قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

مسخ انسان به بوزینه و واقعیت آن در قرآن

مقدمه نوشتار


قرآن در میان حوادث تاریخی در سرنوشت انسان کنونی یا بنی آدم تمثیل هایی بیان می فرماید که برای درک آن باید به شیوه و جهان بینی قرآن در هر موضوع آشنا شد. موضوع های اصلی قرآن عبارتند از: توحید، نبوت، خلقت انسان، خلقت جهان مادی، قیامت، بهشت و جهنم رحمت وغضب خداوند که در درون داستان ها و موعظه ها به آن اشاره می شود. سایر موضوعات به نحوی از انحاء با موضوعات اصلی ارتباط و با آن ها همخوانی دارند. شناخت سبک و روش قرآن در بیان مطالب و جهان بینی قرآن در موضوعات اصلی که دقیقا بر اصولی تدوین شده استوار است بر روش تفسیر قرآن به قرآن قرار دارد که ما تا کنون این روش را برای رسیدن به مفهوم بسیاری از مطالب به کار نگرفته ایم و صرفا برای فهم آن ها به روایات مراجعه و نتیجه گیری از آن ها بیرون آورده ایم به رفع شبهات در مفهوم آن ها به دیدگاه گذشتگان بسنده کرده ایم. در این نوشتار موضوع مسخ شدن انسان به میمون را اصل گرفته ام و می خواهم با رجوع به سایر آیات و تجزیه و تحلیل آن ها که قرآن آن را تفکر و تدبر در آیات می نامد افلا یتدبرون ،اقلا یعقلون و افلا یتفکرون یعنی خودت این کار ها را بکن تا به مفهوم واقعی برسید. البته این نظر شخصی من است که با تفسیر قرآن به قرآن علامه طباطبائی همخوانی دارد و تنها یک تشحیذ ذهن است برای علاقمندان به این روش است. اینکه اصحاب سبت با نا فرمانی از دستورات خداوند دچار سرنوشت مسخ شوند در حالیکه امت هایی دیگری بودند که نا فرمانی شبیه آن و یا بد تراز آن مرتکب شدند ولی به چنین سرنوشتی دچار نشدند جای سوال دارد. قوم صالح را خداوند در معرض آزمایش قرار می دهد و آن ها نا فرمانی می کنند و به عذاب الهی دچار می شوند ولی به حیوان تبدیل نمی شوند. اصحاب سبت هم گرفتار عذاب شدند ولی چرا خداوند به آن ها خطاب می فرماید. کونوا قرده الخاسئن، میمون های مطرود باشید و در آیه ای هم می خواهد در قیامت به حساب آن ها می رسد. وقتی انسان حیوان شد یعنی ماهیت آن بر می گردد حسابرسی ندارد.

مفهوم صراط المستقیم


صراط المستقیم و تکامل دو کلید واژه راه یابی به مفهوم مسخ شدن در قرآن است آیا قرآن مسخ شدن را قبول کرده و یا مردود است. هدف خلقت انسان عبادت خداوند متعال است عبادت خداوند یعنی به حقانیت وجود خداوند پی بردن و تسلیم آن شدن است. انسان در درون سنگ رس داغ در پوسته جامد تازه شکل گرفته زمین و از رسوب ته نشین شده در آن خلق می شود. قبل از آن بداء خلق الانسان من طین است الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ


شروع و پایه خلقت انسان از نقطه ای آغاز می شود و دارای یک برآیند خطی رو به شدن انسان است. این برآیند خطی برنامه ریزی شده همان خط تکامل انسان است که ابتدا از تکامل جسمی نطفه امشاج نبتلیه بیرون آمده از رسوب ته نشین شده درون سنگ رس شروع می شود و یک مولکول زنجیره ای پایه حیات به نام ار.ان.ای که تمامی مولکول های مورد نیاز ساختار مادی انسان در ژنوم موجودات زنده در مقیاس کم را دارا است. از آنجائیکه این مولکول زنجیره ای از جنس و پایه ژنوم است علم زیست شناسی به آن نطفه می گوید و قرآن آن را اولین نطفه حیات می نامد. قرار گرفتن مولکول های اسید آمینه، قندها، نوکلئوتید ها مطابق برنامه تدوین شده در ساختار این مولکول زنجیره ای قرار داده شده و تصادفی نبوده کدهای دستوری که حامل اطلاعات هستند نمی تواند تصادفی صورت گیرد.

این نطفه درون غشاء سلولی ناقص قرار مکین قرارمی گیرد و این آغاز تکامل ساختاری انسان است که قرآن به آن بشر( جلد انسان در حال شدن) می نامد. إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلآئِكَةِ إِنِّى خَالِقٌ بَشَراً مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ فَإِذَا سَوَّيْتُه وَنَفَخْتُ فِيه مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَه سَاجِدِينَ و هنگامیکه خداوند او به ملائکه خطاب می فرماید من خلق کننده بشری در سنگ رس و از رسوب حما مسنون هستم آنگاه که آن را (خلق کردم )و سامان دادم و روح (امر) خودم را در آن مستقر کردم به آن سجده کنید. در آیه دقت فرمایید خداوند می فرماید من بشری را از درون سنگ رس خلق و بیرون می آورم و سویته یا سامان می دهم وقتی این بشر را سامان دادم به او سجده کنید کجای آیه بشر مفهوم آدم می دهد، هنوز تا آدم شدن میلیارد ها سال فاصله دارد. نطفه امشاج است که به عنوان اولین نطفه حیات در سنگ رس و از رسوبات شیمیائی آلی حما مسنون خلق شده و باید سویته شود و به علقه اولین تک سلولی با غشاء و ژنوم کامل دی.ان.ای سامان داده شود.

مسیری که این نطفه باید طبق برنامه تدوین شده طی کند همان مسیر صراط المستقیم است که از دو بخش اول شکل گرفتن ساختار مادی تا پیدایش انسان تکامل یافته که آدم است که سواء السبیل یا دوره اول صراط المستقم. مسیر دوم صراط المستقیم هدایت معنوی فکری و عقلی است تا به انسان با تقوا که خواست خداوند است برسد. وذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ای پیامبر پند ده زیرا پند به مومنین سود می رساند ( در جهت تکامل معنوی است)و در ادامه می فرماید هدف آفریینش این است وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ و انسان کامل یا مجموعه جن و انس را نیافریدم مگر اینکه مرا عبادت کنند. جن و انس مجموعه ساختاری انسان است. این قسسمت دوم خط معنوی صراط المستقیم است. سجده ملائکه به بشر و آدم در دو مرحله زمانی.

 

مراحل تکامل انسان


پروسه تکامل انسان بر اساس آیه الَّذي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ في‏ أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ -خداوند انسان را در چهار مرحله خلق می کند خلقک، سواک، عدلک و صورک. نفخه من روحی در پایان دوره دوم و قبل از عدلک (قرار دادن اعضاء در بدن یا موزون کردن) در ساختار انسان در حال شدن استقرار می یابد. همه این مراحل در شکل های گونگون ظاهر می شوند خلقکم اطوارا هر کدام در خط سواء السبیل جایگاهی خاص دارند.

هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِيراً-خداوند است که بشری ( با انی خالق بشرا مقایسه فرمایید) را در آب خلق کرد نطفه امشاج در آب کم و در سنگ رس رسوب می کند و سپس در آب دریا و برکه ها قرار می گیرد و (تکامل خود را در آب ادامه می دهد و از شکلی به شکل دیگر خلق می شود) در آن انشعاب های اصلی و فرعی قرار داد و بر این کار قادر بود. تکامل داروین و تکامل قرآن و فرق آن دو. این رخداد در گذشته دور انجام شده و خداوند بر این رخداد قادر بود، یعنی آن را انجام داد. انشعابات اصلی و فرعی از سواء السبیل یا صراط المستقیم منشعب شده اند و منقرض نشده اند و همچنان به حیات خود ادامه می دهند. بسیاری از باکتری ها که اجداد کهن ما بودند اکنون در خدمت حیات و انسان هستند و تعداد اندکی زیان آورند که در جای دیگر به ماموریت خاص خود مشغولند. مگر آن دسته که طبق برنامه در گروه ضالین قرار گرفته و منقرض شدند.

خط اصلی همچنان به سوی هدف که ظهور آدم از نسل قبل است ادامه می یابد. نطفه امشاج نبتلیه و نطفه تکامل یافته علقه که در آن روح خداوند نفخه می شود دو مرحله خلقک و سواک است و علقه همچنان به عنوان بشر (ساختار در حال شدن انسان) در آب تکامل خود را سپری می کنند تا به مضغه یعنی پر سلولی برسند و مرحله عدلک شکل گرفتن اعضاء شروع می شود و بشر ادامه تکامل می دهد تا به ریز جنبندگان دابه می رسند و به خشکی راه می یابند. دابه و نقش آن در تکامل حیات.


وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ مَاءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ خداوند تمامی ریز جنبندگان را در آب خلق کرد (و زمانی که به خشکی منتقل شدند) برخی از آن ها بر روی شکم میخزیدند ( خزندگان و دوزیستیان )و برخی از آن ها بر دوپا راه می رقتند( پرندگان اولیه و دایناسورها) و برخی از آن ها بر چهار پا ( چهار پایان) و خداوند مطابق خواست خود (که برنامه تدوین شده او است) خلقت را ادامه می دهد که او به هر کاری قادر است. یمشی حرکت کردن است که قرآن شیوه حرکت کردن را معیار تکامل موجودات بعد از انتقال به خشکی بیان می کند و یخلق ما یشاء این تکامل ادامه دارد زیرا هدف خلقت بیرون آوردن انسان راست قامت و با شعور که آدم اولین انسان تکامل یافته جسمی و فکری است و تمام انسان های کنونی نسل اویند. کلمه راست قامت در تکامل جایگاه ویژه ای دارد و برای اولین بار در قرآن مطرح شده است. مطلب مهم که قرآن به آن اشاره فرموده خلق جسمی و معنوی با هم آغاز شده اند. خلق ساختار جسمی انسان و هم زمان خلق معنویات است که در قران به خُلِقَ نام برده شده فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ و بیان گر این است که صراط المستقیم از همان ابتدا در ژنوم موجودات زنده گذاشته می شود تا در انسان تکامل یافته ظاهر شود فالهما فجورها و تقوا که در دو نوشتار مشروح بیان کرده ام. خُلق و خَلق و فرق آن در ایجاد ماء دافق


نفس واحده و زمان تشکیل آن


نفس واحده همان تک سلولی است که تکامل ژنتیکی در آن صورت می گیرد و روح خدا در آن نفخه می شود و ملائکه در آن اسقرار می یابند و از جمله ملائکه جن است که با انس مجموعه انسان در حال شدن را شکل می دهند. علاوه بر آن جنسیت نر و مادینگی در آن خلق می شود وتکثیر پذیری از طریق جنسیتی ادامه می یابد. أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى‌ - مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى‌ - وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى‌
خداوند است که زوجین (جنسیت) نر و مادینگی را در نطفه ای که مقدر می شود خلق می کند و نشاء آخری بر عهده او است. و أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى‌ سبک نگارش قرآن است و این مضارع در گذشته است و منظور آخرین نشاء که به ظهور آدم ختم می شود.
أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدىً- أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى‌- ثُمَّ كانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى- فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى‌- أَ لَيْسَ ذلِكَ بِقادِرٍ عَلى‌ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى‌-
آیا انسان می پندارد که رها می شود آیا او نطفه ای در تقدیر نبود که مقدر می شود سپس علقه بود که خلق می شود و در آن زوجین نر و مادینگی قرارداده می شود آیا چنین خدایی قادر نیست مردگان را زنده کند. بنابراین نفس واحده منشاء همه جانداران است و کلمه فجعل منه الزوجین الذکر و الانثی همان مفهوم و خلق منها زوجها به صورت عام دارد که شامل انسان هم می شود. در این نفس واحده فالهما فجور ها و تقواها قرار داده می شود. در آیات زیر زمان رخداد نفس واحده به وضوح شرح داده شده است.


وَالشَّمْسِ وَ ضُحَاهَا - وَ الْقَمَرِإِذَا تَلَاهَا- وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا- وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا - وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا - وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا –وَ نفْسٍ وَ مَاسَوَّاهَا – فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا و تَقْوَاهَا-قسم به خورشید و نور افشانی آن و قسم به ماه که از نور خورشید تبعیت می کند و قسم به روز که این نور افشانی را آشکار می کند و قسم به شب که آن را می پوشاند و قسم به جو زمین که آن را بنا کرد و قسم به زمین و چگونگی پرتاب شدن آن به بیرون و قسم به نفس که آن را سامان داد پس فجور و تقوا را در آن الهام کرد. کلمه و نفس و ما سواها قسم به نفس و روند سامان دادن آن( سواها). همان سویته است در آیه فَإِذَا سَوَّيْتُه وَنَفَخْتُ فِيه مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَه سَاجِدِينَ است و زمان آن هم پس از والسماء و ما بناها پس از ساختن جو هفت طبقه زمین و مطابق علم زیست شناسی تک سلولی یوکاریوت که ژنوم کامل را دریافت کرد پانصد میلیون سال بعد از تشکیل هفت طبقه جو زمین است بدین طریق پایه چند عامل مهم رسیدن به صراط المستقیم در نفس واحده که همان علقه است نهاده می شود. امر خداوند برای فرماندهی و موزون سازی موجودات زنده و هدایت ژنوم آن ها در روند تکامل و زوجین الذکر و الانثی که همان کروموزوم جنسیتی نر و ماده است وپایه فجور و تقوا که در آدم ظاهر می شود. تمام مطالب عنوان شده برای رسیدن به اصل مطلب موضوع مسخ در قرآن بیان شد.


ظهور انسان راست قامت و تفکیک آن از نسل قبل


آیاتی که در آن از اصحاب سبت سخن به میان می آید و اشاره به میمون و خوک و چهارپایان از اعجاز علمی قرآن است و روند تکامل موجودات از نسلی به نسل دیگر را بیان و تاکید می فرماید که ای انسان نا فرمان تو در پروسه تکامل در ردیف خوک و میمون بودی و تکامل یافتی ولی با نا فرمانی خود تو را در ردیف همان میمون و خوک قرار می دهم و از نظر خداوند گمراه هستید. هیچ اشاره ای به اینکه آن ها به حیوانات مبدل کردم یا دستور دهد میمون بشوید و کونوا قرده الخاسئین در همان ردیف باشید. پس همان میمون باشید که بیش از آن لیاقت انسان تکامل یافته را ندارید. اصل بیان روند تکامل است آیه متشابه است و ما اصل مفهوم را ول کرده ایم و به فرع آن چسبیده ایم. البته گذشتگان سر از روند تکامل در نمی آوردند و چنین تفسیر کردند و ما فقط بدون تفکر و تعقل در آیات همان نظرات را قبول کرده ایم و دنباله رو آن شده ایم، به آیه زیر توجه فرمایید.
آیه زیر کلید حل موضوع مسخ در قرآن است. أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ –آیا کسی که خمیده و صورت به زمین راه می رود هدایت یافته تر است یا کسی که راست قامت راه می رود و بر صراط مستقیم سامان داده شده. اشاره این آیه به نسل های قبل از آدم است که صورت به زمین و خمیده حرکت می کردند مانند میمون و خوک ها. آیا کسی که صورت به زمین است هدایت یافته تر است یا انسان تکامل یافته که راست قامت است و صورت به جلو راه می رود. بنابراین اگر انسان تکامل یافته از مواهب تکاملی خود که او را از حیوانات جدا ساخته نتوانند حق را از ناحق تشخیص دهد و کلام خداوند را فرمان نبرد فرقی با حیوانات ندارند. آیه زیر بازهم بر این موضوع اشاره می فرماید. به تصویر زیر توجه فرمایید.

 

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ- در حقیقت ما ذرات وجودی انسان های بی شماری را ( جن و انس مجموعه ساختاری یک انسان است) برای جهنم قرار داده ایم، آنها کسانی هستند که دل دارند و لی حقایق را نمی فهمند و چشم دارند ولی دیده بصیرت ندارند و گوش دارند ولی حقایق را نمی شنوند مانند چهارپایان که این اعضاء را دارند ولی به تکامل (صراط المستقیمی نرسیده اند) و بلکه از آن ها هم گمراه تر و آن ها در غفلت بسر می برند. تاکید این آیه این است که توی انسان اگر نتوانی از نعمت تکاملی که خداوند به تو داده بهره کسب کنی با حیوانات برابری و در زمره آن ها قرار داده می شوید. کونوا قرده الخاسئین پس شما میمون های مطرود هستید. حیوان گمراه نیست بر ذات فطری خود در مسیر تکامل صراط المستقیم باقی مانده و انسان که به تکامل رسیده و از آن بهره ای ندارد نزد خداوند با میمون و خوک برابر است. اصحاب سبت با نافرمانی از فرامین الهی خود را لعین و پست قرار داد و نزد خداوند مطرود شدند و فرقی با میمون و خوک ندارند و مورد غضب واقع شدند.


وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَواْ مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ- كسانى از شما را كه در روز شنبه )از فرمان خدا( تجاوز كردند نيك شناختيد پس ايشان را گفتيم بوزينگانى طرد شده باشيد. ان ها مورد آزمایش الهی قرار گرفتند و مردود شدند و به آن ها گفتیم بوزینگان مطرود باشید. نفرموده میمون بشوید مورد عذاب قرار می گیرند و جایگاه آن ها جزء انسان های طرد شده و الضالین قرار داده می شود. در آیه زیر هم به همان اصحاب سبت اشاره دارد آیه 50 سوره مائده


قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكَ مَثُوبَةً عِندَاللّهِ مَن لَّعَنَهُ اللّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُوْلَـئِكَ شَرٌّ مَّكَاناً وَأَضَلُّ عَن سَوَاء السَّبِيلِ

بگو: آيا شما را به بدتر از (صاحبان) اين كيفر در پيشگاه خدا خبر دهم؟ كسانى كه خداوند آنها را لعن و بر آنها غضب كرده و افرادی از آنها را در ردیف قرده و خنازیر وعبد الطاغوت قرار داد وجایگاه آن ها نزد خدا بد تر است و آن ها گمراه تر از (کسانیکه در خط تکامل سواءالسبیل بودند) سواء السبیل هستند. نسل های قبل از آدم همه در خط سواء السبیل بودند. ترجمه بد این آیه و عدم توجه به قرار دادن آن ها در جایگاه شر مکانا و ابتدای آیه هم اشاره فرموده به شما خبر دهم جایگاه کسانی که بد تر از این کیفر دچار شدند و مورد لعنت و غضب قرار گرفتند کجا است. و جعل منهم قرار داد عده ای از آن ها در ردیف خوک و میمون و بنده طاغی و سرکش. اصل هدف این آیات اشاره به روند تکامل انسان و قرابت خویشاوندی انسان با نسل قبل که تکامل نیافته بودند است به آیه زیر توجه فرمایید. آیه 124


إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ همانا (حكم) تعطيلى (و بزرگداشت روز) شنبه بر كسانى قرار داده شد كه در آن اختلاف كردند و قطعاً پروردگارت در روز قيامت درباره‌ى آنچه آنان دائماً در آن اختلاف مى‌كردند، قضاوت خواهد كرد.اگر غضب خداوند باعث مسخ شدن اصحاب سبت قرار داشت دیگر لزومی نداشت که در قیامت به حساب آنها رسیدگی کند. وقتی از نظر ماهیت و شکل حیوان بشوند دیگر دادرسی در قیامت ندارند. حیوانات مجازات نمی شوند. این آیه ثابت می کند که تصورات ما در باره مسخ شدن آن ها درست نیست. اصحاب سبت مورد غضب واقع شدند و عذاب بر آن ها نازل شد ولی حیوان نشدند. در آیه 47 سوره نساء به طور واضح بحث تکامل انسان از نسل هائی که صورت و شکل های مختلف داشتند را بیان می فرماید. ما ظاهر آیات را نگاه می کنیم و به اصل و تاویل آیات متشابه توجه ای نمی کنیم.


يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولًا
اى كسانى كه به شما كتاب داده شده است به آنچه فرو فرستاديم و تصديق ‏كننده همان چيزى است كه با شما است( تورات) ايمان بياوريد پيش از آنكه چهره‏هايى را محو كنيم و در نتيجه آن ها را به قهقرا باز گردانيم يا همچنانكه اصحاب سبت را لعنت كرديم آنان را(نيز) لعنت كنيم و فرمان خدا همواره تحقق يافته است. نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا صورت کنونی را به عقب بر می گردانیم اشاره به این است که شما در گذشته صورت های دیگری داشتید و این صورت که انسان است را به نسل های قبل که در قالب حیوانات گوناگون بودید بر می گردانیم.

این آیه تمثیل زیبائی از سرگذشت قبلی و تکاملی نوع انسان است. خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ-خداوند هفت جو زمین را خلق کرد و شما به صورت های گوناگونی در آورد و صورت دهی کنونی بهترین صورت دهی است و بازگشت بسوی او است و مسیرصراط المستقیم است خط تکامل از خلقت حیات در هفت جو زمین شروع می شود و خلقکم اطوارا و در شکل بندی های مختلف به سوی هدف آفرینش انسان و تقواها راه کمال رسیدن به خدا است ختم می شود. صورکم واحسن صورکم و راز نهفته در آن. سید محمد تقوی اهرمی 20/5/1401

 

بازدید: 5263