما هستیم بسیار قلیل هستند. با توجه به جمعیت چند صد هزار نفری اولین و جمعیت چند میلیاردی کنونی که واقعا وحشتناک است ما تصور می کنیم مومن هستیم ولی با اعمال و کردار خود در حقیقت مورد نظر خداوند نیستیم، حضرت مهدی(ع) احتمالا  در این دوره و اواخر آن و مدت زمانی قبل از یوم العذاب ظهور می کند. برای نجات بندگان مومن خدا. باید توجه داشته باشیم که این یوم العذاب ارتباطی با روز قیامت ندارد. عذاب در این دنیا است برای روشن شدن این موضوع علاقمندان میتوانند به مقاله زمان برزخ از مرگ تا قیامت لحظه ای بیش نیست- مراجعه فرمایند 

زمین بر اساس آیات بیشماری از جمله در سوره تکویر آیات 1 الی 3  جمع میشود 

اذالشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَإِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ - وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ- وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ- وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ- وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ- وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ-هنگامیکه خورشید درهم پیچیده شود و ستارگان نور خود را از دست میدهند. و هنگامی که کوه ها روان شوند ( در اثر مذاب شدن) و آنگاه که شتران باردار بار خود را می نهند و هنگامی که وحوش محشور شوند و آنگاه که دریا ها افروخته گردند و هنگامی که نفس ها درهم ادغام شوند و چند آیه بعد و هنگامی که آسمان (فضا) از جا کنده شود. این آیات را باید بر اساس بروز حواددث با ترتیب زیر نوشت. آیات در باره یک موضوع مثلا خلقت انسان در قرآن درسوره های مختلف نازل شده و هنگام  بررسی و بحث باید آن را در جای خود گذاشت و بحث کرد. علامه طباطبائی در این مورد در تفسیر المیزان نظر خاصی دارد. نقل از سایت مرکز پاسخگوئی به سئوالات دینی

ایشان با اين كه معتقد به توقيفى بودن ترتيب آيات در اكثر سوره‏ هاى قرآن كريم است، درعين حال تعداد سوره‏ هايى را كه تنظيم  بعضى از آيات در آنها به اجتهاد و راى صحابه صورت گرفته ‏است، اندك نمى ‏داند. به نظر ایشان وقوع برخى از آياتى كه به صورت متفرق نازل شده در جايى كه فعلا قرار دارند، خالى از مداخله اجتهادى صحابه نبوده است و اين مساله از ظاهر روايات جمع اول قرآن (در زمان خليفه اول) به دست مى‏ آيد. بنابراین، علامه به توقيفى نبودن ترتيب گروهى از آيات در جمع ‏آورى قرآن پس از رحلت پیامبر(ص) معتقد است، اما در زمان حيات پيامبر اكرم(ص)، كه خود آن حضرت ناظر در امر كتابت قرآن بوده اند، معتقد است بدون شک، ترتيب آیات، توقيفى بوده است. ایشان در این زمینه بطور مفصل در المیزان، ج 12، ص 126 ـ 132؛ و ترجمه المیزان ج 12، ص 183 ـ 192 راجع به این موضوع سخن گفته است "-اینجا کلیک کنید . بنابراین با مقایسه علم اختر شناسی ترتیب آیات میتواند بصورت ذیل باشد.

وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ

وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ

وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ

وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ

واذ الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ

وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَت

در آیات دیگر قرآن درباره  واقعه عظیمی که باعث برچیده شدن حیات در زمین می گردد اشاره شده است. سوره واقعه و زلزال به این واقعه اشاره کرده است -إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَاوَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا. قبل از وقوع این حادثه وحوش و عشار عکس العمل خاصی از خود بروز می دهند. دریا ها در اثر حرارت خورشید تبخیر و پوسته جامد گداخته شده و کوه ها روان می شوند و سپس خورشید از نورافشانی بیرون میاید و ستارگان خاموش و کیهان به دوره اول مره یعنی به سینگولاریته یا احدیت برمیگردد و نفس مستقلی دیگر وجود ندارد تعاریف مادی که این نفس ها بر آن استوار بودند درهم ادغام میشوند. اتم ها و ذرات بنیادی مانند کوارک ها که هر کدام دارای نفس یا ماهیت خاص خود هستند در احدیت همه ادغام می شوند واذالنفوس زوجت پایان و محو شدن ماده در احدیت است 

اگر نظریه های زمین شناسی معتبر امروزی را مطالعه کرده باشیم می دانیم که خورشید همه روزه مقادیر عظیمی از  ذخایر واکنش های هسته ای خود را از دست میدهد و مرتبا بر جرم آن افزوده می شود تا بالاخره تبدیل به توده بسیار بزرگ سرخ رنگی درمی آید و میلیون ها  کیلومتر به زمین نزدیک میشود و زحل و زهره را می بلعد و باعث گرمای شدید در زمین می گردد و جو زمین و آسمان هفت طبقه آن از بین میروند و دریا ها بخار می شوند و سپس پوسته جامد زمین در اثر حرارت ذوب می شود (بجای آب آتش مذاب و گداخته جایگزین دریاها  می شود) و اذالبحارسجرت -دریاها برافروخته و کوه ها جاری میشوند و این زمانی است که خورشید از رمق می افتد و خاموش و ستارگان بی فروغ میشوند و کیهان جمع می گردد. درمورد جمع شدن کیهان علم هنوز نظریه جامعی که مقبول دانشمندان باشد ارائه نداده است .

دو نظریه کلی وجود دارد

اول کیهان همچنان به انبساط خود ادامه میدهد و دوم کیهان جمع می گردد و به نقطه تکینگی یا سینگولاریته برمی گردد. نظریه علمی میگوید دو حالت ممکن است برای کیهان پیش آید. نقل از کتاب استفان واینبرگ سه دقیقه اول پیدایش جهان فصل هشتم صفحه 165 و 166 ترجمه محمد رضا خواجه پور.

حالت اول اگرچگالی کیهان از چگالی ویژه آن که نسبت مستقیم با ثایت هوبل دارد (ثابت هابل  مساوی است با 15 کیلومتر در ثانیه در هر میلیون سال نوری) و برابر است با گرم در سانتیمترمربع کوچکترباشد کیهان تا ابد گسترش می یابد. حالت دوم عکس آن باعث توقف انبساط و جمع شدن کیهان میشود که این جمع شدن با افزایش سرعت آن بر حسب زمان است و برگشت به حالت اول پیدایش کیهان. یعنی علائم آن طی مدت زمانی بروز میدهد که بر اساس ثابت هابل اگر چگالی کیهان به طور مثال دو برابر چگالی ویژه آن باشد. کیهان دارای عمر ده میلیارد سال است و باید حدود پنجاه هزار میلیون سال دیگر به انبساط خود ادامه دهد و سپس به انقباض دقیقا همان انبساط وارونه است و در ده هزار میلیون سال دیگر به حالت تکین (سینگولاریته یا احدیت ) و چگالی آن بی نهایت زیاد شود مانند مرحله پلانک. به تعبیر قرآن به فشردگی مطلق یا صمدیت برمیگردد. درصمدیت که از صفت ذاتی خداوند سرچشمه میگیرد.قل هو الله احد الله الصمد (خداوند احد یا تکین است و توخالی نیست) توپری حاکم است و مانند ماده فضای خالی دیگر وجود ندارد. انا لله وانا الیه راجعون. از احدیت و صمدیت خلق شدیم و به آنجا هم  برمی گردیم.

نظریه دوم مطابق نظر قرآن است قرآن میفرماید

-يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ- روزى كه فضا (کیهان ) را همچون لوله کردن صفحه نامه‏ ها درهم مى‏ پيچيم همان  گونه كه در آغاز آن را ابداع كرديم- ( شاید اشاره به کما بدانا اول خلق به همان چگونگی وسرعت باز شدن و انبساط کیهان باشد. به همان سرعت همه چیز درهم میپیچد وعمل عکس انبساط که همان درهم  پیچیدن است صورت می گیرد که قرآن از کلمه نطوی استفاده کرده است چه تعبیری زیبائی است. توجه فرمائید  وَإِذَا السَّمَاءُ کُشِطَتْ. آنگاه که اسمان ازجا کنده شود. فضا شروع به جمع شدن میکند. مدل استاندارد کیهان . روزی که فضا را مانند طومار نامه درهم می پیچیم زمان آن چقدر است باید از آیات دیگر کمک بگیریم. شروع آن توقف انبساط کیهان و باز گشت به نقطه اول مره نقطه آغازین انبساط کیهان است.اینجا کلیک کنید.

در حقیقت آقای پروفسور هاوکینگ از نطوی السماء استفاده کرد و مدل خود را ارائه کرد. جالب توجه است که زمان نطوی السماء از کرات اسمانئ دیگر خبری نیست وَإِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ و نیروی جاذبه ازبین رفته و سموات والارض دیگر مفهومی ندارد و خداوند متعال از کلمه سمائ یعنی فضا استفاده کرده است.

فضائی که کیهان آن را اشغال کرده است درهم می پیچد و بر اساس وعده داده شد این بازآفرینی برنامه الهی است و ما به وعده خود عمل می کنیم- ابداع کیهان از سینگولاریته یا به فارسی تکینگی و به عربی احدیت آغاز شد.

خداوند احد است و محدوده ایجاد کیهان هم از نور ذات باریتعالی و در احدیت از هیچ ابداع شد .در مقاله -خلقت کیهان از خداوند احد و صمد آغاز شد  با استناد به آیات قرآن مجید مشروحا شرح داده شده .بنابراین بر چیده شدن کیهان از دید قرآن همان عمل عکس انبساط آن است .سید محمد تقوی اهرمی مرداد 1397 ویرایش جدید تیرماه 1399

 

عدد نوزده در قرآن و علم کوانتوم

 

مقدمه نوشتار


در قرآن نکات علمی فراوانی نهفته است، اگر ما آیات متشابه  قرآن را با علم امروزی مقایسه و ذهن را از دیدگاه  گذشتگان که مطابق علم زمان خود در روایات درج شده پاک کنیم با حقایق علمی آن آیات می رسیم. در کتاب نقد قران دکترسها که بسیار مغرضانه آیات قرآن را با  تفاسیر بسیار قدیمی که مفسران با دیدگاه های علمی روز در هزار و چهار صد سال گذشته  تفسیر کرده اند مقایسه کرده و نتیجه گرفته  قرآن این ها را میگوید. کسانی که این کتاب را به رشته تحریر در آورده و با  ترفندی  خاص آن را منتشر کرده اند سالیان مدیدی است که در وحشت گسترش مفاهیم عالیه و علمی قرآن در جهان بسر میبرند. البته این کتاب ارزش پاسخگویی ندارد ولی از آنجائی که باعث سوالاتی برای جوانان جویای حقایق  قرآن شده است مطالبی که مطرح شده است و نتیجه گرفته اند این ها با علم روز مطابقت ندارد و قرآن کلام  وحی هم رویای رسولانه است به آن پاسخ داده و دلایل علمی این اعداد در این نوشتار مطرح می شود. یکی کتاب نقد قرآن را منتشر می کند و دیگری موضوع میتراشد تا اذهان جوانان را مشوش کند. خداوند متعال به این حرکت موذیانه دشمن پاسخ روشن و واضح میدهد.

در سوره مدثر آیات 8 الی 31 از سقر مرحله ای از جهنم (آتش سوزان) صحبت می فرماید و آن را توصیف و سپس به عدد نوزده اشاره می کند. در تفاسیر همه به  اعجاز عددی آن پرداخته اند که درست است ولی اصل  اعجاز علمی آن است که از دیده ها پنهان مانده . ما در این نوشتار به اعجاز شگفت انگیز علمی ان می پردازیم که ادله روشن بر وحی بودن قرآن و رد ادعای وحی رویای رسولانه است.


عَلَيْهَا تسْعَةَ عَشَر-بر آن نوزده حاکم استَ

بعد از بیان آیه علیها تسعه عشر خداوند دلیل بیان این عدد و ماهیت آن را بیان می فرماید


وما جعلنا اصحاب النار الا ملائكه وما جعلنا عدتهم الا فتنه للذين كفروا ليستيقن الذين اوتوا الكتاب و يزداد الذين امنوا ايمانا ولا يرتاب الذين اوتوا الكتاب والمومنون وليقول الذين فى قلوبهم مرض و الكافرون ما ذا اراد اللّه بهذا مثلا كذلك يضل اللّه من يشاء و يهدى من يشاء و ما يعلم جنود ربك الا هو و ما هى الا ذكرى للبشر-32 مدثر

کمتر مفسری به این آیه که درست بعد از ذکر کلمه نوزده آمده توجه کرده و به آن پرداخته اند. آیه عجیبی است
ما اصحاب  آتش را  جز از ملائکه قرار ندادیم و عدد آن را هم (اعلام کردیم) که آزمایشی برای کافران است که آن را دست آویز فتنه قرار می دهند. اعلام این عدد برای به یقین رسیدن اهل کتاب و افزایش ایمان مومنین است. آن هائی که در ایمان خود تردید دارند و با خود می گویند منظور خداوند از اعلام این عدد چیست، چه اراده کرده که عدد را فرموده، خداوند این چنین هر کس را بخواهد گمراه و هر کس را بخواهد هدایت می کند و تعداد جنود (لشکر یا کارگزاران خلقت ) را فقط خدا می داند و این سخن جز اندرزی برای مردم نیست.

عدد نوزده هم برای آزمایش انسان ها است که در این عدد و ماهیت آن فتنه انگیزی می کنند و هم برای بیان زیبا ترین رخ داد در کیهان که هم برای مومنین و هم برای اهل کتاب ( مسیحی ها و یهودی ها یا بهتر بگوییم اروپایی ها که سر دمدار علوم فیزیک هستند) حجت علمی است تا بر ایمان آنها افزوده شود. حال این رخداد علمی چیست. ما عدد هشت داریم و عدد نوزده و تا کنون کسی به ماهیت علم کوانتومی این اعداد توجه نکرده است. زمان طولانی در این دو عدد فکر کرده ام خداوند سخن غیرعلمی نمی فرماید . فهم و درک ما ناقص است. خوشبختانه راز این دو را از نظر علم کوانتوم کشف کردم.

اعداد دو چهار شش هفت هشت و نوزده و فلسفه وجودی آن در قرآن.


کیهان را خداوند خلق کرد و برای خلقت آن مراحلی را قرارداد و از بدو خلقت انسان و تکامل او و دمیدن علم و آگاهی در آدم  و ظهور او به عنوان اولین انسان تکامل یافته که هدف آفرینش کیهان بوده است (در کیهان ممکن است حیاتی دیگر وجود داشته باشد ولی جهان بینی قرآن بر آن است که کیهان برای خلق حیات در زمین آفریده شده از اهداف خلقت انسان است)، اعدادی در سرنوشت خلقت انسان از بدو شروع انبساط کیهان نقش موثری داشته اند از قبیل خلقت کیهان در شش روز، زمین در دو روز و هفت جو زمین  سایر، که در قرآن و در آیات متشابه به آنها اشاره کرده است. خداوند در آیات اعراف 25 به بعد از تکامل آدم از انسان های هم دوره- هدایت بنی آدم را برای رسیدن به تکامل فکری و شیوه زندگی و فرهنگ سازی برعهده گرفته است.

بعد از هبوط آدم از بهشت نا آگاهی خداوند بنی آدم را مورد خطاب قرار می دهد و می فرماید برای شما لباسی فرستاده ایم تا شرمگاهتان را بپوشانید ولی لباس تقوی برای شما بهتر است و توصیه می فرماید خداوند را عبادت کنید و از شیطان دوری کنید  و به  هنگام هر عبادت لباس خود را بپوشید، بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید و سخنان پیامبرانی که بر شما فرستاده  می شود گوش فرا دهید. آیات 25 الی 54 به بنی آدم نصیحت می کند و همانجا به آنها یاد آوری میکند که خداوند سماوات والارض را در شش روز آفرید و در آیاتی دیگر در تمثیلی چگونگی دفن مردگان را توسط  زاغ به آنها یاد می دهد. در تمامی این آیات که مطالب بسیار مهمی را در قالب تمثیل به بنی آدم یاد اوری می کند بیانگر این است که خداوند هدایت بنی ادم را لحظه به لحظه برعهده داشته تا تکامل فکری و اجتماعی آنها به حد معقولی برسد و سپس با ارسال پیامبران مطالب را به بنی آدم ابلاغ می کند و تمامی اعداد را مرتبا در قالب داستان و تمثیل به آنها  یاد آوری می کند و این اعداد چنین در فرهنگ جامعه انسانی ماندگار شد. قرآن آنرا تکرار کرد تا به عنوان سند تا روشن شدن آن موضوعات توسط علم ادله ای باشد بر حقانیت وجود خداوند متعال. در تمامی آیات تمثیلی اشاره شده مفاهیم در تاریخچه تکامل انسان نهفته است که نیاز به مقاله جداگانه دارد.

 کلمه هشت و نوزده هم دارای مفاهیم والای علمی است و حقانیت خداوند را آشکار می سازند. در موضوع هشت مقاله ای تحت عنوان عرش خداوند برهشت و علم کوانتوم  منتشر کردم. در این نوشتار به عدد نوزده میپردازم

واقعیت هنری و علمی عدد نوزده


سبک نگارش قرآن که بر وحی کلام خداوند استوار است اعجاز انگیز است و در حقیقت دارای سه بعد مفهومی است البته آیات متشابه که با علوم تجربی سر و کار دارند. ظاهر آیات، اعجاز علمی آن و مفهوم یا تاویل واقعی آیات متشابه. اینکه  خداوند متعال می فرماید اگر جن و انس جمع شوند مانند قرآن را نمی توانند خلق کنند. اعجاز عددی به اضافه اعجاز علمی ان است. تمامی حروف و جملات در قران با چینش و تلفیق حروف و اعداد  بهم ارتباط تنگاتنگی دارند که توسط بسیاری از پژوهشگران شرح داده شده است - اعجاز عددی  قرآن دانشنامه‌ی اسلامی-اینجا کلیک کنید- ما مفهوم علمی عدد نوزده را می خواهیم بررسی کنیم.

در سوره مدثر نکات علمی فراوانی را می توانیم بیرون آوریم و روی آن بحث کنیم. خداوند در تمثیلی روز برچیده شدن کیهان و قیامت را عنوان می کند و به ولید بن مغیره و ترفندهای او برای رد آیات خداوند اشاره کرده و سپس به  توصیف سقر (مرحله ای از آتش جهنم می پردازد) که عدد نوزده بر آن حاکم است. آیه عَلَيْهَا تسْعَةَ عَشَر ارتباط با آیات  قبل و بعد از آن دارد که متاسفانه آیه را از قبل و بعد از آن جدا و فقط اشاره میکنند که جهنم  نوزده نگهبان دارد که روش بسیار غلط  در بیان مفاهیم قرآنی است و گمراه کننده است. سخنی از نگهبان آتش نشده، بعد از ذکر عدد  نوزده و در آیه بعدی ماهیت این عدد  را از جنس ملائکه میداند و ملائکه هم از جنس نیرو و انرژی است. مهمترین نکاتی که در سوره فوق العاده پرمفهوم و علمی که مورد نیاز ما است از قرارذیلند:

چه موقعیت زمانی این عدد حاکم است آیات 8 الی 10

فَإِذَا نُقِرَفِي النَّاقُورِ-فَذَلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ–عَلَى الْكَافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ


جمله فاذا نقر فی الناقور فقط در این سوره آمده است که پس از آن قیامت بر پا  می شود. علامه طباطبائی رحمه الله علیه در معنی این آیه به مطلب زیر اشاره میکند" کلمه نقر به معنای کوبیدن و کلمه ناقور هم به معنای هر چیزی که برآن می کوبند تا صدا کند. کوبیدن مفهوم فشردن را در خود دارد. کیهان فشرده می شود. پس زمان نقر ناقور روز رجوع خلائق به خدا واقع می شود، ناقور کیهان است که مورد  نقر واقع و  فشردگی بر او عارض می شود " نفخ فی الصور در قیامت اتفاق می افتد ولی نقرفی الناقور روزی است که همه جهان مادی بسوی خدا باز می گردند و سپس قیامت بر پا  می شود کیهان به  احدیت نقطه آغاز خلقت خود بر می گردد و فشرده و کوچک می شود و این زمان قبل از انبساط  کیهان است که  فشردگی حاکم بود. از آیه 11 الی 16 وصف حال ولید ابن مغیره است و نعمتهائی که به او داده شده ولی او آیات خداوند را منکر می شود.


انه فكر و قدر-فقتل كيف قدر- ثم قتل كيف قدر- آری (آن دشمن حق) فکر کرد و برنامه ریزی کرد. مرگ بر او باد که چگونه برنامه ای تدوین کرد (تراشید) (آری) کشته باد چگونه او طرحی ریخت (و موضوعی تراشید)


ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ-ثُمَّ أَدْبَرَوَاسْتَكْبَرَ- فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ- إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ –سپس نظری افکند و روی ترش کرد و به(قرآن) پشت کرد و تکبر ورزید و گفت این قرآن جز سحری که آموخته اند نیست و این سخن بشر است ( کلام خدا نیست و رویای رسولانه است).

سَأُصْلِيهِ سَقَرَ-وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَر-ُ زودا که او را به سقر در افکنم و تو چه دانی که  سقر چیست لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ. نه باقی می گذارد و نه رها می سازد- لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ–عليها تسعه عشر -پوسته را دگرگون می کند و بر می دارد و بر آن نوزده حاکم است. صحبتی از نگهبان و فرشته  نیست و تنها فرموده عدد نوزده حاکم است بر سقر است.

تاویل یا  توجیه علمی این آیات


در آیات فراوانی به موضوع برچیده شدن کیهان و ظهور قیامت در قرآن اشاره شده است. از جمله آیه زیر


يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي لاَ يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللّهِ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ- درباره قیامت از تو می  پرسند که چه وقت فرا می رسد بگو: علم آن نزد پروردگار من است تنها اوست که چون زمانش فرا رسد آشکارش می سازد فرا رسیدن آن در آسمان و زمین (کیهان) ثقیل شدن را حاکم میکند. جز به ناگهان بر شما نیاید (قیامت بعد از برچیده شدن کیهان) چنان از تو می پرسند که گویی تو از آن آگاهی بگو: علم آن نزد خداست ولی بیشتر مردم نمی دانند. بررسی قیامت از نظر علم و قرآن- اینجا کلیک کنید.روزی که قیامت فرا میرسد کیهان برچیده می شود. اتفاق قیامت بر کیهان بسیار ثقیل است و باعث چگالی آن میگردد. ثقیل یعنی سنگین شدن سنگینی در اثر فشردگی مستولی میشود.

معنی الا هو ثقلت و آیه نقرفی ناقور به معنی کوبیدن بر چیزی که باید کوبیده شود. از آنجائیکه اکثر مفسرین نقرفی ناقور را با نفخ فی الصور یکی دانسته اند که درست نیست ولی هر دو برچیده شدن کیهان از آن استنباط می شود.

کیهان کوبیده یعنی فشرده می شود به احدیت و صمدیت می پیوندد-خلقت کیهان از خداوند احد و صمد آغاز شد .درآیه بالا هم اشاره میکند که قیامت اثر فشردگی بر کیهان میگذارد ثقلت. سنگین شدن و فشرده شدن. مانند اول مره که کیهان از هیچ خلق شد. فشرده و ثقیل بود و باز شد. به مقاله خلقت کیهان از هیچ نظر علوم طبیعی وقران-مراجعه فرمایید.


حال خلاصه ای از پیدایش کیهان از نظر علم را بیان کنیم. کیهان در نقطه ای بینهایت کوچک و داغ و چگال (فشرده و توپر) به تعریف علم یعنی از هیچ به یک باره یا خلق الساعه ایجاد شد. تحولات اولیه کیهان در نقطه آغازین تا زمان ده به توان منهای 43 ثانیه را زمان پلانک میگویند. اندازه کیهان ده به توان منهای 35 متر است. ارقام را توجه کنید. یک متر صد  سانتیمتر است و یک دهم، صفر ممیز یک و عدد فوق صفر ممیز 35 صفر و بعد عدد یک، به عقل نمی گنجد (یعنی کل جهان مادی کهکشان ها، ستارگان، ماده تاریک، انرژی تاریک زمانی بهم  فشرده شده بودند در یک نقطه ای که  تجسم کوچکی آن غیر قابل  تصور است). این اندازه را می گویند اندازه پلانک. در این نقطه که ابعاد ندارد -طول، عرض، ارتفاع ندارد، ماده هم  وجود ندارد و درهم تنیده هستند. علم میگوید کل کیهان در این نقطه بی نهایت ریز فشرده شده بودند که با منطق علم فیزیک و ریاضیات نمی خواند ولی قرآن توجیه علمی آن را ارائه می دهد. ابتدا هیچ بود (هیچ نبود ماده است و عدم معنی نمی دهد) بارقه ای از انرژی ناب که صمد بود از احد متجلی شد و در دوره پلانک اساس و پایه ماده بهصورتذرات بنیادی گذارده می شود. محدوده احدیت آغاز ابداع جهان مادی و مراحل آن تا انبساط کیهان

بینهایت فشرده. یعنی ذرات بنیادی چنان درهم تنیده هستند که نمی توانند تکان بخورند. تکانه هم ندارند. این نقطه که از نظر ریاضیات غیر قابل تصور و پیچیده است را از نظر علم سینگولاریته می گوید. به فارسی تکینگی و به عربی می شود احدیت. خلقت کیهان از احدیت و صمدیت آغاز شد (بالا). چگالی بینهایت فشرده است. توپر است فضای خالی ندارد صمد است.

یکی از معانی صمد به عربی توپر است که در آن فضای خالی ندارد. حرارت ده به توان 32 درجه کلوین است. در یک لحظه بسیار کوتاه  از نظر زمانی یک کوینتی لیونم ثانیه یعنی ده به توان منهای 29 ثانیه این نقطه بدون ابعاد به یک باره و با قدرت فوق العاده زیاد باز می شود و همراه خودش فضای بسیار بزرگی را ایجاد می کند. ماده شروع به خلق شدن میکند. قوانین چهارگانه فیزیک که از نیرو تشکیل شده اند، فرماندهی ذرات بنیادی را برعهده می گیرند. 

این نیروها در حقیقت تبادل اثر بر یکدیگر هستند. نیروی هسته ای قوی (گلئون آن را بر دوش می کشد)، نیروی هسته ای ضعیف ( دو نیروی بوزون هستند W-Boson Z-Boson و الکتر و مغناطیس ( فوتون) و گرانش . این چهار نیرو ماده را بر پا میدارند و گرانش که خارج از اتم ها ماموریت دارد ساختار جهان مادی را سر و سامان دهد. البته در میان ذرات بنیادی عرض اندام میکند ولی ضعیف است. نیروی گرانش را ذره بنیادی گراویتون برعهده دارد که یک نوع بوزون بشمار می آید. به نظر دانشمندان فیزیک، گرانش قبل از ایجاد کوارک ها و گلئون ها خود را آزاد می کند.


در آیات فوق صحبت از جهنم  نشده و بجای جهنم از کلمه سقر استفاده شده  و سقر جائی است سوزان و آتشی که وصف ان توصیف شده چهار نیرو. نه باقی می گذارد و نه رها می سازد. بعلاوه لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَراست پوسته را دگرگون می سازد و یا بر میدارد. کیهان و انقباض آن از دید قرآن-اینجا کلیک کنید . برچیده شدن کیهان عکس ایجاد کیهان است.

انقباض کیهان از حرارت کم شروع می شود و فشردگی و درهم کوبیدن کیهان حرارت را بالا می برد و در محدوده احدیت به منتهای خود می رسد. در پیدایش کیهان بعد از زمان بیگ بانک حرارت که پایین می آید حدود سیصد هزار سال بعد از انبساط کیهان هسته اتم ها الکترون خود را پیدا می کنند و اتم های هلیوم و هیدروژن شکل می گیرند. اینجا عکس بیگ بانک است از حرارت پایین به بالا می رسد. درجه حرارت که به جائی می رسد که اتمها دارای پوسته می شوند، یعنی الکترون به هسته می پیوندد  هنوز سقر نیست داغ نیست اتم ها پوسته دارند. با بالا رفتن حرارت در اثر فشردگی و کوبیدن کیهان حرارت به مرحله ای می رسد که اجزای اتم ها از هم جدا  و پوسته آنها برداشته می شود. در اینجا معنی  واذا نقر فی الناقور روشن میشود زمانی که کیهان را در هم می کوبیم و فشرده می سازیم این شامل پروتون ها و نوترونها هم می شود. فشردگی که بر کیهان مستولی میگردد حرارت بسیار بالا میرود و در حرارت فوق العاده بالا و فشردگی زیاد اتم ها پوسته خود را از دست میدهند و به اجزای تشکیل دهنده خود تبدیل می شوند. لواحه للبشر برای اتم ها اتفاق میافتد و پوسته اتم ها برداشته می شود. حال چرا در آیه بالا خداوند میفرماید

وما جعلنا اصحاب النار الا ملائكه  آیه اول سوره فاطر می فرماید.


اَلحَمدُ لِلهِ فَاطِرِ السَّماوَاتِ وَ الأَرضِ جَاعِلِ المَلائِکَةِ رُسُلاً أُولِی اَجنِحَةٍ مَثنَی وَ ثُلاثَ وَ رُبَاعَ یَزِیدُ فِی الخَلقِ مَا یَشاءُ إنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر-سپاس خداوند ی است که کیهان را منبسط کرد و در آن ملائکه را مستقر کرد (کارگزاران یا قوانین خلقت) که پیک هستند. آن ملائکه دارا ی دو تا تا و برخی سه تا سه تا و برخی چهارتا چهارتا  نیرو هستند و خواست خداوند بر آن قرار دارد که قدرت های دیگری را بدان بیافزاید و خداوند در کل جهان مادی قادر است، دست بر تر دارد. در ابتدای انبساط کیهان ملائکه به عنوان پیک رسان در کیهان قرارمی گیرند که برخی دوتا دوتا نیرو و برخی سه تا سه تا و برخی هم چهارتا چهارتا که اشاره به قرارگرفتن قوانین چهارگانه فیزیک است و کلمه دوتا دوتا و سه تا سه تا ذرات بنیادی و ضد آنها که جفت هستند منظوراست (قوانین چهارگانه هم که به فورس پارتیکل معروفند جزء ذرات بنیادی بشمار می آیند). چه چیزی ابتدای انبساط کیهان در آن قرار داده  می شود با علم اختر شناسی مقایسه کنیم. ذرات بنیادی است که در احدیت یا سینگولاریته پلاسمای  کوارک  گلئون  را تشکیل داده بودند و فضا که باز می گردد آزاد می شوند و گرانش، الکترو مغناطیس، هسته ای قوی و هسته ای ضعیف در کیهان جاعل می شوند. دقت فرمایید خداوند نمی فرماید این ها خلق می شوند ،بلکه در کیهان در لحظه انبساط قرار داده می شوند. در زمان پلانک وجود داشته اند و در اول انبساط آزاد و فعال می شوند. بررسی انبساط کیهان از نظر علم و قرآن.اینجا کلیک کنید. ملائکه قبل از انبساط کیهان هم نقش داشته است. ملائکه از نظر قرآن انواع بسیار زیاد با ماموریت های ویژه و از جنس نیرو و انرژی هستند. همه این ها جنود الهی بشمار می آیند.

در آیه 31 سوره مدثر که در بالا اشاره شد خداوند می فرماید. ما جز ملائکه را اصحاب نار قرار ندادیم اشاره به کارگزاران خداوند در انتهای زمان پلانک است و موید این است که عدد 19 همان ماهیت ذرات بنیادی را دارد. ما يعلم جنود ربك الا هو وما هى الا ذكرى للبشر-جنود در این آیه با عدد نوزده ماهیت یکسان دارد و به این مفهوم است که تمامی قوانین طبیعت که ملائکه هستند جنود خداوند هستند. کارگزاران خلقت که ملائکه هستند را تعداد آنها را خداوند میداند. یعنی ممکن است از عدد نوزده هم بالاتر برود. به این آیه هم توجه فرمایید ملائکه چه وظایفی را برعهده دارند.-ماهیت ملائکه و تصورات ذهنی-اینجاکلیک کنید.

اول نوزده از جنس ملائکه است، دوم  نیرو هستند و سوم در ابتدای انبساط کیهان در آن جاعل شدند. بنابراین ذرات بنیادی هستند. حال چرا نیرو هستند در زمان پلانک همه انرژی ناب اند که به فرمان خداوند تبدیل به ماده می شوند.
سقر آتش سوزانی است که به دلیل بالا بودن درجه آن پوسته اتمها و نوترون آنها که در سقر حاکم هستند 19 ذره بنیادی است. این نوزده ذرات بنیادی کدامند

ماده از ذرات بنیادی تشکیل شده اند که کوارک ها، فرمیون و گلئون ها درون نوترونها و پروتونها و این دو در درون هسته اتم و همه این ها پوسته دارند و بهم پیوسته و فقط  در زمان پلانک آزاد و مستقل و درهم تنیده هستند. اجزای ماده که پوسته آنها برداشته شده اند عبارتند از فرمیونها و بوزون ها. فرمیون ها خود به دو قسمت لپتون ها و کوارکها تقسیم می شوند. نیروی چهارگاه فیزیک یا قوانین فیزیک که بهForce particle معروفند از بوزونها تشکیل شده اند شامل الکتر و مغناطیس که فوتون ها هستند. کوارک ها همیشه با گلئون ها تبادل اثر دارند که به هسته ای قوی معروفند و نیروی هسته ای ضعیف که دو نوع بوزن Z وW آنرا به دوش میکشند و بوزون هیگز که جرم دهنده ذرات بنیادی است. نویترنوزها هم ذرات بنیادی هستند که در حرارت بالای سقر که ابتدای انبساط کیهان است پایدار هستند.

بنابراین شش کوارک ، شش لپتون، پنج بوزون می شود 17 ذره بنیادی ، با نوترینوز و گراویتون می شوند 19 ذره بنیادی. تصویر زیر ذرات بنیادی استاندارد را نشان میدهد. بوزون هیگز اخیرا کشف شده است و دانشمندان در آزمایشگاه سرن همچنان در تلاشند ذرات بنیادی جهان مادی را کشف کنند. بفرموده قرآن این عدد میتواند بیشتر باشد و تعداد آنرا خداوند میداند. 

این ذرات بنیادی استاندارد هستند  وقتی در درون اتمها جای می گیرند به انواع  متفاوت خود را نمایان میسازند. مثلا کوارک ها با تغییر رنگها تا 24 عدد افزایش می یابند که ایات فوق به آن اشاره کرده است.

جایگاه نویترینو و گراویتون در فورس پارتیکل

نویترینو حالات دیگری دارد که آن ها را در گروه لپتون قرار داده اند.الکترون،تاو،و میون و الکترون نویترینو،تاو نویترینو و میون نویترینو شش لپتون هستند و نویترینو مستقل که مانند فوتون در جهان مادی وجود دارد یک ذره بنیادی لپتون به شمار می آید ولی جزءفوس پاتیکل رده بندی نشده است. گراویتون را بوزون می دانند و برخی دانشمندان آن را دو نوع گراویتون و گراویتینو تقسیم بندی کرده اند و از پیچیدگی های فیزک ذرات بنیادی است که هنوز مشخص نشده کدام و کجا این دو ذره گرانش را مدیدریت میکنند به تصویر زیر نگاهی داشته باشیم. تصویر از سایت فرا درس

 

ذرات بنیادی استاندارد میتوانند افزایش داشته باشند

ما يعلم جنود ربك الا الله درآیه 31 مدثر-تعداد ذرات بنیادی را جز خداوند کسی نمی داند .باید توجه داشت که علم تنها حدود 5 درصد جهان مادی را کشف کرده ما انرژی تاریک و ماده تاریک داریم که علم هنوز دسترسی بدان ندارد. تا آنجائیکه علم بشر توانائی کشف آنها  دارد. در آزمایشگاه سرن میتوانند با متلاشی کردن ماده به آن دست پیدا کنند. بنا براین اساس ساختار ماده هم  براین نوزده استوار است

یَزِیدُ فِی الخَلقِ مَا یَشاءُ-در آیه 1 سوره فاطر اراده خداوند بر آن است که نیرو های دیگری به آن بیفزاید.
وقتی ما تصورات کهن را کنار بگذاریم و با دید علم کوانتوم به این آیات توجه کنیم عظمت علمی آیات روشن میشود 

سَأُصْلِيهِ سَقَرَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ- لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ-لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ-عليها تسعه عشر-

او را به سقر بیاندازید و تو چه دانی سقر چیست- نه چیزی را پس می دهد و نه رها می سازد و پوسته را دگرگون  و  بر می دارد. در این  وضعیت 19 (ذرات بنیادی) حاکم هستند. فرشته ای در کار نیست که نگهبان دوزخ باشند و عدد 19 بر آن یعنی سقر حاکم است .همه نوزده ذرات بنیادی در سقر ادغام شده هستند. پلاسمای گلئون کوارکها .بوزون ها و الکترون و نوترینو هم به حالت درهم تنیده وجود دارند. سوالی که مطرح است چرا در این محاسبه ضد ذرات به حساب نیامده اند.

از نظر قرآن در دوره احدیت ماده کیهان را تشکیل میدهد و ضد ماده جهان موازی با آن را به مقاله جهان موازی و قیامت از دید قرآن مراجعه فرمایید-اینجا کلیک کنید. بعد از جدا شدن ماده از ضد آن و در ابتدای انبساط کیهان 19 ذره بنیادی امکان وجود پیدا می کنند و بوزون ها جرم لازمه را در اختیار آن ها قرار می دهند. در احدیت که ذرات بنیادی درهم تنیده بودند ماده و ضد آنها هم وجود داشتند عرش (مدیریت و طرح وبرنامه خداوند ) خداوند بر هشت بود. –اینجا کلیک کنید. کلمه لا یبقی ولا تذر نه باقی میگذارد و نه رها میسازد. چه مفهوم والای علمی در این جمله نهفته است در سقر که از جمع شدن کیهان به ان نقطه سینگولاریته یا احدیت رسیده  دیگر کیهان در انتظار باز شدن نیست انبساطی در کار نیست و ذرات بنیادی به انرژی ناب تبدیل ولا یبقی میشوند و دیگر از باز گشت  خبری نیست ولاتذررها نمیشوند. مفسران و نویسندگان محترم از آنجائیکه مفاهیم علمی آیات را نمی دانسته اند لواحه للبشر را پوست انسان معنی کرده اند. پوست انسان نیازی به سقر ندارد  آب جوش هم پوست انسان را برمی دارد. سید محمد تقوی اهرمی شهریور 1397. اصلاحیه و ویرایش جدید خرداد 1399اصلاحیه جدید آذر 1401

 

عرش خدا بر هشت و علم کوانتوم

 


مقدمه نوشتار


چند وقت پیش خبر گزاری بی بی سی صحبت های آقای سروش در باره  رویا  بودن  وحی پیامبر را پخش می کرد و دلایل نامبرده  در باره رویا بودن وحی را در جملاتی که بزعم ایشان با عقل و فهم وی غیر قابل درک نبود و با علم مغایرت دارد را عنوان می کرد. سه مطلب مهم از بین تناقضات علمی که  ایشان ادله برای رد وحی به عنوان کلام خداوند بیان کرد را انتخاب کرده ام.

اول آیه- وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ. عرش خدا در آن روز بر هشت قرار دارد

دوم آیه- وَاِذا البِحارُ سُجِّرَتْ. دریا پر از آتش می شود

سوم آیه عليها تسعه عشر بر جهنم نوزده (فرشته) جهنم بان هستند. (آیه می فرماید بر آن آتش 19 است از حهنم بان و فرشته اشاره نشده).

من سعی می کنم هر سه موضوع را در مقالات جداگانه از نظر علم اختر شناسی و فیزیک کوانتوم بررسی کنم، خرافی  یا علمی بودن آن را از دید علم در آوریم. البته اینکه خبرگزاری فوق الاشاره به نامبرده ارادت خاصی دارد و مطالب رد وحی به عنوان کلام خداوند را گاه  و بیگاه به عنوان چاشنی خبر پخش می کند چندان عجیب نیست و کاملا طبیعی است. از کوزه همان تراود که در او است.

مشکل اساسی در فهم  و ادراک ما است از آیات قرآن و عدم  آگاهی به سبک قرآن و ندانستن علم مربوطه  که به آیات متشابه مربوط می شود. در یک کلام  نسبت به  آیات متشابه  قرآن بی سواد و نادانیم چرا که  قرآن و روش بیان مطالب آن را نمی دانیم، جسم ما در قرن شکوفائی علم به سر می برد و عقل و فکر ما در هزار سال قبل پرواز می کند. این موضوع شامل تنها معاندین و آقای سروش نمی شود، همه ما در تصورات کهن هزارسال قبل گیر افتاده ایم و اجازه نمی دهیم ذهن ما از تار عنکبوتی این تصورات رها شود. انحصار در تفکرات دین کمر اندیشیدن را شکسته. آیه علمی و پیش بینی که  ذهن دانشمندان علم اختر شناسی را به خود مشغول کرده که اعجاز قرآن است را به چه روزی انداخته ایم که فردی بیاید  و سوژه اختراع کند وحی را رویای در خواب بداند و اساس قرآن که بر وحی استواراست  را با  تیشه نادانی و نا آگاهی مورد هجوم قرار دهد و از طرف متحجرین به عنوان  روشنفکر دینی به رسمیت شناخته شود.

بررسی این آیات با علم روز اختر شناسی را امتحان کنیم و خودمان قضاوت داشته باشیم و باور کنیم که قرآن به همه نسل ها تعلق دارد و مطالب غیر علمی ندارد. قرآن یک دید کلی درباره موضوعات جهان مشهود که  کیهان، خلقت انسان، سماوات و الارض ،صلب و ترائب و امثالهم دارد. اگر ما با روش و دیدگاه قرآن آشنا نباشیم مسلما سر در گم  می شویم. وقتی در سایر آیات قرآن صراحتا بیان می کند که  وحی کلام  خداوند است و حتی شیوه نزول آن را هم ذکر کرده است- فیزیک و شیوه نزول وحی-نفی این آیات و پرداختن به رویا بودن وحی یعنی رد گفتار خداوند یعنی ارتداد. نمی شود این همه آیات  را نا دیده  انگاشت و به چند موضوع که عقل یک فرد نمی تواند آن را بفهمد استناد کرد. در این نوشتار به مورد اول میپردازم و صرفا از نظر علم  فیزیک اخترشناسی و خود آیات قرآن تجزیه و تحلیل می شود و صرفا برای تشحیذ اذهان. این آیه در 1400 سال قبل نازل شده و ما با آخرین دستاوردهای علم اختر شناسی می خواهیم  آن را بررسی کنیم. باید توجه داشت که بسیاری از اصطلاحات علم  فیزیک و علوم تجربی در دو قرن اخیر وارد علم شده  و قرآن موضوعات مهم علمی را در آیات متشابه که با علوم تجربی سر و کار دارند در قالب تمثیل بیان داشته است.


وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ


وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ –معنی این آیه بدون دخالت دادن تصورات ذهنی کهن این است. ملک به کنار زده می شود و عرش خداوند بر هشت (مولفه) حمل می شود. در این آیه صحبتی از فرشته نشده است. عرش معنی مدیریت و طرح و برنامه می دهد و مفسران عرش را تدبیر و طرح و به زبان امروزی برنامه ریزی معنی کرده اند. به مقاله عرش خداوند بر آب و خلقت حیات در زمین مراجعه فرمایید. برای درک بهتر این آیه باید چند آیه قبلی را هم مرور کنیم .سوره الحاقه-17 الی 19

فـاذا نـفـخ فـى الصـور نـفـخـه واحـده -پس آن گاه که به یکباره در صور دمیده شود (اتفاق بسیار سریع و یک باره رخ می دهد)
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً-و بر کوه ها و زمین(خشکی) عارضه تکه تکه شدن و به کوچک ترین واحد ساختاری تبدیل شدن بر آن ها عارض می شود (به یک باره به ذرات بنیادی کوچک ترین واحد ساختاذی خود تبدیل می شوند)
فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ- آن روز این رخ داد عظیم به وقوع می پیوندد.
وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ-فضا (آسمانی و جو زمینی دیگر وجود ندارد بنابراین این فضا معنی می دهد) ریز ریز یا خرد خرد می شود که همان دکنه دکته واحده است.از هم گسسته می گردند
وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ. اساب طبیعت که ملائکه هستند در هم ادغام و کنار گداشته می شوند. قوانین فیزیک و نیرو ها همه ماهیت خود را از دست می دهند. ومدیریت و طرح خئا ئر آن روز برهشت استوار است(اشاره به درون دوره پلانک یا قبل از فطرکم اول مره.بازگشت به نقطه ابتدای مه بانک تا فطرهن کیهان.
يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنكُمْ خَافِيَةٌ-در آن روز همه چیز مخفی شده (که انکار می کردید عرضه می شود) و آیات بعد به قیامت می پردازد 


از آیات فوق چنین برمی آید که عرش خداوند بر هشت  قبل از قیامت منظور است و قیامت هم روزی (دوره ای) است که کیهان یا جهان مادی برچیده می شود. زمین و کوه ها (زمین اینجا کره زمین معنی نمی دهد زمینی که کوه ها بر آن قرار دارند ) به کوچکترین جزء  واحده  خود  تبدیل می شوند- فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً -کوچک ترین جزء واحده یعنی اتم ها و ذرات بنیادی درون آن ها. حملت الارض والجبال، برآنها تحمیل میشود و آن زمانی است که رخ داد عظیم خود را نشان میدهد. و سماء در اینجا فضا معنی می دهد چرا که بعد از بر چیده شدن زمین و کوه ها جو زمین وجود ندارد. فضا از هم گسسته می شود. ریز ریز شدن زمین و به اجزاء واحده ( کوچک ترین جزء ماده) تبدیل شدن یعنی برگشت به احدیت آیه معروف انا لله وانا الیه راجعون را همه شنیده ایم این آیه در تشییع  جنازه مردگان و در قبرستان کاربرد وسیعی دارد و لا غیر. معنی این آیه این است. ما از خداوند نشات گرفته ایم و بسوی او باز می گردیم .یک قانون مهم علم اختر شناسی -کیهان بسته- کیهانی که منبسط شده  و زمانی این انبساط متوقف می شود و جهان مادی دوباره به  نقطه آغاز اولین خلقت خود یعنی مهبانک  بر می گردد. چرا خداوند از قول انسان می فرماید ما (انسان) از خداوند هستیم یا بر خواسته ایم و به او  برمی گردیم، زیرا از نظر قرآن لحظه انبساط کیهان شروع خلقت انسان است. هدف خلقت کیهان پیدایش حیات است که بر آب قرار داده  شده . به این آیه توجه فرمایید.

وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ- من (حضرت ابراهیم) چرا کسی را پرستش نکنم که مرا (فطرنی کرد از لحظه باز کردن کیهان آفرید) ، و همگی به سوی او بر می گردیم یاسین 36. البته هم می تواند به زمان انبساط کیهان مربوط باشد و هم به خداوند، چرا که قبل از انبساط  کیهان محدوده خداوند است، احدیت که  در قرآن خداوند خود را  احد  و صمد نامیده است صفاتی که از ذات خداوند  نشات گرفته  و علم هم  به همین تعریف خداوند رسیده، احد به انگلیسی میشود سینگولار و صمد هم  توپر یا چگال یا بینهایت فشرده که جای خالی ندارد و جالب است که علم نمی دانست که  دوره قبل از انبساط کیهان دوره احدیت است و دقیقا همین کلمه را انتخاب کرده سینگولاریته کیهانی یعنی احدیت آیا  این تصادف است یا اعجاز قرآن -انبساط کیهان از نظر علم و قرآن -آیات بیشماری در قرآن قیامت باز گشت به خدا است. از جمله سوره هود آیه-


وهو الذی خلق السموات و الارض فی ستّة ایام و کان عرشه علی الماء لیبلوکم ایّکم احسن عملاً و لئن قلت انّکم مبعوثون من بعد الموت لیقولنّ الذین کفروا ان هذا الا سحرٌ مبین-او کسى است که  آسمانها و زمین (کیهان ) را در شش هنگام خلق کرد و عرش او بر آب بود تا  شما را بیازماید که کدام‏  یک به احسن عملا  می رسید و اگر بگویى شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد قطعا کسانى که کافر شده‏ اند خواهند گفت این چیزی جز سحرى آشکار نیست. خلقت کیهان در شش روز-اینجا کلیک کنید- در آن آیه نیز خلقت کیهان به قیامت  برگشت داده میشود. آیه جالب دیگر هم مرور کنیم که می فرماید واقعه قیامت کیهان را در چگالی فرو می برد.


يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي لاَ يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللّهِ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ
درباره قیامت از تو میپرسند که چه  وقت فرا می رسد بگو: علم آن نزد پروردگار من است تنها او است که چون زمانش فرا رسد آشکارش می سازد فرا رسیدن آن  بر آسمان و زمین (کیهان) ثقلت را حاکم می کند. فشردگی بر کیهان مستولی می شود مانند اول مره یا مه بانک  که  کیهان فشرده و چگال بود. جز به  ناگهان بر شما نیاید (قیامت بعد از برچیده شدن کیهان) چنان از تو می پرسند که گویی تو از آن آگاهی بگو: علم آن نزد خدا است ولی بیشتر مردم نمی دانند. بررسی قیامت از نظر علم و قرآن اینجا کلیک کنید.


حال نگاهی کوتاه داشته باشیم به دیدگاه قرآن در خلقت کیهان.


دیدگاه قرآن در خلقت کیهان


خداوند ابتدا کیهان را از هیچ آفرید بدیع السموات والارض، بدیع ایجاد از عدم است- خلقت کیهان از هیچ نظر علوم طبیعی و قران اینجا کلیک کنید- بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُون-ابداع کننده سموات والارض (جهان مادی) و هنگامی که  امر خداوند بر ایجاد قرار گرفت می فرماید باش و می شود
و سپس آن را منبسط کرد، آیه 1 سوره فاطر


اَلحَمدُ لِلهِ فَاطِرِ السَّماوَاتِ وَ الأَرضِ جَاعِلِ المَلائِکَةِ رُسُلاً أُولِی اَجنِحَةٍ مَثنَی وَ ثُلاثَ وَ رُبَاعَ یَزِیدُ فِی الخَلقِ مَا یَشاءُ إنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر-سپاس خداوند ی است که کیهان رامنبسط کرد و در آن ملائکه را مستقر کرد (گارکزاران یا قوانین خلقت) که پیک هستند. آن ملائکه (ملک ها) دارا ی دو تا تا و برخی سه تا سه تا و برخی چهارتا چهارتا  قدرت یا نیرو هستند و خواست خداوند بر آن قراردارد که  قدرت یا  نیروهای دیگری را بدان بیافزاید و خداوند در کل جهان مادی قادراست، دست برتردارد.

قوانین طبیعت چهار قانون اصلی فیزیک. هسته ای قوی، هسته ای ضعیف، الکترو مغناطیس و گرانش در ابتدای انبساط  کیهان در آن قرار داده  شد. در مرحله سوم و بعد از تثبیت انبساط  کیهان را در شش روز خلق  کرد. 

بنابراین کیهان همان طور که  قرآن فرموده  و علم اخترشناسی هم  تایید کرده است و در سه مرحله ایحاد شد .بدیع، فطرهن و خلق هر کدام از این سه کلمه مفهوم خود را دارند. مفسرین هر سه  کلمه را خلق کردن معنی کرده اند که درست نیست  بدیع ایجاد از عدم یا هیچ است، فطرهن باز کردن کیهان و لحظه شروع خلقت حیات و خلق  ایجاد از ساختار مادی اولیه کوارک ها و گلئون ها  که در ابتدای انبساط کیهان به وجود آمده اند. خلق ماده از مواد اولیه ساختاری کیهان که در ابتدای انبساط کیهان فراهم شد.


این روند خلقت کیهان از دید قرآ ن است و هدف از خلقت هم  ایجاد  آب  و خلقت انسان است-

عرش خداوند  بر آب و پیدایش حیات در زمین- اینجا کلیک کنید- و اساس خلقت انسان هم  بر اصل تکامل  استوار است.

احسن عملا و تکامل موجودات در قرآن اینجا کلیک کنید.

دلایل علمی روند خلقت کیهان از دید قرآن در مقالات نامبرده  بیان شده است.

پیدایش کیهان از نظر علم اختر شناسی


حال خلاصه ای از پیدایش کیهان از نظر علم را بیان کنیم. کیهان در نقطه ای بینهایت کوچک و داغ و چگال (فشرده و توپر یا صمد) به تعریف علم یعنی از هیچ به یک باره یا خلق الساعه ایجاد شد. تحولات اولیه کیهان در نقطه آغازین تا زمان ده به توان منهای 43 ثانیه را زمان پلانک می گویند. اندازه کیهان  ده به توان منهای 35 متر. ارقام را توجه کنید. یک متر صد سانتیمتر است و یک دهم آن می شود صفر ممیز یک و عدد  فوق صفر ممیز 35 تا صفر و بعد عدد  یک، به عقل نمی گنجد (یعنی کل جهان مادی کهکشان ها، ستارگان، ماده تاریک، انرژی تاریک زمانی بهم  فشرده  شده بودند در یک نقطه ای که تجسم  کوچکی آن غیر قابل تصور است جمع شده بودند) دانشمندان می گویند همه اینها  از انرژی ناب  که  فشرده شده  بود ایجاد شدند این انرژی ناب از کجا آمد اگر همه جهان مادی به انرژی خالص تبدیل شوند به عقل  جور می آید که در یک همچو مکانی که هیچ است متمرکز شوند ولی قرآن می فرماید انرژی ناب از خدا که نور علی النور است انرژی ما  فوق همه انرژی ها که می شود همان انرژی ناب که منبع عظیمی از آن نزد خدا وجود داشت و دارد خلق  شد). این اندازه را می گویند اندازه پلانک. در این نقطه که ابعاد ندارد -طول، عرض، ارتفاع  ندارد. ماده هم  وجود ندارد و درهم  تنیده هستند. بینهایت فشرده. یعنی ذرات بنیادی چنان درهم تنیده هستند  که نمی توانند تکان بخورند. تکانه هم ندارند.

این نقطه که از نظر ریاضیات غیر قابل تصور و  پیچیده  است را علم سینگولاریته می گوید. به فارسی تکینگی  و به عربی میشود احدیت. خلقت کیهان از احدیت و صمدیت آغاز شد اینجا کلیک کنید. چگالی بینهایت فشرده است توپر است فضای خالی ندارد صمد است، یکی از معانی صمد به عربی توپر است. حرارت ده به توان 32 درجه کلوین است. در یک لحظه بسیار کوتاه از نظر زمانی یک کوینتی لیونم ثانیه یعنی ده به توان منهای 29 ثانیه این نقطه بدون ابعاد باز می شود با یک قدرت فوق العاده زیاد و همراه خودش فضای بسیار بزرگی را ایجاد می کند.

ماده شروع به خلق شدن می کند. قوانین چهارگانه فیزیک که از نیرو تشکیل شده است ساختار تشکیلاتی ذرات بنیادی را بر عهده می گیرند. این نیروها در حقیقت تبادل  اثر بر یکدیگر هستند. نیروی هسته ای قوی، نیروی هسته ای ضعیف و اکترو مغناطیس. این سه نیرو ماده را  برپا می دارد و از جنس بوزون هستند .هسته ای ضعیف دو بوزون دارد (W-Boso , Z Boson) در حقیقت قوانین چهارگانه فیزیک همین سه است که نام بردم و نیروی چهارم هم گرانش است که خارج از اتم ها ماموریت دارد ساختارجهان مادی را سر و سامان دهد. البته در درون اتم هم عرض اندامی می کند ولی قابل بحث نیست. همه این نیروها در احدیت جفت هستند. ماده  و ضد آن. هر ذره  بنیادی  یک ضد را در کنارخودش دارد ولی شرایط حرارت و چگالی آنها را در کنار هم  وحدت داده است به  تعبیر قرآن همه نفوس زوجت هستند. واذا نفوس زوجت تعریف آتش فشردگی کیهان است که در آن تمامی نفس ها همه درهم ادغام میشوند.

نفوس زوجت در این لحظه است و در پایان و برگشتن کیهان به  نقطه اولیه خود که مجددا  واذالنفوس زوجت میشوند. اتم نفس مستقل دارند پروتون و نوترون، کوارکها و سایر قبل از انبساط کیهان و در سینگولاریته  نفس مستقل ندارند و شروع انبساط همه دارای نفس میشوند، هویت پیدا می کنند و اسباب ساختار مادی کیهان می شوند ملائکه با نیروهای مختلف  که بال تعبیر نیرو یا قدرت است.

قبل از خلق ماده، سه  گروه یا خانواده  ذرات بنیادی در کنار هم بسر می بردند که  امکان حرکت پیدا می کنند و شروع به ساختن ماده  کرده و پروتون و نوترونها خلق می شوند. در انقباض کیهان که عمل عکس انبساط آن است جهان مادی  دوباره  به نقطه آغازین یا اول مره بر می گردند یعنی به  احدیت یا  سینگولاریته و این جا است که مجددا ذرات بنیادی نفس خود را از دست می دهند واذالنفوس زوجت رخ می دهد. 


عرش خدا برهشت

تا اینجا به زمان وقوع عرش خداوند بر هشت  پرداختیم. نفخ فی الصور اتفاق می افتد و زمین (خاک و سنگ و کوه ) به اجزاء واحده خود تبدیل می شوند. و این مرحله نقر فی الناقور است بنابراین زمانی است که فشردگی بر کیهان مستولی می شود. ناقور کیهان است که نقر می شود. نقر کوبیدن بر چیزی که فشرده شود .مسگرها در قدیم بر روی مس می کوبیدند تا نقر شوند. مس ناقور بود که عمل نقر بر آن تحمیل میشد. عدد نوزده در قرآن وعلم  کوانتوم


برای رسیدن به مطلب خودمان که چرا عرش خدا  بر هشت  است لازم است کمی از ذرات بنیادی اطلاع داشته باشیم تا عظمت این  آیه را از نظر علم  بدانیم. بر اساس مکانیک کوانتومی ماده و بر هم کنش ماده از فرمیون ها و بوزون ها  تشکیل شده اند با ماهیت متفاوت و همه آنها را رویهم ذرات بنیادی می نامند و خاصیت ذره و موج را دارند. ما با دو فرمیون در ساختار ماده روبرو هستیم. یکی لپتون ها و دیگری کوارک ها. این دو به عنوان سنگ بنای ماده  در سه گروه یا خانواده تقسیم بندی شده اند. این تقسیم بندی فقط نشان میدهد که  ما با چه انواعی از ذرات بنیادی سر و کار داریم. این سه گروه با برهم کنش با یکدیگر چهار قانون اصلی فیزیک را خلق میکنند.

البته در آغاز انبساط کیهان و در کسری بسیار کوچک از ثانیه برای خلق ماده خود را  نمایان می سازند و سپس در دل ماده  قرار می گیرند و فقط ما مجموعه آنها را در پروتون ها و نوترون ها به عنوان ذرات هسته ای پایدار مشاهده می کنیم. این سه گروه عبارتند از مطلب ازQuantenwelt-Joachims


گروه اول که از الکترون ها و الکترون پوزیترون ها ( پوزیترون الکترونی) و کوارک پائین و کوارک بالا که می شوند چهار ذره و هر کدام ضد خودش را هم با خودش دارد که میشوند هشت ذره بنیادی
گروه دوم میون ها، میون نویترینوزها (پوزیترون میونی) و کوارک افسون، کوارک شگفت که این ها هم می شوند چهار ذره که با ضد آنها هشت ذره
گروه سوم تاونها، تاون نوترینوزها، کوارک سر و کوارک ته که  باز هم  چهار ذره که با ضد آنها هشت ذره می شوند.
حال چرا این ها اینطور تقسیم بندی کردند.


مدل  کوارک  و راه  هشتگانه


موری گلمان درسال 1961 روشی برای دسته بندی ذرات کشف شده ارائه داد و نام آن را راه  هشتگانه گذاشت که مانند جدول مندلیف مورد قبول علم قرارگرفت وی باتفاق شوانگ نام ریز ذرات را کوارک نامیدند. این ذرات ماهیت مستقل خود را فقط  در محدوده  پلانگ  و اول انبساط کیهان که تقارن مطلق حکمفرما بوده است دارا بوده اند. محدوده احدیت و یا  و محدوده خدا (عرش محل مدیریت خدا)
بوزون ها  نیرو و از جنس انرژی هستند. فوتون ها یک نوع  بوزون و گلئون ها هم نوع دیگر. گلئون ها کوارک ها را بهم پیوند می دهند و اساس استحکام ماده بر کوارک ها و گلئون ها استوار است و برهم کنش هسته ای قوی را تشکیل می دهند.


گلئون ها می توانند بین خود  برهم  کنش داشته باشند. آنها قبل از کوارکها همراه الکترون ها و فوتون ها از انرژی ناب ایجاد شده اند. دانشمندان براین عقیده هستند که در درجه حرارت بسیار بالا  که در محدوده پلانک

( دراحدیت یا سینگولاریته) یا ابتدای انبساط کیهان است برهم کنش بین کوارک ها و گلئون ها است و پلاسمای گلئون کوارک ایجاد میشود. گلئون مانند کوارک ها دارای رنگ هستند و در تغییر رنگ کوارک ها  دخالت می کنند

( تعریف رنگ برای تفکیک کوارک و خاصیت آن ابراز شده و منظور رنگ که ما می بینیم نیست). گلئون ها دارای هشت رنگ (نوع) هستند . برهمکنش گلئون ها  با یکدیگر و با کوارکها هسته ای قوی  را  ایجاد می کنند که ساختار مادی  پروتون ها و نوترونها براین قانون استواراست. هسته ای ضعیف و الکترو مغناطیس و گرانش هم سه قانون اصلی دیگر فیزیک است.

حال تا اندازه ای به ساختار ماده و روابط  فی ما بین آشنا شدیم. هدف این نوشتار وضعیت اینها در زمان ثانیه های اول پیدایش جهان مادی که همان ابتدای انبساط کیهان است. در محدوده  پلانک که محدوده  احدیت است یا محدوده سینگولاریته فقط انرژی ناب حاکم بود و ذرات بنیادی همه درهم ادغام شده  بودند و به محض شروع انبساط  ابتدا پلاسمای کوارک ها و گلئون ها ایجاد و سپس و در شش دوره اجزای درونی ماده که پروتونها و نوترونها و هسته اتم هستند خلق می شوند. در مطالب عنوان شده  فوق دانستیم  که سه  گروه ذرات  بنیادی هر کدام از هشت ذره بنیادی تشکیل شده اند و گلئون ها هم که این ذرات را بهم پیوند میدهند هم از هشت نوع تشکیل شده اند.

بنابراین رقم هشت در سرنوشت خلق کیهان نقش اساسی دارد. هنگامی که انبساط کیهان متوقف می شود و به حالت اول برمیگردند به نقطه ای میرسند که در آن پلاسمای کوارک و گلئون حاکم است .یعنی کیهان در دو زمان به این سرنوشت  دچار می شود. ابتدای خلق کیهان و دیگری برچیده شدن کیهان و بر گشت به نقطه آغازین کیهان.يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ در ان روز هشت مولفه بر عرش خدا تحمیل می شوند. یا بار مدیریت خدا در آن روز بر هشت قرار دارد. از فرشته و نگهبان در ایه خبری نیست.

حال می توانیم مفهوم علمی عرش خداوند در قیامت بر هشت است را درک کنیم. این آیه که به یقین در کنار عدد نوزده علمی ترین آیات فیزیک کوانتومی قرآن است می خواهد در تمثیلی این  را  بیان کند که  کیهان برچیده می شود و قوانین هم درهم ادغام و وقتی ملائکه  که  قوانین جهان مادی هستند به کناری زده میشوند و دیگر ملاکه نیستند بلکه ملک هستند. ملک قوانین درهم ادغام شده که بصورت واحد در آمده است. به آیه توجه فرمایید.

وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ-در آن روز ملک( ملائکه به ملک تبدیل می شوند) و به کناری قرارمی گیرند و طرح و برنامه خداوند در آن روز بر هشت استوار است.

علم فیزیک کوانتومی امروزه واقعیت این آیه شریفه را روشن می کند و خداوند برای هدایت مردم متفکر و اندیشمند این راز علم  فیزیک را در قالب تمثیلی بیان داشته است. این که آقای سروش فهم  و درک فیزیک کوانتوم و ارتباط آن با این آیه را نتوانسته بفهمد و آن را مورد تمسخر قرار می دهد  و این آیه را هذیان گوئی پیامبر می داند و وحی را به عنوان کلام خداوند رد می کند مایه بسی تاسف است برای دانشجویان عزیزی که آشنائی با قرآن ندارند و نظر گذشتگان را ملاک سنجش آیات متشابه قرار می دهند و تحت تاثیر کلمات بی منطق و فلسفه بافی فردی نا آگاه و مغرض و بی ایمان قرار می گیرند.

البته به نظر این جانب عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد. کار ایشان باعث شد که عده ای برای دست یافتن به واقعیت قرآن پشت پا به نظر گذشتگان و تصورات ذهنی آنها بزنند و به  قرآن مراجعه کنند. کجای این آیه عنوان شده که تخت خداوند که روی آن نشسته را هشت فرشته حمل می کنند. خرافات هزار سال قبل را کلام خداوند  تصور کردن و بر آن ایراد گرفتن عقل ما اشکال دارد یا کلام خداوند.

باید تحولی نو و بینش مبتنی بر دانش علوم تجربی در تاویل آیات متشابه بکار گرفته شود و خود را از بند تصورات  کهن منسوخ شده  از نظر علمی رها سازیم و قرآن را از مهجوریت بیرون آوریم و فرصت به سوء استفاده کنندگان معاند و مخالف و متحجر ندهیم. متاسفانه مقالات من  در موتور جستجوی مورد بی مهری قرار گرفته و در گوشه و کنار ها مستقر شده  تا  دید علاقمندان بر آن نیفتند. لذا از تمامی کسانی که به نو اندیشی علمی آیات متشابه  اعتقاد دارند تقاضا می شود سایت را به دیگران معرفی کنند تا علاقمندان با مراجعه مستقیم به مقالات دسترسی داشته باشند و  در امر خیر نواندیشی علمی شرکت کنند. اجر شما با خداوند متعال  انشاء الله- سید محمد تقوی اهرمی شهریور 1397 ویرایش و اصلاحیه جدید - تیر 1399

 مطالب علمی این نوشتار از ویکی پدیا و سایت های ذرات بنیادی و سایت quantenwelt.de استفاده شده است