قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

داستان آفرینش در قرآن از دید علوم طبیعی بخش دوم پیدایش زمین

 

مقدمه نوشتار


در بخش نخست این داستان به جهان بینی قرآن در آفرینش کیهان اشاره شد. براساس آیات متشابه قرآن که در بخش نخست اشاره شد خداوند کیهان را که خلق کرد طرح و برنامه او بر ایجاد آب قرار داشت. آب پایه خلق حیات است و حیات هم  پایه  خلق انسان و پایه و اساس خلق حیات هم در جو هفت طبقه زمین است. فاکتور های بیشماری از نظر علم این موضوع را اثبات میکند. قرار گرفتن طبقات جو زمین روی هم و قوانین و فاکتور های درون آن و فاصله دقیق و برنامه ریزی شده خورشید از زمین و کج شدن محور عمود بر گردش مدار دور خورشید به میزان 23 درجه و تثبیت و نگه داری آن حیات را بقا ء می بخشد و جو حیات را درون خود با سقف خود از تشعشعات نور خورشید، امواج الکترومغناطیس، باد های خورشیدی و نفوذ شهاب سنگ های بیشمار که قرآن آن را شیطان مارد نامیده است محفوظ نگه میدارد. کوچکترین انحرافی در اندازه این فاکتور ها حیاتی شکل نمی گرفت. همه این موارد را علم بیان داشته است. قرآن جو هفت طبقه زمین و زمین را که لازمه حیات است را سموات الارض و برخی موارد سبع السموات و در بسیاری از آیات سماء نام برده است و خلق آن را از خلق حیات و انسان مهم تر بیان فرموده.


أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا - رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا –آیا آفرینش شما مهم تر است یا آسمانی را که بنا نهاد و سقفش را بالا برد و آن را سر و سامان داد. خداوند پایه خلقت حیات را از آغاز خلق ماده می داند از ابتدای انبساط کیهان. فطرنی ایجاد کردن از انبساط کیهان است. بنابراین کره زمین محل سکونت انسان و آزمایش او است و تمامی شواهد در جو زمین و زمین را خداوند به عنوان آیات و یا نشانه های خود به ما تذکر می دهد. دنیا محل اعمال انسان است و آخرت محل امتحان دادن. ربط دادن سموات و الارض و سماء به دنیای خیالی بیرون از زمین ناشی از بی اطلاعی از جهان بینی و فهم قرآن است ما در جهان مادی مجردات نداریم.

بنابراین داستان ما بر اساس علم و قرآن در سموات والارض، سبع السموات و جو زمین است. آیات بیشماری این موضوع را ثابت می کند. اینکه خداوند در آیه ای بیان فرموده که میوه بهشتی برای حضرت مریم فرستاده  موردی ماوراء جهان مادی نیست اراده خداوند بر هر چیزی قرار گرفت از طریق امر خود آن را در جهان مادی اجراء می کند. علم کوانتوم ابزار این کار است. ارتباطی به سماء خیالی ندارد. محل استقرار ماعده  زمین است. از آنجائی که سماء زمین رزق و روزی  حیات را تامین می کند. تشبیهی برای فرستادن ماعده است و خداوند با علم کوانتوم و تله پورتیشن میوه تازه را از یکی از نقاط زمین به محل ارسال می کند. مانند معراج حضرت رسول اکرم(ص) از مکه به بیت المقدس.

به مقالات دلیل علمی قرآن در باره هفت اسمان به عنوان جو زمین و همچنین سماوات هفت آسمان و خرافات مراجعه فرمایید.

نکته مهم دیگری که ممکن است برای برخی سوال برانگیز باشد این است که آیا در ستارگان و کهکشان های بیشمار هم حیات وجود دارد. برنامه ریزی خلقت مانند نرم افزاری است که تمامی شرایط بر اساس آن تنظیم شده اگر در سیاره ای شرایط فراهم گردد حیات هم وجود دارد ولی حیات شبیه حیات زمین به گفته بسیاری از دانشمندان بسیار بعید است و این حیات مختص زمین است. اینکه در شهاب سنگ ها مولکول های آلی یافت می شود و در سیاره ای آثاری از حیات کشف می شود طبیعی است شرایط حیات لحظه ای بر اساس نرم افزار تدوین شده خداوند بر آن جرم سماوی فراهم می شود ولی بقاء ندارد و روند حیات قطع میگردد. مولکول های پایه حیات، حیات نیست.


پیدایش زمین از نظر قرآن


در آیه 9 سوره فصلت خداوند به خلقت زمین در دو دوره اشاره کرده است.
قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ- آیا به کسی که زمین را در دو دوره خلق کرد کافر میشوید و برای او شریک می تراشید او رب العالمین است. دو دوره ای که خداوند اشاره می کند دو دوره منفک از هم هستند، همانطور که در خلقت کیهان در شش دوره در قسمت اول مقاله اشاره شد هر دوره ماهیتا از دوره قبل منفک بوده است. این دو دوره با توجه به آیه بعد تا پیدایش رواسی یا قرار گرفتن پوسته جامد بر روی لایه های زیرین ادامه داشته است. به تصویر زیرن گاه  کنید زمین در حال سرد شدن است و دارد لایه خارجی روی زمین شکل میگیرد و این آیه دقیقا به این لحظه اشاره میکند. وقتی لایه از حالت گداخته به داغ تبدیل شد حدود 150 درجه رخ داد های حیات اتفاق می افتد

بعد از دو دوره پیدایش زمین و ادامه آیه قبل می فرماید. وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ- و قرارداد در زمین و از بالای آن رواسی (پوسته جامد) و برکت را در آن نهاد و غذای مورد نیاز موجوداتی که باید خلق شوند را در چهار دوره مقدر و یا برنامه ریزی کرد. دو نکته مهم در آیه است که مفسرین محترم به آن توجه ای نمی کنند. اول رواسی را کوه معنی می کنند. در صورتیکه کوه ها حدود 200 تا 250 میلیون سال پیش و بر اثر حرکت قاره ها به وجود آمدند و در زمین تازه تولد شده بعد از دو دوره پیدایش کوهی وجود نداشته است. جمله در زمین و از بالای آن رواسی را قرار داد معنی قرار گرفتن پوسته جامد بر روی لایه های گداخته است که سرد میشود و لایه خارجی را تشکیل می دهد و این اشاره به لحظات اولیه پیدایش زمین دارد. دوم قدر با فتحه ق و تشدید دال معنی تقدیر و برنامه ریزی می دهد و خلق کردن و اندازه گیری کردن از لحاظ لغوی معنی نمی دهد. 

خداوند می توانست بفرماید خلق اقواتها فی اربعه ایام. کلمات خداوند حساب شده بکار برده شده و ما باید همان را ترجمه کنیم، وقتی قدر را خلق معنی می کنیم شبهه فراوان درست میکنیم و بحث شش روز و هشت روز خلقت کیهان را ابداع و اذهان را مشوش می کنیم. این لحظه زمانی را به خاطر داشته باشید که برای داستان ما اهمیت ویژه ای دارد و رخ داد های حیات بر روی همین رواسی صورت میگیرد ولی با فاصله زمانی بسیار. کلمات کلیدی بارک فیها و اقواتها و سواء للسائلین پایه و اساس تمامی آیات متشابه در خلقت انسان است. بارک فیها قرار دادن رس در پوسته جامد است و همه میدانیم که خاک کشاورزی کنونی که برکت خداوند در آن است و حیات زمین بدون آن امکان پذیر نیست 80 درصد پوسته جامد زمین این برکت است که در زمین اولیه به صورت سنگ رس خلق شد و در اثر فرسایش میلیارد ساله نرم شد و با هموس مخلوط شد و امروز ما از آن بهره برداری میکنیم. اقوات هم غذای قابل خوردن برای موجدان اولیه حیات که قرار است خلق شوند. در صلصال و از حما مسنون و غذای کنونی ما منظور نیست و هر چیز جای خودش را دارد.


علم و پیدایش زمین


آخرین نظریه های ارائه شده در تشکیل منظومه شمسی حکایت از این دارد که گاز و غبار کیهانی شامل 75 درصد اتم هیدروژن و 25 درصد اتم هلیوم و ناخالصی به مقدار تنها حداکثر 1 درصد سایر عناصر( در این نسبت نظرات مختلفی وجود دارد ولی همه جمع این دو عنصر را حدود 99 درصد کل عناصر معرفی می کنند) که در اثر انفجار یک ستاره در فضا پخش شدند در نقطه ای تجمع و فشرده شدند و بر اثر نیروی گرانش در حال تشکیل، گاز و غبار در مرکزیت توده ابر خورشیدی جذب شدند و حرکت گردشی و دورانی همه گاز و غبار را در یک سطح بشقاب مانند پهن کرد. گاز های لبه توده ابر خورشیدی سیارات گازی را تشکیل دادند و 99/8 درصد گاز و غبار کیهانی جذب خورشید شد و بقیه غبار چهار سیاره سنگی نزدیک خورشید را تشکیل دادند. در اثر تجمع کلوخه های ریز و میکرو غبارها در یک نقطه داغ و فشرده و بصورت پلاسمای ماده در آمدند و زمین را به وجود آوردند. غبار منظور کلوخه های میکرو شامل اتم  سایر عناصر غیر از دو عنصر اصلی هیدروژن و هلیوم است، مانند مثلا آهن، اکسیژن، کربن و سایر که در ساختار زمین و سیارات سنگی بکار رفتند.

خورشید در مرکزیت توده ابر خورشیدی به دلیل حرارت بسیار بالا به هم جوشی هسته ای روی آورد و گازهای هیدروژن فراوان به هلیوم تبدیل و امروزه هم چنان هیدروژن را می سوزاند و به هلیوم تبدیل و نور افشانی می کند. زمین و سیارات دیگر کلوخه ها یا غبار کیهانی را به خود جذب و فشرده شدند و ابتدا ذوب و سپس گداخته و سرد شدند. در حقیقت نظریه علمی می گوید زمین تنها در یک دوره و از کلوخه ها یا غبار کیهانی به وجود آمد و قرآن می فرماید از دو دوره. نظریه فوق دارای اشکالات فراوانی است. در بدو تشکیل توده ابر خورشیدی همه گاز ها و غبار کیهانی به نسبت مساوی در فضا پراکنده بودند و کلوخه ها به صورت میکرو در گاز و غبار کیهانی که توده ابر خورشیدی را به وجود آوردند تنها کمتر از 0/1 درصد کل را تشکیل می داد. خورشید در مرکزیت خود خیلی سریع تراز سیارات دارای گرانش قوی شد و این گرانش اجازه نمی داد غبار ها جذب سیارات سنگی شوند و یا  دو ذره کلوخه با گرانش خود بهم وصل شوند. این عیب بزرگ این نظریه است که علم برای آن پاسخ  ندارد.


در اثر گرانش قوی مرکز توده ابر خورشیدی درصد بالائی از این ابر خورشیدی جذب خورشید شد بیشتر از 99 درصد جرم منظومه شمسی در خورشید قرارگرفته است. گاز های لبه خارجی توده ابر خورشیدی که فاصله زیادی با مرکز داشتند و نیروی گرانش خورشید در ابتدای تشکیل بر آنها چندان تاثیری نداشت به فضا پرتاب شدند و سیارت گازی را تشکیل دادند. کلوخه ها یکدیگر را جذب و بزرگ تر شدند و سایر کلوخه ها هم بدان پیوستند و سیارت را تشکیل دادند .بر اساس این فرضیه میبایستی میلیون ها سیاره کوچک و بزرگ در فضای بسیار وسیع اطراف خورشید و با فاصله های زیاد تشکل شده باشند و از طرفی دیگر گرانش قوی خورشید اجازه جذب غبار را به این سیارات نمی داد.

آزمایشی اخیرا در آزمایشگاه سرن در خلا انجام شد و یک پر و یک گلوله آهنی را از ارتفاع پرتاب کردند و هر دو با هم به سطح پایین سقوط کردند ولی کسی متوجه موضوع ظریفی در آن نشد و یا به عمد آن را نادیده  گرفتند و آن جذب نشدن پر به وزنه آهنی بود. یعنی گرانش آهن پر را به خود جذب نکرد. دلیل قوی بودن جاذبه زمین باعث شد که جاذبه گلوله آهنی پر را به خود  جذب نکند. اینکه دو جسم در فضا همدیگر را جذب می کنند عملا به چالش کشیده شد- فیلم مقایسه سقوط پر وگلوله اهنی در خلاء. نکته دیگر که در جدول زیر تهیه شده توسط اینجانب نشان می دهد که 99 درصد غبار و گاز کیهانی نصیب خورشید شد و درصد بسیار کمی از غبار باقیمانده در فضای بسیار گسترده را سیارات می توانستند به خود جذب کنند و با توجه باینکه این نظریه می گوید سیارات فقط از غبار کیهانی شکل گرفتند منطقی به نظر نمی رسد.

 

کسانی که با ریاضیات آشنا هستند در صد عناصر کیهان و خورشید که از غبار و گاز تشکیل شده اند را با درصد جرم سیارات سنگین که قاعدتا مقدار آن با باقیمانده غبار که جذب خورشید نشدند را مقایسه کنند به نتایج ملموسی دست مییابند. با استناد به نظر قرآن که زمین در دو دوره تشکیل شده این نظریه را تقویت می کند که زمین هم مانند خورشید از مرحله همجوشی هسته ای یا تکامل هسته ای و تکامل شیمیایی عبور کرده است. در نظریه فوق و جذب کلوخه ها فقط تکامل شیمیایی وجود داشته است. اینکه من بر این نکته تاکید می کنم سایر آیات در خلقت حیات متکی بر نظریه زمین در دو دوره استوار است. برخی از دانشمندان در باره این دو دوره یعنی همجوشی هسته ای و تکامل شیمیایی در زمین اشاره کرده اند ولی نظریه تک دوره ای فعلا نظریه غالب است وایرادات کم کم دارد خودش را نشان میدهد. .بنابراین نظریه ای که قرآن در پیدایش زمین ارائه می دهد میتواند این نظریه باشد.


نظریه پیدایش زمین از نظر قرآن


سیاهچاله ای در مرکزیت توده ابر خورشیدی ایجاد (فلا اقسم به مواقع النجوم جایگاهی که ستاره ها از جمله خورشید در آن تشکیل شدند برنامه ریزی ذات باری تعالی است که خداوند با قسم به آن اهمیت آن را تذکر می دهد) باعث جذب تمامی غبار و گاز کیهانی شد و گاز های در حاشیه توده گسترده شده سیارات گازی را تشکیل دادند در مرکز توده ابر خورشیدی هسته مرکزی خورشید ایجاد و فشردگی و افزایش چگالی باعث بالا رفتن حرارت توده و هم جوشی هسته ای گردید. سیارات سنگی هم در این توده قرار داشتند و جزء آن بودند. همزمان همجوشی هسته ای را انجام می دادند. حرکت دورانی این توده باعث جدا شدن تکه هائی از این توده گردید (والارض و ما طحاها وقسم به زمین و عاملی  که باعث پرتاب شدن از اصل مبداء آن که می تواند خورشید باشد دلیل واضح بر این نظریه است) "آیة الله طالقانی در‌‌ تایید این مطلب می‌گوید: فعل «دحا» از لغات خاصی  است که فقط در این سوره آمده، و از جهت لفظ و معنا به «ظحا» که در سوره شمس آمده، شبیه است. اگر فعل «دحا» از «دحو» به معناى بشدت پرتاب کردن باشد، نظر آیه به مرحله نخستین خلقت و جدا شدن زمین از منشأ اصلى خود است" و این تکه ها در نزدیکی مرکزیت خورشید قرار گرفتند و گرانش خورشید مانع از پرتاب شدن آنها به نقاط  دور تر شد و همچنان دوره تکامل اتمی خود را طی می کردند و به مرور از مرکزیت خورشید دور می شدند. سیارات زیادی بصورت تکه های خورشیدی از آن جدا شدند و به مرور زمان تنها چهار سیاره سنگی باقی ماند و بقیه با هم برخورد و متلاشی شدند و خرده سیارات را تشکیل دادند و خورده سیارات فراوانی با زمین و سایر سیارت برخورد می کردند وآب مورد نیاز زمین را تامین کردند. زمین به مرور در مدار خود قرار گرفت. به مقاله تکامل اتمی و تکامل شیمیاِی مراجعه فرمایید.


فراوانی آب و اکسیژن در زمین از فراوانی گاز هیدروژن و هلیوم و هم جوشی آن ها در زمین ایجاد شد. این رخداد با برنامه ریزی زمان بندی شده صورت می گرفت و اصل تصادفی بودن این رخ داد ها وجود نداشته. چیزی که دانشمندان نمی خواهند قبول کنند و بدین جهت هنوز در بهت این نظم خارق العاده  به سر می برند. پایان دو دوره تشکیل زمین و همراه با سرد شدن لایه خارجی رواسی یا پوسته جامد بر روی زمین قرار گرفت و این قرار گرفتن یا جعل جزء خلق زمین نیست. در جدول فوق درصد سیلیسیوم در زمین بعد از اکسیژن قرار گرفته است. سه عنصر هیدروژن، اکسیژن و سیلیسیوم  رویهم که حیات زمین به وجود آنها وابسته است 86/6 درصد کل عناصر است. به جدول فوق مراجعه فرمایید. تصویر زیر می تواند زمان تحولات پیدایش اقوات بر روی پوسته زمین داغ را نشان دهد خورشید در آن زمان نورافشانی زیادی نداشت و زمین هم فاصله خود را با خورشید تنظیم نکرده بود 


قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ-
وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ


در آیه فوق سه بار کلمه فیها تکرار شده است. و جعل فیها رواسی اشاره به زمین است که رواسی درآن قرار گرفت من فوقها و کلمه فیهای دوم و سوم میتواند به رواسی ارتباط داشته باشد. حیات در درون سنگ رس گداخته صلصال کالفخار مانند سفال است که رس خالص حرارت دیده در کوزه گری، انتخاب این کلمه تداعی رس خالص و حرارت میکند که فقط در همین زمان که پوسته جامد زمین که حاوی رس خالص بوده و دارد سرد میشود رخ داده. واکنش های شیمیاِی ایجاد مولکول های پایه حیات در چهار دوره اقوات برنامه ریزی شده. به مقاله چگونگی روند پیدایش حیات مراجعه فرمایید. و بداء خلق الانسان من طین و سپس خلق الانسان من صلصال من حما مسنون در اینجا آغاز میشود. جهان بینی خلقتی قرآن بر اساس برنامه ریزی زمان  بندی رخ داده و تمامی آیات خلقت انسان زنجیروار بهم متصل هستند و دقیقا مطابق آخرین نظریه علمی روز است. بریدن آیات و جدا کردن و مستقل تفسیر کردن بافت این جهان بینی را بهم میریزد. دانستن تاریخچه پیدایش زمین از نظر علم این تسلسل رخ داد ها را برای ما بیان و روشن می کند. در مقالات زیر مشروحا سه دوره پیش نطفه، نطفه و علقه را بیان داشته ام مطالعه آنها درک واقعیت و چگونگی خلقت انسان را آسان میکند و من نکات مهمی که در آن مقالات مطرح نکرده ام را می خواهم بیان کنم.

خلقت انسان با نگاهی جدید و مطابقت با علم روز- پیش نطفه

خلقت انسان در قرآن با نگاهی جدید و مطابق علم روز-خلقت نطفه و علقه

خلقت زمین تشکیل شده و داستان ما وارد مرحله آغاز حیات است که رخ داد های جالبی در آن به وقوع پیوسته و سوالات بی شماری را قرآن پاسخ می دهد و حتی فرا تر از علم. ما تا کنون روی ظاهر آیات متشابه و روی معانی کلمات توقف کرده ایم و وارد عمق مفاهیم آیات متشابه نشده ایم یعنی ابزار در دست ما علم نبوده است و طبیعی است که علماء ما به علم زمین شناسی و زیست شناسی و تاریخچه زمین هیچگونه اطلاعی ندارند و می خواهند آیاتی که پیوند ناگسستنی با این علوم دارند را تفسیر کنند آن هم با ابزار بینش قرن ها سال قبل. اینکه بسیاری می گویند که" علوم‌ تجربی «قطع مطابق واقع» به ما نمی‌دهد و چنین ادعایی هم ندارد، بلکه خطاپذیر است؛ بنابراین، عقل به ما حکم می‌کند که دلیل قطعی قرآنی را بر دلیل ظنی (نظریه های علمی) ترجیح دهیم".

این درست نیست که علوم طبیعی قطع مطابق واقع به ما نمی دهد علوم طبیعی نظریه های علمی را با تجربه به اثبات میرساند. نظریه ها باید ابراز شود و علم با تجربه آن ها را اصلاح و اثبات می کند. مانند نظریه بطلمیوسی که نظریه غالب در جهان بود که با تجربیات علمی منسوخ شد. دانشمندان نظریه های خود را با تجربه و دست آورد های فیزیکی و تجربی بدست آورده اند و تنها سوالاتی برایشان هنوز حل نشده که به مرور قابل حل است. بنابراین ما باید با کمک علوم تجربی و اشاره آیات متشابه رمز آن را کشف کنیم. اساس و ابزار باید علوم طبیعی باشد تا بتوانیم واقعیت را کشف کنیم. تمامی نظرات گذشتگان در باره خلقت انسان همه بر اساس برداشت علمی آن زمان نگاشته شده پس آن زمان علم قطع مطابق واقع به ما می داد ولی اکنون که عصر شکوفایی علم است به خاطر توجیه نظرات کهن به علم ایراد می گیریم تا همچنان به نظر گذشتگان  وفادار باقی بمانیم ،حال هر چه سر آیات متشابه قرآن درآید فدای نظر گذشتگان و قرآن را در مهجوریت علمی قرار دهیم. عجب انصافی برخی دارند. داستان ما وارد مرحله پیدایش حیات می شود. اینکه خداوند می فرماید خلق الانسان من طین چرا مگر انسان مانند کیهان به نقطه ای میرسد که خودش راه تکامل خود را می پیماید. مانند همجوشی هسته ای دو عنصر پایه هیدروژن و هلیوم که خلق می شوند و خداوند آن را فسوی میکند. راز نهفته در این کلمه چیست. ادامه مقاله را انشاءالله در داستان آفرینش در قرآن بخش سوم -ایجاد حیات مطالعه فرمائید.سید محمد تقوی اهرمی شهریور 1398-ویرایش جدید خرداد1399ویرایش جدید مهر ماه 1402

 

داستان آفرینش در قرآن از دید علوم طبیعی بخش نخست آفرینش کیهان

 

مقدمه نوشتار


داستان آفرینش از ایجاد جهان مادی تا تحولات تکاملی موجودات زنده و ظهور انسان از نظر مذاهب توحیدی و نظر گذشتگان در باره آیات متشابه در قرآن فاصله شگفت انگیزی با علوم تجربی دارند تا آنجائیکه پاپ رهبر کاتولیک های جهان داستان خلقت کیهان و هفت آسمان و خلقت انسان داستان نوح و بسیاری موضوعات دیگر را رسما به عنوان خرافات و غیر علمی بیان کرد. ایشان این موضوعات را در کتب ادیان الهی تورات، انجیل و حتی قرآن را نیز غیر علمی و خرافات نامید. چرا ایشان قرآن را در کنار دو کتب الهی گذاشت و همه را از دم تیغ خرافات و غیر علمی بودن گذراند. واقعیت چیست ؟ آنچه که در تورات و انجیل نگاشته شده به قضاوت تاریخ کلام خداوند است که با تصورات ذهنی انسان های قرون متمادی نقل قول شده و اصالت دست اول بودن کلام خداوند را از دست داده است و بصورت افسانه های تاریخی در اذهان شکل گرفته و نسل ها  به اصطلاح از سینه ای به سینه دیگری منتقل و با پیشرفت علم نگاشتن، ثبت گردیده است.

این موضوعات در این دو کتاب به اسرائیلیات معروفند ولی قرآن سندیت اصالت کلام خدا بودن را دارد و در آن شکی نیست ما در اسلام در مورد آیات متشابه که با علوم طبیعی سر و کار دارند دو مقوله جدا از هم داریم. تفکرات سنتی که ریشه در همین اسرائیلیات  دارد و آیات قرآن. تمامی شبهات ایجاد شده از تفکرات سنتی نشات گرفته و مخالفین و منتقدین به جای مطالعه آیات و مقایسه آن با علم موضوعی روز به علماء سنت گرا و تفاسیر کهن مراجعه می کنند و آن را عین نظر قرآن می دانند و ایراد می گیرند که حق دارند. آیات متشابه قرآن چیزی می فرماید و تفاسیر کهن چیز دیگری.

آیات متشابه موضوعات خلقت کیهان و خلقت انسان و موجودات را در قالب تشبیه و تمثیل بیان داشته و گذشتگان با علم روز تفسیری را نگاشته اند و همین طور به نسل ما منتقل و دانشمندان اسلامی هم به دلیل ندانستن علوم طبیعی برای راحتی و پاسخگوئی همان ها را به این نسل منتقل کرده اند. این باعث شده که معاندین و مخالفین قرآن از عدم آگاهی نسل جوان از علوم مربوطه و آیات متشابه همان نظرات را عین قرآن بدانند و به محمد رسول الله (ص) و خداوند توهین روا دارند. ما مقصر هستیم و تاوان این تقصیر را نزد خداوند خواهیم  داد. و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم و یتبع کل شیطان مرید. بحث و جدال بر سر موضوعی از راه  تصورات ذهنی خارج از واقعیت و علم، مثال بسیار فراوان است. یک نمونه از آیات را بررسی میکنیم معنی اصلی آیه  و تصورات ذهنی و بعد به داستان خود می پردازیم. آیه 38 سوره انعام

نمونه یک آیه برای مثال


وَ مَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ وَ لاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ. دابه در زمین و پرندگان که با دو بال در هوا پرواز می کنند هر کدام امت هائی مانند شما انسان هستند. اینطور در کتاب آفرینش طراحی شده است. این آیه بطور واضح بین انسان و پرنده و دابه از نظر گروه بندی تفکیک قائل شده است. یعنی انسان جزء دابه نیست. پرندگان نیز و در آیه دیگر انعام هم جزء دابه نیستند. یعنی انعام نماینده پستانداران و پرندگان و خود انسان هر کدام برای خود امتی هستند به زبان علمی هر کدام رده بندی خاص خود را دارند.

همه هم با هم محشور می شوید. این آیه بسیار مهم به انسان خطاب می شود و هشدار میدهد که سایر حیوانات و روی دابه تاکید می فرماید هر کدام از موارد اشاره شده در آیه در طبیعت جایگاه خود را دارند و از حق مسلم زندگی سهمیه دارند و توی انسان این حق را برسمیت بشناس. بطور مثال سگ ها و حیوانات مشابه هم مانند انسان حق حیات و سهمیه خود را دارند. حال توی انسان که مسلط شده ای و جنگل و محدود زندگی آنها را تخریب کرده ای و به محدود تو پناه آورده اند. آنها را علنی و غیر علنی از صفحه روزگار بر می داری ولی همه در محشر در پیشگاه خدا حاضر می شوید و پاسخگو هستید. ما مطلب خودمان را از آیه بر می گزینیم. هر دانش آموزی که این آیه را مطالعه کند این موضوع به این سادگی را میفهمد که انسان جزء  دابه و پرندگان نیست حال خودتان در تفاسیر و ترجمه ها مراجعه فرمائید. همه جا انسان را جزء دابه بشمار می آورند. البته به استناد آیه دیگری که همین اشکال را تکرار می کنند. مگر قرآن آیاتی دارد که آیه دیگر را رد میکند و بین آیات هم آهنگی نیست؟ شبهات از این جا نشات می گیرد.

دابه در تکامل موجودات نقش دارد و یکی از زنجیره های اساسی آن است. وقتی یک زنجیره را اینطور از رده خارج کنیم تمامی بافت جهان بینی قرآن در باره  مراحل  تکامل موجودات را خدشه دار می کنیم. چرا که در روایاتی انسان جزء  دابه آورده شده و باید قرآن را طوری تفسیر کنیم تا با نظر گذشتگان تطبیق پیدا کند. بنابراین داستان واقعی آفرینش در قرآن با یک چنین دست انداز های تخریب کننده روبرو می شود. من عقیده دارم که تمامی آیات در باره داستان آفرینش یا سرگذشت آفرینش کاملا حساب شده و منطبق بر علوم طبیعی بیان شده و کاملا علمی و هیچگونه خرافاتی در آن وجود ندارد. بنابراین روشی که من برای شرح داستان آفرینش انتخاب کرده ام ، استناد به آیات متشابه قرآن و مقایسه با آخرین دست آورد های علمی روز است. این تنها یک نظر است برای ارائه به محققین محترم. فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ .در بین داستان هر جا در قرآن به موضوعی اشاره فرموده به آیه مربوطه اشاره می شود.


آغاز و اهداف آفرینش


داستان ما از ضرب المثل شیرین فارسی شروع می شود. یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچی نبود. خداوند اراده اش بر آفرینش کیهان قرار گرفت و قبل از ایجاد آن دارای هدف  مشخصی بود. خلق شب و روز و ایجاد حیات در کره زمین. حیات بدون آب  و شب و روز و جو زمین امکان پذیر نیست. بنابراین برنامه و طرح و مدیریت او بر ایجاد آب قرار داشت.
وهو الذي خلق السموات و الارض في ستّة ايام وكان عرشه علي الماء ليبلوكم ايّكم احسن عملاً - خداوند است که کیهان را در شش دوره خلق فرمود در حالی که طرح و برنامه و مدیریت او بر آب بود برای اینکه شما را بر بهترین عمل بیازماید. ليبلوكم ايّكم احسن عملا هدف آفرینش حیات و درون آن انسان بر اساس تکامل که احسن عملا است. با این هدف خدا دست بکار ایجاد جهان ماده از هیچ شد. بدیع السموات و الارض فاذا قضا امرا فانما یقول کن فیکون. هیچ، مفهم مادی است ماده و مشهودات آن وجود ندارد همه جا انرژی ناب حاکم است و این نورعلی النور است انرژی مافوق انرژی ها- خلقت کیهان ازهیچ از نظر علم و قرآن- سپس این هیچ در نقطه ای فوق العاده چگال و تو پر و صمد بروز کرد از نظر اندازه فوق العاده کوچک متمایل به هیچ، در حدی که بتوان هیچش نامید نور ناب، ماوراء ماده است از ذات خداوند سرچشمه میگیرد و صمد و توپر است مختصات ماده در آن جائی ندارد علم آنرا زینگولاریته ی نامید که به عربی میشود احدیت و احدیت از زینگولار نشات گرفته از احد و هر دو صفت ذاتی خداوند است. قل هو الله احد الله الصمد-ماده تو خالی است و توپری که صمد باشد نفی تو خالی است جهان مادی از انرژی ناب و از چگالی مطلق که نه مکان داشت و نه زمان شروع به ایجاد می کند.

تمامی ذرات بنیادی در هم تنیده بودند و ماهیت مستقلی نداشتند. این هیچ به یک باره باز می شود و یا منبسط می گردد. فطرهن میشود و در کسری از ثانیه از نقطه ای ریز به اندازه هسته اتم با بزرگی وسعت میلیاردها سال نوری توسعه می یابد. فاطر السموات الارض خداوند باز کننده کیهان-انبساط کیهان-آغاز انبساط کیهان آغاز خلق ماده است و همزمان آغاز خلقت حیات. این نظر قرآن است یک نظریه ای کاملا فراتر از علم و زمزمه این نظریه در بین برخی از دانشمندان آغاز شده است. فطرنی شروع خلقت انسان است. قال بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَ أَنَا عَلَى ذَلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ -56 سوره انبیائ-بگو خدای من کسی است که کیهان را فطرهن کرد بازش کرد و من از جمله تصدیق کننده ها هستم. بنابراین اولین کسی که به نظریه انبساط کیهان را مطرح میکند حضرت ابراهیم است. این آیات تشبیهی قرآن مفاهیم عالیه ای در خود دارد که تفکر و تعقل راهگشای آن است. این را خدای محمد(ص) فرموده. آقایان سروش و معاندین توجه فرمایند.


قَالَ إِبْرَهِیمُ لاَبِیهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنی بَرَاءٌ مِّمَّا تَعْبُدُونَ - إِلا الَّذِی فَطرَنی فَإِنَّهُ سیهْدِینِ ابراهیم به پدر و قومش گفت چرا کسی را پرستش نکنم  که  من را از فطرنی ایجاد کرد. وَ مَا لِي لاَ أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإ ِلَيْهِ تُرْجَعُونَ-چرا کسی را پرستش نکنم که مرا از آغاز انبساط  کیهان به وجود آورد. مفسرین محترم فطرنی را خلق کردن معنی کرده اند. چیزی وجود نداشت که از آن خلقی صورت گیرد. هر کلمه معنی خودش را دارد. وقتی هیچ باز شد، می شود آغاز خلق ماده و ماده امکان تحرک می یابد، ذرات بنیادی پا به عرصه وجود گذاشتند و اینجا خداوند به خلق کیهان از ماده و در شش دوره اشاره میکند. بنابراین ابتدا فشردگی ابداع شد و سپس آن را فطرهن کرد و قوانین چهارگانه  فیزیک دقیقا بعد از انبساط کیهان در آن قرار داده شد.


الحَمْدُ لِلّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلاً أُولي أَجْنِحَةٍ مَثْني وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللّهَ عَلي کُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدير. سپاس مخصوص خدایی است که کیهان را باز کرد و همزمان ملائکه را به عنوان پیام رسان بصورت نیرو های دوگانه، سه گانه، و چهارگانه در آن قرارداد. بال تشبیه نیرو میدهد. دقیقا آن چیزی که علم می گوید که با آغاز انبساط محدوده هیچ، قوانین چهارگانه مادی در جهان باز شده قرار گرفت. اکنون مواد اولیه برای خلق کیهان آماده است. حرارت بسیار بالا است و به مرور سرد میشود و با سرد شدن حرارت در هر دوره خاصی اتفاقی مهم رخ میدهد مثلا ابتدای انبساط ماده و ضد ماده برابر بودند به محض شروع انبساط ماده کیهان را و ضد ماده جهان مادی موازی با آن را میسازد و این نظر قرآن با نظر علم تفاوت دارد. نظریه علمی میگوید ماده و ضد ماده همدیگر را نابود کردند ولی ماده کمی بیشتر از ضد ماده بود و کیهان را ساختند. ما وارد اختلاف علم و قرآن نمی شویم. دانشمندان دارند وارد این بحث می شوند. نظریه قرآن دارد جا باز می کند. فعلا منظور ما مراحل خلقت کیهان در شش دوره است.

 

پروفسور واینبرگ دانشمند برجسته فیزیک و برنده جایزه نوبل فیزیک این شش دوره را در سه دقیقه اول مطرح کرده است و برخی دانشمندان اخیرا این دوره ها را تا استقرار ماده میدانند و آنها هم مراحل را شش دوره میدانند. ابتدای کیهان که ماده و ضد ماده همدیگر را از بین میبرند را دوره اول ایجاد کیهان در شش روز می دانند. دوره دوم استقلال کوارک ها است که نیروی هسته ای قوی به یاری آنها می شتابد. در حقیقت کوارک ها به صورت آزاد هستند. با پایین آمدن حرارت کوارک ها با هم متحد می شوند و هادرون ها به وجود می آیند یعنی ذرات بنیادی سخت یا پایه ساختاری هسته اتم و این مرحله یا دوره سوم دوره هادرون ها است. دوره چهارم ایجاد هسته های اتم هیدروژن و هلیوم به نسبت 75 درصد هیدروژن و حدود 25 درصد هلیوم و در صد بسیار کمی هسته اتم سایر عناصر است. بعد از سپری شدن حدود سیصد تا  چهارصد هزار سال محدوده اشعه است که دوره پنجم است، حرارت به نقطه ای میرسد که حاکمیت کیهان در اختیار اشعه و در کنار آنها هسته بدون الکترون دو عنصر فوق. فوتون ها و الکترون ها در هسته اتم های هلیوم و هیدروژن قرار می گیرند و اتم های این دو عنصر را به وجود می آورند  در حقیقت تشکیل اتم ها از هسته اتم های هیدروژن و هلیوم است دوره ششم مرحله استقرار ماده است. کیهان ایجاد می شود و ساختار تشکیلاتی آن کامل می گردد.

حرارت کیهان در این لحظه حدود 3000 درجه است. از نظر قرآن کیهان در شش دوره خلق میشود یعنی خلق کیهان پایان می پذیرد و دیگر خلقی در کیهان وجود ندارد به جز خلق حیات که به آن اشاره میشود که هدف آفرینش در قرآن است. یک مجموعه: شب و روز، ماه و خورشید است. کهکشان ها با همجوشی هسته ای و در اثر فشردگی ماده و بالا رفتن درجه حرارت از دو اتم هلیوم و هیدروژن به وجود می آیند ولی خلق محسوب نمیشوند. مسخرات بامره ای هستند. چگونه ماده که در فضای نامتناهی پخش شده اند و فاصله آنها چندان نزدیک بهم نیستند و درجه حرارت هم در فضا چندان بالا نیست بهم می پیوندند و هسته کهکشان ها را تشکیل میدهند هم از مسائل حل نشده نظریه خلق کهکشان ها است. علم می گوید غبار کیهانی دور هم جمع شده و فشرده شده و شرایط حرارتی برای همجوشی هسته ای فراهم می شود. چگونگی جمع شدن هنوز برای علم مشخص نیست. قرآن عامل مهم را سیاه چاله می داند و در آیاتی به آن اشاره کرده است. جایگاه ستارگان مشخص و از پیش تعیین شده است و دقیقا در این مواقع النجوم ستاره ها شکل می گیرند. فلا اقسم بمواقع النجوم. خداوند به این جایگاه قسم یاد میکند و این بدین معنی است که ستارگان در جایگاه های مشخصی تشکیل می شوند و برای تشکیل شدن هم نیروی جذب کننده فوق العاده قوی میخواهد که تمامی غبار ها را در فاصله دورتر هم بتواند به صورت گردابی جذب و فشرده  سازد و حرارت بالا رود و شرایط همجوشی فراهم شود. به مقاله سیاهچاله و تعریف علمی آن در قرآن مراجعه فرمایید.


تشکیل منظومه شمسی و آغاز خلقت حیات


همانطور که اشاره رفت هدف آفرینش جهان مادی به استناد و کان عرشه علی الماء خلقت حیات در کره زمین و درون آن انسان است که نزد خداوند متعال از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در آیه زیر هم بلافاصله بعد از خلقت کیهان در شش روز(دوره) و ثم الستوی علی العرش ( بعد از خلق کیهان در شش روز به مدیریت و برنامه ریزی آن می پردازد) به شب و روز و تکرار آن اشاره می فرماید. گردش شب و روز، خورشید و ماه  و ستارگان را با امر خود به تسخیر خود در می آورد. امر و خلق لازم و ملزوم یکدیگرند. ماده و انرژی (که قوانین جاریه اتصال ماده اند که در آیه اول سوره فاطر خداوند ملائکه را در کیهان جاعل میکند) خلق هستند و برنامه ریزی و فرماندهی آن امر است خداوند با امر خود کیهان را سر و سامان میدهد.

نرم افزاری که تمامی حوادث ایجاد کهکشان ها بر آن اساس انجام میشود. نکته مهم در قرآن هنگام صحبت از خورشید و ماه از شب و روز بجای زمین استفاده می فرماید ماهیت حیات زمین به این گردش وابسته است. خورشید و ماه اساس برپائی حیات در کره زمین ولی شب و روز در برگیرنده حیات هستند و هفت جو زمین و گردش زمین بدور محور خود و کج بودن محور گردش زمین از خط عمودی بقاء و لازمه حیات است. حیات مد نظر قرآن است.  بنابراین در قرآن در برخی آیات به جای زمین از شب و روز استفاده شده است. در آیه زیر میتوانید این مطلب را مشاهده کنید. کسانی که شش دوره خلق کیهان را تا زمین و درون زمین میکشانند، در این آیه تفکر نکرده اند. ثم الستوی بعد از اتمام خلق کیهان است. خداوند ابتدا خلق میکند و سپس فسوی (آن را سر و سامان میدهد).الذی خلق فسوی، والذی قدر فهدی، خداوند برنامه ریزی میکند و سپس به سوی هدف مورد نظر هدایت میکند.


ان ربكم الله الذي خلق السموات والارض في سته ايام ثمّ استوي علي العرش يغشي الليل النهار يطلبه حثيثاً والشمس و القمر و النجوم مسّخرات بامره، الا اله الخلق و الامر تبارك الله رب العالمين-خداوند و رب شما کسی است که کیهان را در شش دوره آفرید و سپس به مدیریت آن می پردازد شب را بر روز میپوشاند و این دو شتابان در پی یکدیگرند یعنی سیستمی است چرخشی و چرخشی بودن آن در ذات شب و روز است يغشي الليل النهار يطلبه حثيثاً و عاملی که آن را ایجاد میکند در کره زمین است نهفته نه در خورشید، چرا که جمله قطع و به خورشید و ماه و ستارگان اشاره می فرماید که به امر خداوند مسخر شده اند همینطوری ول و سرگردان نیستند و تصادفی هم به وجود نیامده اند صاحب دارد که با امر (نرم افزار فرماندهی الهی) خود آنها را نظارت میکند. خلق کرد یعنی خلق کیهان تمام شد ولی سر و سامان دادن آن ادامه دارد. برنامه ریزی کرد و همچنان به هدایت آن میپردازد.


و هو الذی خلق الیل و النهار و الشمس و القمر کل فی فلک یسبحون-انبیاء-33


و او کسی است که شب و روز (زمین) و خورشید و ماه را خلق کرد و هر کدام در مدار خود جاری هستند. هر سه دارای حرکت مشابه ای هستند. اگر بر مبنای شب و روز یعنی دور محور خود میچرخند در نظر بگیریم حرکت چرخشی به دور محور خود هر سه دارای این حرکت هستند و اگر شب و روز را کره زمین بگیریم باز هم هر کدام در مدار خود حرکت دارند. حرکت زمین و ماه در مدار خورشید و حرکت خورشید و سیارات آن بدور مرکزیت کهکشان راه شیری. تمامی ستارگان و سیارات دارای دو حرکت دور خود و دور مرکزیت خود هستند. خورشید هم دور مرکزیت کهکشان راه شیری می چرخد و هم دور محور خود. موضوعی که اینجا مطرح میشود و ما در بالا اشاره کردیم که دیگر بعد از خلقت کیهان در شش روز خلقی صورت نمی گیرد. مورد استثناء ایجاد حیات است که لازمه اش خلق منظومه شمسی است. حیات مانند زمین در کیهان وجود ندارد. به مقاله لیس کمثله شیئ در باره خداوند نیست مراجعه فرمایید.


آیات 9 الی 12 سوره فصلت سرگذشت تشکیل زمین تا پیدایش جو هفت طبقه زمین می پردازد و خلقت زمین را به آغاز حیات در زمین وصل میکند. ادامه مطلب را لطفا در قسمت بعدی- داستان آفرینش در قرآن از دید علوم طبیعی بخش دوم آفرینش حیات ملاحظه  فرمایید. ما سعی میکنیم همراه زمان رخداد ها را دنبال کنیم از آغاز پیدایش کیهان تا کنون 13/8 میلیارد سال گذشته است. به عبارتی 4/6 میلیارد سال قبل از این زمان تا کنون رخ داد های بیشماری پیدایش حیات را رقم زده اند و هر کدام در زمان خاص خود و خواهیم دید که تمامی آیات دقیقا با علم زمین شناسی و زیست شناسی مطابقت دارند.

اگر ذهن را از نظر دانشمندان در گذشته دور خالی کنیم و صرفا به آیات قرآن و علم روز توجه نماییم حقایق علمی آیات متشابه قرآن آشکار می شود. اینکه برخی برای توجیه و تثبیت نظر گذشتگان می گویند علوم تجربی و نظرات علمی احتمال تغییر دارند و نباید  قرآن را با علم روز سنجید مگر گذشتگان آیات متشابه را با علم روز 1300 سال قبل مقایسه نکردند که آثارش که اکنون باقی مانده باعث گمراهی و شبهه فراوان شده است. گذشتگان آیات متشابه را با علم روز مقایسه کردند و ما هم همان کار را انجام دهیم. با این تفاوت که در زمان قدیم علمی وجود نداشت جز تخیلات ذهنی و فلسفی وی ک فرد می توانست در تمامی زمینه های علمی صاحب نظر شود. آیا امروز هم میتوانیم در همه زمینه ها صاحب نظر باشیم؟ سید محمد تقوی اهرمی 14 شهریور 1398-ویرایش جدید خرداد 1399

إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَةٍ الْكَواكِبِ و مفهوم واقعی آن

 


مقدمه نوشتار

مقاله ای تحت عنوان زینا السماء الدنیا و تصورات غلط از گذشتگان برشته تحریر در آوردم. سئوالات چندی درباره  آیه شریفه عنوان مقاله  دریافت کردم که سماء دنیا  را آسمان اول معرفی کرده بودند و خواستار پاسخگویی به آن. ترجیح دادم تحت عنوان مقاله ای موضوع را مطرح کنم .این آیه که  متاسفانه در سایت های مترجمین و مفسرین محترم به تفسیر آن با نظر کهن پرداخته اند و دنیا را در آیه  فوق آسمان اول یا آسمان ادنی تفسیر کرده اند بدون توجه به اینکه آسمان اول نظریه هفت آسمان  بطلمیوسی کهن و منسوخ شده است که از نظر علم مردود اعلام شده است. یعنی تمامی کیهان مشهود اطراف زمین را شامل می شود حال این آسمان تا کجا ادامه دارد تا آسمان دوم شروع شود مستند علمی ندارد و ذهن می تواند برای خودش تصوراتی سر هم کند و تا هفت آسمان ادامه دهد. به همین منظور است که فلاسفه و دانشمندان اسلامی قدیم برای دستیابی به مفهوم معانی آیات متشابه و علمی قرآن که از درک آن عاجز بودند آیات خدا را به مشهودات و مجردات تقسیم کرده اند. نمونه آن در کلمه سماء نهفته است که بحث جداگانه  و مفصلی می طلبد.
نمونه ترجمه این آیه خدمتتان ارائه می شود و سپس به دلائل قرآنی و علمی روز می پردازم.


إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ
اینطور ترجمه می شود. ما آسمان زيرين را به زيورستارگان آراستيم. 
الدُّنْیَا»: از لحاظ صرفی، اسم تفضیل و مؤنّث (أَدْنی) و به معنی نزدیکتر و نزدیکترین است. از لحاظ نحوی صفت (السَّمَآءُ) است. مراد نزدیکترین آسمان به ما ساکنان کره زمین است. ذکر این نکته خالی از فایده نیست که همه ستارگانی که فضای بالای سر ما را آراسته‌ اند و با چشم خود آنها را می‌بینیم، از نظر قرآن آسمان اوّل ما است. «الْکَواکِبِ»: بدل (زِینَةٍ) است.

چرا می فرمایند از نظر قرآن بگویند از نظر ما وابستگان به نظریات کهن


نقل از دانشنامه اسلامی


الدنیا» (مؤنث «أدنى») از افعال تفضیل بوده و به معناى «نزدیک ترین» است و در مقابل «أقصى» (دورترین) قرار دارد. گفتنى  است که نزدیک ترین بودن آسمان پر ستاره، در مقایسه با  کره زمین سنجیده شده که  انسان ها در آن زندگى مى کنند.


معنی واقعی دو کلمه دنیا و سماء در قرآن کلید حل این معما است


و این کلید هم خوشبختانه در قرآن یافت می شود باید همچنان که در نظر گذشتگان چند صد سال پیش مرتبا تجسس می کنیم در قرآن هم دنبال این کلید بگردیم. جوینده یابنده است.


دو کلمه سماء و دنیا در قرآن مورد توجه مفسرین محترم قرار نگرفته ما در قرآن آیاتی بیشمار داریم که دنیا محل زندگی در کره زمین است و سماء هم سماء کره زمین و نمی شود در یک آیه  دنیا اینطور معنی شود و عده ای بیایند سماء آن را ببرند در بیرون کره زمین و دنیا را به  کل کیهان ارتباط بدهند. سماء ادنی که پایین ترین سماء معنی کرده اند یعنی همین کیهان اطراف زمین که ستارگان را میتوانیم رویت کنیم. دوربین و دستگاه های پیشرفته علمی روز را  برداریم تا  فیها خالدون کیهان را انسان می تواند ببیند. آیا این ها می شوند سماء دنیا یعنی سموات والارض مترادف است با کلمه سماء دنیا؟ و چه قاطعانه نوشته شده: همه ستارگانی که  فضای بالای سر ما را  آراسته ‌اند و با چشم  خود آنها را می‌بینیم،  از نظر قرآن آسمان اوّل ما است.
آیاتی که دنیا را محل زندگی داخل کره زمین دانسته  فراوان است و چند نمونه  اشاره و سپس  به ادامه مطلب میپردازم.


ربنا آتنا فى الدنيا حسنة و فى الآخرة حسنة- آیا ما می توانیم در کهکشان راه شیری هم  کار حسنه انجام دهیم یا منظور داخل کره زمین است. در هیچ آیه ای دنیا خارج از زمین معرفی نشده و دنیا اکثرا با کلمه آخرت می آید. این که دنیا محل زندگی ما  داخل کره زمین است تقریبا پذیرفته شده است ولی اینکه دنیا را ادنی معنی کردن و سماء دنیا را سماء ادنی معرفی می کنند بی انصافی به قرآن است. یعنی لغات را طوری معنی میکنیم تا به نظریه منسوخ شده بطلمیوسی نزدیک شود و بتوانیم  قرآن را با تصورات ذهنی خودمان  تطبیق دهیم. این نوع تفسیر و معنی کردن نشان میدهد که ما هنوز نظرات گذشتگان که با علم 1400 سال قبل بیان شده را بر باور خود نشانده ایم و شبهه روی شبهه خلق می کنیم. که کاملا با آیات قرآن  تناقض آشکار دارند. کجای آیه استنباط می شود که زینت  کواکب یعنی قرار دادن کواکب در سماء دنیا است. آپارتمانی داریم که در جلوی آن بوستانی پر از گل زیبا است و می گوئیم این بوستان زینت بخش این  پنجره آپارتمان شده است این بدین معنی نیست که گل های بوستان در پنجره آپارتمان قرارگرفته است؟


آیات 9 الی 12 سوره فصلت تشکیل زمین تا پیدایش هفت جو زمین را شامل میشود. هم سماء و هم سماوات و  الارض و هم سبع سماوات را تعریف کرده است


وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ
بر روی زمین پوسته جامد قرار داد و در آن برکت نهاد و چهار دوره اقوات را برای درخواست  کنندگان این غذا برنامه ریزی کرد. صحبت از زمین اولیه و هنگامی که پوسته جامد بر روی آن قرار گرفت است آیه قبل می فرماید ما زمین را در دو دوره خلق کردیم و این آیه ادامه آن  آیه و دقیقا در پایان دوره دوم رواسی را بالای  زمین قرار میدهد. دقت شود رواسی کوه نیست و کوه ها چند میلیارد سال بعد در باز شدن قاره به وجود آمدند.


ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ
سپس به آسمان زمین  پرداخت و آن  دودی بود پس به آسمان و زمین گفت : خواه یا ناخواه بیایید گفتند: فرمانبردار آمدیم. فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا مبین با هم بودن این دو است و مفهوم اصلی این کلمات هم همان کلیدی است که در بالا اشاره شد. یعنی زمین و سماء با هم ارتباط دارند این هم ادامه آیه  قبل است، زمین تا اینجا جو ندارد و یک سماء است و سماء ناقص با سقف  پایین  یعنی  کم قطر خداوند اکنون به جو زمین می پردازد. علم زمین شناسی هم  این را میگوید.


فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ
آنگاه آن جو یکپارچه را به هفت آسمان را در دو روز قضا هن کرد (برنامه ریزی کرد) و در هر آسمانی امر خود  را ( قوانین طبیعت امر خدایند که در هر سماء وحی می شود) به آن، وحی کرد و آسمان دنیا را به زینت نور ستارگان آراست و آن هفت آسمان را حفظ  فرمود که این برنامه ریزی عالم عزیز مرتبه است. این آیه هم دنباله آیه قبل است سماء که به زمین تعلق داشت و خداوند هر دو را در آیه  قبل مورد خطاب قرار میدهد را به هفت آسمان تبدیل کرد. وقتی می شود این چهار آیه با  مقایسه علم اینطور معنی  کرد چه دلیل دارد که ما نظر گذشتگان را  مهم  تر از قرآن بدانیم و آیات خداوند را از اعتبار علمی می اندازیم؟  چقدر شبهه تراشیده شده  که خداوند اول زمین را خلق کرد و بعد سماء را چرا که ما سماء را آسمان اول تعبیر کرده ایم و معاندین و مخالفین قرآن را نگاه نمی کنند نظر این عالم و آن عالم را ملاک قرار می دهند. سماء الدنیا یعنی سماء زمین و نه سماء خارج از زمین.


زمین هنگام  قرار گرفتن پوسته  جامد بر روی آن که  کره ای گداخته بود و بالاترین لایه  به پوسته جامد تبدیل می شود و در حال سرد شدن و در درجه  حدود 150 درجه در درون  صلصال گداخته و حما مسنون رسوب  آب گرفته شده  درون سنگ رس در چهار دوره زمانبر برنامه ریزی اقوات صورت می گیرد و نطفه اولیه حیات در دوره  آخر اقوات بیرون آمده و این نطفه سال ها بعد که حرارت به  زیر نطفه  جوش  آب می رسد و باران شروع به باریدن میکند در آب قرار می گیرد و سه  دوره پانصد میلیون ساله را طی میکند و جو زمین همچنان دودی و تاریک است و در این زمان خداوند  به  سماء زمین می پردازد و سقف آن را بالا میبرد و از یک سماء هفت سماء  درست می کند و فاکتور های  حفاظتی را ایجاد می نماید تا تک سلولی هسته دار با غشاء هسته ای و  ژن کامل و بعد از آن پر سلولی ها بتوانند در محیط  حفاظت شده و اکسیژن دار به  تکامل خود ادامه دهد. زمین آرام گرفته، جو اکسیژن دار شده و دیگر دودی نیست و شفاف است.

برای ناظر روی زمین نور ستارگان (مصابیح) به طرز زیبائی واضح و روش شد. وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ همان زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ است. دنیا محل زندگی انسان است آنهم  درون حیات زمین که در کل کیهان میتواند موردی استثنائی باشد. حیات می تواند در کرات دیگر هم وجود داشته باشد ولی حیاتی که در زمین است مختص خودش است. زمین هزاران مختصات  ویژه خود دارد و اتفاقات بیشمار مخصوص خود را گذرانده است تا انسان به  تکامل خود رسیده و به صورت آدم انسان تکامل یافته از نسل قبل پا به عرصه وجود گذارده

انَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ- ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ- آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران همه ذریه از ذریه دیگری بودند. آیا در کرات دیگر هم  دایناسورها با اتفاقی شبیه  زمین  منسوخ  شدند یا هر کرات آسمانی حوادث خاص خود را دارند و اگر دایناسورها منسوخ نمی شدند. انسان وجود نداشت. بنابراین سماء مختص زمین و جو آن است که  از آن باران نازل می شود. آسمان ادنی و یا آسمان اول تصورات ذهنی منسوخ شده است و عقل خودمان را بکار گیریم و با علم روز به  پیش برویم و شبهه برای معاندین درست نکنیم  که با واقعیت قرآن نمی خواند.


سماوات و الارض در آیاتی که فاطرالسموات والارض و بدیع السموات والارض و خلق سماوات و الارض در شش روز آمده معنی کیهان میدهد در سایر آیات همه سماوات و الارض معنی هفت جو زمین و زمین میدهد از جمله- إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ - رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ - إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَةٍ الْكَواكِبِ - رب السموات و الارض خداوند صاحب هفت جو زمین و زمین و تمامی و ما بینها و صاحب مشارق و مغارب است که هر دو در کره زمین واقعیت عینی دارند – مشارق و مغارب در زمین واقعیت عینی دارند.

کلمه سماء و سماوات و الارض هم  در مقاله خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ واقعیت قرآنی چیست؟ و خلقت - هفت اسمان از دید علم و قران- مشروحا بیان شده .

بنابراین دنیا محل زندگی ما انسان و حیات درون زمین است و ربطی به بیرون زمین ندارد و سماء و سماوات و الارض هم همان سبع السموات که هفت طبقه جو زمین است و نور کواکب در جو مولکول دار روشن و واضح دیده می شود و جو زمین عامل تلوتلو نور ستارگان است.  کمی به علم اختر شناسی توجه کنیم تا اهمیت جو هفت طبقه زمین و زینت ستارگان در جو زمین آشنا شویم. در سیاراتی که جو ندارند و ماه آسمان شب و روز تاریک است و نور ستارگان دیده می شوند و لی درخشش در شب زمین را ندارند.  ویکی پدیا مقاله Extraterrestrial sky- جو زمین به دلیل وجود مولکول های هوا و انعکاس نور در آن روز تمام  جو روشن و شب ستارگان بطور واضح و زیبائی خود نمائی می کنند که مدیون جو زمین است و اشاره قرآن به این پدیده اعجاب انگیز که  در سیارات بدون جو فاقد آن هستند در حقیقت اعجاز قرآن را بیان میکند  که ستارگان در جو زمین برای شما زینت دادیم و نفرموده ستارگان را در جو زمین قرار دادیم. چقدر ظلم به قرآن می شود  که علمی بودن آیات الهی شبیه  این آیه با  تعصب  و تحجر خودمان تخریب می کنیم  پاسخ خداوند  در قیامت را چطور می خواهیم بدهیم که باعث شبهه و گمراهی مومنین تحصیل کرده می شویم. سید محمد تقوی اهرمی 4/6/1398-ویرایش جدید مرداد1402