مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ وتکه ای مهم از تاریخچه خلقت انسان

مقدمه نوشتار

خلقت انسان با خلق حیات در قرآن پیوند ناگسستنی دارد. کلام خداوند در هر آیه متشابه مفهوم خاص خود را دارد و ما به کمک سایر آیات هم موضوع و مقایسه آن با علم مربوطه می توانیم به راحتی تاویل آن را بدست آوریم. خلقت انسان در زمین تازه متولد شده و از رسوب شیمیائی توده سیاه و نرم که قرآن آن را حمامسنون در بین لایه های سنگ رس آغاز به ایجاد می کند. اقوات حمامسنون و صلصال مولکول های ساده غذائی است ولی برای ما و جانوران به جز باکتری ها قابل مصرف نیست. بدن کلیه جانداران از بیست نوع اسید آمینه از ایزومر آلفا باضافه نوکلئوتیدها تشکیل شده است. چرا خداوند می فرماید خلقت انسان از ذرات بنیادی قبل از انبساط کیهان شروع می شود و مالی لا اعبد الذی فطرنی و الیه ترجعون چرا خدائی را که من را باز ( منبسط) کرد نپرستم بازگشت به همان جا است که ذرات وجودی من ایجاد شد. کلمه فطرنی را باید فهمید چرا من را باز کرد کجا من سیستم بسته بودم. در صدر اسلام فطرنی را خلق کردن معنی کرده اند. مفسرین امروزی هم همان تصورات و معنی های صدر اسلام را بدون مراجعه به سایر آیات و علم روز چشم بسته پذیرفته اند و تکرار می کنند. به عبارتی خلق کردن را هم نفهمیده اند. چرا شروع حیات را خداوند خلق انسان نامیده و نفرموده حیات را در دل سنگ رس و از رسوب ته نشین شده در صلصال ( خاک رس که به صورت سفال تازه از کوره در آمده) خلق کردم. بداء خلق الانسان من طین، خلقت انسان را در طین که همان صلصال است آغازکردم. بین فطرنی و خلق الانسان حدود 13 میلیارد سال فاصله است. با خود فکر نکرده ایم این چه مفهومی دارد، ما انسان های صدر اسلام نیستیم علم در دوران طلائی خود به سر می برد. تفسیر های صدر اسلام ما را قانع نمی کند. باید روی کلمات فکر کنیم و مفهوم واقعی آن را بیرون آوریم. اینکه علوم طبیعی نا کار آمد است و ممکن است تغییر کند مثلا کره زمین تخت بشود و ماهواره ها طبقات بطلمیوس را کشف کنند ، پس توی همان تخیلات ذهنی خودمان بمانیم و فضای مجازی را انباشته از ذهنیات غلط گذشتان ( زمان و علم ثابت کرده که تصوراتی غلط هستند)کنیم و می گوئیم چرا جوانان ما دین گریز شده اند. اصل نزول آیات متشابه برای این زمان نازل شده که آگاهی از علم منشاء می شود. حال چرا من در مقدمه وارد این بحث شده ام. می خواهم عنوان کنیم که نطفه، علقه، مضغه همه در رحم زن نیست. مضغه خون بسته نیست ارتباطی به مراحل رشد جنین ندارد این ها همان تخیلات ذهنی گذشتگان است. مضغه مخلقه و غیر مخلقه چیست. ذهن را آزاد کنیم و به آیات متشابه در خلقت انسان نظری داشته باشیم.

ارحام شکم نیای کهن ما است

دوران تکامل انسان با حیات جانداران گره خورده است. آیه 8 سوره رعد می فرماید- اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌ وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ-خداوند به باری که جنس ماده از هر نوع حمل می کنند آگاه است چه جنین هائی که فرو گذاشته می شوند( سقط می شوند ) و یا چند قلو که پا به حیات می گذارند هر چیز نزد خداوند با اندازه حساب شده مقدر شده است. این طور نیست که ما بگوئیم اتمام بودن رشد برخی جنین ها در رحم. مفهوم آیه این نیست. کنترل و علم حیات در زمین نزد خدا است. جائی که انسان کنترل حیات را برهم زند پایان حیات است. آیه 5 سوره سجده می فرماید-

يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ -امر حیات از جو زمین تا زمین را خداوند تدبیر می کند، سپس در دوره ای که مقدارش هزار سال از سال هائی است که شما می شمارید امر حیات را عروج می دهیم یعنی پایان حیات و ما چند قرن بیشتر حیات در زمین منقرض می گردد. به مطلب خودمان بر گردیم.

انَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى-
با استناد به آیه قبلی خداوند می فرماید-آنان كه از گناهان بزرگ و زشت كاري ها جز لغزش هاى كوچك خود دارى می ‏ورزند پروردگارت (نسبت به آنها) فراخ‏ آمرزش است. خداوند است که از آن دم كه شما را در زمين انشاء کرد (بعد از خلق در سنگ رس و به استناد آیه خلق فسوی، قدر فهدی خداوند ابتدا خلق می کند و سپس به انشاء آن می پردازد) و از همان‏ گاه كه در شكم هاى مادرانتان بصورت جنین بودید به (حال) شما دانا تر است پس خودتان را پاك مشماريد او به (حال) كسى كه پرهيزگارى نموده داناتر است.
خداوند به علم چگونگی انشاء انسان در زمین آگاه است. انشاء کردن یعنی خلق کردن و پس از آن پروراندن تا انسان شدن. آن هم در زمین و در شکم امهات بصورت جنین بودید وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ در دوره انشائکم خداوند انسان را انشاء کرد و دیگر انشاء در رحم موضوعیتی ندارد. وقتی انسان خلق شد تکثیر آن از طریق نطفه مرد و نطفه(اوول) زن صورت می گیرد و در رحم جنین رشد می کند و این باز آفرینی (یعیده) خلقت است. این آیه را هم مرور کنیم

وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ-خداوند زمانی که شما را از شکم امهات بیرون می آورد (بصورت خلق بعد از خلق) چیزی نمی دانستید و زمانی که از شکم امهات بیرون آمدید بعد از آن برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد .هنگامی که از شکم امهات بیرون می آمدید. هیچ عضو بدن نداشتید و اثری از آگاهی در شما دیده نمی شد. (شما از تحولات باکتری ها و در سه دوره تاریکی سه گانه به صورت خلقی بعد از خلق دیگر ظاهر می شدید. آیه 6 سوره زمر را باهم مرور می کنیم. تکامل داروین وتکامل قرآن و فرق یین این دو

خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍۢ وَٰحِدَةٍۢ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلْأَنْعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزْوَٰجٍۢ ۚ يَخْلُقُكُمْ فِى بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمْ خَلْقًۭا مِّنۢ بَعْدِ خَلْقٍۢ فِى ظُلُمَٰتٍۢ ثَلَٰثٍۢ ۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ ٱلْمُلْكُ ۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ

شما از نفس واحده خلق کردم و سپس جفت آن را از ( در) آن قرار دادم برای شما از چهارپایان هشت جفت نازل کردم ، این چنین شما و چارپایان در شکم نیای خود به صورت خلقی بعد از خلق و در ظلمات سه گانه خلق می شوید. نفس واحده اولین تک سلولی خلق شده در زمین -خلقت انسان از نفس واحده است که تمامی نفوس جانداران اعم از گیاهی و جانوری ازآن منشعب شدند و آن سلول اولیه حیات است. چند موضوع مهم در این آیه برای تفکر و تعقل وجود دارد که به آن توجه نشده است، به آیه 37 سوره قیامت نگاه کنیم.

الَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى-ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى-فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى-آیا او(انسان) نطفه تقدیری نبود که مقدر می شود. سپس به صورت علقه در آمد، آن را خلق کرد و شکل داد و در آن جنسیت نر و ماده را قرار داد. آیا این تحولات می تواند در رحم باشد خلق فقط یک بار صورت می گیرد، بعلاوه نطفه را همه جا در تفاسیر آب مرد گرفته اند . این جا که نطفه و منی در یک جا آمده نطفه را قطره معنی می کنند. قطره ای از منی که در رحم زن ریخته می شود که تاویل درستی نیست. حال به آیه 5 سوره حج نگاه کنیم.

مضغه مخلقه و غیر مخلقه

علقه نخستین تک سلولی تکامل یافته از نطفه امشاج است که در تراب خاک رس تازه از کوره زمین تازه تولد یافته به صورت صلصال الکلفخار در پوسته اولیه زمین قرار داده شد(فصلت آیه 10 ) این نطفه خلق شد و فسوی شد و در پروسه زمان علقه شد و سپس به پرسلولی های نخستین (مضغه) تبدیل شدند دقیقا در این نقطه پس از اینکه مدت زمانی خلقت جاندارن خشکی رابر دوش گرفتند دو شاخه شدند و از دابه که به خشکی راه یافتند جدا شدند دابه سر منشا جاندارن خشکی شدند و مضغه غیر مخلقه سر منشا جانداران دریائی راه خود را جدا کردند.
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَهٍ مُّخَلَّقَهٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَهٍ لِّنُبَیِّنَ لَکُمْ وَنُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً -ای مردم اگر از زنده شدن در قیامت در شک هستید بدانید که ما شما را در تراب (تراب که به شکل سفال بود) خلق کردیم و سپس از نطفه و سپس از علقه و سپس از پر سلولی که در روند تکامل به صورت خلق کامل در آمد (منظور از خلقی که به پیدایش جانداران خشکی منجر شد که از آن انسان تکامل یافته یعنی آدم از ذریه قبل از خود پا به عرصه وجود نها د و مورد انتخاب الهی قرار گرفت.و پرسلولی هائی که به خلق جانداران خشکی منجر نشدند غیر مخلقه هستند که در دریا ساکن شدند مدت زمانی خلق جانداران خشکی را بر دوش گرفتند و از سر شاخه جانداران خشکی جدا شدند و در نهایت به صورت دابه ریز جنبندگان یا بند پایان پا به عرصه خشکی گذاشتند. جانوران دریائی را به وجود آوردند که در خدمت اکسیژن زائی و پاکسازی دریا و اقیانونس برای بقاء حیات ادامه زندگی دادند. دابه و نقش آن در تداوم حیات از نظر قرآن

کرم های اولیه که اجداد کهن ما انسان ها بودند بعد از ماموریت محوله از شاخه بند پایان دابه جدا شدند (ولی در انتقال خصیصه حیات به نسل بعد نقش ایفاء کردند )این موضوع را برای شما یک دلیل روشن قرار دادیم (که در باره آن تفکر کنید) و شما را در شکم نیای خود و در زمان برنامه ریزی مطابق خواست خدا بار آورد( نقر کوبیدن برای اجرای یک برنامه تدوین شده. کند و کاری کردن، روی چیزی کار کردن تا به شکل مورد هدف در آید) تا به صورت طفلی از شکم مادر بیرون آمدید. اگر این آیه رخداد در شکم مادر باشد چگونه خداوند از مضغه ناقص روند ساختن انسان را ادامه داد. خَلَقْنَاکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَهٍ مُّخَلَّقَهٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَهٍ انسان از مضغه مخلقه و غیر مخلقه خلق شده است پس مضغه غیر مخلقه جنین ناقص نیست، پرسلولی است که از سر شاخه بند پایان جدا شدند. حال بر می گردیم به سوال بالا که چرا خداوند هدف خلقت حیات را خلق انسان کامل نام برده.وما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون.

به آیه 6 سوره حج توجه کنیم- وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ-و تو زمین را فسرده می بینی چون باران بر آن بفرستیم در اهتزاز آید و نمو کند و از هر گونه گیاه بهجت انگیز برویاند. اشاره قرآن به بذر هائی است که در زمین لم یزرع با باریدن باران سبز و خرم می شوند و حیات را ظاهر می سازند. همه این تحولات بر اساس ژنوم کامل در پر سلولی ها است. این ها دلیل است که خداوند حق است ( وجو د دارد)مرده ها را زنده می سازد و بر هر کاری توانا است. بنابراین مخلقه و غیر مخلقه را "نا تمام بودن آفرینش انسان است" معنی کردن  درست نیست حداقل به قرآن هم نگاهی بیاندازند. اگر آیه را می خواندند و بر این نکته توجه می کردند که انسان هم از مضغه مخلقه و هم از مضغه غیر مخلقه خلق شده است دچار این تفسیر اشتباه نمی شدند . سید محمد تقوی اهرمی 18/2/1403

• قبلی
• بعدی