آدم واقعیتی دگرگون شده در قرآن قسمت اول

مقدمه نوشتار

داستان خلقت آدم ریشه در تفکرات خیلی کهن دارد. آدم بر اساس متون کتاب های تورات و قدیمی تر از خاک خلق شده و شیوه خلق به صورت خلق الساعه و به دست خداوند و همکاری فرشته ها از مخلوط کردن آب و خاک و درست کردن گل و سپس ساختن مجسمه آدم بیان شده و حوا هم از باقی مانده گل یا تکه ای از گل دنده آدم و در یک دوره زمان کوتاه در داستان های مفصل نقل شده و منبع در دسترس هم تورات است که در زمان نزول قرآن در باور مردم آن زمان ریشه دوانده بود. این داستان ها از کجا ساخته شد و در فرهنگ مردم قرار گرفت. چگونگی پیدایش آدم از نظر قرآن و آیات خلقت انسان کاملا با تصوراتی که در تورات در زمان صدر اسلام بر باور مردم حاکم بود فرق دارد که من در این نوشتار می خواهم به آن اشاره کنم. آدم به عنوان اولین انسان هوشمند در پروسه تکامل از بین انسان های هم دوره برگزیده می شود. کلمه آدم اشاره به فرد خاصی نیست آدم به معنی اولین انسان تکامل یافته از نسل قبل است. پس از ظهور آدم ، خداوند هدایت بنی آدم را بر عهده داشت و برای تحقق اهداف خود بر اعمال آن ها نظارت داشت و پیامبرانی برای هدایت و کمک به رشد فکری برای آن ها می فرستاد در سوره اعراف به بنی آدم نصایحی می فرماید و تعهدی می گیرد که کارهای مبتنی بر تقوا را انجام دهید-

يابنى آدم اما ياتينكم رسل منكم يقصون عليكم آياتى فمن اتقى و اصلح فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون-ای فرزندان آدم پیامبرانی از بین شما ( از جنس خودتان ) برای پند و اندرز دادن و ابلاغ آیات پروردگار شما می فرستم هر کس تقوا پیشه کند بیمی بر او نیست و نگرانی نداشته باشد. خداوند در بین آیات خود رخداد های مهمی که بنی آدم باید درباره آن فکر کنند در قالب اشاره و تمثل بیان می فرماید. در باره خلقت کیهان، خلقت انسان و ظهور آدم که این کلمات در متن فرهنگ انسان جا می افتد. مانند شما را از(در) خاک آفریدم در سماوات و الارض حیات دادم و از آنجائی که انسان های اولیه از نظر تفکر و تعقل و علم و دانش و آگاهی باید رشد می کردند، کلمات با تشبیه و تمثیل توسط پیامبران الهی در فرهنگ بنی آدم جای گرفت.

بنی آدم در ادوار مختلف بر اساس بینش و فهم خود دستورات الهی را با تخیلات و تصورات ذهنی به صورت داستان های خیالی از نسلی به نسل دیگر منتقل کردند. آیات خداوند در کتاب های نازل شده دستخوش تغییرات شد و داستان های تخیلی از آن بر باور مردم زمانه نشست. در صدر اسلام این تفکرات که به اسرائیلیات نامیده می شوند بر باور امثال ابن عباس بنیان گذار تفسیر هم نشسته بود و مفسرین هم همان را مبنای تفسیر خود قرار دادند. مثال فراوان است. من سعی می کنم با استناد به آیات متشابه در باره خلقت انسان این شبهات بی اساس و زیان آور که چون پرده جهل و نادانی را بر حقیقت خلقت انسان انداخته و قرآن را در مهجوریت علمی قرار داده کنار زنم البته به عنوان یک نظر و برای تشحیذ ذهن پویندگان حقیقت. باید بدانیم کسانی که حقیقت آیات متشابه را پرده پوشی کنند پوشاننده حقیقت آیات هستند و قرآن به آن ها هم کافر خطاب می کند. قرآن کتابی است بر مبنای علم بیان شده و باید طبق فرموده خداوند با علم مطابقت داشته باشد. و لقد جئنا هم بکتاب فصلنا علی علم هدی و رحمته لقوم یومنون-52 اعراف برای آنان کتابی آوردیم که از روی علم به تفصیل بیان کردیم که برای مومنین سراسر هدایت و رحمت است. پوشاندن حقایق علمی کتاب خدا گناهی نا بخشودنی است. برای نمونه نظر ابن عباس درمورد خلقت آدم در زیر ملاحظه فرمائید.

روایات ابن عباس در مورد خلقت آدم

این متن را از یک سایت معتبر نقل می کنم شما به همه سایت های معتبر هم مراجعه کنید می توانید به وضوح دریابید که پایه تفکرات تفاسیر در باره خلقت انسان از جناب ابن عباس منشاء شده و البته ایشان دانشمند و محقق زمان خود بود و نظرات خود را با دانش و آگاهی آن زمان بیان فرمود و همراه با نظر ایشان روایات جعلی بسیاری هم به آن ها از قول حضرت رسول اکرم ص و ائمه اطهار ع در روایات اصیل رخنه کرد. اما اکنون اگر کسی بخواهد آیات علمی قرآن را مانند ابن عباس با دانش روز مقایسه کند مورد قبول واقع نمی گردد. تحجر بر تعقل چیره شده است. متن زیر اصل نقل قول است.

"نام گذاری حوا

در قرآن کریم، واژه «حوا» و علت نام گذاری آن بیان نشده است؛ ولی در عهد عتیق نام حوا و سبب آمده است، از این رو، قاموس کتاب مقدس حوا را بدین سبب حوا نامیده؛ که، او در آفرینش اولیه خویش از موجودی زنده ی بنام آدم خلق شده، و نیز در داستان تورات، حضرت آدم، حوا را نساء نامیده است: «همانا این است استخوانی از استخوان هایم و گوشتی از گوشتم از این سبب نساء نامیده شود زیرا که از انسان گرفته شده(پیدایش2: 23)! به این علت، وجود زن در عهد عتیق نسبت به مرد، طفیلی مطرح شده است.

آفرینش حوا در ادیان الهی

در تمام مذاهب و ادیان الهی آمده است که زن و مرد از «نفس واحده» آفریده شده اند. در عهد قدیم آمده است: «پس خدا موجودات را آفرید، لیکن برای آدم معاونی موافق وی یافت نشد و خداوند خوابی گران بر آدم مستولی گرداند تا بخفت پس یکی از دنده هایش را گرفت و گوشت در جایش پر کرد و خدا آن دنده را زنی بنا کرد و او را نزد آدم آورد.

ماده اولیه خلقت حوا
درباره ماده اولیه خلقت حوا دو نظریه وجود دارد:

الف) از دنده هاى پهلوى آدم علیه السلام
سدى از ابن عباس و ابن مسعود و گروهى از صحابه نقل کرده است که چون ابلیس از بهشت رانده شد و آدم در آن ساکن گشت، در آنجا تنها ماند و با او کسى نبود که بدو آرام گیرد، سپس خداى تعالى او را به خواب فرو برد و دنده اى از دنده هاى پهلوى چپ او را بیرون کشید و به جاى آن گوشت نهاد و حوا را از آن دنده آفرید. چون بیدار شد و بالاى سر خود زنى را یافت از وى پرسید که«تو کیستى؟» گفت: زنى. گفت: تو را براى چه آفریدند؟ گفت: براى این که تو به من آرام گیرى. فرشتگان [ به آدم ] گفتند: نامش چیست؟ گفت: حوا. گفتند: چرا حوایش نامیدند؟ گفت: چون او را از چیز زنده آفریدند.

حسن بصرى از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم روایت کرده که فرمودند: «ان المرأ خلقت من ضلع الرجل فان اردت أن تقیمها کسرتها و ان ترکت انتفعت بها و استقامت»همانا زن از استخوان پهلوى مرد[ دنده ] آفریده شده، اگر بخواهى راستش کنى آن را مى شکنى و اگر رهایش کنى بدان فایده یابى و او راست گردد. فخر رازى درباره خلقت حوا از آدم با توجه به آیات سوره نساء و اعراف ادعاى اجماع کرده است. درباره نظریه فوق باید بگوییم که آیات قرآن در این باره صراحتى ندارند و چنین بینشى به احتمال قوى نشأت گرفته از تورات تحریف شده و اسرائیلیات است."

اصل تفکرات غالب بر مفسرین صدر اسلام بر خلق آدم از گل و در یک مرحله زمانی است و همه معنی نفس واحده و تمامی آیات متشابه خلقت انسان براین چهارچوب قرار گرفته و نطفه را آب مرد گرفته اند که بعد از خلقت آدم و حوا اساس تکثیر بنی آدم بوده است و هیچ رخداد خلقت انسان قبل از آدم را به رسمیت نمی شناسند و حتی مراحل خلقت انسان که به طور واضح بیان فرموده که خلقت انسان در مراحل تطوری مستقل از هم صورت گرفته را هم به همان خلق الساعه آدم پیوند می زنند و آیات تکامل انسان را که خلق اندر خلق بیان فرموده را در رحم برده و تحولات جنین می دانند در صورتی که به کلمه خلق توجه نمی شود که خلق پدیده ای است که برای نخستین بار رخ می دهد و در جنین هیچگونه خلق انجام نمی شود بلکه ّباز آفرینی خلق اول است.

مراحل اطوارکم را که خیلی ها مطابق متن زیر به آن باور دارند و نتیجه تصورات کهن در تورات است که در صدر اسلام نظر روز آن زمان بوده است. یعنی این مراحل از ابتدای شروع کار خداوند، آماده سازی گلی که با آن مجسمه آدم ساخته می شود تا دمیدن روح خود که آدم زنده می شود و اسمش را هم می گذارند نظریه تکاملی قرآن. جالب است که مرحله اول خلقت انسان از خاک است که نیاز به مراحل بعد ندارد. سر در گم بودن در آیات خلقت انسان که می خواهند با تصورات کهن آن را توجیه کنند ولی خداوند با علم آن را بیان فرموده است.

" نظريّه قرآني تكامل
قرآن كريم نظريّه تكامل نوع بشر را به نحوي متفاوت مطرح مي‌كند كه اصل انسان استقلالاً در پنج مرحله تكامل يافته است:
مرحله اول: خلقت انسان از خاك (تراب)
مرحله دوم: مخلوط شدن آب و خاك و حاصل آمدن گِل (طين)
مرحله سوم: حاصل آمدن گِل خالص (سُلاله)
مرحله چهارم: به وجود آمدن گِل و لاي تغيير يافته (صلصال من حماء مسنون)
مرحله پنجم: حاصل شدن گل خشك شده مانند كوزه (صلصال كالفخّار)
پس بنا بر ديدگاه قرآن خلقت انسان از خاك شروع مي‏شود، سپس وارد مرحله دوم كه مخلوط آب و خاك است و بعد از آن گل خالص و سپس بعد از تغييراتي در آن به صورت خشك در آمده و آماده پذيرش روح مي‏شود. پس از نظر قرآن انسان موجودي مستقل مي‏باشد، نه اين كه از تكامل موجودات ديگر به وجود آمده باشد، و انسان‌هاي فعلي از نسل ابوالبشر يعني حضرت آدم(ع) مي‏باشند.

در آيه ديگري مراحلي را كه نطفه طيّ مي‏ كند تا به خلقت تكاملي يك انسان مي‌رسد، بيان مي‏كند و مي‌فرمايد: ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا العَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا المُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا العِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا فَتَبَارَآَخَرَ كَ اللهُ أَحْسَنُ الخَالِقِينَ-مؤمنون:14 سپس نطفه را به صورت علقه [خون بسته‏]، و علقه را به صورت مضغه [چيزي شبيه گوشت جويده شده‏]، و مضغه را به صورت استخوان‌هايي درآورديم و بر استخوان‌ها گوشت پوشانديم، سپس آن را آفرينش تازه‏اي داديم پس بزرگ است خدايي كه بهترين آفرينندگان است. دقت فرمائید خلق کردیم را در آوردیم معنی می کنند تا با نظر گذشتگان جور شود. انشاء ناه خلقا آخر سپس خلق آخر را از آن انشاء کردیم را آفرینش تازه ای دادیم معنی کرده اند؟
طبرسي براي جمع بين اين موارد مي‌نويسد: اصل آدم از خاك بود: [خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ] [آل عمران:59] ؛ سپس آن را گِل قرار داد: [وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ] [الأعراف:12] ؛ آن‌گاه گِل را رها ساخت تا رنگش تغيير يافت و سست و نرم شد: [مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ] [الحجر:26] ؛ و آن را واگذاشت تا خشك شود: [مِنْ صَلْصَالٍ كَالفَخَّارِ] [الرَّحمن:14] و به اين وسيله حالت‌هاي گوناگون آفرينش را بيان مي‌كند.( جامع‌البيان، مج1، ج1، ص308؛ التبيان، ج1، ص136؛ بحارالانوار، ج11، ص101، ح6)
از برخي روايات استفاده مي‌شود كه خداوند آدم را از آميخته شدن خاك سفيد، سياه، سرخ، زرد و ... و خاك شور و شيرين و خشن و نرم و ... آفريده است؛ از همين رو، داراي خُلقيّات و روحيّات و طبايع متفاوت: صفراوي، سوداوي، دَمَوي، بلغمي، و رنگ‌هاي متفاوت مي‌باشد(تفسير قمي، ج 1، ص 36 و 37)"

جالب است که در بیان آیه 14 سوره مومنون آیه قبل که اساس این آیه بر آن قرار گرفته شده را نمی آورند آیات 11 و 12 مومنون را ملاحظه فرمایید. به مقاله مراحل رشد جنین و واقعیت قرآنی

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ- ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ-نطفه ای که در سنگ رس بیرون آمده را خداوند در جایگاه استوار قرار داد. نطفه که آن را آب مرد می دانند از دل سنگ رس بیرون می آید و به رحم زن وصل می شود. چه لطمه جبران ناپذیری به حقانیت علمی آیات قرآن وارد می کنیم چون تحجر و تعصب بر باور ما نشسته را نمی توانیم از ذهن پاک کنیم قرآن را از اعتبار علمی بیرون می آوریم. به مقاله خلقت انسان با نگاهی جدید و مطابق با علم روز- پیش نطفه مراجعه فرمائید. حال به آیه مرحل تکاملی قرآن نگاه کنیم.

يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ-الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ-فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ

ای انسان چه چیزی تو را به پروردگارت مغرور کرده او خدائی است که تو را خلق می کند و سپس سامان می دهد و اعضای بدن تو را موزون می کند و سپس تو را مطابق مشیت و برنامه ریزی خود صورت دهی می کند. آیات بسیاری در قرآن است که من در مقاله تکامل داروین و تکامل قرآن و فرق این دو مشروح بیان کرده ام. این همه سر در گمی نتیجه نگاه نکردن به آیات خلقت انسان با دید علم روز است باید از ابن عباس یاد بگیریم که با دیدگاه روز به آیات علمی قرآن نگاه و تفسیر کنیم و ما در عصر شکوفائی علم هم چنان در تصورات عصر کهن غوطه ور هستیم. این مراحل را با نگاه به علم روز و آیات قرآن کوتاه بیان می کنم.

آغاز انشاء انسان از درون انبساط کیهان

و مالی لا اعبد الذی فطرنی و الیه ترجعون. حضرت ابراهیم می فرماید چرا خدائی را نپرستم که من را (از انبساط کیهان ) باز کرد (تا خلق کند) فطرنی یعنی من را باز کرد با توجه به جمله فاطر السموات و الارض باز کننده کیهان که امروزه می دانیم که منظور قرآن خداوند منبسط کننده کیهان است فطرنی در ارتباط با دوره قبل از انبساط کیهان است که علم آن را دوره پلانک یا سینگولاریته و قرآن آن را احدیت و صمدیت می داند. انسان از اتم ها تشکیل شده و اتم ها هم از ذرات بنیادی بنابراین برای خلق انسان باید در کره زمین حیات ایجاد شود تا انسان درون پروسه حیات از اتم ها تشکیل شود. فطرکم اول مره و الیه ترجعون شما را ( از درون انبساط کیهان)برای نخستین بار باز کردم و به همان جا هم بر می گردید. انقباض کیهان و برگشت به دوره پلانک . بنابراین برای شروع خلق انسان ماده اولیه لازم است. دو چیز باید فراهم شود اتم های ساختار مادی بدن انسان که در قرآن بشر نامیده شده و پیوند اتمی و مولکولی که نیروها هستند.

الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ خداوند است که کلیه ملزومات لازم یرای خلق انسان را به نحو احسن خلق کرد و خلقت انسان را در سنگ رس آغاز کرد. دانشمندان زیست شناسی بر اساس آخرین نظریه پیدایش حیات اولین مولکول پایه حیات مولکول زنجیره ای ار.ان.ای است که در بین لایه سنگ رس پوسته جامد زمین که تازه از حالت مذاب به گداخته تبدیل شده و در حال سرد شدن بوده است شکل گرفته است. این نظریه را دنیای ار.ان.ای می نامند. کلیک فرمائید. آیه فوق می فرماید شروع خلق حیات که همان شروع خلق انسان است با انتقال مولکول های ساده مانند آمونیاک، متان، گاز هیدروژن و سایر با بخار آب به درون سنگ رس رخنه و واکنش های شروع خلق انسان آغاز می شود.

بداء خلق الانسان من طین، من در قرآن دو معنی دارد از و در که مفسرین من را در همه جا از تعریف کرده اند. انسان از سنگ رس ساخته نشده بلکه در سنگ رس آغاز به خلق شدن کرده است. این مرحله الذی خلقک است که در آیه بعد ادامه دارد و می فرماید. ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ -سپس نسل بیرون آمده از سنگ رس را از رسوب ته نشین شده در آب کم قرار داد. رسوب حما مسنون توده نرم و سیاه که درون آن مولکول های ار.ان.ای وجود داشتند در آب کم و در درون لایه سنگ رس رسوب می کند. سلاله چکیده مواد محلول در بخار آب کم بوده که رسوب می شود. مفسرین ثم جعل نسله را به انسان ارتباط می دهند از آغاز خلقت حیات در سنگ رس رخداد را به چهار میلیارد سال بعد می برند. لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون. در حقیقت ما انسان را در سنگ رس و از توده رسوب شده حما مسنون خلق کردیم. مفسرین این آیه را چنین تفسیر می کنند- و همانا ما انسان را از گِلى خشك، از گِلى سياه متغير و بو گرفته، آفريديم. در این ترجمه که اصلا ترجمه این آیه نیست بلکه تصورات کهن خلقت آدم از گل بد بو و متعفن و خشک یعنی همان سه مرحله ساختن هیکل آدم توسط خداوند که خاک را با آب مخلوط کرد گذاشت گل بد بو شود و بعد متعفن شود و بعد خشک شود.

هرکس آشنائی کمی با عربی داشته باشد می تواند ترجمه درست این آیه را بداند. در آیه اصلا از گل آن هم از سه نوع گل اشاره ای نشده. صلصال سفال است که تازه از کوره در آمده که تشبیه سنگ رس کریستال و آن هم در زمین اولیه است و حما مسنون هم توده نرم سیاه. اعجاز علمی قرآن که هنوز علم به زوایای آن دست نیافته ولی اولین نطفه حیات را در درون لایه های سنگ رس را به عنوان جدید ترین نظریه علمی به نام دنیای ار.ان.ای اعلام کرده اند. تا اینجا مرحله خلقک تمام می شود. به یک مطلب بسیار مهم اشاره کنم که دست آورد علم ژنتیک است.

چرا پروسه خلقت انسان به عنوان یک مجموعه واکنش های شیمیائی در قرآن مرحله خلقک نامیده شده

خلق الانسان من طین انسان را در سنگ رس خلق کردم. آیا کار خلق انسان تمام می شود. انسان هنوز خلق نشده و منظور قرآن هم انسان هوشمند است که نخستین انسان هوشمند در پروسه تکامل آدم است. الذی خلق فسوی و الذی قدر فهدی ، قدر با فتحه ق و تشدید دال است و معنی اندازه نمی دهد. قدر از تقدیر می آید یعنی برنامه ریزی کردن. خداوند خلق می کند و سپس سوا می کند. فسوی، سویته سامان دادن خلق نخستین است. مثالی می زنم یک دانه کوچک درخت کاج را نگاه کنیم در حقیقت این دانه خلق شده همان درخت با عظمت کاج است که باز آفرینی خلق نخستین است. فقط فسوی می خواهد. البته این جا فسوی نخستین نیست باز آفرینی خلق فسوی است. در دل این دانه خداوند یک نرم افزار فوق پیشرفته را در درون یک نطفه یا در گیاه جوانه قرار داده و مقداری هم غذای اولیه نطفه یا جوانه تلقیح شده هم کنارش گذاشته که به محض شرایط لازم فراهم شد از غذای درون دانه تغذیه کند تا جوانه انرژی لازم را کسب کند و نرم افزار دستور لازم را صادر کند.

هدایت این نرم افزار در دست خدا است و ابزار هدایت هم روح من امر ربی است. این ها را قرآن می فرماید ما وقتی با عینک مناسب به آیات نگاه نکنیم این نکات ظریف را نمی بینیم و درک نمی کنیم. شاید برای شما خواننده محترم هم عجیب باشد مگر گیاهان هم روح دارند. بله به مقاله روح و جایگاه آن در بدن انسان و موجودات زنده گیاهی و جانوری مراجعه فرمائید. دانه ابتدا برای جذب مواد لازم برای ساختن درخت کاج ریشه می دواند مواد شیمیائی را از خاک جذب می کند و همراه آب به عنوان انتفال دهنده مواد به سلول ها می فرستد انرژی مورد نیاز را از نور خورشید کسب می کند و با پروسه فتو سنتز و با نرم افزار تعبیه شده در ژنوم هر سلول درخت رشد می کند.

از کجا هر سلول می داند چه موادی را باید جذب و در کدام قسمت سلول را توسعه دهد. هر سلول بدون ارتباط با سلول دیگر وظیفه محوله را انجام می دهد چه عاملی به همه سلول ها هم زمان فرمان می دهد نرم افزار که ژنوم گیاه است وظیفه محوله را انجام می دهد ژن ها بسازند و سلول ها را تکثیر کنند. علم مکانسیم انجام چگونگی رشد را کشف کرده البته دانش انسان هنوز کامل نشده و ناشناختنی های فراوان دارد ولی به این موضوع که چگونه سلول ها خود را با هم هم آهنگ می کنند فکر نکرده اند ولی قرآن به طرز زیبا اشاره فرموده.

عملیات فسوی را خداوند مدیریت می کند بر اساس آیه خلق فسوی اکنون درخت با عظمت کاج بزرگ شده و شاهکار خلقت خدا را نشان می دهد. اساس خلق اولیه درخت کاج بر ژنوم و فرمان درون آن قرار دارد. بنابراین خلق الانسان من طین شروع دوره خلقک است در درون سنگ رس پایه ژنوم حیات که به جانداران و انسان تکامل یافته ختم می شود خلق می گردد. مولکول ار.ان.ای در درون لایه سنگ رس و از توده سیاه و نرم رسوب شده بیرون می آید و حامل دستور توسعه پروتئین سازی به منظور تکامل ژنوم اولیه حیات و رسیدن به سلولی است که ژنوم کامل را دریافت می کند. دوره خلقک و فسواک تا پیدایش سلول تک یاخته با هسته کامل و ژنوم ار.ان.ای و دی.ار.ای طول می کشد. دو رشته مورد نیاز ژنوم موجود زنده است که علم زیست شناسی آن را یوکاریوت و قرآن علقه می نامد. این سلول سویته شده روح خدا( روح من امر ربی) را دریافت می کند. بنابراین بشر ساختار مادی است که با مولکول اولیه بیرون آمده از توده نرم و سیاه حما مسنون و در سنگ رس است که در آب قرار می گیرد. خداوند به ملائکه می فرماید من می خواهم بشری را در سنگ رس و از رسوب حما مسنون خلق کنم هر وقت آن را خلق کردم و سامان دادم و روح خودم را در آن نهادم به آن سجده کنید.

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلآئِكَةِ إِنِّى خَالِقٌ بَشَراً مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ، فَإِذَا سَوَّيْتُه وَنَفَخْتُ فِيه مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَه سَاجِدِينَ- و هنگامی که خداوند به ملائکه فرمود من خالق بشری هستم در سنگ رس و از رسوب حما مسنون آنگاه که آن بشر( همان پایه ژنوم اولیه حیات که از سنگ رس بیرون آمد و در آب قرار گرفت) و سامان یافت فاذا سویته، و روح خودم(امر و دستور خودم )را در آن نهادم به آن سجده کنید. از این آیه چنین استنباط می شود که چیزی که از سنگ رس در آمد را خداوند بشر می نامد و هنوز تا به شکل آدم در آید فاصله حدود یک میلیارد ساله دارد. آیه 54 سوره فرقان می فرماید.

وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِير-خداوند است که در آب بشری را خلق کرد و از آن شاخه های نصبی و سببی قرار داد. این بشرا همان است که در آیه فوق اشاره رفت. در باره این ایه هم روایاتی از مفسرین صدر اسلام نقل شده که نمی تواند با آیات قرآن مطابقت داشته باشد. مفسرین همه این وقایع را به زمان بعد از ساخته شدن آدم از گل به استناد نظرات کهن نقل از تورات می دانند این روایات را نقل می کنم که چگونه آیات علمی قرآن که با علم روز ما مطابقت دارد در پرده ابهام پنهان شده است. روایات از دانشنامه اسلامی

"ابن سیرین گوید: این آیه درباره رسول خدا صلى الله علیه و آله و امام على مرتضى علیه ‌السلام نازل گردید زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله دختر خود فاطمه زهرا علیهاالسلام را براى على تزویج فرمود و اگر على بن ابى طالب نمى بود هر آینه کفو و همسرى از براى فاطمه وجود نداشت . محمد بن العباس بعد از چهار واسطه از حکم بن ظهیر او از سدى او از ابومالک و او از ابن عباس نقل نماید که این آیه درباره رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و على مرتضى علیه ‌السلام نازل شد زیرا پیامبر دختر خود فاطمه را براى على که پسر عمّ وى بود تزویج فرمود که در عین نسب خویشاوندى داماد پیامبر هم گردید."
حال سوالی که مطرح می شود بر اساس کدام آیه این بشرا در آب قرار داشته است به آیه 45 سوره نور مراجعه کنیم.

وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَ مِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير- خدا است که همه ریز جنبندگان را در آب خلق کرد ( وقتی به خشکی راه یافتند) برخی بر روی شکم حرکت می کردند (می خزیدند) و برخی بر دو پا و برخی بر چهار پا خداوند هر آنچه که بر مشیت و برنامه باشد را خلق می کند خداوند بر هر کاری قادر است. دابه به استناد آیات قرآن ریز جنبندگان است که بر اساس علم زیست شناسی بعد از خلقت اولین تک سلولی حیات در آب تکامل یافتند و به صورت بند پایان به خشکی منتقل شدند. دابه و نقش آن در تکامل حیات این آیه سند محکمی است بر تکامل بشرا از ابتدای بیرون آمدن از سنگ رس تا به خشکی راه یافتند و علقه که همان نفس واحده است که روح خدا را دریافت کرد در مقاله علقه همان نفس واحده است مراجعه فرمائید. مراحل خلقک و سواک را بیان کردم پایان دوره سواک به علقه ختم می شود و علقه هیچ ارتباطی به درون رحم ندارد و مرحله مستقل در خلقت انسان است البته قبل از ظهور آدم اقرا بسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق. ادامه مقاله را در قسمت دوم مراحل عدلک و صورناکم مطالعه فرمائید. آدم بعد از مراحل چهار گانه از نسل قبل از خود بر انگیخته می شود. سید محمد تقوی اهرمی 11/10/1400

• قبلی
• بعدی