قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

الَّذِي خَلَقَ منَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهْرًا و راز علمی نهفته در آن

 

مقدمه نوشتار

الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا

کلمات و چینش آن ها در قرآن معجزه الهی است. تفکر در آیات که خداوند متعال مکررا تاکید فرموده و عدم استفاده از تصورات ذهنی راه رسیدن به حق است. مثال زیبائی در قرآن است. خداوند می فرماید آیا شما شاهد بودید که ما ملائکه را فرشته آفریدیم. فرشته تداعی زن را در اذهان می نماید و خداوند آن را نفی می کند. إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنثَى. کسانی که به آخرت ایمان ندارند برای ملائکه اسمی را انتخاب کرده اند که مفهوم زن می دهد ( مانند فرشته). در قدیم ملائکه را فرشته می پنداشتند  که زنی بود با دو بال. خداوند این نوع تخیلات ذهنی که با واقعیت آیات متشابه هم خوانی ندارند را رد می کند و می فرماید. وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الحق شیئا
شما علم آن را ندارید و از تصورات ذهنی خود تبعیت می کنید و بدانید که از تصورات ذهنی تبعیت کردن برای رسیدن به حقیقت مطلب راه به جائی نمی برید. آیه فوق هم مانند بسیاری از آیات خلقت انسان مشمول این دستورالعمل قرآن می شود. ما سعی می کنیم با مقایسه با سایر آیات در خلقت انسان این  آیه را از نظر علم زیست شناسی و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و راز مهم علمی نهفته در آن را آشکار سازیم. در یکی از سایت ها در فضای مجازی به روایتی بر خوردم که  شایسته نیست این قبیل روایات که  مورد تایید  نیست و مخصوص درون حوزوی است در فضای مجازی آورده شود. جوانان با سئوالات وارد این سایت ها می شوند و با سستی در ایمان از آن خارج و جواب خود را نگرفته اند. اشاره ای به این روایت که در سایت آقای بزرگوار و محترمی آورده شده با هم  مرور می کنیم. خداوند روحش را قرین رحمت خود قرار دهد. مسلما اگر ایشان در قید حیات بودند اجازه چنین کاری را نمی دادند. تازه برای تحصیل به آلمان رفته بودم و ذوق و شوق فراوان برای تبلیغ اسلام در وجودم می خروشید و سال 1345 مکتب اسلام را که مجله داخلی حوزوی  بود سفارش و بین دانشجویان ایرانی در آلمان پخش می کردم. شهید بهشتی از مسجد هامبورگ به من زنگ زد و توصیه فرمود این قبیل جزوات مخصوص درون حوزوی است و ما در مسحد هامبورگ جزوات مخصوصی چاپ کرده ایم و آنها را بین دانشجویان پخش کنید. این موضوع بهانه ای شد به دیدار ایشان بروم  که از قبل آشنائی داشتم و از رهنمود های ایشان بهره مند شدم. موضوع  کاملا  حساسی بیان فرمودند. کاش این احساس در بزرگان ما هم بود. مطلب استخراجی را با هم مرور کنیم و بدانیم چرا و چگونه شبهه خلق می شود و مخالفین بهره خود می برند.


استفتاء:
معناى نسب و صهر در اين فرمايش خداوند متعال چیست؟ «وَهُوَ الَّذِى خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً» (1 .
جواب:
باسمه جلت اسمائه؛ ظاهر اين آيه كريمه حكايت از اين دارد كه خداوند نسل بشر را به  دو دسته  تقسيم مى نمايد: دسته اول كه ارتباط  و وابستگى آنان به يكديگر از راه پيوند نسبى و خونى است و دسته دوم كه ارتباط و وابستگى ميان آنان از طريق پيوند سببى و ازدواج صورت مى گيرد؛ ولى در نهايت، اصل همه از آب و خاك خواهد بود. (امّا روايات، صِهر را به دامادى اميرالمومنين نسبت به رسول خدا تأويل كرده اند). (2)
------------------------------------------------------------------
1. «و او خدايی است که از آب (نطفه) بشر را  آفريد و بين  آن ها خويشی  نسب و بستگی ازدواج قرارداد»؛ فرقان (25): 54.
2. پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: پس آن را خدا  دو قسمت كرد. نصف را در عبدالله بن عبدالمطلب  قرارداد  و نصف را در ابیطالب. پس من از نصف آن  آب و على  از نصف ديگر خلق شد؛ پس على برادر من در دنيا و آخرت است. سپس اين آيه را خواند: «و هو الذى خلق من الماء بشراً فجعله نسباً و صهراً »؛ بحار الانوار، ج 15، ص 13، باب 1، ح 16.

انشاءالله بزرگان دین تلاش نمایند هر مطلبی را در فضای مجازی که بیشتر مراجعه کنندگان اطلاعاتی از قرآن ، احادیث و روایات و صحت و نادرستی آن را ندارند  آورده نشود که  اذهان را مشوش و به ساحت مبارک حضرت رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین  خدشه وارد شود.

چگونگی خلقت انسان در زمین اولیه


وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا- ۵۴- فرقان. و او (خداوند کسی است که) در آب بشر را خلق کرد و در آن  خویشاوندان  نسبی و سببی قرار داد و خداوند در این امر قادر و کننده کار و توانا  بود.
کلمات هر کدام معنی خاص خود را دارند. من ضمیری است که در آیات متشابه خلقت انسان بسیار بکار برده شده است و دارای چند  وجه معنی است از جمله  "از و در" در آیات دیگر این  موارد را میتوان مشاهده کرد و مثال فراوان است. در آیات زیر من به معنی در اشاره خواهیم کرد. بشر ساختار مادی انسان است و انس هم همین طور. در آیه دیگری مفهوم  بشر در آیه  فوق را بیان داشته با تعمق و تفکر در آن ارتباط این دو آیه بهم را می توانیم بدست آوریم- فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي و مفهوم واقعی آن در قرآن

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ- فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ.و هنگامی که خداوند ملائکه را مورد خطاب قرار میدهد و میفرماید من خالق بشر در سنگ رس و از توده سیاه حما مسنون هستم  هنگامیکه آن را سر و سامان داده و روح خودم را در آن دمیدم ( می شود بشر ساختاری که تمامی موجودات زنده و از جمله انسان از آن پا می گیرند) و به آن سجده کنید. پس بشر سنگ بنای آغاز خلقت انسان در سنگ رس است. جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْ‏ءٍ حَیٍّ- آب عامل اصلی ایجاد حیات در کره زمین است. حال چطور حیات  از توده سیاه و در صلصال خشک پدید آمد و نقش آب در اینجا چه بوده است. آیه زیر این نقش را بیان فرموده است. انس و مفهوم آن در قرآن و فرق آن با بشر

 الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طين- ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ-خداوند است  که تمامی مقدمات خلقت انسان را ابتدا خلق فرمود و خلقت انسان را در سنگ رس آغاز کرد و نسل بعد از آن را  از مشتقات در آب کم قرار داد. آغاز خلقت در سنگ رس با خلقت الانسان در سنگ رس فرق دارد. از زمان شروع خلقت انسان در سنگ رس تا  خلقت  انسان در سنگ رس زمانی سپری شده است  و بعد  از شروع  خلقت در طین آب  نقش اساسی بازی کرده است. ثم جعل نسله یعنی نسل بعد از بداء خلق الانسان را از رسوب یا  مشتقات آب کم قرار داد. در مقاله سلاله من مائ مهین جزئیات را شرح داده ام .ما در اینجا با  دو موضوع  بر اساس این آیه سر و کار داریم

اول سلاله را همان رسوب حما مسنون در صلصال فرض کنیم و ماء مهین هم آب کم که همان مولکول آب بصورت بخار در درون لایه های زمین و نه در دریا و اقیانوس در اینصورت سلاله من ماء مهین را میتوان این طور ترجمه کرد. نسل بعد از شروع خلقت انسان را در رسوب درون  لایه های سنگ رس قرار داد

جعل قرار دادن معنی می دهد و شروع  خلقت انسان از سنگ رس با شروع ترکیبات آلی پایه حیات از قبیل بخار آب، آمونیاک، متان، گوگرد، فسفر و پیوند مولکولی این ها با  یکدیگر تا پیدایش مونومرها و ماکرو مولکول های زنجیره ای تا ایجاد حیات در حما مسنون و صلصال، در اینصورت معنی آیه ثم نسله من سلاله من ماء مهین میشود سپس  قرار داد  نسل  بعد  از شروع  خلقت انسان در سنگ رس از چکیده آب که مشتقات آن است. مشتقات یا یون های هیدروژن و هیدروکسی هستند. مورد اول را علم تائید کرده  که ساختار تشکیلاتی اولیه انسان که همان بشر است در رسوباتی در درون لایه های  سنگ رس که نقش کاتالیزاتور را برای ایجاد کدینگ اولین مولکول حیات بازی کرده است و کلمه جعل با "در بیشتر مطابقت دارد تا " از 

مورد دوم همان برنامه ریزی غذای موجودات اولیه  حیات بر روی رواسی که پوسته جامد زمین است در چهار دوره و قدر فیها  اقواتها همان دوره زمان بر بعد از شروع خلقت بشر تا خلقت بشر در طین می تواند تاویل شود. وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ خلقت انسان در سنگ رس است که از بداء خلق من طین شروع شده است. آیه هو الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهْرًا اشاره به خلقت بشر از سلاله من مائ مهین است که نسل بعد از ایجاد حیات در ساختار اولیه بشر که  تک سلولی غیر هوازی  بدون هسته و غشائ هسته ای یا کاریوت ها است که باید سویته شود و روح خداوند در آن استقرار یابد  تا ملائکه در ساختار تشکیلاتی آن قرار گیرند و ملائکه هم امر و دستور و یا قوانین جاریه نظام خلقت هستند. خلق و امر تحت فرماندهی روح  تکامل ساختار تشکیلاتی بشر را بسوی تکامل انسان به پیش میبرند. هنگامی که آدم به عنوان انسان تکامل یافته از ذریه  قبل از خود میخواهد زندگی تکامل یافته  خود را شروع کند مجددا خداوند متعال در تمثیلی ملائکه را خطاب قرار می دهد. سجده ملائکه در دو فاصله زمانی طولانی صورت میگیرد. فجعله نسبا وصهرا نسل های سببی و نسبی منشعب شده از ساختار تشکیلاتی  بشر است قرارداد  انشعابات نسبی و سببی بشر را در آب. فجعله به  آب  بر می گردد و نه به بشر. زیرا خداوند می فرماید هو الذی خلق من المائ بشرا و ماء در این آیه مورد بحث اصلی است نسبا و صهرا به بشر برمیگردد. علم زیست شناسی و زمین شناسی مدرن با این آیات کاملا  تطابق دارند. آیات خلقت انسان را با  آخرین یافته های علمی مقایسه کنیم و اعجاز علمی کلمات خداوند در آیات متشابه را کشف و لذت ببریم و ذهن را از تصورات کهن رها سازیم و با آیات خلقت انسان و خلقت جو زمین و زمین که در آیات متشابه عنوان شده قرآن علمی برخورد کنیم. پیدایش چگونگی حیات از مشتقات آب کم ایده ای است که  قرآن در اختیار پژوهشگران قرار میدهد تا به کمک علم بیوشیمی و زیست شناسی تاریکی های علمی پیدایش حیات را کشف کنیم. سید محمد تقوی اهرمی مرداد 1395 ویرایش 

جدید تیر ماه 1397ویرایش جدید مرداد 1402 با توجه به تحقیق و تفکر در این آیه فرق انس و بشر را در مقاله زیر ملاحظه فرمائید

 فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ   فِيهِ مِنْ رُوحِي و مفهوم واقعی آن در قرآن 


 

دخان و سماء زمین اولیه اعجاز علمی قرآن است

 

مقدمه نوشتار

کلمات سماوات و سماء، سموات و الارض و سبع سماوات در بسیاری از آیات متشابه قرآن آورده شده و هر کدام در جایگاه خود معنی خاص خود را دارد. مثلا سماء دارای چند وجه معنی در قرآن است که از روی متن آیه، آیات قبل و بعد و سیاق آیه مفهوم آن را به راحتی می توان بیرون آورد. سماء معنی بالا، جو زمین، فضا و کلمه سموات والارض هم  دو معنی از آن مفهوم می شود کیهان و جو زمین و زمین به عنوان سیستم حیات که در قرآن یک مجموعه در نظر گرفته می شود. سماوات به تنهائی هفت طبقه جو زمین است که سبع سماوات هم نام برده شده. سماء در هیچ آیه ای معنی کیهان نمی دهد. فضا در آیه والسماء ذات الحبک فضای بین ستارگان منظور است که شبکه شبکه است که ساختار ماهیتی فضا را براساس بحث علمی روز بیان می کند. استفاده از تصورات ذهنی گذشتگان که بر مبنای علم روز صدر اسلام بیان شده برای تاویل آیات متشابه که با علوم طبیعی سر دارند، معانی همه این کلمات را مغشوش کرده است بطوریکه بر تمامی کلماتی که در آیات خلقت انسان، خلقت کیهان، خلقت زمین بکار رفته اثرات مخرب خود را به جای گذاشته است.

گذشتگان برای روشن شدن مفاهیم کلمات معانی خاصی که در آن زمان درک می شد را بیان کردند و دو قرن بعد از ظهور اسلام که پایه تفاسیر بنا گذاشته شد اکثرا از عبدالله ابن عباس نقل کرده اند و در کلیه تفاسیر آثار آن به وضوح دیده میشود. سماوات و الارض به معنی زمین و جو هفت طبقه آن که یک مجموعه بهم پیوسته است که حیات زمین را بنا گذاشته اند و از نظر قرآن دارای اهمیت زیادی است و در تمامی آیات به جز حداکثر نه آیه خلقت کیهان در شش روز بقیه همه منظور زمین و جو آن است که تمامی شواهد و آیات مشهود در امر حیات در آن قرار گرفته است و خداوند مکررا به  آنها اشاره می کند. آیات 9 الی 11 سوره فصلت خداوند زمین را در دو دوره خلق فرمود و بر روی پوسته جامد غذای نیازمندان به  آن را آفرید و سپس به جو زمین پرداخت که دودی بود. جو اولیه زمین کم قطر و دودی بود اعجاز علمی قرآن است باید روند تشکیل زمین و پیدایش جو پایدار را بدانیم و قضاوت کنیم 

قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ

وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ

ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ

خلق کیهان و زمین برای ایجاد حیات است

کیهان در شش روز خلق شد و پایه و اساس خلق کهکشان ها و ستارگان در اتم های هیدروژن و هلیوم به نسبت 75 به 25 درصد به اضافه کمتر از یک درصد غبار کیهانی گذاشته شده است. از همجوشی هسته ای این دو عناصر، حرارت ، نیروی گرانش و سیاهچاله ها به عنوان ابزار ساخته شدن آنها برنامه ریزی شده است. نرم افزارخلقت این برنامه ریزی را انجام میدهد و دیگر خلقی در کیهان صورت نمی گیرد. یعنی کهکشان ها خلق نمی شوند بلکه بازآفرینی میشوند. زمین و جو آن برای ایجاد حیات نیاز به خلق خاصی دارند و دو دوره خلق زمین و دو دوره برنامه ریزی ایجاد هفت طبقه جو زمین ارتباطی با کیهان ندارند. در قرآن از خورشید بسیار نامبرده شده ولی در باره خلقت خورشید به تنهایی که از زمین مهمتر است اشاره ای نشده زیرا خورشید ستاره است و بر اساس همان برنامه ریزی ساخته میشود. قبلا خلق شده است و نیاز به خلق جدید ندارد. اما حیات یک مقوله دیگری است. خورشید، ماه، و زمین به عنوان یک مجموعه که دست اندر کار خلق حیات و بقاء آن است یک آیه اشاره به خلق این مجموعه کرده است.

جهان بینی قرآن و خلق  زمین

در جهان بینی قرآن بنای سماء زمین که حیات به آن وابسته است از اهمیت بالایی برخوردار است. آیا خلق شما انسان مهمتر است یا آسمانی که آن را بنا کرد و سقف آن را بالا برد و آن را سر و سامان داد و شبش را تیره و روزش را روشن کرد  27 نازعات و یا در آیه 57 مومن میفرماید -

لَخَلْقُ السَّماوَاتِ وَالاْرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ -خلق جو زمین و زمین از خلقت انسان مهمتر است. چرا؟  جهان بینی قرآن یک برنامه ریزی مدون دارد. اگر این جهان بینی شناخته شود، تمامی شبهات درباره  آیات متشابه حل میشود. مثلا همین آیه اول 27 سوره نازعات أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا- رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا- وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا- وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا-آیا خلق شما مهمتر است یا بنای آسمان –آسمانی که سقف آن را بالا برد و سپس آن را سر و سامان داد- و شب آن را تاریک و روزش را روشن گردانید- و بعد از آن زمین (خشکی) را گسترش داد- مشروح آن در مقاله  دحوالارض با مستند علمی و قرآن گسترش قاره ای زمین است آورده شده است. نکته مهم این است که سماء در این جا جو زمین است که سقف آن را بالا برد. جو اولیه زمین سقف نداشت هیدروژن و گازهای دیگر به فضا پرتاب می شدند و مقدار کمی دور زمین به جای مانده بودند و زمین گرانش لازم را نداشت که آنها را دور خود نگه دارد. گاز ها هنوز در لابلای کانی های در حال شدن در درون زمین بودند و به مرور به خارج پوسته جامد بر اساس فعالیت میلیون ها ساله آتشفشان ها به خارج از پوسته جامد منتقل می شدند. دانشمندان عقیده دارند که جو اولیه کم قطر و ناپایدار بود و روز ها علی الرغم تابش خورشید تاریک و شب ها روشن بود. دو و نیم میلیارد سال طول کشید تا آرامش در زمین برقرار و لایه خارجی سرد و ضخیم شود ،گرانش زمین و مدار گردش متغیر زمین به دور خورشید ثابت و تکمیل شدند، برخورد خرده سیارات و شهاب سنگها قطع گردید و مشتری همه آنها را مانند جارو برقی به دور خود نگه داشت.

جو زمین ماهیت  روز و شب را تعیین میکند

شب و روز ماهیت خود را در کره زمین به مفهوم کنونی که ما می فهمیم از جو زمین گرفته است. بنابراین شب و روزش یعنی شب و روز سماء زمین یا جو زمین منظور است که آن را بنا کرد و سقف برایش گذاشت و ضخامت آن را بالا برد. حال چرا جو زمین عامل روشن شدن روز و تاریک شدن شب گردید. تا به حال با خود فکر نکرده اید که این جمله چه معنی دارد؟ شب ماهیتا تاریک و روز ماهیتا روشن است ولی خداوند میفرماید شب جو زمین را تاریک و روزش را روشن کردم. ساختار تشکیلاتی جو زمین و هفت طبقه آن به دلیل وجود مولکول های اکسیژن، ازت، بخار آب و گازهای کمیاب و لایه ازن و لایه های حفاظتی دیگر نور خورشید را جذب و منعکس میکنند. شما در روز در سایه و داخل اتاق هم روشنائی دارید ولی در کره ماه که جو ندارد. سطحی که بر آن خورشید می تابد روشن ولی در سایه آن سطح تاریک است و در سایه باید چراغ روشن کنید؟ این ها واقعیت های علمی است که به ما کمک میکند آیات متشابه را درک کنیم و بفهمیم  خداوند دارد چه میفرماید. همه چیز را قاطی کرده ایم. کجای این سماء معنی کیهان می دهد که مفسرین و مترجمین محترم آن را به کیهان تشبیه کرده اند و اعتبار علمی این آیات مخدوش کرده اند. مگر باران را خداوند از سماء نازل نمی کند آیا این سماء کیهان است که به ما باران میدهد. گذشتگان حق داشتند سماء را کیهان بدانند ولی ما چرا باید چنین فکر کنیم .خودمان در عصر شکوفائی علم حضور داریم و تصورات ذهنی ما در دوران صدر اسلام است. خدای ناکرده  اساعه  ادب نشود و قصد بی احترامی به علماء گرامی اسلام را ندارم با عرض معذرت قرآن مهم تر است و فضای مجازی آلوده به شبهات و دانشجوی عزیز ما بی پناه و امثال سروش ها هم از نا آگاهی ما سوء استفاده را می کنند و به انجام وظیفه خود مشغولند.

حال آیه دوم که میفرماید- لَخَلْقُ السَّماوَاتِ وَالاْرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ- خلقت جو زمین و زمین از خلق انسان مهمتر است چرا؟ بدون جو زمین حیاتی وانسانی نبود و ولی اکثر مردم علم این موضوع را ندارند. اکنون علم زمین شناسی و زیست شناسی و اختر شناسی  پرده ابهام را کنار زده و ما می توانیم به کمک علم آیات متشابه را بفهمیم. گفتار ابن عباس درباره حوادث صدر اسلام مثلا غدیر خم و غزوه ها و گفتار رسول اکرم(ص) و حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا(ع) و صحابه همه سندیت دارد و ما تابع نظرات آن بزرگوار هستیم  ولی آیات متشابه که ریشه در علوم طبیعی دارند باید با علم روز تطبیق شود. به اصطلاح بروز رسانی شود. ایشان نظر علمی آن دوران را بیان کرده ضرورت زمانی ایجاب می کرده که آن جناب برای توجیه آیات متشابه نظریاتی را جمع آوری کند تا مومنین توجیه شوند.

علم روز ملاک آیات متشابه است. تا کنون فلاسفه اسلامی سعی کرده اند توجیه علمی برای این قبیل آیات پیدا کنند و به فلسفه گرایی روی آوردند. اکنون دیگر با روشن شدن موضوعات علمی نمی توانیم برای کلمات سماء ،سماوات، جنین، جن و جان ، صلب و ترائب، ماء دافق نطفه و بسیاری دیگر از مفاهیم علمی استفاده  نکرده و بگوئیم علوم طبیعی در دین کار بردی ندارد. برای ما که عقیده و دین ما بر باور ما نشسته کاربردی ندارد ولی جوان تحصیلکرده نیاز به توجیه علمی دارد و گرنه اعتقاد خود را از دست میدهد. این وظیفه دانشمندان اسلامی است . واقعیت ها باید نگریست. سوره جاثیه بطور واضح سماوات والارض را جو زمین نامیده و پدیده های درون آن را برای مومنین آیات همچون آیات قرآن میداند. تعقل و تفکر در آیات بسیاری از مشکلات فهم مطالب قرآن را آسان میکند. شبهه ایجاد شده در اثر برداشت سماء به کیهان این است که خداوند علم را نمی دانسته اول زمین را خلق کرد و سپس به کیهان می پردازد.ثم الستوی الی السمائ وهی دخان

نتیجه نوشتار

جو زمین دوره های زمانی مختلفی را پشت سر گذاشته تا به وضعیت کنونی در آمده است. چگونگی تشکیل زمین هنوز برای علم روشن نیست. ولی شواهد و قرائن مستندی از فسیل ها دوران زمین شناسی را برای ما روشن نموده است البته هنوز سوالات بیشماری وجود دارد که علم دارد به آن نزدیک میشود. مثلا دانشمندان عقیده داشتند که حیات در اقیانوس ها و در مجاورت دهانه های آتشفشان ها ایجاد شده است. موضوع ماء دافق نظر دانشمندان را به  تشکیل حیات به خشکی کشاند و برخی هم هنوز اعتقاد دارند که حیات از بیرون از زمین آمده. اخیرا نظریه دنیای RNA مبحث خلقت حیات را وارد فاز دیگری کرد و با کمال تعجب که جز این انتظار نمی رفت تمامی ادله قرآن در باره خلقت انسان منهای تخیلات گذشتگان دارد به واقعیت علمی نزدیک میشود یعنی علم دارد به قرآن نزدیک میشود. لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون. موضوعی است که علم تجسس خود را بر روی آن متمرکز کرده است. توده سیاه نرم حاوی مولکول های اولیه حیات را در شهاب سنگ ها و خرده سیاراتی که به زمین برخورد کرده اند در آنها یافته اند. فعلا بحث سنگ رس پخته و داغ صلصال کالفخاربه عنوان محل تشکیل ژن اولیه حیات در پیدایش حیات و به عنوان کاتالیزاتور مطرح است. خداوند همه چیزی های لازم برای آغاز خلقت انسان از سنگ رس فراهم کرد و خلقت انسان را از آن آغاز کرد و نسل بعد از آن را در ماء مهین قرار داد. ماء مهین و ماء دافق و فرق آنها از نظر علم زیست شناسی و قرآن . نسل منظور نسل بشر نیست نسل بعد از آغاز خلقت انسان در سنگ رس را می فرماید. یک دفعه سه و نیم میلیارد سال را می پریم و نسل بعد در سنگ رس را  به آب مرد وصل میکنیم.

مهین معنی کم ( بی ارزش قابل توجه نبود یعنی کم بود)آب کم یعنی آبی که بصورت مولکول بخار آب در لایه های سنگ رس وجود داشت منشاء نسل بعد از آغاز خلقت انسان بوده است. تک سلولی بدون هسته غیر هوازی و بدون غشاء هسته ای پروکاریوت ها و سپس تک سلولی بدون هسته و بدون غشاء هسته ای و سپس سیانوباکتری های فتوسنتز اکسیژن ساز و هر کدام پانصد میلیون سال بر زمین حکومت می کردند. جوی در این سه دوره وجود نداشت و سماء زمین دودی و تاریک بود که قرآن از آن به ظلمات ثلاثه نام برده است. این ها همه نطفه امشاج بودند که در حال تکامل بسوی تک سلولی هسته دار هوازی با غشاء هسته ای و سلولی کامل و ژن DNA کامل به نام یوکاریوت یا به تعبیر قرآن علقه یا نفس واحده  که  پانصد میلیون سال در فضای آرامش زمین و جو اکسیژن دار راه تکامل خود را بسوی جانداران و گیاهان اولیه در دریا و خشکی ادامه دادند. بعد از سه دوره ظلمات ثلاثه خداوند به سماء زمین که دودی و تاریک بود می پردازد و آن را در دو دوره به سبع السموات قضاهن میکند. خلق نمی شود  قضاهن برنامه ریزی میشود با برنامه ایجاد کردن است.

بنابراین با استعانت از علم زیست شناسی و زمین شناسی اولیه مفهوم .ثم الستوی الی السماء وهی دخان واقعیت علمی دارد و پیش بینی علمی قرآن در رخداد های زمین اولیه ثابت میشود. آیات 9 الی 12 سوره فصلت روند تشکیل زمین از پیدایش یا خلقت در دو روز و تشکیل اقوات یا غذای تک سلولی های اولیه حیات در چهار دوره که قدر فیها اقواتها است تا پیدایش جو زمین و شفاف شدن آن می پردازد. ثم الستوی الی السمائ وهی دخان فقال لها وللارض اتیئا طوها او کرها قالتا اتیئا طائعین. اگر در آیه دقت شود سماء زمین دودی و تاریک است و خداوند به آن می پردازد تا آن را بنا کند. به زمین و سماء آن می فرماید برنامه ریزی تکمیل شده و نقصان ها برطرف و شما هر دو باید تابع فرامین و دستورات و امر خداوند باشید و این اجباری است. تمثیل زیبائی است برای بیان اینکه سماء و زمین هر دو یک مجموعه هستند. مدار زمین بر روی خط  حیات قرار گرفته  نورخورشید تابنده شده و حفاظ برای جلوگیری از ورود اشعه ماوراء  بنفش در حال ساختن است،  تولید اکسیژن زمین توسط سیانوباکتری ها منظم شده مدار زمین 23 درجه کج شده که زمین و جو آن باید بر آن قرار گیرند و ثابت بمانند. اتیئا طائین میتواند اشاره به این موضوع باشد. حال همه چیز برای بالا بردن سقف آسمان زمین فراهم شده و سماء زمین به هفت طبقه تبدیل میشود و جو آرام می گیرد تا تک سلولی علقه که همان نفس واحده است بتواند به تکامل خود ادامه دهد. اقراء بسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق. جو از دودی و کدری بیرون آمده و شفاف شده بطوریکه نور ستارگان برای ناظر زمینی قابل رویت است. زینا السماء الدنیا به مصابیح. سماء دنیا، جو حیات دنیا، به نور ستارگان منور می شود ونه خود ستارگان. لزوم بازنگری در نظرات گذشتگان در مورد آیات متشابه موضوع  سم وات، سماء، خلقت انسان، نطفه منی یمنی و غیره احساس میشود. جوان تحصیلکرده مسلمان تشنه دانستن حقایق قرآن است. سید محمد تقوی اهرمی. 28 تیرماه 1398-ویرایش جدید خرداد 1399-ویرایش جدید ابان ماه 1402

 

نطفه امشاج اولین تک سلولی بدون هسته پایه شروع خلقت انسان

منتشر شده در سه شنبه, 25 تیر 1398

 


مقدمه نوشتار


آیات متشابه فراوانی در قرآن وجود دارند که همچنان ظاهر آیه میدان جدل مفاهیم و معانی آن شده و باطن و تشبیه آیه که اصل آن است به فراموشی سپرده شده است. علماء و بزرگان اسلام با وجود اعتقاد به اصل تفکر و تدبر در آیات، با عقیده سنتی کهن وارد آیات متشابه می شوند و تفکر می کنند و توجیه همان نظر کهن را با کمی تغییر به عنوان  دست آورد جدید ارائه می دهند. روایتی از حضرت امام عسکری(ع) نقل میشود"لیست العباده کثیره الصیام والصلاه انما العباده کثرت تفکر فی امر الله" می فرماید عبادت به کثرت روزه و نماز نیست بلکه عبادت در حقیقت کثرت تفکر در امر خدا است. آیات متشابه با علوم طبیعی سر وکار دارند و تنها با دانستن علم آن میتوان تاویل نمود. مثالی بزنیم همه می دانیم که آیه زیر با علوم طبیعی سروکار دارد.


الله الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً "خدا است كه هفت آسمان را خلق کرد و در زمين مانند آن را آفرید است و فرمان او بصورت قوانین همواره در ميان آن دو جاري است برای اینکه بدانيد  خداوند به هر چیزی قادر است و علم او به همه چیز احاطه دارد.


برای تاویل علمی این آیه به تفکر و تعقل و تجسس در علم مربوطه نیاز است. آیا تنها  تفکر و تعقل در آیه کفایت میکند. هرکس با هر تصورات ذهنی که دارد وارد تفکر این آیه شود به همان نتیجه که در ذهن او نقش بسته میرسد. سبع السموات را مفسرین صدر اسلام با استناد به علم و تصورات ذهنی آن زمان هفت طبقه پوست پیازی کیهان که زمین در مرکزیت آن قرار داشت تاویل کرده اند. اکثر مفسرین و مترجمین نتوانسته اند این ذهنیت را در فکر خود پاک کنند و به همان نظریه  باور دارند. اخیرا برخی سیاره منظومه شمسی را دارند جایگزین سبع السموات میکنند و فکر نمی کنند اول هیچ جای قرآن سماء بوی سیاره نمی دهد و سیارات هم نه تا هستند و زمین را که کم کنیم می شود هشت تا؟ بدعت جدید.

بعلاوه سبع السموات طباقا است طبقه روی طبقه؟ سیاره ها با چه دوربینی طبقه طبقه دیده اند. تصورات غلط این چنین شکل می گیرند. لذا در تمامی تفاسیر صحبت از هفت زمین است که مانند هفت آسمان در کیهان وجود دارند. این نظریه منسوخ شده ولی وفاداری به نظریات کهن همچنان باقی مانده است. علم آن نظریه را رد کرد و در کیهان طبقاتی وجود ندارد و فقط بالای سر ما هفت طبقه جو زمین قرار گرفته که حیات در زمین مدیون آن است. با توجه به باور ذهنی مفسرین سعی نکرده اند علم زمین شناسی را برای تاویل این آیه بکار بگیرند و مشکل موضوع را حل کنند. آیه بطور وضوح می فرماید خداوند سبع السموات را خلق کرد و در زمین هم مانند آن هفت طبقه خلق کرد. من الارض دارای دو معنی است از زمین و در زمین. در آیات فراوان دیگر داریم که من معنی "در" هم  میدهد. بنابراین تفکر و تعقل که خداوند این همه تاکید فرموده زمانی کاربرد دارد که ذهن را از تصورات غلط  گذشتگان پاک کنیم. وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا. از علم آن (در باره ملائکه است که به غلط فرشته نامگذاری کرده اند فرشته نامیدن ملائکه خلاف قرآن است ) بهره ای ندارند و از تصورات ذهنی خود تبعیت میکنند و ظن یا گمان یا تصورات ذهنی برای رسیدن به واقعیت سودی نمی رساند)


نطفه امشاج و تصورات ذهنی کهن


خلقت انسان و موضوعات مربوطه مانند نطفه، علقه، ماء مهین، ماء دافق ، صلب و تراءب، رشد جنین همه از یک منبع نشات گرفته است. همه مفسرین با آن ذهنیت خلقت انسان را دنبال می کنند مانند مثال فوق. ابن عباس عموی گرامی حضرت رسول اکرم(ص) شخصیت برجسته و پرتلاشی  بود که در عمر پر برکت خود برای روشن کردن ذهن مومنین در پی بردن به مفاهیم کلمات در آیات متشابه و سایر موضوعات تجسس گسترده ای انجام داد و معانی بسیاری از کلمات را از میان فرهنگ عرب جاهلیت پیدا کرده و شاگردان ایشان نظرات وی را جمع آوری و پایه تفاسیر مفسرین معروف قرار گرفت. ابن عباس کلمات را بر اساس تفکرات علمی و تجربی آن زمان جمع آوری کرد تا به سوالات مومنین پاسخ بدهد. آن زمان فکر می کردند آب مرد نطفه است ولی اکنون ما می دانیم که نطفه از تلقیح ژن نر و ماده تشکیل می شود. بنابراین کلماتی که در آیات متشابه خلقت انسان در قرآن مطرح شده را باید با علم روز بیان کنیم تا واقعیات علمی این آیات روشن شود. علت اصلی ایجاد شبهات نگریستن به این آیات با دید گذشته است که ضرورت بازنگری و مراجعه به علم روز اجتناب ناپذیر است. علم زیست شناسی اولین مولکول ژن که  پایه حیات است در زمین اولیه را نطفه  می نامد. این اصطلاح اخیرا و حدود کمتر از صد سال وارد ادبیات علم زیست شناسی تشکیل حیات اولیه گردید. آخرین نظریه علمی بحث دنیای RNA را وارد چگونگی تشکیل حیات اولیه نموده و ژن DNA تکامل یافته آن است.


خلاصه روند تشکیل اولیه نطفه حیات


تا کنون دانشمندان نظریه های مختلفی ارائه داده اند که در مقالات چگونگی روند پیدایش حیات در زمین اولیه از نظر قرآن مشروحا بیان شده است. دنیای RNA تحولی جدید در چگونگی پیدایش سلول اولیه حیات ایجاد کرده است. نظریه سوپ اولیه و پیدایش تک سلولی اولیه در درون آب اقیانوسها و در مجاورت دهانه های آتشفشان کم کم جای خود را به پیدایش حیات اولیه در خشکی و در درون سنگ رس گداخته داده است. بین لایه های موازی  درونی سنگ رس که قابلیت جذب آب همراه با املاح ایجاد شده مولکول های پایه حیات واکنش ایجاد مولکول های پلیمر به مولکول زنجیره ای پلیمر فراهم گردید و ژن اولیه RNA ایجاد شد. سنگ رس نقش کاتالیزاتور را بازی کرده است. چگونه این مولکول شیمیایی اسید ریبونوکلئیک خصوصیات اولیه حیات را گرفت و چگونه آب دفع شده از پیوستن مولکول های مونومر به پلیمر محیط واکنش را ترک کرده اند و شرایط محیط واکنش چگونه بوده .معمای بزرگ حیات است.

ژن RNA اسید ریبو نوکلئیک تنها یک رشته ای بوده بر خلاف DNA که دو رشته ای است بعلاوه خاصیت انتقال وراثت را نداشته و تنها قادر به تولید پروتئین بوده و قابلیت تکثیر پذیری به طریق تقسیم سلولی دارا بوده و خصوصیات تکثیر پذیری از طریق تلفیق ژن های نر و مادینگی را نداشته است. هر دو اسید نوکلئیک هستند. وظایف آنها متفاوت است به مقاله آر.ان .ای ویکی پدیا مراجعه فرمایید. بحث مفصلی دارد. آنچه به مقاله ما مربوط است. تشکیل این اولین تک سلولی حیات از حما مسنون و در صلصال است و چگونگی ایجاد مراحل دوره چهارگانه اقوات است بر روی پوسته داغ و جامد زمین که دقیقا در آیه 10 سوره فصلت به آن اشاره شده است. این تک سلولی اولیه حیات هسته و غشاء دور هسته که در متابولیسم موجود زنده نقش مهم ایفا می کند را نداشته، ژن تک پایه به صورت کلاف درهم پیچیده و آزاد در درون غشاء سلولی ناقص که البته در نوع خود از مکانیسم  پیچیده ای برخوردار بوده اما از نظر تکاملی به پای غشاء سلولی DNA نمی رسیده. در حقیقت نوع تکامل نیافته دی ان آ است. ژن یا نطفه ای است که بدون جنسیت نر و مادینگی خود تکثیر پذیر است و قرآن آن را نطفه امشاج نامیده است. حال آیه ای که این کلمه در آن آورده شده را ملاحظه کنیم.


هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا


آیا در روزگار زمانی نگذشت که انسان چیز قابل ذکری نبود ما انسان را از نطفه امشاج خلق کردیم و خصوصیات نبتلیه در آن (او را از حالتی به حالتی ديگر و شکلی به شکل ديگر در مي آوريم) قرار می دهیم و سپس شنوائی و بینائی را در او قرار دادیم. آیه قبلی انسان در حال شدن است و در خاک و زمانی که نطفه اولیه ایجاد می شود و حیات شکل می گیرد انسان موضوعیت پیدا میکند. وَاللَّهُ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ؛ خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ؛


آیات 5 الی 7 سوره سجده هم این موضوع را تاکید می کند.
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ خداوند همه چیز های لازم را برای شروع خلق انسان فراهم و خلق کرد که این همان فراهم نمودن خلقت اولیه حیات است وملکول های پایه برای خلقت حیات در حال شکل گرفتن است وانسان دارد ساخته میشود و خلق آن از زمانی است که در اولین نطفه ژن حیات دمیده میشود واولین نطفه خلقت انسان پدیدار میشود و خلقت انسان را از خاک شروع کرد


ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ
و نسل بعد از شروع در خاک را که پروتئین ها نوکلئوتیدها، قندها هستند را در محیطی که بخار آب به صورت کم و اندک و در درون سنگ رس وجود داشت نطفه امشاج را خلق کرد. آب در حد مولکول کم و بخار که املاح ساخته شده را درون خود داشت و جذب لایه های درونی سنگ رس گردید و به صورت رسوب سیاه رنگ و تبخیر آب بر جای می ماند. ولقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون


ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ و آن را سر و سامان داد و روح خود را در آن دمید .جعل لکم السمع و و الابصار و الافئذه قیلا ما تشکرون
این دو ردیف آیات سوره دهر و سجده کنار هم بگذاریم هر دو یک موضوع را بیان میکنند.
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ - هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا-این دو آیه یک موضوع را بیان میکند.

إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ ما انسان را از نطفه خاصی خلق کردیم که خاصیت توارث و تکثیرجنسیتی را درخود در حال نبتلیه بود از حالتی به حالت دیگری تغییر دادن وطبق برنامه ریزی به پیش رانده میشد.

دقت فرمایید همه صحنه ها در زمین اولیه است و به رحم موجودات زنده ارتباطی ندارد زمان رخداد سه و نیم میلیارد سال قبل است. نطفه امشاج دارای ژن تک رشته ار.ان.آ است وبا سلول هسته دار با غشاء تکامل یافته  زمانی حدود دو و نیم میلیارد سال فاصله است و نمی توان فورا نطفه اولیه و نطفه تکامل یافته که قرآن آن را علقه مینامد را در درون رحم برد. قرآن تحولات خلقت انسان در در درون سنگ رس و سه دوره تاریکی جو زمین که لازمه فراهم کردن محیط تکامل اولین پایه موجودات زنده که همان نفس واحده است را دارد بیان میکند. علم زیست شناسی به ما کمک می کند آیات را درک کنیم .کپی برداری از نظر گذشتگان که بر پایه علم آن زمان تصور شده ما را به گمراهی علمی می کشاند و شبهه پشت شبه ایجاد میگردد و کار ما هم می شود توجیه تراشیدن و بالا و پایین بردن استخوان در بدن تا جای مناسب صلب و ترائب را پیدا کنیم. برای یک بار هم که شده نظرات کهن را گوشه ای بگذاریم و آیات را با علم مربوطه مقایسه کنیم و بعد قضاوت کنیم و کاری که ابن عباس رحمه الله علیه انجام داد ما هم میتوانیم انجام دهیم. معنی کردن کلمات با علم روز. خداوند توفیق درک آیات متشابه به همه ما عنایت فرماید و ما را از بند تخیلات ذهنی رها سازد

(سید محمد تقوی اهرمی 23تیر1398 ماه مصادف با سالگرد تولد حضرت امام رضا(ع 

ویرایش جدید تیر ماه 1399