روح و چگونگی انتقال آن به نسل بعد

مقدمه نوشتار

روح در قرآن مقوله ای بسیار پیچیده و درک آن مشکل شده است و این اشکال در قرآن نیست در تصورات ذهنی ما است که شکل گرفته و به آیاتی که در آن کلمه روح آمده توجه و تفکر نمی کنیم. قرآن و آیات آن فرع است و اصل روایات است که سعی می کنیم آیات را بنا حق با آن ها تطبیق دهیم. ریشه تفکرات در باره آیات متشابه در خلقت انسان در نظرات کهن که از ابن عباس و در صدر اسلام منشاء شده باید جستجو کرد. وقتی ما نطفه و ماء مهین و ماء دافق را همان تصورات ذهنی گذشتگان در افکار خود نشانده ایم مفاهیم واقعی آیات متشابه در خلقت انسان را مخدوش کرده ایم و تناقص بیشمار خلق کرده ایم و حقیقت روح که رکن اساسی در خلقت انسان است را نمی توانیم درک کنیم زیرا کلمات کلیدی خلقت انسان مطابق نظرات کهن معنی شده و به همین منظور آیات متشابه را از زمین اولیه به درون رحم برده ایم و حتی توجه نکرده ایم که نطفه ای که از رسوب در سنگ رس بیرون می آید و خداوند آن را در غشاء سلولی یا قرار مکین قرار می دهد که بحث روز علم زیست شناسی است چگونه این نطفه را در رحم بردیم و اصل آیات 12 تا 14 سوره مومنون را از واقعیت آن دور کردیم. اگر ما کلمه خلق کردم را درست معنی کنیم تاویل این ایات کاملا دگرگون می شود. آیات خلق فسوی چه مفهومی دارد خداوند خلق می کند و سپس آن را سامان می دهد. خلق فقط یک بار صورت می گیرد. اگر سایر آیات را که به هم ارتباط دارند کنار هم بگذاریم و با هم مقایسه کنیم چنین انحراف در معنی خلق کردن به وجود نمی اید. آیا تمام تحولات درون رحم رشد جنین است یا خلق اندر خلق در جنین رخ می دهد. ابتدا این آیات را مرور می کنیم و سپس به جستجوی روح و زمان نفخه شدن ان و محل آن در ساختار بدن موجودات یا انسان می پردازیم

شروع خلقت حیات در کجا رخ می دهد

آیه و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون را زیاد شنیده ایم. ضمیر من در قرآن به چند وحه معنی آورذه شده که مهمترین آن ها "از" و "در" است. ترجمه رایج به دو صورت بیان شده است. اول و همانا ما انسان را از گِلى خشك، از گِلى سياه متغير و بو گرفته، آفريديم و دوم و همانا ما انسان را از گل و لای کهنه متغیر بیافریدیم. لقد در واقع معنی می دهد و ترجمه آیه می شود در واقع ما انسان را در صلصال و از توده سیاه و نرم حما مسنون آفریدیم. این آیه را با آیه 12 سوره مومنون مقایسه کنیم.

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ در واقع ما انسان را از رسوب در طین آفریدیم. یعنی اینجا طین مساوی است با صلصال و سلاله هم همان رسوب حما مسنون . ما انسان را از عصاره ای از گل آفریدیم . عصاره گل چیست؟ این سر در گمی در ترجمه این آیات بر می گردد به تصورات ذهنی کهن. آیا انسان از گل خلق شده است. عناصر اصلی گل سیلیسوم و الومینیوم است که هیچکدام در بدن موجودات زنده گیاهی و جانوری نیست.یا خدا نمی دانسته چه می گوید و خلاف علم بیان فرموده یا اشکال از معنی کردن ما است. ما در خاک آفریده شدیم و نه از خاک.

ا لَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طین ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ ِ خداوند همه ملزومات لازم برای شوع خلقت انسان را فراهم کرد .خلق کرد. و خلقت انسان را در طین شروع کرد. از درون رسوب در صلصال چه بیرون آمد ترکیبات شیمیایی اولیه مولکول ار.ان.ای. نسله آن نسلی است که از بداء خلق من طین ایجاد می شود از رسوب در آب کم، ماء مهین آب کم و ناچیز است و رسوب در آب کم ته نشین می شود. اولین نطفه حیات. طین و صلصال و صلصال کالفخار همه همان رخ داد اولیه حیات است و طین سنگ رس است که در زمین اولیه روی پوسته جامد زمین که ابتدا مذاب بود و بعد گداخته شد و به سفال تبدیل شد. تا سنگ رس به صورت سفال در نیاید در درون خود نمی تواند خلقت انسان را از مواد شیمیائی اولیه شروع کند.

سفال در درون خود لایه لایه است و بین لایه ها فضای خالی دارد که بخار آب مواد شیمیائی را به درون ان منتقل می کند و پروسه حیات آغاز به کار می کند. تراب خاک است و اصطلاح همین خاک که ما روی آن کشاورزی می کنیم. خداوند می فرماید شما در همین خاک خلق کردم و پاسخ بسیاری از دانشمندان را می دهد که می گویند حیات از فضا به زمین منتقل شد. یک تعریف کلی است و طین،صلصال و صلصال کالفخار پیدایش علمی حیات و مبداء آن را بیان می فرماید.

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ- ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ-در واقع ما انسان را از رسوب در سنگ رس خلق کردیم و نطفه بیرون آمده از آن را در پوشش استوار قرار دادیم. نمی فرماید ما مرتبا نطفه را در پوشش استوار قرار می دهیم. جعلنا یک رخ داد است که همیشه این رخداد ثایت مانده است و ارتباطی با رحم ندارد. ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ-علقه را از نطفه اولیه حیات بیرون آمده از سنگ رس خلق کردیم و مضغه را از علقه خلق کردیم علقه تک سلولی است و مضغه می شود پر سلولی که به غضروفیان تبدیل می شوند و غضروف ها مبدل به استخوان می شوند و روی آن ماهیچه می پوشاند و خلق آخر را از آن ها انشاء کردیم .اینکه در ترجمه ها بیان می کنند که جنین را در آفرینش دیگری پدید آوردیم .انشاء سامان دادن است که زمان بر و طولانی است و خلق آخر را بعد از آن انشاء کردیم تکامل موجودات را به آخر رساندیم. جالب است که ثم انشاءنا خلق آخر را دمیدن روح می دانند که اصلا در آیه وجود ندارد و تصورات ذهنی جای ترجمه را گرقته است. همان که در ابتدا بیان کردم تصورات کهن و نظرات گذشتگان چنین تفسیر شده باید آیات قرآن را طوری ترجمه و تفسیر کنیم تا با نطر گذشتان جور در اید چه ظلمی به آیات قرآن کرده ایم. نتیجه می گیریم این آیه ربطی به تحولات جنین ندارد و هر کلمه برای خودش یک پدیده و خلق مستقل دارد و اینکه روح در جنین ولوج می شود از این ایه استنباط نمی شود. باید جای دیگر دنبال روح بگردیم.

نقش روح در ژنوم

آیه زیر صراحتا می فرماید ما نویسندگان اعمال شما را در دی.ان.ای مستقر کرده ایم و توسط آن ها بر آعمال و رفتار شما نظارت داریم.

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ- إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ- مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ-ما انسان را خود خلق کرده ایم و وسوسه های نفسانی او را می دانیم چرا؟ برای اینکه ما از رگ گردن انسان به او نزدیک تریم دو تلاقی کننده مکرر به هم به صورت راست و چپ را در بدن او نشانده ایم -حرفی زده نمی شود مگر اینکه رقیب آماده فراهم کردن و گرقتن اطلاعات اعمال و عتید ضبط کننده آن است. از این آیه این طور استنباط می شود که خداوند در بدن ما و جایی که از رگ گردن به انسان نزدیک تر است حضور دارد.

خداوند با امر و فرمان خود در بدن ما و در جایی که بر تمامی اعضاء ارتباط و تسلط دارد و با توجه به تشبیه زیبای آیه دو رشته چپ و راست که موازی هم هستند و در نقاطی با هم تلاقی می کنند. یتلقی المتلقیان دو درهم تلاقی کننده مکرر. تعریف زیبایی از دو رشته ژنوم است. ژنتیک و قرآن -امر خدا در ژنوم انسان که در تمامی سلول ها وجود دارد حاضر و نظارت بر عملکرد آن را دارد. إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ مامورینی که اعمال شما را ضبط می کنند كِراماً كاتِبِينَ يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ نویسندگانی مکرم هستند که تمام اعمال شما را که انجام می دهید را با ضبط کردن می دانند. این آیات صراحتا می فرماید امر خدا در ژنوم انسان فرماندهی تحولات ژوم را برعهده دارند. امر خدا روح است. قل الروح من امر ربی.

مراحل خلقت انسان و زمان نفخه شدن روح در بدن انسان

آیه زیر مراحل اطوارکم را بیان می فرماید ما شما را به طور ها و شکل های گوناگون در پروسه تکامل بیرون آوردیم تا بهترین صورت دهی را برای شما فراهم کنیم- الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ - فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ خداوند است که شما را اول خلق کرد، دوم چیز خلق شده را سامان داد، سپس برای آن اعضاء قرار داد. عدلک به تعادل و توازن رساند که معنی وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ -اعضاء را قرار داد و از شکل های مختلف شما را گذراند اطوارکم و سوم صورت دهی برنامه ریزی شده خداوند در باره شما اجرا شد و بهترین و زیبا ترین صورت دهی در اندام و صورت را نصیب شما ساخت. آیه 3 سوره تغابن

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ- خداوند زمین و جو طبقاتی آن را به حق آفرید (برای ایجاد حیات و ساختن شما و جانوران در حیات) صورکم با تشدید واو به معنی بسیار صورت دهی صورت گرفت شما را از بسیار صورت دهی عبور داد تا برای شما صورت دهی خاص و بهترین آن را نصیب شما کرد آدم انسان تکامل یافته از نسل های صورت دهی شده قبلی زیبا ترین شکل را از آن خود کرد. بدن صاف و بی مو و صورت زیبا و موزون و عقل کامل با خصوصیات کاملا متفاوت از نسل های قبل. سه مرحله خلقکم، سواکم و عدلکم در آیه زیر بیان شده است.

ا لَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ-خداوند است که تمام ملزومات برای خلق حیات را بطور شایسته خلق کرد و خلقت انسان را در سنگ رس آغاز کرد و نسل حاصل از شروع خلقت حیات را از رسوب ته نشین شده در در آب کم قرار داد ، تا این جا مرحله خلقکم است در زمین اولیه و بر روی پوسته جامد زمین صورت گرفت آیه 10 سوره فصلت تکمیل کننده این آیه است دوره چهارگانه اقوات همان مراحل بداء خلق الانسان من طین است. نسل بیرون آمده از رسوب اولین نطفه حیات است چرا نطفه نامیده شده ، اولین و پایه ژنوم موجودات یک مولکول زنجیره ای ساده ار.ان.ای در یک پوسته ناقص. نطفه با تحولات ژنوم سر و کار دارد. این نطفه در مرحله دوم فسواک که مهمترین و طولانی ترین پروسه چند میلیارد ساله و به صورت باکتری های سه گانه و در سه دوره تاریکی زمین ظلمات ثلاثه قرار می گیرد و تکامل می یابد تا شرایط نفخه من روحی را دریافت کند. باکتری ها همه دارای مولکول ار.ان.ای و تک سلولی بدون هسته و غشاء سلولی بودند که بعد از ایجاد جو هفت طبقه زمین که شفاف و آرام شده و اکسیژن دار است اولین تک سلولی با مولکول کامل دی.ان.ای و هسته غشاء دار و قابلیت تکثیر به صورت جنسیتی و جعل الزوجین الذکر و الانثی را هم دریافت می کند و می شود علقه که همان نفس واحده است که نفخ فیه من روحی را دریافت می کند.

ثم سواه و نفخ فیه من روحه. فیه به همان نطفه اولیه حیات است که دوران فسواک را طی کرده و به علقه تبدیل شده و امر خداوند که از ژنوم موجودات زنده جدا نیست در آن مستقر می شود. با استناد به آیه یتلقی المتلقیان که در بالا اشاره شد که خداوند از رگ گردن به انسان نزدیک تر است و امر خود را در ژنوم برای نظلرت بر اعمال انسان قرار داد ، اولین بار که روح که امر خداوند است در ژنوم در آخرین مرحله فسواک نفخ می شود و اگر در آیه بعد دقت کنیم می فرماید بعد از نفخ من روحی دوره عدلک یا گرفتن اعضاء بدن شروع می شود وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ-

اینجا خداوند به ملائکه امر می فرماید در نفس واحده که روح را دریافت کرد سجده کنید. ملائکه باید تسلیم این نفس واحده شوند از جمله ملائکه جن است که که عهده دار فعالیت وسیع مولکول های شکننده و وصل کننده پیوند های شیمیایی از جمله سوخت و ساز است و از پس از استقرار ملائکه که یکی از آن ها جن است جن و انس مجموعه کامل ساختار انسان در حال شدن را به وجود می آورند. روح با ژنوم موجودات زنده در هم آمیخته هستند و فرماندهی تحولات ژنوم موجودات زنده را روح بر عهده دارد.

همراه انتقال ژنوم به نسل بعد روح و ملائکه به نسل بعد منتقل می شوند. بدون امر جهان مادی قوام و دوام ندارد و امر جداگانه در موجودات زنده هم اختصاص به روح دارد.

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلآئِكَةِ إِنِّى خَالِقٌ بَشَراً مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ فَإِذَا سَوَّيْتُه وَ نَفَخْتُ فِيه مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَه سَاجِدِينَ-زمانی که خداوند به ملائکه فرمود من خالق بشری در سنگ رس و از رسوب حما مسنون هستم وقتی نطفه اولیه حیات را در دوره های خلقکم و فسواکم تکمیل کردم و روح خودم را در نطفه تکامل یافته علقه قرار دادم به آن سجده کنید. ایه زیر را با این دید نوین نگاه کنیم. أَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا- وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى- مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى- وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى-خداوند است که می میراند و زنده می کند و هم او است که کروموزوم جنسیت زوج نر و ماده در نطفه ای که مقدر می شود قرار داد و نشاء پایانی تکامل هم بر عهده او است. به این آیه هم برای تثبیت این دیدگاه مطابق علم روزنگاه کنیم.

الَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى- ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى- فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى- أَلَيْسَ ذَلِكَ بِقَادِرٍعَلَى أَن يُحْيِيَ الْمَوْتَى- آیا او (اشاره به فردی می کند ولی منظور انسان است) نطفه ای در تقدیر نبود که مقدر می شود سپس علقه بود که خلق شد ودر دوره قسواک قرار گرفت و کروموزم جنسیتی XX ,XY هر کدام جفت در آن قرار داده شد آیا کسی که قادر است چنین خلقت با عظمتی را به سامان برساند قادر نیست در قیامت مرده ها را زنده کند. بنابراین روح امر و دستور خداوند در ژنوم موجودات زنده و انسان است وبا ژنوم پیوند ناگسستنی دارد به عبارتی کنترل کننده حیات است و حیات امری است ما فوق ماده و با روح خداوند صورت می گیرد. روح بر انتقال داده ها و اعمال انسان به کتاب مبین نظارت دارد و هنگام مرگ کلیه اطلاعات شخص یتوفی و منتقل می شود . و روح دیگر وجود ندارد ، چرا که دستور و امر خدا است که با مرگ پایان می یابد . اینکه ما برای روح عالم ساخته ایم و روح را مقوله جدا از جسم تخیل کرده ایم و داستان سرائی صورت گرفته است دلیل آن نگاه کردن به آیات قرآن با دید صدر اسلام است که با تصورات ذهنی بشر ان زمان ایجاد شده که در تفاسیر نقش پر رنگی را نشان داده است. به دو آیه فوق نگاه کنیم. الم یک منی یمنی آیا او منی نبود که در رحم ریخته می شود. ویا ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ. سپس آب مرد را در رحم زن قرار داد. خداوند آب مرد را در رحم قرارنمی دهد و این وظیفه مردان است که انجام دهند. سخن از خلقت اولیه حیات است که خداوند برای نخستین بار نطفه اولیه حیات را در پروسه فسواک در غشاء محکم سلولی و هسته ای قرار داده است که یک بحث فوق العاده مهم و پیچیده خلقت حیات است که دانشمندان روی آن زوم کرده اند و تلاش می کنند آن را رمز گشائی کنند. تفکر در آیات با نگاه غلم روز و بدون دخالت دادن تخیلات گذشته راه رسیدن به واقعیت آیات است. مالهم به علم ان یتبعون الا الظن و ان الظن لا یغنی من الحق شیی -آنها علم موضوع را ندارند و از تصورات دهنی تبعیت می کنند و تصورات ذهنی راه رسیدن به حقایق نیست. سید محمد تقوی اهرمی 8/1/1401
-

• قبلی
• بعدی