وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ و اعجاز غیبی قرآن

مقدمه

قبل از پرداختن به آیه عنوان این نوشتار ذهن را نسبت به درک مفهوم آن آماده سازیم .آیات قرآن معجزه پیامبر گرامی ص اسلام است. برخی آیات قرآن متشابه هستند که تفسیر ندارند ولی تاویل دارند که علم روز آن ها را روشن می کند تا مردم آگاه به علم روز باور کنند که خداوند وجود دارد و وحی هم از جانب خدا است. آیات متشابه در باره پیدایش کیهان، انبساط آن، خلقت حیات و روند تکامل آن و ظهور آدم، ملائکه، روح و نقش آن ها در مدیریت جهان مادی و سایر پدیده های جهان مادی توسط خدا را برای نسل های دوران بعد از صدر اسلام بیان می فرماید . خداوند در آیه 7 سوره آل عمران فرموده

هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ-

خداوند است که کتاب ( قرآن به معنی کل آیات در یک کتاب) را بر تو نازل کرد که در آن آیات محکمات است که اصل کتاب برآن قرار دارد و دیگری آیات متشابهات هستند. کسانی که در قلب آن ها تردید است و(یا نا آگاه به سبک قرآن هستند و یا مفهوم آیه را درک نکرده اند) از تشابه که ظاهر آیه است تبعیت می کنند که در آن(ظاهر آیات) فتنه و آشوب است ( زیرا منظور خداوند ظاهر آیات ملاک نیست و این آیات تفسیر ندارند و شان نزول هم ندارند تفسیر ظاهر آیات به فتنه انگیزی برخی به خصوص امروزه که مردم جهان با پدیده علوم تجربی بر خورد کرده اند و هر چه را با دید علم امروزی نگاه می کنند و دلیل علمی می خواهند و تاویل های غلط مبتنی بر ظاهر آیات به ابزار علیه قرآن منجر می شود) و هیچ کس جز خدا و راسخون در علم نمی دانند (متخصص علوم یعنی دانشمندان علوم هر موضوعی متخصص علم خودش را لازم دارد متخصص علم الهیات در موضوع الهیات و متخصص علوم طبیعی هر کدام در رشته خاص خود) و آن ها کسانی هستند که می گویند خدایا ما به کل علم که تو خلق کردی ایمان داریم و این تذکر را فقط صاحب نظران ( دانشمندان علوم) درک می کنند.

آیا علم فقط در الهیات نهفته است و علوم طبیعی هم جزو علوم الهیات است. متخصص آیات محکمات که احکام و فقه اسلامی بر آن قرار دارد می شوند راسخون فی العلم در الهیات ولی خلقت انسان و خلقت کیهان و هر آنچه در آیات متشابه وجود دارد باید دانشمندان علوم طبیعی نظر دهند. هنوز این آیه به اتمام نرسیده بود ابن عباس شروع کرد به تفسیر های خلقت انسان و خلقت کیهان و آن هم مطابق علم روز آن زمان. تفسیر های ابن عباس و تبعیت مفسرین از آن بنیان گذار علم تفسیر باعث شد که امروزه امثال آقای سروش با استناد به همان روایات، وحی را رویای رسولانه پندارند و خانم وسمقی هم با استناد بر روایات که ریشه در اسرائلیات دارند حکم صادر کند که خدا دروغ است و می گویند این ها همه تخیلات افرادی است که ادعای پیامبری کرده اند و این که ظاهر آیات متشابه را تفسیر واقعی قرآن جا انداختند و به سوء استفاده و فتنه گری این قبیل افراد منجر شده است که عامدا به خاطر نفسانیات خود از این حربه و آگاهانه ضد اسلام و به بهانه نگرش نو به کار گرفتند و به خصوص در درون قشر دانشجو که مطالعه قرآن ندارند و تصورات ذهنی کهن در خاطره آن ها مانده است فریب این ترفند ها را می خورند.

چه کسی مقصر است خداوند مقصر را در آیه زیر معرفی می کند. وضعیت ترجمه این آیه خود بیان گر انحراف در منظور واقعی آن است آیا راسخون فی العلم دانشمندان الهیات هستند و بقیه علم را خدا خلق نکرده . در حالی که اکثر آیات قرآن سخن از طبیعت و حیات در زمین است. آیا ما باید خلقت انسان را با همان نظر ابن عباس که علمی وجود نداشت تفسیر کنیم، در حالی که خدا فرموده ظاهر آیه را تفسیر نکنید این قبیل آیات تاویل دارند.
متاسفانه چهره علمی قرآن تا کنون مخدوش شده و اعجاز علمی و غیبی قرآن پشت پرده تحجر پنهان مانده است. این آیه ( عنوان این نوشتار)نمونه بارز غیب گویی قرآن در سرنوشت تاویل کردن غیر متخصص را امروزه ما می بینیم. این اعجاز غیبی قرآن است.

نتیجه تاویل غلط را خداوند چنین بیان می فرماید

آیه 52 سوره اعراف می فرماید- و لقد جئناهم بکتاب فصّلناه علی علم هدی و رحمة لقوم یؤمنون.
و حال آنكه در حقيقت ما برايشان كتابى آورديم كه آن را بر اساس علم تفصيل داديم تا هدايت و رحمتى براى اهل ايمان باشد و بعد از این آیه مفسرین را از تاویل بی اساس و بدون پایه و علم برحذر می دارد و آیه خطاب کلی است که به آیه 52 اعراف بر می گردد. خداوند کسانی را که تاویل نا بجا می کردند را در تمثیلی در قیامت گیر انداخته و چنین می فرماید.

 هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ ۚ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ۚ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ-آیا به تاویل هایی که در دنیا می کردید نگاه نمی کنید در روزی که تاویل ها (در قیامت آشکار می شود) کسانی که تاویل های نا به جا در دنیا را فراموش کرده اند می گویند رسولان خدای ما (این ها کافران نیستند) حق را آوردند و ما بنا حق تاویل درست کردیم ، آیا برای ما شفیعانی هستند که وساطت کنند و شفیع ما شوند و یا این امکان دارد که به دنیا بر گردانده شویم تا درست تاویل کنیم، خیر این حسرت برای آنان بیش نیست که سرمایه آخرت خود را بر باد دادند و دروغ های آن ها از کف رفت.

حال برای مقایسه تفسیر رایج را هم نقل می کنم برای محققین محترم. نکات در آیه را توجه فرمائید جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا یعنی این آیه خطاب به کسانی است که خدا را قبول دارند و بد تاویل کرده اند. کافران که قرآن را قبول ندارند تا برای ما تاویل آیه بنویسند. آیا این ترجمه آیه می تواند درست باشد یا تطبیق آیه با تصورات ذهنی است.

يا (كافران) جز تأويل كتاب (تحقّق تهديدهاى قرآن)، انتظار ديگرى دارند؟ روزى كه تأويل كتاب (و نشانه‌هاى حسابرسى) فرا رسد، كسانى كه آن (روز قيامت) را از پيش (در دنيا) فراموش كرده بودند، خواهند گفت: همانا رسولان پروردگارمان حقّ را آوردند (ولى ما نپذيرفتيم)، آيا براى ما شفعيانى هست تا شفاعتمان كنند يا (ممكن است) ما به دنيا بازگردانده شويم تا كارى جز آنچه مى‌كرديم انجام دهيم؟ (اين حسرت‌ها بى‌فايده است،) قطعاً آنان سرمايه خود را باخته و آنچه به دروغ مى‌ساختند (و بت‌ها را شفيعان خود مى‌پنداشتند)، از كف دادند. آیا این ترجمه آیه فوق است. کمی عربی بلد باشیم متوجه انحراف در ترجمه می شویم.

قرطاس و مفهوم آن در آیه 7سوره انعام

قرطاس» به معنای هر چیزی است که روی آن می نویسند، اعم از کاغذ و پوست و الواح، و اگر امروز قرطاس را فقط به کاغذ می گویند،برای این است که کاغذ متداول ترین چیزی است که روی آن نوشته می شود .صحیفه چیزی که در آن می‏نویسند از هرچه باشد در مفردات گفته: «اَلْقِرْطاسُ: ما یُکْتَبُ فیهِ» در اقرب آمده: «اَلصَّحیفَةُ الَّتی یُکْتَبُ فیها». در آیه زیر قرطاس همین کاغذی است که امروزه روی آن قرآن چاپ می شود و اعجاز غیبی قرآن است.

وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ- اگر این قرآن را به صورت کتابی نوشته شده بر روی کاغذ می فرستادیم که بتوانند آن را در دست بگیرند، مسلما کافران گویند این سحری آشکار است. منظور از کتاب تمام قرآن و یک جا بر روی کاغذ نوشته شده به صورات یک جلد که بتوان آن را در دست گرفت می فرستادیم. زمان نزول قرآن مردم مخالف قرآن از رسول اکرم ص می خواستند مانند پیامبران پیشین معجزه ای نشان دهد. حضرت می فرمود معجزه من همین قرآن است. این آیه اشاره به مطلبی می کند که معجزه قرآن است که باید در زمان خود آشکار شود. کافران می گفتند این هرگز امکان ندارد و یک سحر و جادو است. چرا ؟

سحر و جادو است زیرا کل قرآن را در یک جا جمع کردن چند شتر بار لازم بود. هر کاتب وحی خودش روی هر جیز که در دسترس بود از قبیل لیف درخت خرما چوب و پوست حیوانات و آن هم با خطوط کوفی و قلم که درشت با آن می نوشتند. مثلا دو تا سه آیه یک صیفه بود. داستان جمع آوری تمام نوشته های قرآن و تطبیق آن ها با یکدیگر مفصل است که در این نوشتار نمی گنجد. آیه پیشگویی وضعیت قرآن را در امروز می فرماید که ما قرآن جلد گرفته شده در دست می گیریم و این اعجاز و پیشگویی غیبی خداوند است. امروز ما مفهوم این آیه را درک می کنیم. قرآن وقایع آینده را در تمثیل های زیبائی برای مردم این زمان بیان می فرماید تا به حقانیت خداوند ایمان بیاورند. تفاسیر گذشتان که ما تنها نقل قول کننده و انتقال دهنده آن ها هستیم را اگر با دید امروزی نگاه کنیم عظمت آیات متشابه آشکار می شود.به روز رسانی تفاسیر کهن از صدر اسلام یک ضرورت اجتناب نا پذیر است که پوسته تحجر مانع از این کار است. حال چرا ما کتاب را کل قران در این آیه می دانیم. در بسیاری از آیات کل قرآن و کل تورات را کتاب می نامد و اطلاق جزوه به جای کتاب درست نیست. باید توجه داشت که کاغذ در زمان صدر اسلام وجود نداشت و مردم با آن آشنا نیودند و وقتی خداوند می فرماید کل قرآن را طوری نازل می کردیم که شما در دست خود لمس کنید (بگیرید). ذهن می رفت به انبوه پوست ها، لیف های خرما و وسائل دیگر که چند شتر باید آن را حمل می کردند. بنابراین اعلام این موضوع باور نکردنی بود. مانند اینکه بگوئیم برای شما وسیله ای درست می شود که مرتب به آسمان بالا بروید که هواپیما باشد. سوره حج

كَذلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ «12»
اينگونه ما (براى اتمام حجّت) قرآن را در دلهاى مجرمان راه مى‌دهيم.
لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ «13»
(امّا) آنان به آن ايمان نمى‌آورند و سنّت پيشين نيز اين ‌گونه بوده است (تصورات ذهنی گذشتگان مانع از درک درست واقعیت قرآن می شود)و مثالی می زند از موضوعی که در آینده اتفاق می افتد ولی اشاره به آن در زمان صدراسلام جز اینکه بگویند سحرو جادو است راهی دیگر نبوده و دلیل اینکه خداوند موضوعات علمی زمان های بعد از صدر اسلام مانند امروز را به صورت تشبیه بیان فرموده در این مثال روشن می شود و تاویل آیات متشابه در زمان خاص خودش آشکار می شود.
وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ «14»
و اگر از آسمان درى بر روى آنان بگشاييم تا همواره در آن بالا روند. دری به آسمان گشودن یعنی واقعه ای است که اتفاق می افتد ولی اگر بیان کنیم می گویند سحر است. اشاره قرآن به هواپیما است که فظلوا فیه یعرجون است.
لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ «15»
قطعاً مى‌گفتند در حقيقت ما چشم ‌بندى شده‌ايم بلكه ما قومى جادو شده‌ايم. تفکر و تعمق در آیات متشابه بدون تعصب داشتن بر سنه الاولین راه رسیدن به حقایق قرآن است.

خداوند در آیه 36 سوره یونس می فرماید- وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغْنِى مِنَ ٱلْحَقِّ شَيْـًٔا ۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌۢ بِمَا يَفْعَلُونَ- و اکثر آنان از تصورات ذهنی خود تبعیت می کننددر حالی که تصورات ذهنی راه رسیدن به حقیقت یک چیز نیست. آیه 91 سوره انعام نیز از کلمه قرطاس نام برده ولی چرا به صورت جمع آورده است را بررسی کنیم.

وَمَا قَدَرُواْ اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى بَشَرٍ مِّن شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاء بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِّلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُواْ أَنتُمْ وَلاَ آبَاؤُكُمْ قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ-

آنان که مخالف قران بودند آن چنان که باید قدرعظمت خداوند را درک نکرده اند آنان می گفتند هیچ کتابی به بشری از طرف خدا نازل نشده (آنان یهودی نیستند که در ترجمه ها می نویسند یهودی، ها تورات دارند و می دانستند که خدا به حضرت موسی کتاب فرستاده است، بنابراین مردم مخالف قرآن و از مشرکین مکه بودند آیات قبل را ملاحظه فرمائید خداوند این حرکت کفار مکه را وسیله هشدار به یهودیان قرار می دهد و تکرار می فرماید که ) بگو چه کسی کتابی را که موسی آورده نازل کرده همان کتابی که برای مردم هدایت و روشنائی است که بر روی پوست ها و طومار  در می آورید و برخی از آن ها که به صلاح شما نبود پنهان می کنید ( زمان حال کاری که مرتبا انجام می شود و هشدار به ما است که کار یهودی ها را تکرار نکنیم) در صورتیکه ما به شما و پدرانتان تعلیم دادیم چیری که شما و پدرانتان نمی دانستند. بگو خدا همه کتاب را نازل کرده بگذار در تصورات خود غرق باشند. آن ها را رها کن. آیه بعد

وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ يُحَافِظُونَ-این قرآن کتابی است مبار ک که تصدیق کننده کتاب های پیشین است تا به مردم مکه هشدار دهی به آخرت ایمان بیاورند و از نماز های خود محافظت کنند به موقع به جا آورند. بنابراین کتاب جزوه نیست و کل تورات و تمام قران کتاب نامیده شده. رازی که در آیه وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ است قرآن چاپ شده به صورت امروزی که بتوان تمام کتاب را با دستان خود لمس کنند در صدراسلام مهمترین وسیله که می توانستند روی آن براحنی بنویسند طومار از پوست حیوانات بوده است و مدرن ترین وسیله مکاتبات بین سلاطین و بزرگان رسم بوده این که چندین قرن بعد کاغذ در دسترس قرار می گیرد و صنعت چاپ انقلابی در کتاب و تولید کاغذ ایجاد کرد که اشاره قرآن به قرآن امروزی است. سید محمد تقویاهرمی 9/2/1401

• قبلی
• بعدی