قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

هفت آسمان از دید علم و قرآن جو زمین است بحث علمی جالب

مقدمه نوشتار

هر کس قبل از مطالعه یک مطلب دارای تصورات ذهنی خاصی است که در فکر او شکل گرفته و اگر نسبت به تصورات ذهنی خود تعصب نداشته باشد، موضوع مورد مطالعه را با یک ذهنیت بی طرفانه برای رسیدن به واقعیتی بکار می گیرد ولی اگر بر تصورات ذهنی خود به دلیل اعتقادات مذهبی و پایبندی به آن تعصب داشته باشد، تصورات خود را بر موضوع  تحمیل می کند و یا آن را که در راستای تصورات خود نمی بیند رد می کند. این موضوع در مطالعه آیات متشابه قرآن که دارای دو بعد مفهومی است بیشتر بکار گرفته می شود. متشابه به فرموده قرآن دارای دو وجه است وجه ظاهری و وجه باطنی. خداوند برای رساندن مطلبی که هنوز( در صدر اسلام) برای انسان از نظر علمی ناشناخته است از تمثیل استفاده کرده است و آن را با کلمات خاصی تشبیه کرده است هدف از این کار نشان دادن ادله و برهان برای تقویت ایمان انسان ها به مبداء آفرینش است و آیه

سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَ فِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شهید-هم در این راستا نازل شده است –بزودی نشانه هائی در کیهان و در نفس خودشان نشان داده می شود که دلیلی است برای اینکه بدانید که خداوند حق است و وجود دارد آیا این برای شما انسان کفایت نمی کند که همه چیزی که برای شما کشف و روشن میشود دلائل آشکاری هستند بر وجود خداوند (تمامی مظاهر طبیعت وجود او را اثبات میکنند). دانشمندان علوم طبیعی هر لحظه موضوعات جدیدی را درباره کیهان و چگونگی خلقت آن و در ساختار وجودی انسان مانند ژن ها و مکانیسم سوخت و ساز و غیره کشف می کنند که عظمت خلقت جهان و انسان را میرساند.

خداوند با کلمات خود و در آیات متشابه به این موضوعات اشاره کرده است که اگر ما آیات را با علم روز مقایسه کنیم و در آنها تفکر و تعقل کنیم و از دخالت نظرات گذشتگان در تفسیر آیات متشابه که بر علم روز هزارسال قبل بیان شده و بر باور ما نشسته پرهیز کنیم و تعصب کورکورانه را کنار بگذاریم و با دید بصیرت به آیات نگاه کنیم، بسیاری از شبهات این آیات بر طرف می شود. قرآن برای بیان دیدگاه خود از کلمات به خصوصی استفاده می کند و این کلمات ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. کلمات سماوات والارض، سماء، سبع سماوات از جمله کلماتی هستند که در اثر برخورد با تصورات ذهنی غلط گذشتگان که بر باور ما نشسته ماهیت معنایی خود را از دست داده اند. کسانی که ظاهر آیات متشابه را ملاک تفسیر کردن قرار می دهند به دو نکته اساسی توجه نکرده اند. بر اساس آیه معروف محکم و متشابه اول آیات متشابه تفسیر ندارد و تاویل دارد و دوم ظاهر آیه را اگر تفسیر کنند به موضوعی بر می خورند که می تواند ابزار فتنه انگیزی برخی شود. این یعنی ظاهر آیه مطلوب خداوند نیست و نمی بایستی  تفسیر شود. به آیه محکم و متشابه نگاه کنید و در آن تفکر کنید و تعصب بر برداشت ذهنی خود را کنار بگذارید.

در صورتیکه قرآن بسیار شفاف آن را بیان کرده و ما با یک پیش داوری قبلی وارد مطالعه  قرآن میشویم و آیات را مطابق برداشت خودمان تفسیر میکنیم. چرا که برای فهم آیات به روایات و نظر دانشمندان اسلامی قبل مراجعه می کنیم. هرگز به فکر ما خطور نمی کند که آنها را براساس دید علمی آن زمان برداشت خود را منعکس کرده اند. سماء در بسیاری آیات معنی هفت طبقه جو زمین می دهد و در برخی آیات سماوات والارض معنی جو هفت طبقه زمین می دهد که به سیاق آیات باید توجه کرد. به آیات 42 و 43 سوره نور و 105 سوره یوسف

سماء به عنوان جو زمین

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِن جِبَالٍ فِيهَا مِن بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ وَيَصْرِفُهُ عَن مَّن يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ-آیا نمی بینند که خداوند ابر ها را به آرامی می راند و سپس آنها را بهم می پیوندد و سپس متراکم می کند پس میبینی که باران ازلابلای آن بیرون می آید واز سماء در کوهستان که در آن ابر یخ زده است تگرگ نازل می کند و آسیب آن به هرکس که خواست او است وارد می شود و از هر کس بخواهد بر طرف می کند و درخشندگی برقش نزدیک است دیده گان را کور سازد-سماء در این آیه جو زمین است. پس جو هفت طبقه زمین  سماء در برخی آیات مجموعه سماوات و الارض که جو زمین است آورده شده است

سموات و الارض به عنوان جو هفت طبقه زمین

وَكَأَيِّن مِّن آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ - چه بسیار نشانه ها (آیات) در سموات و الارض (جو هفت طبقه زمین ) است که بر آن میگذرند در حالی که از آن روی گردانند. به آن آیات در زمین و جو زمین با دیده بصیرت نگاه نمی کنند

آیات در مورد سماء و سماوات و الارض به عنوان جو زمین در قرآن فراوان است که این دو مورد بسنده می کنیم

ما هم باید آیات متشابه را با آخرین نظریه های تایید شده علمی مقایسه نماییم. البته هنوز بسیاری افراد دلایل علمی اینکه مثلا چرا خورشید در جو زمین چراغ (سراج) است را نمی دانند. بنابراین اگر بر اساس علم روز و تفکر در آیات قرآن در یکی دو مورد از آیات قرآن سبع السموات جو زمین معنی بدهد باید بپذیریم که یک مفهوم سموات والارض و خود کلمه سبع سماوات منظور خداوند جو زمین است و آن را مبنای تفکر خود قرار دهیم و تصورات غلط افسانه ای در مورد هفت آسمان را رها کنیم. مفاهیم کلمات در قرآن ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و زنجیروار بهم  پیوسته هستند و اگر یک کلمه را بد معنی کنیم، زنجیره پاره می شود و در بسیاری موضوعات دچار شبهات می شویم  که متاسفانه شده ایم- مانند آیات 3 الی 6 سوره جاثیه در چهار آیه چند موضوع مهم علمی را برای مفهوم هفت آسمان بیان داشته که هر چهار آیه بهم ارتباط دارند. اگر ما از اول آیه سماوات و الارض را درست معنی نه کنیم با درک موضوعات دیگر مشکل پیدا می کنیم.-.

در این نوشتار آیات 15 الی 18 سوره نوح را مرور کنیم و با تفکر و تعقل دریابیم قرآن چه میفرماید.


أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا
وَاللَّهُ أَنبَتَكُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا
ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيهَا وَيُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا


آیا نگاه نمی نگرید که ما چگونه هفت آسمان را طبقه روی طبقه خلق کردیم و در آن (سبع السموات) ماه را  نورانی و خورشید را چراغ  قرار دادیم-(می فرماید نور خورشید را در هفت آسمان چراغ  قراردادیم نه خود خورشید را) خورشید در جو زمین چراغ میشود.
و شما را مانند  گیاه در زمین کشت کردیم- (حیات در زمین به هفت آسمان ارتباط دارد و بدون جو زمین حیاتی وجود ندارد کشت کردن یعنی در پروسه حیات از زمین بیرون آوردن است) و سپس شما را در آن بازآفرینی می کنیم و بیرون می آوریم (مانند گیاه). خورشید در آسمان زمین که هفت طبقه است چراغ و ماه هم  نورانی قرار داده ایم.


نکات کلیدی و علمی این آیات ماه و خورشید در جو زمین است که دارای یک خاصیت استثنائی می شوند. خورشید در خارج از جو زمین و بر روی سطح کره ماه  نمی تواند سراج باشد و نور آن اطراف را روشن نمی کند. برجایی که میتابد روشن است و اطراف خود را روشن نمیکند، مثلا روی سنگی که به طرف خورشید است و نور بر آن می تابد روشن است ولی پشت آن روشن نیست و تاریک است. فضای ماه هم تاریک و آسمان ماه هم در روز تاریک است. چه عاملی باعث شده همین خورشید در جو زمین چراغ شود و همه جا را روشن کند حتی در اتاق  و دور از نور خورشید. بحث ساده علمی است که هنوز بسیاری از مفسرین این را نمی دانند.


دلیل آن در ماه عدم وجود مولکول های هوا است که نور را منعکس و فضا روشن می سازند. در جو زمین انعکاس نور که در اثر برخورد با مولکول های هوا صورت می گیرد خورشید حکم چراغ را پیدا می کند. شما اگر کلید برق را در یک اتاق تاریک روشن کنید در همه زوایای اتاق کاملا روشن است دلیل آن وجود مولکول های اکسیژن، بخار آب، گاز دی اکسید کربن، ازت و غیره است که نور را همه جا منعکس میکند. ماه هم نورانی است یعنی نور خود را از چیز دیگری می گیرد ولی چراغ نیست. فرق سراج و منیر در این است که چراغ  نور تولید می کند و منیر نور را منعکس می کند و از خود نور ندارد.

آیا خورشید در خارج از جو زمین هم سراج است مسلما خیر، چرا که هیچ مانعی بر راه  نور خورشید قرار ندارد که نور آن بر آن بتابد و مانند ماه روشن شود. تنها در اثر برخورد با سیارت منظومه شمسی آنها هم مانند ماه نورانی می شوند. اگر زمین جو نداشت و طبقات آن  وجود  نداشتند که هر کدام برای تداوم حیات و حفاظت از اشعه ماوراء بنفش و برخورد اجرام سماوی ضروری است و روز هم نداشتیم و فضا علی رغم تابش خورشید تاریک بود. بعلاوه کلمه نگاه کنید آیا نمی نگرید که موید این است که ما قادر هستیم این پدیده را ببینیم. وجود جو زمین عامل اصلی تداوم حیات است و در ایجاد حیات در کره زمین نقش دارند والله انبتکم من الارض نباتا. تاکید  بر این موضوع دارد که هفت جو زمین در حیات نقش دارد. در قدیم از آنجائی که هفت سماوات را کرات آسمانی پوست پیازی می دانستند و ماهیت چراغ بودن خورشید در جو زمین از نظر علمی روشن نشده  بود  تصور می کردند که خداوند خورشید و ماه را  در سبع السموات ( هفت آسمان بطلمیوسی) قرارداده است و ما که بر آن نظرات پابند هستیم و آن نظرات را بالاتر از قرآن و علم می دانیم البته بر اثر تحجر و تعصب  به این موضوع توجه نکرده ایم که خداوند خود خورشید را  قرار نداده بلکه نور خورشید را به عنوان چراغ  قرار داده است.

به تصویری از ناسا ( با تشکر در استفاده از آن) که در زمین اولیه که جو نداشت و خورشید هم هنوز والشمس و ضحاها نشده بود (هنوز به نور افشانی فعلی نرسیده بود و نزدیک زمین است ولی قادر نیست زمین را روشن کند ) دارد نورافشانی می کند ولی چراغ نیست و روز تاریک است توجه و تفکر فرمایید. آیات الهی را فدای تصورات ذهنی خود نکنیم. اکنون که هفت آسمان بطلمیوسی اعتبار خود را از دست داده است، بسیاری برای منحرف کردن اذهان از واقعیت  قرآن  هفت آسمان را سیارات منظومه شمسی می خواهند جا بی اندازند که انشاءالله موفق نمی شوند. این یک بدعت است برای پوشاندن حقایق آیات متشابه که دارد آشکار می شود یا آگاهانه است و یا نا آگاهانه . با آیات خداوند بازی نکنیم و آنها را از اعتبار علمی ساقط نکنیم. مومنین بیدار باشند و جلو این انحرافات را بگیرند و قرآن را یاری دهند.

حال که نظریه هفت آسمان کروی پوست پیازی منسوخ شده چرا بسیاری سعی می کنند هفت آسمان زمین را نه سیاره منظومه شمسی قرار دهند و همیشه باید موضوعاتی را بتراشیم تا آیات قرآن را از مسیر علمی بودن خارج کنیم. سماوات کروی پوست پیازی به یمن پیشرفت علم منسوخ شده و متحجرین هم ناچارند قبول کنند ولی عده ای می خواهند موضوع دیگری را بتراشند. اینها یا نادان هستند و یا مامور خراب کردن اذهان مومنین. آیا این آیات موضوع علمی مهمی که حدود دو قرن است برای انسان روشن شده است را بیان نمی کند؟ خداوند همه ما را نعمت درک مفاهیم عالیه آیات متشابه قرار دهد. علاقمندان میتوانند برای مطالعه بیشتر به مقاله سبع المثانی و قرآن دو عطای خداوند به پیامبر اسلام و یا هفت آسمان قرآن در بند ذهنیات مراجعه فرمایند. سید محمد تقوی اهرمی مرداد 1397- ویرایش جدید تیر ماه1399  -ویرایش جدید 10/2/1403

عظمت انسان در کیهان از نظر علم و قرآن

مقدمه نوشتار

فیلم  ویدویی عظمت کیهان که توسط  ناسا تهیه شده و در سایت های مختلف به  نمایش در می آید و سعی میکنند عظمت انسان را در برابر کیهان  بینهایت کوچک و ناچیز جلوه دهند از ابتکار کسانی است که اعتقادات مذهبی را به سخره می کشند. این ایده و نتیجه گیری که به خواننده  تماشگر فیلم القاء می کنند  که انسان در برابر عظمت کیهان حقیر و نا چیز است. ناسا با این دید  به کیهان نگاه نمی کند. آنها فیلم را برای عظمت کیهان از نظر علمی نشان داده اند و دیگران  آن را برای اهداف ایجاد تردید در ایمان بکار گرفته اند. اصل کلام سوء استفاده کنندگان از این فیلم عبارت زیر است."تامل درباره گستردگی کیهان و کوچکی زمانی و مکانی ما در آن، اغلب تصوراتی تیره و تار را پیش چشم ما می آورد. آیا از اینکه عالم هستی تا این اندازه بزرگ و ما تا این اندازه کوچک و گذرا هستیم، آیا نمی توان نتیجه گرفت که ما انسان ها در مقیاس کیهان مطلقا بی اهمیت و بی ارزش هستیم". چه سخن مسخره و گزافی که ناشی از ناآگاهی علمی است. 

آیا واقعا چنین است.


از دیدگاه  قرآن کیهان برای خلق حیات ایجاد  شد. انبساط کیهان نقطه آغاز پیدایش انسان است. انسان اصل است و کیهان فرع . بنابراین انسان در کیهان از نظر مقیاس ریاضی می بایستی جایگاه  بس رفیع داشته باشد. خداوند کیهان و انسان را بی هدف نیافریده است. أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ –آیا پنداشتید که شما را (انسان) بیهوده آفریدیم و بسوی ما برگردانده نمی شوید.

قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ - بگو پروردگار آسمانهاى هفتگانه (جو زمین و زمین که حیات در آن قرار دارد) و پروردگار عرش بزرگ (مدیریت کل کائنات) كيست. خداوند ابتدا می فرماید بگو خداوند خالق هفت جو زمین و زمین و همچنین کیهان کیست. اول حیات و سپس کیهان. خداوند کیهان را در شش روز آفرید در حالی که طرح و برنامه او بر آب (ایجاد حیات) قرار داشت. بنابراین ما باید دلیل این کلام خداوند را  کشف کنیم.

کیهانی که ما فیلم عظمت کهکشانها را در آن ملاحظه می کنیم در محدوده اندازه انسان عظمت خودش را از دست میدهد. این نظر من با استناد بر آیات قرآن است. دلیل علمی آن را ارائه میدهم. مذهبیون براساس بینش اعتقادی خود عظمت انسان را بزرگ می دانند، یعنی خداوند جایگاه انسان را بسیار رفیع دانسته. حیات از نظر قرآن تنها در زمین ایجاد شده است. کلمه لیس کمثله شیئ به حیات زمین برمیگردد. این موضوع که کیهان در محدوده مقیاس انسان  حقیر میشود واقعیت علمی دارد. این اعجاز قرآن است.

آیات فراوانی در قرآن است که انسان را با عظمت توصیف میکند. خداوند انسان را  خلیفه خود در زمین معرفی می کند و روح خود را در او قرار میدهد. آیا محدوده خلقت خداوند فقط زمین است و کیهان مخلوق خدا نیست. بچه دلیل خداوند این انسان و زمین بسیار ناچیز در مقیاس کیهانی را انتخاب کرده است. مطلب مهم و پنهانی باید از دید  ما وجود داشته باشد و ما  ظاهر امر را  میبینیم  و دیدگاه ما در مورد کیهان یک سو نگریستن است. ما یک بعد قضیه را میبینیم. آیات زیر که خداوند انسان مومن را که هدف غائی خلقت انسان است را در تمثیلی زیبا مانند کلمه طیبه تشبیه میکند که مانند درختی است که اصل آن در زمین استوار و فرع آن د رسماء است دارای مفهوم  والایی است. ابتدا آیات را بررسی و سپس دلایل علمی را بیان میکنم.

دانشمندان مقیاس ها را اندازه گیری کرده اند و درباره ان مقالات زیادی نوشته شده  ولی موضوعی که من میخواهم نتیجه گیری کنم کاملا جدید است. تا پایان مقاله با ما باشید و سپس مفهوم این تمثیل قرآن را به خاطر آورده و در آن تفکر کنید  نکته جالبی از آن بیرون می اید.


وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلاَمٌ-
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء
تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ


آیه اول در توصیف انسان مومن است و در آیه  بعد می فرماید، نمی بینی که خداوند چگونه مثل میزند. کلمه طیبه مانند درختی است که  اصل آن ثابت  و استوار است (اصل انسان مانند درخت ریشه در زمین دارد) و فرع آن در فضا  ولی میوه آن باذن خدا  بیرون می آید (میوه انسان مومن است) و این مثالها برای مردم می زند تا  در باره آن تفکر کنند و کلمه طیبه انسان مومن و کلمه خبیثه هم تمثیلی برای انسان کافر، پوشاننده حق است. هدف خلقت انس و جن عبادت پروردگار است. عبادت تسلیم برنامه ریزی حق شدن است. انسان مانند همه پدیده های طبیعی بر فطرت ذاتی خود آفریده شده  ولی برای آزمایش او عنصر اختیار را در او نهادینه کرده تا انسان مومن و کافر را از هم تفکیک  کند. این یک برنامه ریزی الهی است. این ایدئولوژی قرآن است که بحث مفصل میطلبد. منظور و برداشت ما  از آیه عظمت انسان است  که خداوند در این کیهان با  عظمت این چنین برای انسان ارزش قائل است. باید جایگاه  این انسان را در عظمت کیهان کشف کنیم. موضوع این مقاله مقایسه اندازه کیهان و انسان است. این اندازه  کلید اصلی بحث ما است باید  به ارقام ریاضی روی آوریم و ثابت کنیم درست برعکس کیهان در محدوده اندازه انسان حقیر است.


کیهان و ساختار مادی آن


براساس نوشته دانشمند بزرگ فیزیک پروفسور واینبرگ، "کیهان در ثانیه های آغازین خود که هنوز منبسط نشده بود از ذرات بنیادی الکترون ها، پوزیترون ها، و نوترینوها که درهم ادغام  بودند و مرتبا از انرژی ناب خلق می شدند و بلافاصله نابود می شدند  تا حرارت آن تا درجه ثبات الکترون ها پایین آمد و این لحظه ای بود که کیهان به یکباره  منبسط میشود. فرایند خلق و نابودی از انرژی ناب  قبل از انبساط بوده است." بنابراین الکترون ها و پوزیترون ها یا ضد الکترون ها در کنار نوترینوها  ماده  اولیه کیهان هستند و یا نطفه آغازین خلقت کیهان و کیهان این نطفه اولیه خود را در درون خود دارد. از نطفه اولیه خلق و بازآفرینی میشود و رشد میکند و سپس به همان نقطه آغازین برمیگردد اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ –خداوند خلقت را ایجاد میکند (ابداع کردن یعنی از هیچ خلق کردن ) و سپس آن را باز آفرینی می کند وسپس به همان نقطه آغازین (از خدا شروع شد و به خدا برمیگردد) برمی گردد. انبساط کیهان برگشت پذیراست.

نقطه آغاز اول مره یک وجه و مقیاس بزرگ یا مقیاس کلان هم  وجه دیگر است. بنابراین برای شناخت کیهان باید  دو وجه آن را مد نظر قرار داد.


ما تنها یک وجه آن را مشاهده میکنیم و به وجه  دیگر آن نمی پردازیم. کیهان در درون خود مقیاس گوناگونی دارد. بزرگی کیهان را از نور دور ترین  ستاره به  مقیاس سال نوری اندازه میگیرند وجه  اول یعنی صفر به بالا را ما می بینیم و ذهن خودمان در منظومه شمسی، کهکشان راه شیری و سایر کهکشان ها و اندازه اعجاب انگیز آن ما را مجذوب خود میکند  و ارقام را بیرون می آوریم و خود را در مقیاس با آن خوار و ذلیل و ناچیز می پنداریم. در حالی که واقعیت چیز دیگری است. کیهان از 75 درصد اتم هیدروژن و حدود 24 در صد اتم هلیوم ایجاد شد. از دیدگاه قرآن خلق کیهان برنامه از پیش تدوین شده دارد و این برنامه ایجاد آب است و خلقت حیات درآن. زمین مسئولیت پذیرش حیات را در درون خود پذیرفت و خلقت حیات را از همین اتم های اولیه خلقت کیهان یعنی اتم های هیدروژن و هلیوم آغاز کرد. زمین مقیاس های نجومی را در دل خود دارد که عظمت آنها با عظمت کهکشان ها برابری میکند ولی در دنیای  پایین صفر. عظمت کیهان را که مشاهده میکنیم از نقطه صفر به بالا شروع شده است.

اندازه محاسبه شده کیهان

یک میلی  متر از صفر شروع می شود  و سپس متر و بعد کیلومتر. کیلومتر مبنای محاسبه اندازه کیهان است. از آنجائی که فاصله منظومه شمسی و ستارگان زیاد است معیار سنجش می شود سرعت نور که حدود 300000 کیلومتر بر ثانیه است. خودتان می توانید حساب کنید که نور در یک سال چند کیلومتر طی می کند  و آن مبنای معیار اختر شناسان است. نور در یک سال این مسافت را طی می کند و می شود. 9.454.254.000.000 کیلومتر به عبارت ساده تر 9.45.1012 و یا به مقیاس متر میشود .0.945.1015 متر. طبق برآورد پروفسور Neil J.Cornish از دانشگاه مونتانا و پروفسور ULRICH WALTER براساس محاسبه اغلب مدل های اختر شناسی قطر کیهان 78 میلیارد سال نوری است .اینجا کلیک کنید.


اندازه کیهان را محاسبه کنیم


نور در مدت یک سال مسافت 9,454.1012  کیلومتر را طی می کند. آن را در رقم 78 میلیارد(9 78.10) سال ضرب کنیم، می شود 737.1 ضربدر 1024 کیلو متر یا 0.737.1027 متر. این مقیاس بزرگی کیهان به متر است و معیار هم از عدد  صفر شروع شده است. این عدد که اندازه کیهان است را  داشته باشیم و وارد سیاره زمین شویم.

زمین گهواره حیات در کیهان


زمین در خودش حیات را دارد و در حیات موجودات ریز با مقیاس بسیار کوچک وجود دارند. همان عظمت بزرگ کیهان که ما را در بزرگی خود حیرت زده کرده  تا آنجائی که خود  را  حقیر بدانیم با  مقیاس منفی و به همان عظمت و اعداد و ارقام در این زمین کوچک  که مسکن آن انسان با عظمت است ( از دید آنها حقیر) است دیده میشود  و دقیقا  در پایان به همان عدد شگفت انگیز و حیرت انگیز اندازه کیهان میرسیم  با این تفاوت که توان آن منفی است.

اصل انسان در این زمین و از مولکولهای آلی حیات خلق شد که هنوز استوار و پویا است و مرکز ثقل بحث ما هم بر انسان است با اندازه حدود یک متر و شصت سانت. ما به دو مقیاس برخورده ایم  مقیاس اندازه کنونی کیهان و مقیاس اندازه خود انسان و یک مقیاس دیگر هم لازم داریم تا به نتیجه کلی برسیم و آن هم مقیاس نطفه اولیه حیات آغازین کیهان از الکترونها و میون ها. چرا ما فوتون ها را  مبداء خلق کیهان نمی دانیم. فوتون ها رابط جهان مادی و جهان کوانتوم است و از برهمکنش الکترونها و اتم ها بروز میدهد و ماهیت موجی ذره ای دارد. بعلاوه کوچکترین ذره پایدار است.


اندازه نطفه اغازین کیهان


کیهان از نقطه ای بسیار فشرده و بینهایت ریز و به تعبیر فیزیکدانان از هیچ به یکباره ایجاد شد. پروفسور واینبرگ فیزیکدان برجسته  و برنده جایزه نوبل فیزیک این فشردگی بینهایت ریز را انرژی ناب می نامد.

الکترون، پوزیترون، نوترینو و میون ها ذرات بنیادی هستند که در برهمکنش های قوی شرکت نمی کنند. پوزیترون ها ضد الکترون هستند و با انبساط کیهان ، البته بقول فیزیکدانان تمامی الکترون ها توسط ضد خودشان  نابود میشوند (مقداری بسیار کم هم اضافه می ماند که جهان مادی را ایجاد می کند و دلیلی بسیار غیر منطقی و غیر علمی و تخیلی است ) بلکه این احتمال دارد که ماده کیهان را تشکیل میدهد و ضد ماده کیهان موازی را –اینجاکلیک کنید- نظر قرآن براین اصل است.

فرض میکنیم همان الکترون اضافی کیهان را درست کردند. الکترون ها و میون ها و فوتون ذرات پایداری هستند که اساس ساختار مادی را بنا گذاشتند . ما باید اندازه الکترون ها را محاسبه کنیم. دانشمندان اندازه پروتون ها را بدست آوردند و ما این اندازه را از مقاله  میون ها از ویکی پدیا نقل میکنیم. الکترون ها سبک ترین ذره بنیادی جرم دار هستند. همه خواص شیمیایی اتم ها، مولکول ها بر اساس برهم کنش های الکتریکی الکترون ها با اتم ها ایجاد شده است .

دانشمندان فیزیک انستیتو پاول شرر توانستند در سال 2010 بر اساس سنجش معیار QED و با استفاده از هسته هیدروژن میونیزه شعاع پروتون را دقیقا اندازه گیری کنند و اندازه زیر را اعلام کردند.18-10*841,84

 شعاع پروتون به متر و قطر آن می شود 18-1683.10 که می توانیم بصورت زیر هم بنویسیم 22-0,1683.10 متر.این عدد اندازه  پروتون است که مبنای محاسبه الکترون است.


اندازه الکترون به دلیل عدم  وضعیت سکون این ذره  در زمان مشخص دارای فرمول پیچیده ای است. ولی پروفسور ورنر بره فلد  فیزیکدان آلمانی مقایسه جالبی انجام داده که ما از آن می توانیم اندازه حدودی الکترون را بدست آوریم. وی اظهار میدارد "اتم هیدروژن تنها یک پروتون در هسته دارد و یک الکترون در مدار و فرض می کنیم ما پروتون را هزار بیلیون بار بزرگ تر کنیم یعنی یک میلیون میلیارد بار بزرگتر میشود تقریبا گلوله ای یک متر و هفتاد سانت در وسط زمینی الکترون با اندازه حدود یک دهم میلیمتر است در فاصله پنجاه  کیلومتری  پروتون بدور هسته می چرخد."منبع سایت آن لین -اینجا کلیک کنید-به زبان آلمانی است میتوانید با ترجمه گوگل به انگلیسی آن را ملاحظه فرمائید


اندازه الکترون نسبت به پروتون میشود.


1,78 متر برابر است با 178 سانتی متر و برابر است با 1780 میلی متر و بالاخره برابراست با 17800 دهم میلیمتر و در نتیجه الکترون 1,78 ضربدر ده به توان 4 برابر کوچک تر از پروتون است. این عدد را در اندازه پروتون ضرب میکنیم میشود:


0,1683.10-22.1,8.10-4 مساوی است با رقم  26-0,003.10 متر(ده به توان منهای 26). این عدد را میتوانیم اینطور هم بنویسیم. 27-0,0300.10 متر. حال اندازه الکترون را هم داریم و با عدد بزرگی کیهان که در بالا محاسبه کردیم مقایسه میکنیم. از آنجائی که ما معیار را اندازه انسان در نظر گرفته ایم و می گوییم انسان در برابر اندازه بزرگی کیهان هیچ است باید جای انسان را در کیهان بدانیم و بعد  قضاوت کنیم.


اندازه کیهان به متر: 0.737.1027   سقف بزرگی کیهان
اندازه الکترون به متر: 27-0,0300.10  سقف کوچکی کیهان


بنابراین  بر اساس محاسباتی که علم اندازه آنها را بیرون آورده به عدد شگفت انگیزی میرسیم. کیهان دارای اندازه از الکترون تا مقیاس بزرگی خودش است. این دو عدد را با در هم ضرب می کنیم تا اندازه واقعی کیهان را بدست آوریم از نظر علم ریاضیات نتیجه حاصله میشود: اعداد بزرگی و کوچکی کیهان روی هم تاثیر می گذارند و همدیگر را خنثی می کنند.

0,737+0,0300=0,767 متر. ده به توان بعلاوه 27 با ده به توان منهای 27 هم دیگر را خنثی می کنند و کیهان می شود کمتر از یک متر با در نظر گرفتن هر دو بعد کیهان. ما نگاه خودمان را به بالا داریم و اندازه کیهان و ابعاد آن به پایین را نمی بینیم.

در نتیجه خودمان را بسیار حقیر و پست و کوچک تصور می کنیم در حالی که عظمت انسان از نظر اندازه (یک متر و شصت سانتی متر) در مقیاس متر با  کیهان (767 سانتی متر) بزرگتر است. انسان دقیقا در وسط ابعاد بزرگ و کوچک کیهان قرار دارد. اعجاز خلقت کیهان را مشاهده کنید  آیا این ارقام تصادفی به رقم فوق رسیده اند یا دقیقا طرح و برنامه تدوین شده در کار خلقت کیهان بوده است. حال آیات بالا را مجددا به خاطر آورید. خداوند انسان را که هدف خلقت حیات است را در تمثیلی به کلمه طیبه تشبیه کرده و به درختی مثال زده که ریشه در زمین دارد و آنچه در فضا است فرع بر اصل انسان است و میوه این انسان هم انسان مومن است.

کیهان تنها مقدمه خلقت انسان است و خداوند متعال حیات را در زمین قرارداد و انسان را  از همان عنصر اول مره  پیدایش کیهان یعنی مثقال ذره یعنی از ذره یا اتم  کوچک تر که می تواند تشبیه به الکترون باشد و اکنون می توانیم تصور کنیم چرا خداوند انسان را در کیهان و در زمین آفرید.  آیات متشابه همه ریشه در علم دارند. معارف اسلامی و فلسفه راهی به علم تجربی ندارند. آیات علمی خداوند را باید با علم روز سنجید، همانطور که گذشتگان در هزار سال قبل با علم روز آن زمان تفسیر کردند و به ما تحویل دادند و ما نظر کهن آن ها را بر باور خود نشانده ایم و شبهه خلق می کنیم و خوراک معاندین و مخالفین را در اختیار می گذاریم. خداوند از سر تقصیر ما بگذرد که آیات متشابه را  از علم خود جدا کردیم و قرآن را مهجور قرار داده ایم.

سید محمد تقوی اهرمی مرداد 1397.ویرایش جدید تیر ماه 1399

 

حتي اذا جاءنا قال يا ليت بيني و بينك بعد المشرقين-اشتباه لغوی یا اعجاز قرآن

مقدمه نوشتار

کلماتی در قرآن بیان شده که برای بسیاری که آشنائی به سبک نگارش و شیوه بیان مطالب خاص قرآن ندارند ایجاد شبهه کرده است. قرآن در تمثیل ها و داستان ها مطالب علمی را به صورت کوتاه برای رساندن حقانیت خداوند برای ما بیان فرموده است مانند کلمه مشرق تا مشرق در آیات دیگری هم به مشارق و مغارب و مشرقین و مغربین اشاره فرموده است. این کلمات که در 1400 سال قبل بیان شده برای مردم صدر اسلام قابل درک نبوده  و حتی برای مردم جهان تا حدود 200 سال قبل هم مشخص نبوده. علم و تجسس در زمین و کشف واقعیت های ناشناخته علمی و زمین شناسی مفاهیم  این کلمات را روشن  کرده است. اینکه زمین کروی است و به  دور محور خود و به دور خورشید گردش می کند هم از کشفیات جدید بشر است. در قرآن آیاتی هستند  که اشاره به  شب و روز خورشید و ماه ،سماوات و الارض و در مجموع  نشانه های طبیعی و حیات و خلقت انسان در کره زمین کرده است. گذشتگان در هزار سال قبل با مقایسه با علم روز برای این آیات تاویل و تفسیرهایی ارائه دادند  که  بر اساس علم ان زمان قابل  قبول بوده ولی امروز با  شکوفایی علوم طبیعی و کیهان شناسی، زیست شناسی و زمین شناسی آن نظرات نه با علم روز و نه با آیات قرآن تطابق دارند. هدف این نوشتار کشف  واقعیت این کلمات که برای بسیاری اعم از مخالفین و موافقین قرآن معما بوده و ایجاد  شبهات فراوان کرده است.